محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829984180
جدال داماد شهید آوینی با بیماری سخت
واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: جدال داماد شهید آوینی با بیماری سخت
حسین معززی نیا سردبیر مجله همشهری ۲۴، منتقد سینما و داماد شهید آوینی که چند روزی است در بیمارستان بستری شده است، علت بیماری اش را سرطان خون اعلام کرد. به گزارش سرویس وب گردی پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، سردبیر مجله همشهری ۲۴ و داماد شهید آوینی گفت: به علت سرطان خون چند روزی است که در بیمارستان بستری هستم.
وی در آخرین سخنانش در یکی از شبکه های اجتماعی نوشت:
«رفقای عزیزم، همه‌ی دوستان دیده و نادیده؛ تصمیم گرفتم خودم از همین جا، از بیمارستان گزارش مستقیم ماجرا را بدهم: بله، من چند روز است در بیمارستان شریعتی بستری شده ام. چرا؟ چون بعد از چند آزمایش و چند هفته مراجعه به دکترهای آنکولوژیست، گفتند تو مبتلا به سرطان خون هستی. اسم تخصصی اش لوسمی حاد مغز استخوان است. علائم خاصی داشتم؟ نه، فقط چند شب تب کرده بودم. مگر می‌شود به همین سادگی؟ بله، ظاهراً می‌شود به همین سادگی. حالا چه می‌شود؟ می‌گویند باید چند دوره شیمی درمانی کنی، دوره هایی که شاید شش ماه تا یک سال طول بکشد و بعد پیوند مغز استخوان انجام شود و چند ماه بعدش ایزوله باشی. می‌گویند این بیماری تا بیست سال پیش همه را می‌کشت، ولی امروز تا نود درصد یا حتی بیشتر امکان مهار کردنش وجود دارد. خلاصه وضعیت این است. مراحل درمان در حال آغاز است . شاید همه چیز خوب پیش برود و هر مرحله زودتر طی شود، شاید خوب پیش نرود و طولانی تر شود. از نظر پزشک‌های محترم، بستگی به واکنش بدن و تعداد سلول ها و گلبول ها و پلاکت ها دارد. اما بگذارید این را بگویم که رفتار اطرافیانم در این چند روز برایم تکان دهنده بوده است. از خانواده و نزدیکانم تا دوستانم و کسانی که آنان را نمی‌شناسم. اعتراف می‌کنم به فکرم هم نمی رسید که می‌توانم چنین جایی در دل شما داشته باشم. چه آنها که آمدند برای ملاقات، چه آنها که برایم متنی نوشتند و حضوری آوردند و چه کسانی که تلفن زدند، پیامک فرستادند یا در همین فیس بوک متنی ارسال کردند. همه چنان شگفت زده ام کرده اند که چند روزی است مبهوت مانده ام؛ چرا اطرافیانم را نمی‌شناختم! همه‌ی این متن ها را نگه می دارم و حرف های محبت آمیز را به خاطر می‌سپارم تا شاید روزی منتشرشان کنم به عنوان سندی از خصوصیات ـ دست کم برای من، پنهان مردم این سرزمین. در این روزها که مهربانی‌های غیرمنتظرتان مستم کرده، دائم در این فکرم که عالم هستی بعید است در مقابل این هجوم عاطفی بی‌تفاوت باقی بماند و شاید معجزه، همین شکلی رخ می‌دهد و پروردگار به این همه دعا و درخواست شفا بی‌اعتنایی نمی‌کند. کسی چه می‌داند. شاید همین طور شد. شاید دستی از بالا آمد و جلوی آن گلوله‌ها را گرفت که به من نخورند و همه به دیوار پشت سرم بخورند. اما این جا به انتظار معجزه ننشسته ام. آماده ام تا ته خط بروم، هرچند از درد و سختی‌هایش باخبر شده ام. اما می‌خواهم به زندگی بازگردم ، برای همه کسانی که دوستشان دارم. از دخترکم که دلم برایش تنگ شده تا همسرم و تک تک شما را که تازه دارم می‌شناسم و فهمیده ام که همگی در پشت آن ستاره حلبی، قلبی از طلا دارید. نمی‌خواهم خودم را لوس کنم، ولی صادقانه می‌گویم لایق محبت‌های عجیب و غریب شما در این چند روز نبوده ام. چیزی در خودم نمی‌بینم که شایسته‌ی این محبت‌ها باشد؛ شما هستید که خودتان را به من شناساندید. تازه فهمیده ام چقدر می‌شود آدم خوبی بود. در این چند روز، کلی چیز از همه شما یاد گرفته ام. برخی از شما در متن‌هایی که در این چند روز نوشته اید خاطرات خود را از من مرور کردید، از قدیم ها، از مجله‌ی سوره و هفته نامه‌ی مهر و جاهای دیگر تا ۲۴. آخر آنرا نبندید لطفا. آخرش این جا نیست. بازمی گردم به امید خدا. خاطرات را ادامه می‌دهیم.» حسین معززی نیا امیدوار به بهبودی
چندی پیش معززی نیا در گفت و گوی تلگرافی با ایسکانیوز نسبت به سلامت خود ابراز امیداوری کرد. حسین معززی نیا منتقد سینما و سردبیر نشریه همشهری 24 که مدتی است در بخش خون بیمارستان شریعتی بستری است، ابراز امیدواری کرد که بهبود خود را باز یابد و از بیمارستان مرخص شود.
جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]
-
گوناگون
پربازدیدترینها