تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زباله را شب در خانه هاى خود نگه نداريد و آن را در روز به بيرون از خانه منتقل كنيد،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804240528




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بیراهه . . ./ زنانی که قربانی راننده تاکسی شدند


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: هر شب با یک داستان واقعی؛
بیراهه . . ./ زنانی که قربانی راننده تاکسی شدند
به نظرم همه چیز عادی بود تا اینکه ناگهان مرد مسافر با در آوردن چاقویی از من خواست تا لباس هایم را در بیاورم و من شروع به التماس کردم، ولی بی فایده بود. . .


به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، در آخرین ماه سال 89 پرونده‌ای به پلیس آگاهی شهرکرد فرستاده شد که در آن زنی به نام نازنین 20 ساله قربانی سناریوی یک راننده تاکسی و همدستش قرار گرفته بود.
 
جزئیات پرونده این چنین بود که نازنین در یکی از شب های زمستانی در آخرین ماه سال 89 پس از خارج شدن از محل کارش که مطب یک پزشک بود و او به عنوان منشی در آنجا کار می کرد، سوار بر یک تاکسی می‌شود که در بین راه تاکسی برای سوارکردن مسافر دیگری که مردی حدودا 30 ساله، بلندقد و سیاه چهره بود، می ایستد.
 
مرد به دلیل باز نشدن درب جلوی خودرو، بر روی صندلی‌های عقب می نشیند و چند دقیقه ای پس از حرکت تاکسی، چاقوی بلندی را از زیر لباس خود در می‌آورد و با آن زن جوان را تهدید می کند.

در همین میان نازنین از راننده کمک می خواهد که او گوش نمی دهد و فرد چاقو به دست با تهدید راننده، می خواهد که وارد بیراهه شود و آنان را به بیابان های اطراف جاده فارسان ببرد.
 
راننده در حالی که از زن عذرخواهی می کرد، مسیرش را تغییر می دهد و در بین راه مرد چاقو به دست به زور نازنین را مورد تعرض جنسی قرار می دهد و سپس در جاده فارسان به زن جوان می گوید: راننده نیز باید تو را مورد تعرض قرار دهد تا خودش نیز شریک جرم شود و نتواند شکایت کند، سپس راننده با مرد سیاه چهره جایشان را عوض می کنند.
 
سرانجام زن جوان را با تهدید به مرگ و اینکه اگر حرفی بزند، آبرویش می رود، در کنار یک پمپ بنزین رها می‌کنند. پلاک خودرو به دلیل تاریکی شب و گلی بودن توسط نازنین رویت نمی‌شود، ولی او می تواند با چهره نگاری پلیس را یاری کند.
 
از آنجاکه موضوع تجاوز از سوی پزشکی قانونی نیز  محرز شده بود، کارآگاهان پرونده را به صورت ویژه مورد بررسی قرار می‌دهند که ناگهان دو روز بعد زنی حدودا 30 ساله با شوهرش به پلیس آگاهی مراجعه می کنند و جنایت هولناکی را شبیه به جنایت نخست فاش می‌کنند.
 
این زن که تهمینه نام داشت به کارآگاهان پلیس آگاهی گفت: من دبیر یکی از مدارس شهرکرد هستم و شب هنگام که قصد عزیمت به سمت منزلم را داشتم، سوار بر یک دستگاه تاکسی شدم. در میان راه تاکسی برای سوار کردن یک مسافر که مردی سیاه چهره حدودا 30 ساله بود، توقف کرد و آن مرد به دلیل بازنشدن درب جلو، بر روی صندلی عقب نشست به نظرم همه چیز عادی بود تا اینکه ناگهان مرد مسافر با در آوردن چاقویی از من خواست تا لباس هایم را در بیاورم و من شروع به التماس کردم، ولی بی فایده بود.
 
تهمینه ادامه داد: سپس جای مرد چاقو به دست با راننده عوض شد و من بازهم به التماس افتادم و از او خواستم با برداشتن پول و طلاجاتم مرا مورد آزار و اذیت قرار ندهد که او هم قبول کرد، سپس آنان مرا به داخل شهر برده و از خودرو پیاده کردند ولی قبل از پیاده شدن گفتم : شماره ام را داشته باشید، شاید بخواهید همدیگر را ببینیم.
 
زن قربانی افزود: شماره‌ام را به این دلیل به متجاوزان دادم که شاید تماس بگیرند و از این طریق سریعتر دستگیر شوند و به سزای اعمالشان برسند.
 
کارآگاهان پس از شنود صحبت های تهمینه او را به پزشکی قانونی فرستادند که صحت ادعاهای تهمینه ثابت شد و ماموران در برابر دو پرونده که عاملان آن مشترک بودند ،قرار گرفتند،لذا جریان دستگیری این دو متهم شیطان صفت ،الویت نخست پلیس شهرکرد شد.
 
کارآگاهان پس از چهره نگاری توانستند،تصویر متهمان را به دست آوردند و در اختیار واحدهای گشتی قرار دهند،ولی دیگر خبری از متجاوزان در سطح شهر نبود و پلیس هر ساعت تلاش خود را برای دستگیری این افراد بیشتر می کرد که ناگهان دختری به پلیس مراجعه کرد و گفت: دو مرد در یکی از مناطق جنوبی شهر قصد تجاوز به او را داشتند که وقتی متوجه شدند، متاهل نیستم ، مرا رها کرده و تنها به سرقت اموالم بسنده کردند.
 
کارآگاهان با نشان تصاویر متهمان به دختر جوان متوجه شدند که این افراد همان متجاوزان شب هستند که دو زن را مورد آزار و اذیت قرار داده بودند، لذا به سمت مناطق جنوبی به راه افتادند و در بین راه ناگهان تهمینه به مسئول پرونده تماس گرفته و خبر می دهد که یکی از متجاوزان با او تماس گرفته و قصد دیدنش را دارد و می خواهد بابت اتفاق آن شب عذر خواهی کند.
 
ماموران پلیس آگاهی سریعا آموزش های لازم را به زن جوان می دهند تا بتوانند متهم را دستگیر کنند.
 
در ادامه زن جوان به سمت محل قرار با خودروی شخصی خود به راه می افتد و ماموران پلیس نیز در پوشش های مختلف قبل از رسیدن زن جوان در منطقه حضور پیدا می کنند، پس از 30 دقیقه متهم سوار خودروی تهمینه شده و به راه می افتادند که در بین مسیر ماموران دریک عملیات ضربتی وارد عمل شده که و پس از درگیری با متجاوز او را دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل می کنند.
 
متهم در پلیس آگاهی دائم منکر جنایت هایش می شود، ولی زمانی که با قربانیان دیگر خود و مدارک و شواهد پلیس روبرو می گردد، به ناچار لب به اعتراف باز می کند و تمامی آنچه که بر سر این زنان با همکاری پسر عمویش آورده بود را بازگو می سازد.
 
پسر عموی متهم که راننده تاکسی بود و در کنار خانواده اش در لردگان زندگی می کرد در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل می شود و او نیز از همان ابتدا تمامی جرائم خود را با وسوسه های شیطانی پسر عمویش معترف می شود.
 
سرانجام پس از طی مراحل قانونی و جلسات دادگاه ، راننده تاکسی به حبس طولانی مدت و تحمل شلاق محکوم می شود و  دیگر متهم نیز که کیانوش نام داشت و عامل اصلی این جنایت ها بود، در ملاء عام به دار مجازات آویخته می شود و زندگی اش به پایان می رسد.

انتهای پیام/







تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن