واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تعطیلی 30ساله دانشکده های ارتباطاتبخش ارتباطات- رشته ارتباطات با توجه به شرایط خاص کشور ما و آرمان های جامعه بسته به اشاعه ارزش های اسلام و انقلاب اسلامی که همیشه مورد تاکید رهبر فقید انقلاب امام خمینی بود؛ برای ما دارای اهمیت به خصوص و کاربرد ویژه ای می باشد.
کشور ما اکنون بیش از هر زمانی مورد هجمه تبلیغاتی دشمن و حربه های رسانه ای او قرار دارد و نیازمند است که در این جبهه نه تنها به دفاع از خود پرداخته بلکه پایه های خود را برای تاثیر در افکار عمومی و اشاعه آرمان های اسلامی ما که راه نجات دنیای به بن بست رسیده غرب می باشد.این مهم نیازمند داشتن دانشکده های مطلوب و قوی در زمینه علوم ارتباطات و سایر علوم مربوط می باشد تا بتواند نیروها و شرایط مطلوب را برای مقابله با این هجمه جهانی پرورش داده و آماده کند. اما ضعف تبلیغاتی ما و پیمودن راه از طریق روش آزمون و خطا به شکلی گسترده در رسانه و سایر نهادهای ارتباطاتی این هشدار را به ما می دهد که نه تنها تخصص گرایی در نهادهای رسانه ای جایی ندارد بلکه نیروهایی تخصصی ما هم آنطور که شایسته و بایسته است آموزش های لازم را ندیده و برخی هم آنرا به کار نمی گیرند و یا محیط توان به کار بستن آن را ندارد.البته سیستم آموزشی ما کاستی هایی از دو طرف موثر در این سیستم را دارا است، یعنی هم اساتید و شیوه آموزشی آنان ومنابع تدریس دارای نقص می باشند و هم خود دانشجویان دارای ایراداتی در روند خود هستند. این کاستی ها باعث شده است تا هنوز بعد از گذشت بیش از دو دهه از انقلاب فرهنگی ما در دنیای رقابت رسانه ها، هنوز روند مطلوبی نداشته باشیم و به جای اشاعه فرهنگمان به دفاع در مقابل هجمه های رسانه ای دشمن بپردازیم و همینطور در سایر امور مربوط به ارتباطات دارای ضعف های متعددی باشیم که از دیگر موارد آن می توان به ضعف روابط عمومی ها در سازمان ها اشاره کرد و پتانسیلی که در حال به هدر رفتن در این زمینه می باشد.هم اکنون در واحد های تدریسی در دانشکده های مربوطه دراکثر موارد منابعی را به دانشجویان معرفی می کنند که این منابع ترجمه کتب و نظریه های دانشمندان غربی و غیر بومی می باشند. متونی که در مواردی دارای تناقض با فرهنگ ما و مخصوص جامعه های غربی و توسعه یافته می باشند اکنون به برخی از ایرادات مربوط به سیستم آموزشی این رشته دانشگاهی اشاراتی خواهیم داشت:استفاده از علوم ترجمه ای و قدیمی:هم اکنون در واحد های تدریسی در دانشکده های مربوطه دراکثر موارد منابعی را به دانشجویان معرفی می کنند که این منابع ترجمه کتب و نظریه های دانشمندان غربی و غیر بومی می باشند. متونی که در مواردی دارای تناقض با فرهنگ ما و مخصوص جامعه های غربی و توسعه یافته می باشد جوامعی که دارای الگوهای خاصی هستند که با مناسبات فرهنگی و اجتماعی ما زاویه داشته و قابل پیاده شدن در ایران نیستند مگر اینکه یا آنها اصلاح شوند و یا ما از برخی از ارزش هایمان بگذریم. به عنوان مثال می توان به مفهوم آزادی بیان اشاره کرد که در اکثر این متون منظور نوع غربی آن این که در مقابل آزادی بیان اسلامی قرار دارد.استفاده از این علوم در جهت جنبش نرم افزاری نبوده و اسرار بر آنها به عنوان منابع اصلی، کار را بر این جریان در آینده سخت خواهد کرد.اما ایراد دیگری که بر این متون ترجمه ای وارد است علاوه بر موارد مذکور قدیمی بودن این نظریات می باشد که حتی برخی از آنان در خود جوامع تولید شده منسوخ شده اند ولی هنوز به عنوان علومی کاربردی به دانشجو ارائه می شوند.عدم نقد و بررسی تئوری های ارتباطاتی:
در برخی کلاس ها شیوه تدریس به روش آموزش متوسطه و شیوه دانش آموزی می باشد.اینگونه اساتید کلاس ها به صورت یکطرفه اداره کرده و دروس را ارائه می دهند و هیچ تحلیل و بحثی پیرامون آن با دانشجو ندارند. این باعث عمق سطحی اطلاعات در دانشجو و عدم توان برای به کارگیری آن در زمان لازم می شود. دانشجو فقط به شکل طوطی وار آنچه استاد گفته را یاد می گیرد و چیزی بیش از آن را در حافظه نخواهد داشت. این مورد خود باعث می شود وی نه تنها علوم قدیمی را در بر گیرد بلکه علومی که با بستر اجتماعی و فرهنگی او نمی خواند را نیز بی اثر تلقی کند و گاهی هم در آینده با همین موارد متناقض جامعه رسانه ای را تا دچار آسیب هایی کند.وی در این صورت قوه تشخیص سره از ناسره را از دست می دهد ودید یک طرفه و غیر منصفانه به این علوم پیدا می کند.ضعف کارگاه ها و کار عملیاتی در زمینه مربوطه:گاهی در دانشکده ها یا اثری از کارگاهی برای تدریس دروسی که واحد عملی دارند یافت نمی شود یا آنقدر امکانات کم و ضعیفی را در بر دارند که عملا مورد استفاده نمی باشند دانشجویان در گرایش هایی چون روزنامه نگاری و روابط عمومی فقط به صورت تئوری با مبانی آشنا شده و در بدو ورود توانایی به کار بستن آنچه که محفوظاتشان را تشکیل می دهد ندارند. زیرا برخی اساتید به صورت کاربردی و عملی آنطور که شایسته است با دانشجویان کار نکرده و آنان را به صورت آماده برای کار آماده نکرده اند.البته انتقادات بسیاری نیز به نهادهای ارتباطاتی ما وارد است که آنقدر از تخصص دور افتاده و به تجربه تن داده اند که در صورت حضور نیرویی آماده و متخصص توان استفاده از بار علمی وی را دارا نمی باشندضعف اساتید و شیوه تدریس آنها:اکنون با روند افزایش اساتید در دانشگاه ها؛ می توان برخی از آنان را در سطح علمی مشاهده نمود که مطلوب تدریس و آموزش نیستند و در بسیاری از موارد وقت کلاس را به موضوعات فرعی و کنفرانس توسط دانشجویان پرداخته و در آخر ترم بار علمی خاصی به دانشجو اضافه نمی کنند.آنان به سستی دانشجوها افزوده و نه تنها آنها را به صورت کاربردی وارد میدان تئوری ها نمی کند بلکه شیوه های کسل کننده را برای تدریس پیش گرفته و سیستم نمره ای را باب می کنند.
سستی دانشجویی و تک منبعی بودن:دانشجو ها امروز نیز بیشتر به مدرک گرایی رو آوردند و نسبت به وظیفه خود در زمینه تحصیل علم سستی می ورزند. آنان علاوه بر عدم مطالعه دروس درطول ترم تحصیلی آنطور که باید بر سر کلاس ها حاضر نمی شوند و در صورت تعلل استاد نیز به جای به کار گیری استاد شیوه او را ادامه می دهند.آنان در اکثر موارد به منبعی که استاد معرفی کرده بسنده می کنند و سراغ منابع دیگر نمی روند. به سطح کمی از موضوع مربوطه اکتفا می کنند.این موارد تنها گوشه ای از مشکلاتی است که بر سر راه سیستم آموزشی این علم مهم و تاثیر گذار برای یک کشور در دانشکده های ما موجود می باشد. البته انتقادات بسیاری نیز به نهادهای ارتباطاتی ما وارد است که آنقدر از تخصص دور افتاده و به تجربه تن داده اند که در صورت حضور نیرویی آماده و متخصص توان استفاده از بار علمی وی را دارا نمی باشند.علوم ارتباطات ما پیش از هرچیز نیازمند بازنگری در برخی از تئوری های موجود و تکیه بر پتانسیل فرهنگی، اجتماعی و انسانی بومی می باشد تا در کنار جنبش نرم افزاری بتواند با اصلاح سیستم آموزشی نیز جبهه قوی را در مقابل امپریالیسم دشمن آرایش دهد و آنطور که شایسته است باعث تحقق آرمان های امام راحل در زمینه تبلیغات و رسانه ها شود.عطاالله باباپورگروه جامعه و ارتباطات
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 583]