تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 6 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكاتِ رفاه، نيكى با همسايگان و صله رحم است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

تسمه تردمیل - روغن تردمیل

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802248027




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تركيه ناچار به تجديدنظر در سياست خارجي است


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: تركيه ناچار به تجديدنظر در سياست خارجي است
نویسنده : محمد بابايي نساز 


تركيه دوره اردوغان، دوره‌اي حساس را پشت سر مي‌گذارد. دوره‌اي كه ظاهراً ابتدا در سال 2001، با گرايش‌هاي اسلام‌گرايانه در داخل شروع شد، به رويارويي با رژيم صهيونيستي (حادثه كشتي مرمره) رسيد، انقلاب‌هاي مردمي سال 2011 را تجربه كرد و اكنون به حمايت از داعش و طرفداري از سقوط دولت سوريه منتهي شده است. برآيند اينها، نوعي سرگرداني را در سياست خارجي دولت تركيه نشان مي‌دهد. در اين‌باره با احمد كاظمي كارشناس ارشد مسائل تركيه كه مدتي رئيس دفتر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در جمهوري آذربايجان بوده به گفت و گو نشسته‌ايم. او حالا مدير پژوهش‌هاي كاربردي معاونت برون‌مرزي صداوسيما است.

دولت اردوغان زماني كه به قدرت رسيد، شعار «سياست صفر كردن مشكلات با همسايگان» را سرلوحه سياست خارجي تركيه قرار داد، اين سياست تاكنون چقدر با موفقيت همراه بوده است؟
پس از روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه به رهبري رجب طيب اردوغان در سال 2001، يكي از اصول سياست خارجي تركيه كه به صورت اعلامي از سوي اين حزب مطرح شد، بحث تنش صفر با همسايگان بود. آن زمان كه اين سياست از سوي اردوغان مطرح شد، تركيه با همسايگان خود عمدتاً در دو گونه مشكل نماد داشت؛ يكي بحث قبرس، يونان و درياي ا‍ژه بود. با توجه به اينكه تركيه و يونان هر دو عضو ناتو بودند خيلي از اختلافاتي كه با يكديگر داشتند به نوعي در بخش غربي و اروپايي سياست خارجي تركيه خود را نشان مي‌داد. مسله دوم بر‌مي‌گردد به مشكلاتي كه تركيه با ارمنستان بر سر نسل‌كشي و كشتار ارامنه داشت و تحركاتي كه ارمنستان براي شناسايي جهاني اين كشتار انجام مي‌داد و حمايت‌هايي كه بعضي كشورهاي اروپايي از جمله فرانسه و سوئيس از اين اقدام ارمنستان كردند. هر دو اين كشورها، اين كشتار را به عنوان نسل‌كشي به رسميت شناخته‌اند و حتي بعضي كشورها مثل سوئيس براي منكران اين نسل‌كشي مجازات در نظر گرفته ‌بودند. اين مسئله سياست خارجي تركيه را با چالشي جدي مواجه كرده بود، به خاطر همين، در آن زمان تركيه اين سياست را مطرح كرد كه بتواند اين دو موضوع را حل كند و براي هر كدام از اين مسائل قدم‌هايي هم برداشت. شاهد هستيم براي حل مشكلات با ارمنستان دو پروتكل امضا شد؛ پروتكل‌هاي زوريخ با شركت وزيران خارجه تركيه و ارمنستان و همچنين وزراي خارجه روسيه و امريكا. در مورد يونان نيز مذاكراتي انجام شد.

اما 13 سال از روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه مي‌گذرد و شاهد هستيم نه تنها اين مشكلات حل نشده بلكه مشكلات بسيار جدي‌تر و بزرگ‌تر براي سياست خارجي تركيه ايجاد شده است. اگر بخواهيم اين موضوع را ريشه‌يابي كنيم بايد به اشتباه محاسباتي آنكارا در بازتعريف جديد از نقش تركيه در منطقه و نظام بين‌الملل اشاره كنيم.
بدين معنا كه تركيه در جنگ سرد به عنوان كشوري كه از سال 1952 عضو سازمان ناتو بوده نقشي پيشرو در مبارزه با جبهه كمونيسم بر عهده داشت و بازوي مهمي براي غرب در منطقه محسوب مي‌شد. به خاطر همين پس از فروپاشي شوروي و تحولاتي كه در منطقه رخ داد، ديدگاه رهبران كاخ رياست جمهوري تركيه اين بود كه اهميت تركيه براي غرب كاهش پيدا كرده است. همچنين پس از جنگ اول و دوم خليج فارس و تحولاتي كه در عراق اتفاق افتاد و حضور نظامي امريكا در منطقه باعث شد ترك‌ها تصور كنند از اهميت تركيه براي امريكا كاسته شده است. به همين دليل براي به دست آوردن موقعيت خوب گذشته به فكر افتادند كه يك بازتعريف از خود در منطقه انجام دهند. اما باز‌تعريفي كه تركيه از خودش در منطقه كرد با واقعيت‌هاي منطقه همخواني نداشت.
اين سياست‌ها به جاي اينكه بر اساس همگرايي و ثبات در منطقه پايه‌گذاري شوند يعني همان چيزي كه سياست اعلامي تركيه بوده، بر اساس تضادهاي منطقه‌اي شكل گرفت و همين مسئله باعث شده كه امروز تركيه هم در حوزه عربي مثل سوريه و هم در مناسبات با كشورهايي مثل ايران كه به مدت چهارصد سال شاهد روابط نسبي پايدار بوده، دچار مشكلات عديده شده است.

شما به ارمنستان و يونان اشاره كرديد. منظورتان اين است كه سياست «صفر كردن مشكلات» تركيه بيشتر متمركز بر يونان و ارمنستان بود و شامل ساير همسايگان تركيه از جمله ايران، سوريه و عراق نمي‌شد؟
نه اينكه ايران و عراق در محور اين سياست قرار نداشتند بلكه در آن زمان كه تركيه اين سياست را مطرح كرد مشكلاتي كه الان با سوريه، عراق و ايران دارد، نمود خارجي نداشت. به عبارت ديگر در آن زمان بحث گروه‌هاي سلفي تكفيري و جنگ داخلي سوريه و تجزيه اين كشور مطرح نبود. روابط تركيه و سوريه در سال 2001 خوب بود و ديدارهاي گرمي بين اردوغان و بشار اسد صورت گرفت. به همين دليل زماني كه سياست صفر كردن مشكلات مطرح شد مسائل كنوني دررابطه با ايران، سوريه و عراق جلوه نداشتند. هر چند در مسائل پنهاني از جمله در مورد پ‌.ك.‌ك و همچنين ساير مسائل امنيتي مشكلاتي بود اما سطح اختلافات در اين حد نمود نداشت. اما مسئله اين جاست كه نه تنها مشكلات تركيه در رابطه با يونان و ارمنستان حل نشده بلكه مشكلات جديدي در سياست خارجي تركيه ايجاد شده است.

به نظر مي‌رسد ما شاهد يك نوع سرگرداني در سياست خارجي تركيه هستيم؛ اساساً اين كشور در سياست خارجي خود چه هدف و استراتژي‌اي را دنبال مي‌كند؟
تركيه با سوريه تقريباً اختلافات دراز‌مدتي داشته است. پس از فروپاشي عثماني كه سوريه تشكيل شد و فرانسوي‌ها قيموميت سوريه را به عهده گرفتند يكي از استان‌هاي سوريه در حالي كه عرب‌نشين بود به تركيه داده شد. اين اختلافات سرزميني بين تركيه و سوريه خصوصاً بر سر بندر اسكندرون وجود داشته است. علاوه بر اين، در طول سال‌هاي گذشته آنكارا، سوريه را متهم به حمايت از پ‌.ك.‌ك و گروه‌هاي معارض تركيه مي‌كرد. با توجه به چنين عقبه‌اي، آنچه مشخص است اينكه سياست تركيه در قبال سوريه تضعيف و از بين بردن يك دولت سوري است كه مدافع جبهه مقاومت در منطقه است و اتحاد منطقه‌اي با ايران و كشورهاي همسو با مقاومت در منطقه دارد.
بنابراين يكي از اهدافي كه سياست خارجي تركيه در سوريه دنبال مي‌كند و خيلي هم آشكار و مهم است، بحث مقاومت است. بحث ديگر اين است كه تركيه در سوريه به دنبال اين است كه عقبه جريان‌هاي كردي را كه مي‌توانند براي تركيه مشكل‌ساز باشند، از بين ببرد. به خاطر همين، در ميدان عمل شاهد هستيم كه بعد از اينكه بحران سوريه شروع شد تركيه سياستي را اتخاذ كرد كه علناً يك سياست برگشت‌ناپذير بود، يعني تركيه تمامي پل‌هاي پشت سر خود را كه مي‌توانست در بازسازي روابط سوريه مفيد باشند از بين برد. اين يكي از اشتباهات راهبردي تركيه در قبال سوريه بوده است. تمام تخم مرغ‌هاي تركيه روي اين سبد چيده شده است كه نظام سوريه و دولت بشار اسد از بين مي‌رود. يكي از دلايلي كه الان تركيه را سرگردان مي‌بينيم اين است كه پس از انتخابات رياست جمهوري باثباتي كه در سوريه برگزار شد بعضي بازيگران منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي تعديلاتي در سياست خود نسبت به سوريه ايجاد كرده‌اند و اين مسئله تركيه را كه به دنبال سرنگوني نظام بشار اسد بوده و گزارش‌هاي منتشر شده حاكي از آن است كه تركيه را در بسياري از عمليات‌ها عليه دولت سوريه نقش مستقيم و غيرمستقيم داشته با مشكلاتي مواجه كرده است. بنابراين تركيه امروز تمام تلاش خود را مي‌كند تا جبهه سوريه را طوري پيچيده و شرايطي را ايجاد كند كه بتواند تمام متحدان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي خود را به سمت سرنگوني دولت بشار اسد سوق دهد.
شاهد هستيم كه دولت تركيه براي كمك به كردهاي كوباني چهار شرط مطرح كرده است. از نظر مقامات تركيه اين شرط‌ها براي ثبات سوريه و در چارچوب اهداف انساني مطرح مي‌شود، يعني ايجاد منطقه پرواز ممنوع، ايجاد منطقه حاشيه امن، آموزش تروريست‌ها يا آموزش‌ كساني كه تركيه آنها را معارضان ميانه‌رو سوريه مي‌نامد، و در نهايت حملات همزمان عليه داعش و نيروهاي بشار اسد! مشخص است كه تركيه در چارچوب منطقه حائل به دنبال اين است بتواند به بهانه بازگشت آوارگان سوري تركيب جمعيتي مناطق مرزي تركيه با سوريه را تغيير دهد. اما از آنجايي كه چنين سياستي مي‌تواند توسط نيروي هوايي ارتش سوريه مورد هدف قرار بگيرد، منطقه پرواز ممنوع را مطرح كرده است.
 يعني تركيه به دنبال نوعي جابه‌جايي قومي و ايجاد تغيير در تركيب جمعيتي كردهاي سوريه است و به خاطر همين، شاهد هستيم در قبال كوباني سياست كاملاً دوگانه‌اي اتخاذ كرده است و حتي اينكه گفته مي‌شود تركيه اجازه داده 150 نفر از نيروهاي پيشمرگ كرد از مرز اين كشور براي كمك به كوباني استفاده كنند، پس از آن رخ داد كه بعضي گزارش‌هاي رسانه‌هاي تركيه حاكي از آن بود كه نزديك به دو هزار نيروي داعش در قالب نيروهاي امدادرسان سازمان ملل يا در ساير پوشش‌ها از سمت تركيه به كوباني و سوريه رفته‌اند و از سوي ديگر زودتر از پيشمرگ‌ها، نيروهاي ارتش آزاد سوريه كه در واقع يك سري گروه‌هاي غيرمستقل و وابسته به ارتش تركيه هستند وارد كوباني شده‌اند. اين مسئله نشان مي‌دهد كه هنوز تغيير در سياست‌هاي تركيه به‌‌رغم فشارهايي كه وجود دارد، ايجاد نشده است.
مشخص است كه اين سياست‌ها، تبعات داخلي، منطقه و بين‌المللي براي تركيه دارد. يكي از دلايلي كه تركيه دچار سردرگمي مي‌شود همين مسئله است، يعني سياست‌هايي كه مقامات تركيه اجرا مي‌كنند با خواسته‌هاي مردم تركيه و مردم كشورهاي منطقه به هيچ نوعي همخواني ندارد، چون اين سياست‌ها تركيه را تبديل به محور ترانزيت و محور توسعه‌دهنده تروريست در منطقه كرده است. با توجه به تركيب و آرايش و وضعيت سياسي تركيه، همين مسئله مي‌تواند اين كشور را كاملاً دچار مشكل كند.

چرا با وجود اين همه اشتباه در سياست خارجي تركيه، رهبران اين كشور بر ادامه سياست‌ها اصرار دارند و اين سياست‌ها تا كجا پيش خواهد رفت؟
نقطه قوت دولت اردوغان كه باعث شده تاكنون اين سياست‌ها به رغم فشارها ادامه پيدا كند به قدرت حزب عدالت و توسعه در سروسامان دادن به ثبات سياسي در تركيه از يك سو و بهبود وضعيت اقتصادي اين كشور از سوي ديگر بر‌مي‌گردد. براي اينكه بتوانيم پيش‌بيني از وضعيت تركيه در جبهه سوريه و عراق داشته باشيم بايد ببينيم نقاط قوت تركيه چه چيزهايي بوده كه توانسته اين سياست‌ها را پيش ببرد.
زماني كه حزب عدالت و توسعه در تركيه به قدرت رسيد اين كشور به داشتن ائتلاف‌هاي سياسي شكننده معروف بود. دولت‌هاي شكننده ايلماز، بولنت اجويت و تانسو چيلر چندين دهه تركيه را از نظر سياسي بي‌ثبات كرده بودند. بنابراين دولت اردوغان توانست به شكنندگي سياسي در تركيه پايان بدهد و اين براي مردم تركيه خيلي مهم است. نكته دوم بحث ثبات اقتصادي است. تركيه يكي از كشورهايي بود كه بالاترين بدهي خارجي را داشت. در واقع زماني كه دنيا شاهد بحران اقتصادي نبود اقتصاد تركيه بحران‌هاي بسيار متعددي داشت و آمارها، رشد معكوس تركيه را نشان مي‌داد اما بعد از روي كار آمدن حزب عدالت و توسعه، ما شاهد رشد و توسعه خيلي خوبي هستيم به همين دليل شاهد هستيم كه در نظام سياسي تركيه اصلاحات انجام مي‌شود و اردوغان پس از تأسيس جمهوري تركيه اولين رئيس‌جمهوري است كه با رأي مستقيم مردم انتخاب مي‌شود.

درست است كه نظرسنجي‌ها نشان مي‌دهند كه تا حدودي محبوبيت حزب عدالت و توسعه كاهش پيدا كرده ولي اين كاهش محبوبيت در مقايسه با ساير احزاب مثل جمهوري‌خواه خلق يا حزب حركت ملي فاصله زيادي را نشان مي‌دهد، بنابراين اين سؤال مطرح مي‌شود كه اين عقبه تا چه موقع مي‌تواند به عنوان سوپاپ اطمينان و ترويج‌كننده سياست‌هاي تركيه باشد؟
به‌رغم اقدامات مثبتي كه آنكارا در اين دو حوزه داشته، شاهد هستيم تركيه در حوزه سياست خارجي پشت سرهم دچار اشتباه مي‌شود؛ مثلاً شكستي كه تركيه با سقوط حكومت قانوني مرسي در مصر شاهد بود. به ياد داشته باشيد كه تركيه به صورت سنتي از قدرت گرفتن اخواني‌ها در جهان عربي حمايت مي‌كند بر خلاف عربستان كه از حكومت‌هاي سلفي محافظه‌كار حمايت مي‌كند. بنابرين، اين يك شكست قابل توجه براي تركيه بود.
در رابطه با سوريه و عراق، مشكل عمده‌اي كه تركيه با آن مواجه است، اين است كه مردم تركيه معتقدند اين شكست‌هاي تركيه در عرصه سياست خارجي باعث بي‌ثباتي در داخل خواهد شد. علت اين موضوع كاملاً مشخص است، جامعه تركيه داراي چند اقليت مطرح هستند كه مهم‌ترين آنها كردها و علوي‌ها هستند، هر دو اين گروه‌ها درباره آينده اين روند و جهت‌گيري سياست خارجي تركيه هشدار داده‌اند، شاهد هستيم اعتراضاتي كه در چارچوب تظاهرات مدني پارك قزي رخ داد همه گروه‌هاي مردمي در آن مشاركت داشتند چون همه از اين روند نگران بودند، بحث در واقع اعتراض به تغيير كاربري يك پارك نبود بلكه فرصتي بود براي اعلام اعتراض به روندي كه در سياست خارجي دولت اردوغان پيش مي‌رود.
لازم به يادآوري است يكي از دلايلي كه باعث پيروزي اردوغان خصوصاً در دوره دوم انتخابات عمومي شد، صحبت‌هاي تاريخي بود كه اردوغان در دياربكر در مورد مسئله كردها ايراد كرد، يعني براي اولين بار پس از سقوط امپراتوري عثماني، مسئله كردي را مطرح و اذعان كرد كه مسئله كردها در تركيه وجود دارد و وعده داد كه با مذاكرات صلح اين موضوع حل شود.
اما اين دستاورد بزرگ، الان با سياستي كه تركيه در رابطه با كردهاي سوريه اتخاذ كرده كاملاً در آستانه شكست قرار گرفته است. رهبران پ‌.ك‌.ك از جمله عبدالله اوجالان در اين مورد هشدار داده‌اند. در عين حال سياست‌هاي تركيه باعث شده كه علوي‌هاي اين كشور كه يك قدرت مطرح هستند از سياست‌هاي دولت‌ اردوغان بيش از گذشته ناراضي باشند و اين مسئله مي‌تواند درانتخابات آتي خود را نشان بدهد.
اولاً با عنايت به اين مسئله كه سياست خارجي تركيه در داخل عقبه مردمي ندارد و دوم اينكه جبهه مقاومت و نظام مردمي سوريه، عراق و لبنان توانسته‌اند موفقيت‌هاي خوبي در جنگ با تروريست‌ها به دست بياورند مشخص است كه شرايط به نفع تركيه پيش نمي‌رود و اين مسائل باعث خواهد شد كه تركيه در حد ناچيز در سياست‌هاي خود تجديد نظر كند. همانطور كه مي‌دانيد مهم‌ترين ابزار در سياست خارجي تركيه اين بوده كه اين كشور رويكرد خود را در چارچوب غرب تعريف مي‌كند اما شاهد هستيم بخشي از اين سياست‌ها به قدري افراطي بوده كه بعضي كشورهاي اروپايي بحث اخراج تركيه را مطرح كرد‌ه‌اند. اين مسائل نشان مي‌دهد كه زمان به نفع تركيه جلو نمي‌رود.
از سوي ديگر سياست‌هاي مذبوحانه‌اي كه اردوغان درباره مسائل اسلامي و مسئله آرمان فلسطين داشته در حال آشكار شدن است. آن سياستي كه اردوغان در مقابل رژيم صهيونيستي شيمون پرز داشت نوعي انتظار در جهان اسلام ايجاد كرد كه گويا تركيه مي‌خواهد در مقابل رژيم صهيونيستي مواضع قاطع و عملي اتخاذ كند ولي الان كه حدود پنج سال مي‌گذرد شاهد هستيم كه تركيه حتي يك قرارداد نظامي يا اقتصادي با اسرائيل را قطع يا لغو يا حتي معلق نكرده است بلكه تعداد اين قراردادها افزايش پيدا كرده است. خيلي از جنگنده‌هاي رژيم صهيونيستي كه مقاومت را در سوريه هدف قرار مي‌دادند بر فراز استان قونيه تركيه آموزش ديده بودند. همه اين مسائل چهره واقعي سياست اردوغان را نشان مي‌دهد. اين يكي ديگر ازعواملي است كه در كنار دو عامل ديگر تركيه نمي‌تواند اين روند را تا آخر ادامه دهد. به عبارت ديگر، تركيه در قبال بحران عراق و سوريه سياستي را اتخاذ كرد كه به عنوان يك كشور فرصت‌طلب شناخته شد كه به نفت 12 يا 13 دلاري كه داعش از اين كشور مي‌دزدد چشم دوخته است.

با سياست‌هايي كه دولت اردوغان تحت عنوان اسلامگرايي در پيش گرفته، بعضي‌ها معتقدند كه براي سياست خارجي ايران در تركيه بهتر است يك دولت سكولار به قدرت برسد، نظر شما درباره اين مسئله چيست؟
عقبه حزبي يا جرياني اردوغان به حزب رفاه بر مي‌گردد كه مرحوم نجم‌الدين اربكان رهبر معنوي اسلامگرايان تركيه آن را تأسيس كرده‌ بود، ولي شاهد هستيم پس از سال 2000 كه حزب اسلامگراي فضيلت كه ادامه‌دهنده راه حزب رفاه بود، دچار انحلال شد و اردوغان راه خود را از حزب فضيلت و نجم‌الدين اربكان جدا كرد. در آن زمان يعني سال 2000 اربكان تعبيري درباره اردوغان به كار برد كه بازتاب گسترده‌اي در محافل رسانه‌اي و سياسي داشت و تعجب‌برانگيز بود. اربكان، اردوغان را به عنوان فرعون تركيه نام برد. در حال حاضر كه تركيه نظاره‌گر كشتار تركمن‌هاي عراق، كردهاي سوريه و ساير اقشار مردم در مقابل تروريست‌ها است مردم همين تعابير را عليه اردوغان در طول تظاهرات به كار مي‌برند.
اين مسئله نشان مي‌دهد حتي آنهايي كه رهبران معنوي جريان‌هاي اسلامي در تركيه بودند سياست‌هاي اردوغان را به عنوان سياست‌هاي اسلامي ارزيابي نمي‌كردند و معتقدند اردوغان از اصول اسلامي به عنوان ابزاري براي پيشبرد اهداف حزبي خود و رسيدن به قدرت استفاده مي‌كند. براي مثال، در حدود 13 سالي كه از روي كار آمدن دولت حزب عدالت و توسعه مي‌گذرد هرچند بخشي از مسائل حجاب حل شده اما بخش اعظم آن هنوز حل نشده است. اين درحالي است كه احزاب لائيك مثل حزب حركت ملي كه شهرداري را در آنتاليا به عهده داشت، مردم به يك مجسمه‌اي كه ضد حجاب بود اعتراض كردند و همين حزب لائيك به احترام خواست مردم اين مجسمه را برداشت. اين نشان مي‌دهد كه حزب عدالت و توسعه از بحث‌هاي اسلامي مانند حجاب در داخل و فلسطين در خارج براي رسيدن به قدرت و اهداف حزبي استفاده مي‌كند.
مردم تركيه در دهه‌هاي گذشته نشان داده‌اند كه به دنبال يك جريان اسلامي هستند كه بتواند ارزش‌هاي ملي و معنوي كه در تركيه بوده را احيا كند و پيش ببرد ولي اينكه يك جرياني بيايد با استفاده از ابزار اسلامي در راستاي منافع حزبي به تركيه ضربه بزند در حدي كه لائيك‌ها بتوانند براي چند دهه ديگر از آن براي پيشبرد اهداف خود استفاده كنند در نظر مردم تركيه بسيار نگران‌كننده است.

با توجه به چالش اخير كه اردوغان ايجاد كرده، روابط ايران و تركيه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
در مورد روابط ايران و تركيه بايد گفت كه اين دو كشور از بازيگران مهم منطقه محسوب مي‌شوند. زبينگنيو برژينسكي مشاور سابق امنيت ملي امريكا جمله‌اي دارد با اين مضمون كه تركيه و ايران در طول تاريخ به نوعي متعادل‌كننده منطقه بوده‌اند و ما اگر بخواهيم شرايط منطقه را تغيير بدهيم بايد اين دو كشور در حالت تقابل و رقابت باشند. بديهي است با چنين نگاهي كه غربي‌ها دارند بايد احتياط كنيم براي تحليل مناسبات و به روابط ايران و تركيه تك بعدي نگاه نكنيم. در حال حاضر چارچوب روابط ايران و تركيه را مي‌توان در قالب تعامل و رقابت ارزيابي كرد. بدين ترتيب كه اين دو كشور در يك سري حوزه‌ها با يكديگر رقابت دارند و در يك سري حوزه‌هاي ديگر تعامل دارند. حوزه‌هايي كه تعامل وجود دارد بيشتر در مسائل اقتصادي است. در سال 2014 حجم مبادلات تجاري ايران و تركيه 14 ميليارد دلار بود. البته نسبت به سال قبل كاهش نشان مي‌دهد اما با اين وجود 14 ميليارد دلار رقم قابل توجهي است. مقامات دو كشور نيز رسيدن به حجم مبادلات تجاري 30 ميليارد دلاري را به عنوان يك هدف در روابط اقتصادي دوجانبه مشخص كرده‌اند. اين مسئله ريشه در شرايط ژئوپلتيكي و ترانزيتي دارد كه دو كشور در آن قرار دارند. يعني موقعيتي كه ايران براي رسيدن تركيه به آب‌هاي خليج فارس دارد و همچنين نقشي كه تركيه مي‌تواند در رسيدن ايران به دروازه‌هاي اروپا ايفا كند، اينها واقعيت‌هاي ژئوپلتيكي هستند كه نمي‌توان در نظر نگرفت. حتي پيوند روابط اقتصادي دو كشور مي‌تواند بسياري از حوزه‌هاي رقابت را به تعامل تبديل كند بنابراين نگرش دو كشور اين است كه به سمت همكاري‌هاي اقتصادي پيش بروند. ضمن اينكه نگرشي كه ايران در مسائل سياسي دارد از مقبوليت زيادي درميان مردم تركيه برخوردار است. به عبارتي نگرش مردم ايران و تركيه درباره امريكا كاملاً يكسان است. مردم ايران، امريكا را به همراه رژيم صهيونيستي بزرگ‌ترين تهديد صلح جهاني مي‌شناسند در تركيه نيز بر اساس نظر‌سنجي‌ها مردم همين نگرش را دارند. براي مثال كتاب «توفان فلزي» كه يك داستان تخيلي درباره حمله امريكا به تركيه است، يكي از پرفروش‌ترين كتاب‌ها در اين كشور بود.
در حوزه سياسي هم پيوندها و شرايط مشتركي وجود دارد؛ هر دوكشور عضو اكو، دي8، سازمان اسلامي، سيكا و كنفرانس اعتماد‌سازي آسيا هستند. با اين وجود دو كشور در بعضي‌ سياست‌ها از جمله عراق و سوريه با يكديگر تقابل دارند. سياستي كه اردوغان درباره اين كشورها در پيش گرفته كاملاً عليه منافع جهان اسلام است. اردوغان ظاهراً از روي دلسوزي اعلام مي‌كند 200 هزار نفر در سوريه كشته ‌شده‌اند، اما سؤالي كه از اردوغان بايد پرسيد اين است كه بستر كشتار 200 هزار نفر از مردم را در سوريه چه كسي ايجاد كرد؟ در كدام كشور تروريست‌ها آموزش مي‌بينند و به سوريه گسيل مي‌شوند؟ كدام كشور مرزهاي خود را براي ارسال هرگونه سلاح و نيرو باز گذاشته است؟ كدام كشور شرايطي را ايجاد كرده كه مساجد و مراكز فرهنگي و حتي قهوه‌خانه‌هاي استانبول به محل تبليغ داعش تبديل شده است؟ مشخص است در كشتاري كه در سوريه توسط تروريست‌هاي داعشي جگرخوار صورت مي‌گيرد و كشورهايي مثل تركيه كه از اين تروريست‌ها حمايت مي‌كنند، همدست هستند.



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۹ آبان ۱۳۹۳ - ۱۰:۵۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن