تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند عزوجل مى فرمايد: هيچ مخلوقى نيست كه به غير من پناه ببرد، مگر اين كه دستش را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818908147




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

همشهري بودن با سردار سليماني افتخار هر كرماني است


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: همشهري بودن با سردار سليماني افتخار هر كرماني است
نویسنده : وحيد صابري 


  وقتي اين نيت را كرد هيچ وقت تصورش را هم نمي‌كرد كه اهداي مدال به پرآوازه‌ترين سردار ايران اينقدر بازتاب پيدا كند. ملي پوش دونده پاراآسيايي كشورمان بيش از 16 مدال طلا گرفته اما معتقد است اين مدال چيز ديگري است. پيمان نصيري دونده دو1500متر و قهرمان بازي‌هاي اينچئون فارغ از خوشحالي كسب مدال طلا، بيشتر افتخار مي‌كند كه سردار سليماني فرمانده سپاه قدس به منزلش آمده است. او كه اهل بزنجان تفت كرمان است مسير حرفه‌اي‌اش را از زمين‌هاي خاكي اين شهر كه امكانات ورزشي آنچناني هم ندارد شروع كرده؛ مسيري كه با تمام مشكلات توانسته افتخارآفريني‌هاي زيادي در آن داشته باشد. آقاي نصيري ابتدا تبريك مي‌گوييم به خاطر كسب مدال طلاي اينچئون. ممنون از لطف شما. چطور شد پس از قهرماني در اينچئون مدال طلا را تقديم سردار سليماني كرديد؟ من قبل از اينكه به مسابقات بروم نيت كردم در صورتي كه مدال طلا بگيرم آن را تقديم سردار سليماني كنم. من سردار را از قبل مي‌شناختم. خيلي دوست‌شان دارم. براي همين وقتي خدا كمكم كرد و قهرمان شدم همانجا اعلام كردم اين مدال را تقديم سردار مي‌كنم. من در واقع اين كار را براي قدرداني از فداكاري‌ها و شجاعت‌هاي اين قهرمان دفاع مقدس انجام دادم. گفتيد سردار را از قبل مي‌شناختيد، دوست يا آشناي خانوادگي‌تان است؟ خير. سردار از اسطوره‌هاي كرمان هستند، كسي نيست كه از همشهري بودنش با او افتخار نكند. پدرم همرزم ايشان در جبهه بودند اما اينكه دوست باشند نه اينگونه نبود. نيت من درباره اين كار مثل همه كرماني‌ها از ته دل بود. خيلي دوست داشتم سردار را از نزديك ببينم كه اين ملاقات حضوري نصيبمان شد. تصور مي‌كرديد چنين ملاقاتي آن هم در منزل شما صورت گيرد؟ اصلاً، البته فكر مي‌كردم سردار را ببينم اما اينكه ايشان به منزل ما بيايند واقعاً برايم افتخار بزرگي بود. لحظات بسيار خوبي بود. اصلا گذر زمان را متوجه نشدم مردي كه هميشه دوستش داشتم را از نزديك ديدم. چگونه متوجه شديد ايشان به منزل شما مي‌آيند؟ بعدازظهر پنج‌شنبه بود كه مديركل ورزش و جوانان استان كرمان در تماسي تلفني با من اين خبر را دادند ابتدا باورم نمي‌شد اما واقعيت داشت. سردار براي تشكر و قدرداني از من به منزل ما آمده بودند. و سردار مدال را دوباره به گردن شما انداخت. آنقدر با متانت و فروتن بودند كه وقتي من مدالم را هديه دادم گفتند حركت شما پس از كسب مدال طلا، اقدامي زيبا و ارزشمند براي تمام‌ شيعيان جهان بود و موجبات خوشحالي و خرسندي من را نيز به دنبال داشت‌ و اين براي من بهترين هديه است. البته من گفتم كه از ته دل دوست دارم تا اين مدال را تقديم كنم كه باز هم نپذيرفتند. براساس صحبتي كه انجام شد تصميم دارم تا اين مدال ‌را در مراسمي با حضور سردار و از سوي سردار به موزه آستان قدس حرم مطهر رضوي اهدا كنم‌. اين كمترين كاري است كه مي‌توانم انجام دهم. سردار آنقدر به من محبت داشت كه حتي انگشتر خود به همراه يك دستنوشته به من دادند كه بهترين و با‌ارزش‌‌ترين هديه‌اي بود كه تاكنون گرفته‌ام. منظورتان از دستنوشته همان لوح تقدير است؟ مديركل ورزش و جوانان استان كرمان همراه خود لوح تقديري را از طرف سردار آورده بودند كه مي‌خواستند با امضاي سردار آن را به من بدهند كه سردار قبول نكرد و گفت دوست دارد شخصاً چند كلمه‌اي براي من دستنوشته‌اي را بنويسند كه اين دستنوشته براي من بسيار گرانبهاست. شما بيش از 16مدال طلا در مسابقات بين‌المللي كسب كرديد. دو و ميداني را از چه زماني به طورحرفه‌اي آغازكرديد؟ ورزش را از كودكي با پدر و برادرم شروع كردم. از نوجواني همراه برادر بزرگم «پژمان» مي‌دويدم. اوايل، دويدن بيشتر برايم تفريح بود اما با گذشت زمان، علاقه‌ام به دو‌ و ميداني بيشتر شد. پژمان خيلي خوب مي‌دويد. ۱۳ ساله بودم كه پژمان يك مسابقه مهم داشت. مربي‌اش پيشنهاد داد من هم در آن مسابقه شركت كنم. پژمان به خط پايان نزديك شده بود كه پشت سرش قرار گرفتم. برادرم خيلي تعجب كرد كه چه كسي توانسته به او برسد. وقتي مرا پشت سرش ديد، صبر كرد تا با هم از خط پايان عبور كنيم. اين قهرماني مشترك، خيلي لذتبخش بود و باعث شد نگاهم به «دويدن» جدي‌تر شود و در مسابقه‌هاي بيشتري شركت كنم. اما اولين مسابقه بين‌المللي‌ام سال 2006 در سوئد بود. آن موقع توانستم دو مدال طلا براي كشورم كسب كنم. من يك بارهم در ليگ باشگاهي دو‌ و ميداني كشورمان كه مخصوص افراد سالم بود شركت كردم و توانستم قهرمان شوم. از اينچئون بگوييد، سطح مسابقات را چطور ديديد؟ مسابقات همانطور كه فكرمي‌كردم از سطح بالايي برخوردار بود اما بايد اعتراف كنم كشورهاي ژاپن و مالزي نسبت به قبل خيلي بهتر شدند و اگر ما برنامه‌ريزي نكنيم قطعاً در آينده نزديك آنها از ما در اين رشته جلو خواهند زد. در اين دوره از مسابقات به غير از حضور رقباي اصلي‌ام كه با آمادگي كامل و حتي بيشتر از پارالمپيك آمده بودند، نفرات جديدي نيز در اين مسابقات شركت كرده بودند كه سطح آمادگي آنها قابل توجه بود. من پس از پارالمپيك، سعي كردم آمادگي بدني و فني خود را در شرايط مطلوبي نگه دارم، با تمرينات مداومي كه داشتم توانستم در مسابقات آسيايي اينچئون ضمن كسب مدال طلا ركورد هم بزنم. گفتيد ركوردزني كرديد، ركورد قبلي در آسيا براي كدام كشور بود؟ اين ركورد از آن كشور ژاپن بود. اتفاقاً در اين رقابت‌ها همان دونده ژاپني كه ركورددار بود هم شركت كرده بود اما نتوانست طلايي شود. بسياري از مدال آوران كشورمان انتقاد دارند از اينكه مسئولان ما بين ورزشكاران معلول و سالم تبعيض قائل مي‌شوند، نظر شما در اين‌باره چيست؟ انتقاد كه زياد است. به نظر من بحث حقوق صندوق قهرمانان از همه چيز مهم‌تر است. بچه‌ها سر اين موضوع خيلي اذيت مي‌شوند. من نمي‌دانم طلايي كه ما مي‌گيريم مگر فرقي با مدال ورزشكاران سالم دارد كه مسئولان بين آنها فرق مي‌گذارند. تا چند سال پيش هدايايي كه به ما مي‌دادند، با ورزشكاران سالم فرق داشت و ميزان آن كمتر بود. حتي اردوها و مسابقات تداركاتي ما با افراد سالم فرق دارد. شايد باورتان نشود بعضي از بچه‌ها حتي بدون مربي در اين مسابقات شركت كردند و توانستند قهرمان شوند. شما هم جزو آن دسته از قهرمانان بدون مربي بوديد؟ خير. مربي من دوست خوبم سجاد مرادي است. او از ملي پوشان و قهرمانان تيم‌ملي است. حقوقي كه شما از صندوق حمايت از قهرمانان مي‌گيريد، چقدر است؟ در وهله اول بايد بگويم اين پولي كه به عنوان حقوق ماهانه به ما مي‌دهند حتي پول و اياب و ذهاب يا بنزين ما نمي‌شود. بالاخره يك ورزشكار معلول طبيعتاً با مشكلات زيادي براي رفت و آمد روبه‌رو است حالا شما حساب كنيد با مبلغ 900 هزار تومان حقوق ماهانه چه كار مي‌شود كرد؛ حقوقي كه الان پنج ماه است آن را پرداخت نكرده‌اند و معلوم هم نيست كي مي‌خواهند پرداخت كنند. در نظر بگيريد يك ورزشكار و معلول كه براي رفت و آمد به محل تمرين زحمت زيادي مي‌كشد و متحمل سختي‌هاي زيادي مي‌شود با اين مبلغ در حق او اجحاف نمي‌شود؟ متأسفانه تبعيض زياد است. حقوق مدال طلاي المپيك ماهانه 2 ميليون تومان است در حالي كه براي مدال طلاي پارالمپيك 900 هزار تومان پرداخت مي‌شود. اميدوارم مسئولان براي حل اين مشكل فكري بكنند. چطور شد مرادي مربي شما شد؟ همانطور كه گفتم من قهرمان ليگ كشور هم هستم آن زمان بود كه با سجاد دوست شدم. به او پيشنهاد دادم تا مربي‌ام شود كه خوشبختانه پذيرفت. من خيلي چيز‌ها از سجاد ياد گرفتم. به عنوان يك قهرمان ملي آيا امكانات ورزشي استان كرمان براي جانبازان و معلولين كافي است؟ در حال حاضر امكانات براي ورزش خوب است البته نه در سطح يك ملي‌پوش. اداره ورزش مدتي است اقدامات خوبي را انجام داده اما همانطور كه گفتم هميشه يك سري كاستي‌هايي بوده كه الان هم وجود دارد. در كرمان يك پيستي بود كه متأسفانه مسئولان از آن به درستي نگهداري نكردند و در 4-3 سال گذشته بخش اعظمي از آن خراب شده است اما در كل نگاه مسئولان به ورزش معلولان نسبت به گذشته فرق كرده و قطعاً اين به خاطر اين است كه ما در اين رشته به موفقيت‌هايي دست يافته‌ايم. شما كجا تمريناتتان را براي تيم‌ملي انجام مي‌دهيد؟ باشگاه مس سرچشمه كرمان امكاناتش را در اختيار من گذاشته تا درآن جا تمرين كنم. براي حمايت از دو‌ و ميداني بايد كار اساسي انجام شود. من هميشه به تنهايي تمرين كرده‌ام. روزي 20 كيلومتر بايد در تمرينات بدوم بايد شرايط زمين و اردويي طوري باشد كه براي من متنوع باشد نه اينكه بر عكس مرا خسته كند. دو و ميداني در پاراآسيايي نتايج خوبي گرفت؛ چرا ما هنوز در دو‌ و ميداني معلولان ليگ نداريم؟ سؤال خيلي خوبي است اما من نبايد آن را جواب دهم شما بايد از كساني كه مسئول هستند در اين باره سؤال كنيد. جاي تأسف است كه ما در دو‌وميداني معلولان ليگ نداريم و من به ناچار بايد در دو‌ و ميداني ورزشكاران سالم بدوم. ركورد طلايي شما در پارالمپيك لندن كمتر از اينچئون بود دليل خاصي نداشت؟ نه ببينيد در لندن سطح مسابقات طبيعتاً بالا بود نه اين اينكه بگويم اينچئون سطح كمتري داشت اما مسابقات در لندن واقعاً حرفه‌اي‌تر برگزار شد. من درمسابقات پارالمپيك لندن با زمان 3 دقيقه و 58 ثانيه و 49 صدم ثانيه مدال طلا را كسب كردم و در رقابت‌هاي اينچئون با 4 دقيقه و 29 هزارم ثانيه قهرمان شدم. يك دونده حرفه‌اي علاوه بر اينكه حواسش بايد به خط پايان باشد بايد نفر پشت سرش را هم تحت نظر داشته باشد. من در مسابقات اينچئون متوجه شدم كه 5 ثانيه نسبت به نفر دوم فاصله دارم. 5 ثانيه در د‌و 1500 متر چيزي حدود 60-50 مترمي‌باشد براي همين بود كه نياز نديدم به خودم فشار بياورم. البته براي من در اين دوره از رقابت‌ها، كسب مدال طلا مهم بود كه خدا را شكر اين مدال را هم كسب كردم اما اگر مي‌خواستم مي‌توانستم در زمان كمتري مسابقه را به پايان برسانم. ورزش حرفه‌اي سخت است؟ همانطور كه گفتم شروع ورزشم بسيار دوست داشتني بود ولي ادامه آن به صورت حرفه‌اي زندگي معمولي را بسيار سخت كرد چراكه مدت زيادي را در اردو يا تمرين هستم و نمي‌توانم مثل بقيه مردم در كنار خانواده‌ام باشم، با اين حال، به دست آوردن موفقيت در كنار شادي مردم، سختي‌ها را برايم كمرنگ مي‌كند و باعث مي‌شود زندگي شادتري داشته باشم. از طرف ديگر، از اينكه توانسته‌ام باعث سربلندي خانواده‌ام بشوم، احساس خيلي خوبي دارم. پسر من تير ۱۳۸۹ وقتي من در مسابقه‌هاي بين‌المللي تونس بودم، به دنيا آمد درست زماني كه خانواده نياز مبرمي به من داشتم من در كنار آنها نبودم اين را گفتم كه بدانيد ورزشكاران حرفه‌اي با چه مشكلاتي هم روبه‌رو هستند. چطور شد در دوي400 متر زمين خورديد؟ بالاخره زمين خوردن براي هر دونده‌اي پيش مي‌آيد. من در آن روز نمي‌دانم چه شد كه زمين خوردم اما بعداً درد بدي در فكم به‌وجود آمد. وقتي به ايران آمدم متوجه شدم كه فكم شكسته است. در حال حاضر قصد دارم تا فكم را عمل جراحي كنم. بعد از چند روز استراحت تمريناتم را از سر مي‌گيرم تا خود را براي مسابقات آتي آينده آماده كنم. برنامه‌هاي آينده‌تان چيست؟ آخرين هدف ورزشي‌ام مسابقه‌هاي پارالمپيك ۲۰۱۶ برزيل است. دوست دارم با يك افتخار ديگر يعني كسب طلاي پارالمپيك برزيل از دنياي حرفه‌اي خداحافظي كنم.       انگشتر سردار بر دست قهرمان   اين روزها نام سردار سليماني را بيشتر بايد در اخبار نبرد با تروريست‌ها و تكفيري‌هاي داعش جست‌وجو كرد. سردار قهرمان و پهلوان ايران اسلامي اين روزها در خط مقدم مبارزه و جهاد قرار دارد و مايه مباهات و افتخار هر ايراني مسلماني است. سردار سليماني اين روزها خار چشم دشمنان قسم خورده اسلام، شيعه و آزادي‌خواه است. كافي است كه اين روزها سري به فضاي مجازي يا شبكه‌هاي ماهواره‌اي ضد نظام بزنيد تا ناخودآگاه پي به ابهت سردار بزرگ ايران زمين ببريد، اما بعد از رقابت‌هاي پارآسيايي اينچئون اتفاقي افتاد كه چهره‌اي ديگر از سردار سليماني به نمايش گذاشت؛ چهره‌اي مهربان، خاكي و دل‌انگيز كه شايد كمتر كسي توقع ديدن آن را از سردار داشت و اين تحقق واقعي آيه اشدا و علي الكفار، رحما و بينهم بود، جايي كه سردار پدرانه قهرمان پارا آسيايي را مورد لطف قرار داد.

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۳ - ۱۴:۳۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن