تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799543808




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «علی مراد‌خانی» شهیدی که 6 دوست برای بازگرداندن پیکرش پرپر شدند


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس از دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید «علی مراد‌خانی»
شهیدی که 6 دوست برای بازگرداندن پیکرش پرپر شدند
قاری قرآن و به گفته برادرش عامل به قرآن بود و به دلیل اخلاق حسنه‌ای که داشت همه افراد دسته‌ای که فرمانده آن بود او را بسیار دوست داشتند. وقتی هم که شهید شد 6 نفر از دوستدارانش به قیمت شهادت خودشان پیکر او را به عقب بازگرداندند.

خبرگزاری فارس: شهیدی که 6 دوست برای بازگرداندن پیکرش پرپر شدند



به گزارش خبرنگار فعالیت‌های قرآنی خبرگزاری فارس، طبق معمول چهارشنبه‌ها، این هفته همزمان با روز 11 محرم به همراه جمعی از فعالان قرآنی کشور جهت عرض ادب و احترام در منزل شهید «علی مرادخانی» حضور پیدا کردیم. در این دیدار «حبیب‌الله پوراحمدی»، «مجید و سعید زکی‌لو» قاریان قرآن کریم، «رحیم قربانی» رئیس سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ به همراه نمایندگان بنیاد شهید و جمعی از اهالی رسانه حضور داشتند. در ابتدای برنامه، قربانی گزارشی از یادواره «سوره‌های سرخ» خدمت خانواده شهید ارائه کرد و پس از وی «حبیب‌الله پوراحمدی» تلاوتی با سبک استاد مرحوم «مصطفی اسماعیل» ارائه کرد و تحسین حاضران را برانگیخت. فعالیت شهید در هیأت و حسینیه سالار شهیدان «سعید زکی‌لو» از دوستان شهید مرادخانی است که به بیان خصوصیات این شهید بزرگوار پرداخت و گفت: من بیش از 30 سال است که خانواده مرادخانی را می‌شناسم، محله ما در گذشته هیأتی داشت به نام هیأت سالار شهیدان که این هیأت در ایام سال به صورت چرخشی در منازل برگزار می‌شد و در آن حاضران به تلاوت قرآن کریم می‌پرداختند. در واقع هیأت به صورت جلسه قرآن برگزار می‌شد و مرحوم «اکبر مرادخانی» پدر این شهید بزرگوار از بانیان آن  بود. شهید مرادخانی همواره در جلسات این هیأت که بعدها به حسنیه‌ای تبدیل شد شرکت می‌کرد و از فعالان آنجا بود. یا‌حسینی که مانع سوختن دست پدر شهید شد اعضای هیأت با خرید قطعه زمینی اقدام به ساخت حسینیه‌ای کردند و همه اعضای خانواده مرادخانی از جمله مادر و برادران شهید در خرید زمین و ساخت حسینیه مشارکت داشتند. پدر این خانواده همانگونه که گفتم از بانیان هیأت و از عاشقان امام‌حسین(ع) بود. به یاد دارم یک روز هنگام آشپزی در هیأت یک ملاقه به داخل دیگ آب جوش افتاد این مرد بزرگ با گفتن یک یا حسین دستش را به داخل آن  برد و ملاقه را بیرون آورد و دستش هم کوچک‌ترین آسیبی ندید. پس از زکی‌لو «حبیب‌الله پوراحمدی» قاری قرآن کریم به بیان خاطره‌ای از دفاع مقدس پرداخت و گفت: برای من افتخاری است که خدمت این خانواده عزیز رسیده‌ام و دوست دارم یک خاطره‌ای از ایام دفاع مقدس برای شما بگویم. زمان جنگ من در گردان تعاون خدمت می‌کردم و کار ما شناسایی و بازگرداندن شهدا به عقب بود. در عملیات والفجر 4 یکی از شهدا کاملاً بدون هویت به عقب بازگشت و هیچ اطلاعاتی از وی به دست ما نرسیده بود. ‌آن شب آقای رهبری فرمانده گردان در خواب این شهید را می‌بیند که می‌گوید: در جیب من کاغذی است که می‌توانید به وسیله آن هویتم را بشناسید. فردای آن روز ما در همان جیب شهید کاغذی پیدا کردیم که مشخصات وی روی آن نوشته شده بود. زکی‌لو در این باره افزود: آقای رهبری می‌گفت در آن خواب هنگامی که شهید قصد خداحافظی از من را داشت به او گفتم: کجا می‌روی پیش ما بمان اما این شهید در پاسخ گفت: من یک لحظه از جایی که هستم را با همه دنیا عوض نمی‌کنم. وصیت‌نامه‌ای که دو سال پس از شهادت با نشانی دادن شهید در خواب مادر پیدا شد مادر شهید مرادخانی قصد سخن گفتن نداشت اما با  اسرار حاضران جملات کوتاهی را در وصف فرزند شهیدش بیان کرد: علی متولد سال 1343 است. او پسر مهربان، آرام و معتقدی بود که همه انسان‌ها را دوست داشت و به همه کمک می‌کرد. هر روز صبح زود برای خواندن نماز صبح به مسجد می‌رفت و به من هم توصیه می‌کرد؛ مادر سعی کن از همه زودتر به مسجد بروی. من هیچگاه طاقت دوری او را نداشتم و اگر کمی دیر به منزل می‌آمد به شدت نگران می‌شدم و ساعت‌ها در کوچه منتظر او می‌ماندم. در دوره دبیرستان درس را رها کرد و به منطقه جنگی رفت، بعد به عنوان سرباز اعزام شد. پس از خدمت دو بار داوطلبانه به جبهه رفت و در سال 1365 در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید. قبل از آخرین اعزام به من گفت: باز می‌گردم و شما را به مشهد می‌برم اما هیچگاه بازنگشت. همواره به من می‌گفت: اگر شهید شدم گریه و شیون نکن و صدایت را بالا نبر، اما هنگامی که خبر شهادتش را آوردند طاقت نیاوردم و شروع به سر و صدا و آه و ناله کردم. همان شب به خوابم آمد و گفت: مادر مگر به شما نگفتم برای من گریه و زاری نکن چرا به حرف من گوش نکردید؟ از علی وصیت‌نامه‌ای برای ما نمانده بود اما دو سال بعد از شهادت به خوابم آمد و گفت: مادر جان وصیت‌نامه من در طبقه بالا و در صندوقچه‌ای قرار دارد. فردای آ‌ن شب به سراغ آدرسی که علی داد رفتم و وصیت‌نامه او را پیدا کردم. برادر شهید: علی عامل به قرآن بود که شهید شد برادر شهید مرادخانی درباره این شهید بزرگوار گفت: من و علی در جلسات قرآن آقای زکی‌لو شرکت می‌کردیم اما علی به جز تلاوت عامل به قرآن بود. وی در امر به معروف، در کمک به مردم و در همه موضوعات زندگی عامل به قرآن بود و به خاطر همین عمل به قرآن، خداوند توفیق شهادت نصیبتش کرد. احترام به پدر و مادر توصیه‌ای که شهید به برادران می‌کرد آن زمان منزل ما درست روبروی مسجد زینبیه(س) بود و علی برای گفتن اذان صبح، ظهر و مغرب در مسجد حضور می‌یافت. وی از فعالان مسجد بود و در همه مراسم‌های مذهبی و قرآنی شرکت می‌کرد. این شهید بزرگوار به شدت به پدر و مادرمان احترام می‌گذاشت و همیشه ما را هم به احترام به پدر و مادر گوشزد می‌کرد. برادر ما در منطقه فرمانده دسته بود و بچه‌ها او را خیلی دوست داشتند در آخرین اعزام به همراه پسرعمه و پسردایی‌‌‌‌ام به منطقه رفتند و در عملیات کربلای 5 پیش از علی هر دوی آنها به شهادت رسیدند، علی پیکر این دو شهید را به عقب باز می‌گرداند و در حالی که پایش ترکش می‌خورد با پای مصدوم و خونین برای «آر‌پی‌جی» زدن به جلو می‌رود که یک گلوله خمپاره در کنار وی منفجر شده و علی به آسمان پر می‌کشد. شهادت 6 رزمنده برای باز‌گرداندن پیکر شهید همانطور که گفتم علی در دسته‌ای که فرمانده بود به شدت محبوب بود و بچه‌ها در زیر آتش سنگین دشمن برای بازگرداندن پیکر علی به جلو می‌روند حجم آتش به حدی سنگین بود که 6 نفر برای بازگرداندن پیکر علی به شهادت می‌رسند و نهایتاً به سختی پیکر این شهید بزرگوار به عقب باز می‌گردد. در ادامه «رضا مرادخانی» برادر کوچک‌تر علی شروع به سخن گفتن کرد: علی برادر بزرگ من بود و هنوز برایم زنده است من حضور او را در کنارم حس می‌کنم و هرگاه حاجتی داشته باشم از برادرم می‌گیرم. چند سال پیش با مادرم قصد رفتن به حج را داشتیم که علی را در خواب دیدم که محله را برای ما آذین‌بندی می‌کرد. علی عصای دست خانواده بود. احترام پدر و مادر را همیشه داشت و با کار و تلاش به پدرم کمک می‌کرد. فراز‌هایی از وصیت‌نامه شهید در ادامه برادر شهید فرازهایی از وصیت‌نامه شهید مرادخانی را برای حاضران قرائت کرد که بخش‌هایی از آن به شرح ذیل است؛ ... من نیز مادر عاشقانه به دیدار خدای خود شتافتم تا به او عشق بورزم چون اوست که وعده می‌دهد «خودم خون‌بهایش هستم» یعنی شهید در نزد او عزیزتر از کسانی است که عبادت خود را فراموش نکرده‌اند و آنقدر عبادت کرده‌اند تا از کارهای بد خود را دور کنند و سرانجام به طور طبیعی جان داده‌اند. مادر تنها خواهش من این است که هنگامی که شهید شدم برای من گریه نکنید، بلکه افتخار کنید که چنین فرزندی داشته و در راه خدا، حفظ قرآن و اسلام و میهن اسلامی داده‌اید و به جای گریه چند دعا کنید. برای رهبر و سربازان امام زمان(عج) و زینبان تاریخ اسلام دعا کنید که خدایا تو را به آ‌بروی پاک امام زمان(عج) قسم می‌دهم تا انقلاب مهدی، خمینی را از گزند منافقان در امان بدار. از تو می‌خواهم که هرهفته روزهای جمعه را به بهشت‌زهرا(س) بروی تا ببینی که فقط فرزند تو آرزو نداشت بلکه فرزندان اسلام روزی آرزوی شهادت داشتند. برای خوشحال کردنم به بهشت زهرا(س)، کشور شهیدان اسلام بیا و ببین که بهشت زهرا(س) جایی است که در آن از رئیس جمهور، نخست‌وزیر، رئیس دیوان عالی کشور، امام جمعه، معلم و حتی کودک شیرخوار برای ابد زندگی می‌کنند... در پایان این مراسم برادر شهید آیاتی از کلام‌الله مجید را برای حاضران تلاوت کرد.

تلاوت آیات 31 تا 37 سوره مبارکه «نبأ» و سوره مبارکه «کوثر» توسط «رضا مراد‌خانی» برادر شهید «علی مراد‌خانی» دانلود   انتهای پیام/م.خ
لینک را کپی کنید

لینک را کپی کنید


93/08/17 - 10:13





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن