واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: دوشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۹
یکی از نوابغ ورزش ایران قبل از اینکه آرزوها و رویاهایش را محقق کند، همه آنها را با خود به زیر خاک برد. به گزارش ایسنا، بابک قربانی میتوانست به ستارهای در ورزش ایران و کشتی جهان تبدیل شود اما تقدیر، او را از سکوهای جهانی و المپیک به «دیزل آباد» رساند؛ زندانی که بابک پس از دو سال و نیم حبس، در آنجا به زندگی خود پایان داد. این کشتیگیر کرمانشاهی در 20 سالگی قهرمان جوانان آسیا و جهان شد. او در همان سال آلن خوگایف روس (قهرمان المپیک لندن) و آرتور الکسانیان (قهرمان امسال جهان) از ارمنستان را برد.
بابک قربانی
بابک یک سال بعد (سال 2010) به تیم ملی بزرگسالان رسید. قهرمانی در آسیا به همراه برادرش محمد و همچنین طلای بازیهای آسیایی شروع مسیر قهرمانی او بود؛ مسیری که با تغییر سرنوشت زندگیاش، چندان دوام نداشت. اتفاقات ناخوش برای قربانی از سال بعدش آغاز شد. قبل از مسابقههای جهانی 2011 او و امیرعلی اکبری برای پوشیدن دوبنده تیم ملی کشتی فرنگی رقابت تنگاتنگی داشتند. محمد بنا در انتخاب ملیپوش وزن 96 کیلوگرم دچار تردید بود. کنار گذاشتن یکی از آن دو قهرمان، سختترین کار ممکن بود. بلاتکلیفی و رقابت برای رسیدن به تیم ملی هر دو قهرمان را به راه اشتباه کشاند و دو سال محرومیت، نتیجه دوپینگ بود.
ملاقات سوریان با بابک قربانی در زندان
مدتی از محرومیت او نمیگذشت که در 11 تیر 1391 خبر ناگواری منتشر شد. دادستان کرمانشاه اعلام کرد "بابک قربانی به همراه برادرش به شکار رفته بودند که در راه بازگشت در «نجوبران» تفرجگاهی در اطراف بیستون به شنا کردن مشغول میشوند. ممانعت برخی افراد از شنا کردن آنها، درگیری و تیراندازی به همراه داشته که بابک قربانی در این درگیری با تفنگ شکاری فردی را به قتل میرساند." پس از این اتفاق، بابک و محمد مدتی متواری میشوند اما سرانجام خود را معرفی میکنند و به حبس میروند. در آن اوایل اقدامات زیادی از سوی برخی ورزشکاران و قهرمانان برای جلب رضایت خانواده مقتول انجام شد اما هیچ کدام نتیجهبخش نبود.
بابک قربانی
این اواخر کمتر شنیده میشد کسی پیگیر کارهای بابک باشد و او دیگر فراموش شده بود تا اینکه در 25 آبان 1393 با مصرف بیش از حد قرص مسموم کننده به زندگی خود در زندان پایان میدهد. دادستان کرمانشاه در این باره میگوید: " گویا قربانی چند روز پیش با یکی از دوستانش در زندان کرمانشاه قرار میگذارد که با هم خودکشی کرده و به زندگیشان پایان دهند که دوستش دو روز پیش در زندان خودکشی کرد و وی نیز صبح امروز اقدام به این کار کرد. ظاهرا این کشتیگیر کرمانشاهی شب گذشته به هم سلولی های خود می گوید که صبح فردا من را برای آمارگیری بیدار نکنید."
بابک قربانی
حالا بابک رفته و چیزی که به جا مانده حسرت است. حسرت اتفاقاتی که نباید میافتاد. حسرت آن روز لعنتی، روزی که اگر درگیر نمیشدند، بابک به جای روزشماری در "دیزلآباد" حالا قهرمان مملکتش بود. همه از او به عنوان قهرمان آینده المپیک نام میبردند اما یک اشتباه، زندگی او را به تباهی کشاند. "بابک"، قربانی یک لحظه عصبانیت و ندانم کاری شد. "بابک"دیگر بابک رفته و یک دنیا آرزوهای دست نیافته هم با او دفن شدند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]