واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تابوشكنها و خائنين سرخابيها!
تعصب روي رنگ پيراهن، حرف اول و آخر را بين هـواداران دو تــيــم پرسپوليس و استقلال ميزد. فكر بر تن كردن پيراهن تيم رقيب توسط بازيكنان خودي كابوسي بود كه به شدت باعث برآشفته شدن هواداران ميشد.
نویسنده : دنيا حيدري
تعصب روي رنگ پيراهن، حرف اول و آخر را بين هـواداران دو تــيــم پرسپوليس و استقلال ميزد. فكر بر تن كردن پيراهن تيم رقيب توسط بازيكنان خودي كابوسي بود كه به شدت باعث برآشفته شدن هواداران ميشد. مسئلهاي كه با وجود حساسيتهاي بالا، بارها و بارها اتفاق افتاد تا جايي كه طي چند سال اخير ديگر اين رفت و آمدها مثل سابق كسي را آزرده نميكند و تقريباً طبيعي شده است.
شايد چون ديگر آنهايي كه از اين تيم به آن
تيم ميشوند، تعصب بازيكنان سابق را
نــدارند كه رفت و آمدشان مهم باشد.
اولين و جنجاليترين انتقالها
حرف از تغيير پيراهن كه به ميان ميآيد، همه به ياد مهدي هاشمينسب ميافتند. سرطلايي سرخپوشان كه چهار مرتبه دروازه استقلال را باز كرده بود و با گلي كه در اولين بازياش با لباس آبي به پرسپوليس زد ماجرايي را به وجود آورد كه با گذشت سالهاي زيادي از آن هنوز هم به دست فراموشي سپرده نشده است! انتقال هاشمينسب 100 ميليون توماني جنجاليترين انتقال بين دو تيم پرسپوليس و استقلال بود، اما نه اولين و نه آخرين آن بود.
مصطفوي شايد اولين نفر بود كه بعد از دو سال بازي كردن در تاج، سال 49 به درخواست دوست صميمي خود همايون بهزادي راهي پرسپوليس شد. البته قبل از او وطنخواه كه سابقه بازي در استقلال را داشت نيز به پرسپوليس رفته بود. جابهجايي بعضي از بازيكنان دو تيم اما داستانهاي جالبي دارد. مثلاً جواد الله وردي بعد از آن بازي معروف شيشتاييها به دليل مشاجرهاي كه با پرويز خسرواني، مدير آبيها داشت راهي پرسپوليس شد. بعد از آن بازي خسرواني به بازيكنان تيم گفت كه شما مايه ننگ هستيد و اين بازيكن هم ميگويد كه اگر ما مايه ننگ هستيم شما هم رئيس همه ننگها هستيد و كار به جاهاي باريك ميكشد و وردي راهي پرسپوليس ميشود. هر چند اين انتقال اين تهمتها را براي او در پي داشت كه عمداً در آن بازي سوتي داده است.
غلامرضا فتحآبادي هم كه البته در دو تيم بازي كرده، خودش ميگويد پرسپوليسي بوده اما سر تمرين پرسپوليس خوردبين، زادمهر، صفر ايرانپاك، عليرضا حيدري، عباس كارگر، ناصر نورايي و...، سرش سوت ميكشند و او هم به حالت قهر راهي استقلال ميشود. فتحآبادي البته سال 59 به پرسپوليس رفت و سال 64 به استقلال بازگشت.
عابدزاده هم استقلالي بود اما سال 71 به دليل اختلاف با اين تيم راهي سپاهان شد. بعد از مصدوميت در بازي با تايوان در تيم ملي، عابديني او را براي درمان به آلمان فرستاد و همين مسئله زمينه حضور او در پرسپوليس را فراهم كرد.
نامجو مطلق هم قرار بود سال 64 راهي پرسپوليس شود، اما علي پروين پيشنهاد او مبني بر خريد موتور هوندا 125 در ازاي قرارداد را قبول نكرد و او راهي استقلال شد اما نامجو هم بعد از مصدوميت در پاس و كشاورز توسط عابديني براي درمان راهي اروپا شد و در بازگشت مانند عقاب سرخپوش شد.
رضا احدي را هم كه سالها استقلالي بود عابديني سال 73 پرسپوليسي كرد تا چون سالها در آلمان بازي كرده بود علاوه بر حضور در خط هافبك پرسپوليس، دستيار و مترجم گده هم باشد اما ايده عابديني اين بار جواب نداد.
انصاريان، مرد بخيه پرسپوليس نام داشت و در ورزشگاه بسيار محبوب بود. اما انصاريفرد علاقهاي به او نداشت و آري هان را بهانه كرد تا او را از پرسپوليس كنار بگذارد. انصاريان هم به حالت قهر راهي استقلال شد. به نظر ميرسيد استقلالي شدن او ماجراي هاشمينسب را تكرار كند اما داستان هاشمينسب ديگر هرگز براي كسي تكرار نشد. نه براي انصاريان و نه حتي نيكبختي كه در استقلال محبوبيت زيادي داشت. نيكي البته هميشه از پرسپوليسي بودن خود در محافل دوستانه ميگفت و سرانجام سال 85 بعد از هشت سال بازي كردن در استقلال راهي پرسپوليس شد و فرياد زد كه هميشه پرسپوليسي بود! او اما بعد از سه سال بازي در پرسپوليس و زدن 30 گل براي اين تيم، بار ديگر زماني كه مدتها از دنياي فوتبال دور بود به استقلال برگشت اما ديگر آن نيكبخت سابق نبود.
انتقالهاي مستقيم
از بين بازيكناني كه بين دو تيم رفت و آمد داشتند، مهدي هاشمينسب، علي انصاريان، جواد الله وردي، نيكبخت، فتحآبادي، امير موسوينيا، سعيد عزيزيان، مصطفوي، اكبر افتخاري، شاهرخ بياني، منصور رشيدي، علي عليزاده، خسرو پارسا، محمد قاضي، محمد حسين نائيجي و ميثم حسيني به طور مستقيم رنگ پيراهن خود را از سرخ به آبي و بالعكس
عوض كردند.
رفت و آمدهاي با واسطه
بازيكناني هم البته بودند كه پرسپوليسي بوده و به استقلال پيوستند يا استقلالي بودند و پرسپوليسي شدند. اما به طور مستقيم از جمع سرخابيهاي پايتخت به تيم حريف نپيوسته و از تيمهاي ديگر راهي اردوگاه رقيب شدند؛ نفراتي چون پرويز قليچ خاني، احمدرضا عابدزاده، محمود كلهر، مجيد نامجو مطلق، نيكبخت، فرزاد حاتمي، سيد مهدي سيد صالحي، ميثم حسيني، رضا احدي، محمد رضا مهدوي، مهدي صالح پور، فراز فاطمي، بهزاد داداش زاده، محمد محمدي، داوود سيدعباسي، محمد رضا مهرانپور، فرزاد آشوبي، پژمان نوري و مهرداد اولادي.
ياران كمكي
عدهاي هم در اين ميان بودند كه در كادر فني دو تيم حاضر شده يا به عنوان يار كمكي از يك تيم راهي تيم ديگر شدند. مهمترين اين ياران كمكي ناصر حجازي بود كه 17 دي 59 در سالگرد فوت تختي در ديدار دوستانهاي كه بين پرسپوليس و تيم زندان قزل حصار برگزار شد، به عنوان ياركمكي سرخپوشان در خط حمله اين تيم به ميدان رفت. البته زرينچه هم سال 73 در تورنمنت بينالمللي آل استارز در سنگاپور، زماني كه درخشان هدايت پرسپوليس را به عهده داشت در سه بازي براي اين تيم به ميدان رفت. برخي ديگر از بازيكنان مورد اشاره در اين پرونده كه در يكي از دو تيم يار كمكي بودند عبارتند از داريوش يزداني، علي لطيفي، اصغر شرفي، فرشاد فلاحتزاده و جلال طالبي از استقلال كه در مقاطعي بعد و قبل از حضور در استقلال يار كمكي پرسپوليس در جام باشگاههاي آسيا يا مسابقات مختلف بودهاند. سعيد مراغهچيان و ناصر حجازي هم هر كدام در يك بازي پيراهن پرسپوليس را پوشيدهاند. فريدون معيني، محمود خوردبين و سيدعلي افتخاري هم به صورت كمكي يار استقلال بودهاند. در اين ميان سيدمهدي ابطحي و غلام وفاخواه هم يار كمكي هر دو تيم در مسابقات فوتبال جام باشگاههاي آسيا بودهاند. بيژن ذوالفقار نسب، بهزاد غلامپور، رضا فروزاني، مولايي، صالح نيا، گده، گمالويچ، يحيوي و نامجومطلق هم در اين ميان در كادر فني دو تيم، حضور داشتند كه آنها نيز به نوعي تابوشكني كردند.
آخرين خائنين!
نفراتي كه از پرسپوليس در استقلال يا بالعكس بازي ميكنند، هميشه از سوي هواداران حريف به چشم خائن ديده ميشوند كه امسال قاضي و پژمان نوري تنها خائنين سرخابيها در دربي هستند!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۰۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]