تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):همه خوبى‏ها و بدى‏ها در مقابل توست و هرگز خوبى و بدى واقعى را جز در آخرت نمى‏بينى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826692420




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پیشنهاد طرح‌واره‌ای بومی برای فلسفه تاریخ


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
پیشنهاد طرح‌واره‌ای بومی برای فلسفه تاریخ
مقاله حاضر پس از مروری بر اهم مباحث دو شاخه اصلی فلسفه تاریخ، یعنی فلسفه نظری تاریخ و فلسفه انتقادی تاریخ، کاستی‌های تقسیم‌بندی موجود را مورد توجه قرار داده است.

خبرگزاری فارس: پیشنهاد طرح‌واره‌ای بومی برای فلسفه تاریخ



بخش دوم و پایانی کاستی‌های تقسیم‌بندی موجود و ضرورت بازنگری در آنها تقسیم‌بندی موجود که رایج‌ترین تقسیم‌بندی برای فلسفه تاریخ است، دارای کاستی‌هایی است و به‌نظر می‌رسد از ظرفیت لازم برای پوشش دادن به همه مسائل موجود و یا بایسته توجه برخوردار نیست. خاستگاه و منطق کشف این کاستی‌ها، دغدغه‌های کارآمدسازی مباحث فلسفه تاریخ با رویکردی دینی و سنجش ظرفیت مباحث موجود با بایسته‌های پیش‌روست. مهم‌ترین تأملاتی که درباره تقسیم‌بندی فوق وجود دارد، چنین است: 1. بی‌توجهی به آموزه‌های دینی در حوزه تاریخ و تاریخ‌نگاری پاره‌ای تأملات دینی در حوزه تاریخ و تاریخ‌نگاری وجود دارد که در این تقسیم‌بندی نشانی از آنها نیست؛ مانند سنت‌های الهی و یا ارزش تاریخ‌نمایی گزاره‌های وحیانی. در واقع این مباحث آن اندازه اهمیت دارد که همسان دیگر موضوعات به آن پرداخته شود. این نکته را شاید بتوان اصلی‌ترین عامل توجیه‌کننده ضرورت بازنگری در تقسیم‌بندی موجود دانست. 2. به‌کارگیری برداشت‌های مختلف از واژه تاریخ و متمایز نساختن آنها از یکدیگر در تقسیم‌بندی موجود، واژه تاریخ به معانی مختلفی به‌کار رفته که مرزهای آنها به‌روشنی از یکدیگر متمایز نشده است. به‌عنوان نمونه، اگر از سودمندی تاریخ سخن به‌میان است، معلوم نیست مراد کدام‌یک از معانی مختلف تاریخ است؟ آیا رویدادهای تاریخی عبرت آموزند یا قوانین حاکم بر رویدادها؟ آیا از تاریخ به مفهوم هگلی آن می‌توان درس آموخت؟ در فلسفه نظری تاریخ، وجه هستی‌شناختی تاریخ مدنظر قرار می‌گیرد، ولی این وجه خود از لایه‌های مختلف تشکیل شده و هریک از لایه‌های «هست تاریخی» مسائل خاص خود را دارد که باید از مسائل لایه دیگر متمایز شود. 3. همراه نبودن با تحولات جدید بنیادها، مفاهیم و روش‌های مطالعات بین‌رشته‌ای و فلسفه مضاف در سال‌های اخیر تحولاتی ژرف یافته است؛ ولی به‌نظر می‌رسد مباحث فلسفه تاریخ هنوز خود را با بایستگی‌های این شاخه‌های مطالعاتی همسان نساخته و تحولی روشمند و یا حداقل قابل درک نیافته است. از سویی دیگر، تقسیم‌بندی سنتی فلسفه تاریخ به دو شاخه فلسفه نظری و فلسفه انتقادی تاریخ، پوششی مناسب برای مباحث مرتبط با انواع تاریخ‌نگاری تخصصی مانند تاریخ سیاسی، تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی و نیز مباحث تمدنی فراهم نمی‌آورد. با توجه به این تأملات، به‌نظر می‌رسد تجدیدنظر در تقسیم‌بندی موجود ناظر بر فلسفه تاریخ و پیشنهاد طرحی نو، امری قابل درک و موجه جلوه نماید. در این پیشنهاد، معیارهای زیر مدنظر بوده است: یک. مورد توجه قرار دادن خطوط اصلی مورد نظر دین در پرداختن به تاریخ گذشته تمدنی مسلمانان نشان می‌دهد که هریک از شاخه‌های علوم برآمده از محیط‌های تمدنی پیش از اسلام وقتی در مسیر آموزه‌های اسلامی قرار گرفت، تن به تغییراتی داد که در جایی دیگر باید آن را مشخص ساخت. تاریخ و تاریخ‌نگاری نیز در منظومه اندیشه اسلامی باید از ویژگی‌هایی برخوردار باشد که تغییراتی در نظم موجود را برای بومی‌سازی آن اجتناب‌ناپذیر می‌کند. به‌نظر می‌رسد علم تاریخ در گستره تمدن اسلامی جز در مسائل و موضوعات، کمترین تأثیرپذیری را به‌ویژه در جنبه تاریخ‌نگاری از آموزه‌های اسلامی داشته است. روشن است اثبات این مدعا و نیز ادعای دین‌مدار ساختن تاریخ‌نگری، بحثی نیازمند تبیین دقیق و روشمند و در نتیجه، قابل داوری است که باید آن را به مجالی دیگر وانهاد. (1) در این نوشتار تنها به این نکته توجه داده می‌شود که توجه به این موضوع ازجمله معیارهای اصلی پیشنهادی است که در ادامه مقاله خواهد آمد. دو. بیشترین بهره‌گیری از اصطلاحات شناخته‌شده برای ایجاد فضای مفاهمه با جهان طرح‌های تحول در نظام معرفتی و شاخه‌های علوم اگر یکسره با نگاهی درون‌دینی ارائه شود، مخاطبان زیادی در پهنه جهانی نخواهد یافت. بنابراین در این پیشنهاد کوشش شده تا آنجا که ممکن است از اصطلاحاتی که فهمی یکسان و مورد وفاق و یا حداقل متقارب از آنها وجود دارد، برای بیان مقصود بهره گرفته شود. سه. متمایزسازی مفاهیم مختلف تاریخ در شاخ و برگ‌های مطالعات فلسفه تاریخ واژه تاریخ همه‌جا به مفهومی یکسان به‌کار نمی‌رود. مشخص ساختن مراد اصلی از این واژه در کاربردهای مختلف آن می‌تواند به درست‌فهمی مباحث نظری تاریخ مدد رساند. چهار. سازگار ساختن مباحث فلسفه تاریخ با بایستگی‌های فلسفه مضاف و یا مطالعات بین‌رشته‌ای مباحث مربوط به فلسفه تاریخ در گستره تمدن اسلامی را مورخان نوشته‌اند، نه فیلسوفان. بااین‌همه تداوم نیافتن کاری که ابن‌خلدون انجام داد، نشان از عدم تمایل مسلمانان به این مباحث دارد. بی‌توجهی تقریباً همه فیلسوفان گذشته به مباحث فلسفه تاریخ هم می‌تواند نشانه اولویت نداشتن این مباحث برای آنها باشد. اکنون فیلسوفان و مورخانی که در فضای اندیشه دینی بار دیگر به تولید علم مشغول‌اند، این امکان را دارند که از این بیگانگی موجود به‌سوی یگانگی و هماهنگی حرکت کنند. بنابراین، لاجرم چارچوب‌های پذیرفته‌شده در مطالعات فلسفه‌های مضاف و مطالعات میان‌رشته‌ای در این پیشنهاد مورد توجه جدی بوده است. پنج. در نظر گرفتن واقعیت علمی کشور ظرفیت موجود در کشور، به‌ویژه در حوزه علمیه قم برای تحول‌آفرینی در علوم و پی‌ریزی بنیان‌های معرفتی نو برای آنها، فرصت و فضایی برای این‌گونه پیشنهادها فراهم آورده است که گام نهادن در آنها خیال‌پردازانه ارزیابی نخواهد شد. فصل‌بندی پیشنهادی مباحث فلسفه تاریخ براساس آنچه گفته شد، فصل‌بندی زیر برای درانداختن طرحی نو و بومی در زمینه فلسفه تاریخ پیشنهاد می‌شود. در این فصل‌بندی در کنار اقسام دوگانه فلسفه تاریخ که اکنون نزد همه کسانی که به این مباحث علاقه‌مندند، رواج دارد، بخشی مستقل برای پرداختن به مباحث عمومی و مشترک درنظر گرفته شده است و هریک از دو قسم شناخته‌شده فلسفه تاریخ نیز به بخش‌هایی فرعی تقسیم شده است. هندسه کلی طرح جدید چنین است: 1. کلیات و مباحث عمومی 2. فلسفه نظری تاریخ 1 ـ 2. کلیات 2 ـ 2. فلسفه فراتاریخ 3 ـ 2. فلسفه مجموعه رویدادهای تاریخی 4 ـ 2. فلسفه رویداد تاریخی 3. فلسفه انتقادی تاریخ 1 ـ 3. کلیات 2 ـ 3. فلسفه علم تاریخ 1 ـ 2 ـ 3. مباحث عمومی 2 ـ 2 ـ 3. مباحث معرفت‌شناختی 3 ـ 2 ـ 3. مباحث روش‌شناختی 3 ـ 3. فلسفه گزارش‌های تاریخی پیش از بیان محورهای فرعی ذیل هریک از محورهای اصلی، یادآور می‌شود در اینجا نیز جز در موارد ضروری از توضیح درباره عناوین و یا معرفی منابع درباره آنها پرهیز شده است؛ زیرا هدف اصلی، در معرض داوری نهادن چارچوب کلی این پیشنهاد است و پرداختن به اجزای آن نیازمند مقالات مستقل متعدد دیگری است. 1. کلیات و مباحث عمومی ـ چیستی فلسفه تاریخ، مرز و معیار تمایز فلسفه مضاف و مطالعات بین‌رشته‌ای، امکان و عدم امکان یکسان‌انگاری مباحث فلسفه تاریخ با دیگر فلسفه‌های مضاف در گستره آموزه‌های اسلامی. ـ واکاوی واژه تاریخ و مفاهیم و کاربردهای مختلف آن و مفاهیم نزدیک و مرتبط با آن در فرهنگ اسلامی مانند نبأ، خبر، اثر، سیره و مانند آن. ـ واکاوی اصطلاحاتی چون تاریخی‌گری، اصالت تاریخ، تاریخ‌گرایی، تاریخ‌مندی و تاریخ‌باوری، و بازتعریف و متمایزسازی آنها. ـ مفهوم رویداد تاریخی؛ آیا هر آنچه در گذشته اتفاق افتاده، یک رویداد تاریخی است، و یا تنها برخی از آنها را می‌توان رویداد تاریخی نامید؟ در صورت اخیر، معیار و ضابطه تاریخی خواندن یک رویداد چیست؟ ـ چیستی و معیار یک واحد تاریخی؛ وقتی از «یک رویداد تاریخی» سخن می‌گوییم، مراد از «یک» چیست؟ عامل وحدت‌بخش رویدادهای مرتبط با هم و قرار گرفتن آنها تحت چتر واحد چیست؟ با کدام معیار می‌توان اجزا و اضعاف یک رویداد تاریخی ـ مثلاً هجرت پیامبر ـ را که از مجموعه‌ای از رویدادهای خرد تشکیل شده و خود جزیی از مجموعه رویدادی بزرگ‌تر تلقی می‌شود، «یک رویداد» شمرد؟ ـ تاریخ‌نگری در متون مقدس، با تکیه بر قرآن و گزارش‌های مأثور از معصومان(سلام الله علیهم). ـ پیشینه مطالعات فلسفه تاریخ در شرق، شرق اسلامی و غرب، و بررسی‌های تطبیقی دراین‌زمینه. ـ آرای اندیشمندان درباره مسائل مختلف فلسفه تاریخ؛ بررسی جایگاه تاریخ در منظومه فکری نویسندگان غیر مورخ، مانند متکلمان یا پدیدآورندگان آثار ادبی، و تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری مورخان مسلمان می‌تواند کمکی بزرگ به بازشناسی میراث تاریخی مسلمانان در گستره تمدن پیشین آنها بنماید. ـ بنیادهای نظری تاریخ‌پژوهی با تکیه بر بنیادهای هستی‌شناختی و انسان‌شناختی؛ امکان و چگونگی رسیدن به ‌نوعی خاص از فلسفه تاریخ براساس حکمت متعالیه در اینجا باید کاویده شود. ـ نظریه فطرت و پیامدهای آن برای لایه‌ها و ابعاد مختلف تاریخ‌نگاری و تاریخ‌پژوهی. ـ مفهوم، امکان و چیستی اسلامیت یک فلسفه تاریخ به‌عنوان یکی از شاخه‌های علوم انسانی. ـ سودمندی تاریخ؛ یکی از بنیادی‌ترین مباحث فلسفه تاریخ از منظر دین، مسئله سودمندی تاریخ است. با توجه به نکوهش علم غیر سودمند و جهت‌گیری تعالی‌بخش علم در پرتو اندیشه دینی، مباحث فلسفه تاریخ نیز می‌تواند و بلکه باید از این موضوع تأثیرپذیر باشد؛ به‌ویژه که اسلام نگاهی اخلاق‌گرا به تاریخ دارد و در بستر آموزه‌های دینی، افق‌هایی مشترک بین عرفان و تاریخ به چشم می‌خورد. ابهام‌هایی درباره سودمندی تاریخ از سوی اندیشمندانی چون هردر مطرح شده است (2) که هنوز پاسخی درخور نیافته است؛ تلقی فیلسوفانی چون نیچه نیز در باب سودمندی تاریخ شایسته نقد است. حلقه وصل مطالعات تاریخی با آینده‌پژوهی را نیز باید در فهم سودمندی تاریخ جستجو کرد. همچنین اثبات سودمندی مطالعات تاریخی در غیر قانونمندی‌ها ـ به‌عنوان مثال، اثبات سودمندی سیره معصومان(سلام الله علیهم) ـ هم در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد. ـ پیوندها و مرزهای تاریخ و تمدن؛ تمدن‌پژوهی، چه به‌صورت عام و چه در گستره زندگی مسلمانان، پیش و بیش از هر چیز به تاریخ پیوند خورده است. آیا تمدن‌پژوهی و آنچه به‌اصطلاح تاریخ تمدن خوانده می‌شود، یکی از انواع تاریخ مضاف است، یا خود یک شاخه علمی مستقل، ولی مرتبط با تاریخ به‌شمار می‌رود؟ در هم تنیدگی مباحث تاریخی و تمدنی را می‌توان در آثار اندیشمندانی چون ویکو (3) توینبی (4) و ابن‌خلدون مشاهده کرد. 2. فلسفه نظری تاریخ 1 ـ ‌2. کلیات ـ وجه هستی‌شناختی تاریخ و لایه‌های مختلف آن (موضوع بندهای 2 ـ 2 و 3 ـ 2 و 4 ـ 2 این پیشنهاد). ـ رابطه لایه‌های مختلف «هست تاریخی» با یکدیگر. ـ مبادی تصوری و تصدیقی فلسفه نظری تاریخ. ـ تعاملات فلسفه نظری تاریخ با فلسفه انتقادی تاریخ. 2 ـ‌ 2. فلسفه فراتاریخ موضوع این شاخه از فلسفه نظری تاریخ، کلان‌ترین سطح «هست تاریخی»، یعنی تاریخ به‌مثابه یک کل یکپارچه است که عنصر زمان، یعنی متعلق به گذشته بودن در آن دخالت ندارد؛ لذا می‌توان آن را فراتاریخ خواند. مهم‌ترین مسائل این سطح از مطالعات تاریخی عبارت‌اند از: ـ رابطه انسان، جامعه و تاریخ، و جایگاه نظریه فطرت در چگونگی پیوند میان این محورها. ـ امکان‌سنجی تعمیم مبانی و قواعد انسان‌شناختی بر تاریخ. ـ طبیعت و شخصیت مستقل تاریخ. (5) ـ حیات تاریخ. ـ تحول تاریخ. ـ عامل محرک تاریخ. ـ مسیر حرکت تاریخ. ـ تکامل تاریخ. ـ غایت و سرانجام تاریخ. ـ درستی‌آزمایی نظریه تجلی اسمای الهی در ادوار مختلف تاریخ. 3 ـ 2. فلسفه مجموعه رویدادهای تاریخی این سطح از فلسفه نظری تاریخ به لایه‌ای از هست تاریخی نظر دارد که از مجموعه چند رویداد به‌هم‌پیوسته تشکیل شده است؛ لذا با ویژگی‌هایی مثل چند رویدادی بودن، در ترابط و پیوند با یکدیگر بودن، معطوف به گذشته بودن، قابل تبیین بودن، و تعمیم‌پذیر بودن یافته‌های آن شناخته می‌شود. مهم‌ترین مسائل این سطح از مطالعات تاریخی نیز عبارت‌اند از: ـ قانونمندی تاریخ. ـ سنت‌های تاریخی از دیدگاه قرآن، به‌ویژه سنت جدال حق و باطل. ـ سرچشمه‌های کشف قانونمندی‌های تاریخ و جایگاه وحی. ـ علیت در تاریخ؛ علیت در مباحث فلسفه انتقادی تاریخ هم از منظری دیگر مورد توجه قرار خواهد گرفت. 4 ـ 2. فلسفه رویداد تاریخی در این نگاه، فلسفه نظری تاریخ به خردترین لایه «هست تاریخی» و در نتیجه، به مسائلی نظر دارد که تنها معطوف به یک رویداد است. به‌عنوان نمونه: ـ تصادفی بودن یا نبودن رویداد تاریخی؛ این موضوع پیوندی محکم با موضوعاتی همچون قانونمندی و علیت در تاریخ دارد؛ ولی در اینجا مباحث مرتبط با رویدادهای جزئی موردنظر است. ـ پیش‌بینی‌پذیر بودن رویداد تاریخی؛ پیش‌بینی در تاریخ، از موضوعات مورد توجه فلسفه انتقادی تاریخ است؛ ولی به‌دلیل پیوند این بحث با قانونمندی و علیت و تصادف در تاریخ، وجهی از آن که به «هست تاریخی» ارتباط می‌یابد، می‌تواند در زمره مباحث فلسفه نظری تاریخ قرار گیرد. ـ ارزش قانون‌زایی رویداد تاریخی؛ آیا می‌توان از یک رویداد تاریخی قانون به‌دست آورد؟ ـ ارزش سودمندی رویداد تاریخی؛ آیا از یک رویداد تاریخی می‌توان درس آموخت، یا درس‌های تاریخ الزاماً از بررسی و پیوند چند رویداد به چنگ می‌آیند؟ ـ کنش انسانی و رویداد تاریخی؛ یک رویداد تاریخی تحت‌تأثیر چه عواملی زاده می‌شود؟ جایگاه کنش انسانی در آن چیست؟ روان آدمی چه تأثیری در کنش‌های او و در نتیجه، رویداد تاریخی دارد؟ (6) ـ ساختار و رویداد تاریخی؛ جایگاه ساختارهای اجتماعی در پیدایش و چگونگی وقوع یک رویداد تاریخی چیست؟ همان‌گونه که ملاحظه شد، به هر اندازه از رویداد تاریخی به سمت کلیت تاریخ به‌مثابه یک پدیده یکپارچه حرکت می‌کنیم به‌تدریج سرشت بحث از یک سرشت تاریخی محض به سمت یک سرشت فلسفی تغییر می‌یابد و در نتیجه، نیاز مورخان به فیلسوفان برای پاسخ به پرسش‌هایی که با آن روبه‌رو هستند، بیشتر می‌شود. 3. فلسفه انتقادی تاریخ 1 ـ 3. کلیات ـ بایستگی‌ها و پیامدهای فلسفه انتقادی تاریخ به‌مثابه گونه‌ای از فلسفه مضاف. ـ بایستگی‌ها و پیامدهای فلسفه انتقادی تاریخ به‌مثابه گونه‌ای از مطالعات میان‌رشته‌ای. ـ لایه‌های مختلف فلسفه انتقادی تاریخ و رابطه آنها با یکدیگر. ـ مبادی تصوری و تصدیقی فلسفه انتقادی تاریخ. ـ مقایسه در تاریخ و همانندسازی‌های شخصیت‌های دوران معاصر با شخصیت‌های تاریخی و رویه‌ها، آسیب‌ها و ضوابط آن. (7) ـ آموزش تاریخ و ملاحظات آن. 2 ـ 3. فلسفه علم تاریخ این لایه از فلسفه تاریخ، تاریخ را به‌مثابه یک دانش و رشته تحصیلی مورد توجه قرار می‌دهد و از منظر و متناسب با قواعد و ضوابط فلسفه علم به آن می‌نگرد و محورهای اصلی و فرعی زیر را می‌تواند مورد توجه قرار دهد: 1 ـ 2 ـ 3. کلیات ـ علمیت تاریخ. ـ پیشینة تاریخ به‌مثابه یک رشته علمی. ـ شاخه‌های مختلف دانش تاریخ (ازجمله تاریخ شفاهی). ـ تاریخ مطلق و تاریخ مضاف. (8) ـ تأملات نظری پیرامون امکان‌سنجی مقوله‌ای به نام تاریخ معاصر؛ آیا می‌توان از روش‌هایی که برای بررسی و بازشناسی رویدادهای گذشته وجود دارد، برای شناخت و ثبت رویدادهای حال استفاده کرد؟ (9) آیا تاریخ‌نگاری زمان حال یک تعبیر متناقض‌نماست؟ ـ رابطه تاریخ با دیگر علوم با تأکید بر علوم اجتماعی. ـ تعاملات تاریخ با دانش‌های دینی مانند تفسیر، سیره، فقه، حدیث‌شناسی و رجال. ـ تعاملات فلسفه علم تاریخ با دانش‌های دینی مانند کلام. ـ مکاتب تاریخ‌نگاری. ـ مکاتب تاریخ‌نگاری در گستره تمدن اسلامی و مغرب‌زمین. ـ ادوار تاریخ‌نگاری و سیر تحول آن در گستره تمدن اسلامی و دیگر تمدن‌ها. 2 ـ 2 ـ 3. مباحث معرفت‌شناختی ـ امکان شناخت تاریخی؛ آنچه در دفاع از امکان شناخت تاریخی گفته شده و پاسخ‌هایی که به پرسش‌های موجود دراین‌زمینه داده شده است، از منظر مباحث شناخت‌شناسی فلسفه اسلامی شایسته بازخوانی و ارزیابی است و به‌نظر می‌رسد پاره‌ای خلأهای موجود دراین‌زمینه را می‌توان در پرتو این بازخوانی برطرف کرد. ـ ارزش شناخت تاریخی؛ اینکه شناخت تاریخی ‌ـ با فرض امکان وجود ـ تا چه اندازه واقع‌نماست، ازجمله موضوعاتی است که به‌نظر می‌رسد اگر از منظر متون و منابع دینی به آن پرداخته شود، می‌توان به دیدگاه‌هایی متفاوت از آنچه تاکنون مطرح شده، دست یافت. ارزش و حجیت دینی یافته‌های تاریخی مانند آنچه از بررسی سیره متشرعه به‌دست می‌آید هم ذیل همین عنوان می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. ـ واقع‌نمایی تاریخی گزاره‌های وحیانی؛ آیا در تحقیقات تاریخی می‌توان به گزاره‌های وحیانی مانند قرآن استناد کرد؟ آیا گزاره‌های قرآن را می‌توان با روش‌های متعارف سنجش گزاره‌های تاریخی مورد ارزیابی قرار داد؟ به هنگام تعارض احتمالی یافته‌های تاریخی با آیات قرآن، یک مورخ چگونه دست به گزینش می‌زند؟ اصولاً گزاره‌های وحیانی تا چه اندازه درصدد گزارش و یا تحلیل رویدادهای تاریخی هستند؟ ـ عینیت در تاریخ. ـ علیت در تاریخ؛ بهره‌گیری از مباحث علت در فلسفه اسلامی برای تبیین علی ـ معلولی رویداهای تاریخی، بی‌تردید تحولی چشمگیر دراین‌زمینه پدید خواهد آمد. ـ هرمنوتیک تاریخی. ـ وصف در تاریخ و گونه‌های مختلف آن. ـ تحلیل در تاریخ و گونه‌های مختلف آن. ـ تأویل در تاریخ. ـ تبیین در تاریخ و گونه‌های مختلف آن. ـ الگو و ساختار در وصف و تحلیل و تبیین تاریخی. ـ نظریه‌ها، پارادایم‌ها و نقش آنها در وصف، تحلیل و تبیین تاریخی. ـ پیش‌بینی در تاریخ. ـ مباحث روش‌شناختی. نکته شایان ذکر اینکه، این مباحث از یک سو رنگ اکتشاف دارد و با گزاره‌های خبری ما را از معیارهابی که اغلب مورخان آن را به‌کار می‌برند، ولی نسبت به آن ناآگاهند، (10) مطلع می‌سازد و از سوی دیگر با گزاره‌های انشایی می‌تواند رنگ هنجاری به خود بگیرد و به مدد تاریخ‌پژوهان بشتابد. ـ چیستی سند تاریخی و انواع آن. ـ انواع نوشته‌های تاریخی، به‌ویژه در گستره تمدن اسلامی. ـ ابزارهای پژوهش در تاریخ؛ اصلی‌ترین راه پیوند مورخ با گذشته، سند تاریخی، به‌ویژه متن است. لذا بخش قابل توجهی از مباحث مربوط به روش‌های پژوهش در تاریخ، به مسائل سندپژوهی و متن‌پژوهی اختصاص خواهد یافت. پیشرفت‌های دهه‌های اخیر این مباحث را بسیار فربه و درازدامن کرده است. ـ روش‌های گردآوری داده‌های تاریخی. ـ علوم کمکی تاریخ. ـ روش‌های انباشت و ذخیره‌سازی اسناد و شواهد تاریخی. ـ روش‌های پردازش داده‌های تاریخی. ـ روش‌های تحقیق کمّی، به‌ویژه آمار در تاریخ و به‌اصطلاح بررسی‌های کیلومتریک (11) در تاریخ. ـ روش‌ها و سازوکارهای پیش‌بینی در تاریخ؛ هما‌ن‌گونه که قبلاً اشاره شد، پیش‌بینی در تاریخ دو معنای متفاوت می‌تواند داشته باشد؛ پیش‌بینی حوادث آینده، و پیش‌بینی حوادث گذشته در مقطعی پیش از وقوع آنها. در نوع اول از پیش‌بینی که با آینده‌پژوهی به‌معنای استراتژیک آن پیوند دارد، تاریخ در برخی روش‌های آینده‌پژوهی مانند تحلیل روند و ایجاد توانمندی برای سناریونویسی، نقشی تعیین‌کننده دارد. ـ فلسفه گزارش‌های رویدادهای تاریخی. این لایه از فلسفه انتقادی تاریخ، که البته خود می‌تواند از شاخه‌های فلسفه علم تاریخ به‌شمار آید، ولی به این دلیل که کلمه تاریخ در آن به‌معنای علم تاریخ نیست، مستقلاً مدنظر قرار گرفته است، نگاهی بیرونی به آن دسته از گزارش‌های تاریخی درباره رویدادهای گذشته بشر دارد که الزاماً در قالب علم تاریخ و مطابق با استانداردهای آن پدید نیامده است و محورهای مربوط به فلسفه علم تاریخ، کم‌وبیش برای این دسته از گزارش‌های تاریخی نیز می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. نتیجه میراث اسلامی ما همچنان‌که نسبت به همه شاخه‌های علوم انسانی نوپدید، مُبدع و مَبدأ نگاهی نوست، درباره تاریخ و تاریخ‌نگاری و فلسفه تاریخ نیز مشحون از آموزه‌هایی است که می‌توان با استناد و اتکا به آن از مکتب تاریخ‌نگاری اسلامی سخن گفت. با توجه به دیدگاه‌ها و رویکردهای مختلفی که در زمینه اسلامی‌سازی علوم، به‌ویژه علوم انسانی وجود دارد، مجالی فراخ‌تر باید تا به‌روشنی از رویکرد مطلوب دینی در حیطه تاریخ و تاریخ‌نگاری سخن گفت؛ ولی هر رویکردی که برگزیده شود، باید توان پاسخ گفتن به پرسش‌هایی که در متن مقاله به آنها اشاره شد را داشته باشد؛ پاسخ‌هایی که آبشخور معرفتی آنها باید آموزه‌های دینی باشد. بی‌توجهی به مباحث نظری تاریخ می‌تواند در آینده‌ای نه‌چندان دور به بروز دشواری‌هایی بینجامد. برای برون‌رفت از وضعیت کنونی باید گام‌هایی برداشت و به‌نظر می‌رسد انتقال درست و سنجیده میراث غربی و بازشناسی میراث کهن خودی و حساس ساختن ذهن طلاب و دانشجویان جامعه ایرانی به مباحث و مسائل فلسفه تاریخ را باید در زمره اقدامات زمینه‌ساز برای ورود بایسته به این حیطه به‌شمار آورد. در آثار تاریخ‌نگاران برجسته دوره اسلامی چون مسعودی، ابن‌مسکویه، ابوریحان بیرونی، ابن‌اثیر، سخاوی، مقریزی و ابن‌خلدون، اشارات و تصریحاتی فراوان در این زمینه‌ها دارند که ارائه روشمند مجدد آنها می‌تواند مددکار ما باشد. این نوشتار بر آن بود که گامی ابتدایی در این زمینه بردارد. داوری صاحب‌نظران ـ اگر این نوشتار را شایسته ارزیابی بیابند ـ نشان خواهد داد که آیا این خواسته برآورده شده است یا نه. ولی به‌هرحال شواهد فراوانی حکایت از این دارد که اصحاب تاریخ در کشور ما در حال حاضر، سرمایه‌ها و توانمندی‌های لازم برای طرح‌ریزی مکتبی نو و مطرح ساختن آن در محافل علمی جهان را دارند. اگر روزی چنین مولودی زاده شود، تاریخ جهان را باید از نو نوشت.   پی نوشت: . برای بحثی فشرده دراین‌زمینه، به‌عنوان نمونه بنگرید به: الویری، «نگاه تاریخی قرآن و تاریخ‌نگاری مورخان مسلمان»، پژوهش‌نامه تاریخ اسلام، سال اول، ش 1، ص 35. 2. او با نفی همانندی یا همانندسازی دوره‌های تاریخی، درس‌آموز بودن تاریخ را انکار می‌کرد. (احمدی، رساله تاریخ، جستاری در هرمنوتیک تاریخ، ص 74) 3. صبحی، فی فلسفة التاریخ، ص 165 ـ 153. 4. همان، ص 266 ـ 260. 5. درباره این سه محور نخست، در میان اندیشمندان مسلمان معاصر، مرحوم شهید مطهری به‌ویژه در سه کتاب جامعه و تاریخ  (ص 11 به بعد)، و قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه تاریخ (ص 13 ـ 8 و 38 ـ 34) و فلسفه تاریخ، ج 1 (ص 160 ـ 131) بیش از دیگران اهتمام ورزیده است. 6. برای توضیح بیشتر در زمینه رابطه روان انسان و رویداد تاریخی، به‌عنوان نمونه بنگرید به: Lambert, and Schofield, Making history; An introduction to the history and practices of a discipline , p 125 - 137. و نیز همیلتون و کولیتز و دیگران، تاریخ‌نگاری و جامعه‌شناسی تاریخی، ص 92 ـ 91. 7. Stanford, The Nature of Historical Knowledge, p 166-171. 8. برای توضیح درباره این‌دو بنگرید به: الویری، «تأملاتی نظری در زمینه تاریخ مضاف» در: تاریخ در گذر اندیشه (1)، ص 119 ـ 89. 9. گدیس، «تأملی در تاریخ معاصر» در: فلسفه تاریخ؛ روش‌شناسی و تاریخ‌نگاری، ص 556 ـ 525. و نیز: Bentley, Modern historiography; An introduction; p 137-148 10. مکالا، بنیادهای علم تاریخ؛ چیستی و اعتبار شناخت تاریخی، ص 13. 11. Kilometric.   محسن الویری: استادیار دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام). فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی 6 پایان متن/

93/08/28 - 00:36





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن