واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: داستان تشابه اسمی آقای نویسنده مشهور
شهرت نام خانوادگی «تولستوی» به خاطر فعالیت های نویسنده مشهور روسیه «لف تولستوی» در تمام جهان زبانزد مردم است. در میان شخصیت های مهم و فراموش شده می توان به آقای «یاکوف نیکولایویچ تولستوی» از ماموران جاسوسی و مخرب ارتش امپراتوری روسیه اشاره کرد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از صدای روسیه، شهرت نام خانوادگی «تولستوی» به خاطر فعالیت های نویسنده مشهور روسیه «لف تولستوی» در تمام جهان زبانزد مردم است. اما به غیر از وی، افراد مهم دیگری همچون سیاست مداران، فرماندهان نظامی و شعرا نیز با همین نام خانوادگی توانستند برای روسیه خدمات مهمی را ارائه دهند.
برخی از این افراد توانستند نام خود را برای همیشه در تاریخ روسیه ثبت کنند و برخی دیگر به فراموشی سپرده شدند. در میان شخصیت های مهم و فراموش شده می توان به آقای «یاکوف نیکولایویچ تولستوی»، از ماموران جاسوسی و مخرب ارتش امپراتوری روسیه، اشاره کرد. وی تمام زندگی خود را در پشت ماسک یک مهاجر فرانسوی ضد روسیه مخفی نمود. در حقیقت، تولستوی، یک مامور اطلاعاتی خوش اقبال یا به عبارت دیگر، مامور نفوذی روسیه در فرانسه بود. مدت زمان عملیات او در فرانسه 43 سال به طول انجامید. در طول این مدت، امپراتوری روسیه، صحنه تغییر 3 فرمانروا یا همان تزار بود. آقای یاکوف تولستوی در سال 1791 میلادی چشم به جهان گشود. او به خاطر اصالت نجیب خانوادگی که داشت، توانست در مرکز سپاه آموزشی-نظامی «پاژنسکی کورپوس» مشغول تحصیل شود. تولستوی توانست در جنگ با فرانسه، وظایف مهم خود را به درستی انجام دهد و در همین راستا موفق به اخذ انواع مدال و نشان های لیاقت و افتخار شد. پس از پیروزی روسیه در درگیری های مختلف، اعتبار نظامی این کشور به شدت افزایش یافت ولی در داخل کشور، نارضایتی مردم از دولت آغاز شد. در این زمینه، گروهک هایی مخفی از افسران جوان ارتش با هدف سرنگونی رژیم سلطنتی روسیه و ایجاد جمهوری در کشور «جمهوری خواهان»، تشکیل شد. تولستوی نیز به عضویت یکی از همین گروهک ها درآمد. جوانان دربار به این توطئه بهایی ندادند و آن را به بازی گرفتند. موضوع تغییر سلطنت شده بود یکی از موضاتی که دربار بر سر میز شام آن را به مسخره می گرفتند. ولی تولستوی اصلا حوصله این رفتار ها را نداشت. در سال 1821 میلادی، تولستوی در ستاد اصلی ارتش مشغول فعالیت شد. وظیفه ی او، ارزیابی و جمع بندی اطلاعات امنیتی و جاسوسی دریافتی از سوی مامورین اطلاعاتی روسیه در کشورهای مختلف جهان بود. او به خوبی می دانست که جبهه ی اطلاعاتی و جاسوسی از اهمیت ویژه ای برای کشور برخوردار می باشد. فعالیت او در این ستاد با موفقیت کامل ادامه پیدا کرد و سرنوشت نیز او را به درجات عالیه رساند. ولی در سال 1823 همه چیز به یکباره تغییر کرد. تولستوی فعالیت خود در ستاد را رها کرد و به فرانسه رفت. او در گزارشی در این رابطه می نویسد که برای سپری نمودن طول دوره ی درمان به کشور فرانسه خواهد رفت. شهر شلوغ و پرازدحام فرانسه برای درمان؟ به نظر شما کمی عجیب به نظر نمی رسد؟ به احتمال زیاد، درمان فقط بهانه ای برای ورود تولستوی به فرانسه بوده است. در سال 1825 و پس از قیام جمهوری خواهان «دکابریست» در شهر سن پترزبورگ، تولستوی به طور رسمی اعلام می کند به روسیه باز نخواهد گشت. 2 علت یعنی عضویت در گروهک های مخفی جمهوری خواهان و لقب سیاستمدار مهاجر، به بهانه ای برای توجیه این کار مامور مخفی روسیه تبدیل شدند. تولستوی پس از ترک وطن، اقدام به انتشار مقاله هایی درباره روسیه در مجلات و نشریه های مختلف فرانسه نمود. به نظر می رسید که تولستوی می بایستی سیاست های تزار روسیه را مورد انتقاد قرار می داد ولی او برعکس، با حضورش در پاریس تمامی نوشته های ضد روسیه را رد می کرد. او همچنین به خاطر کنایه های شنیع یکی از نویسندگان مقالات ضد روسی، وی را به دوئل دعوت کرد ولی او که به شدت ترسیده بود به دوئل نمی آید و قسم می خورد تا دیگر هرگز مقاله های ضد روسی ننویسد. در همین میان برای جلوگیری از ادامه فعالیت های ضد روسی نویسندگان و نشریات فرانسوی، یک فکر بکر به سر تولسوی خطور می کند. او به دولت روسیه پیشنهاد می کند تا با دادن رشوه و پول زیر میزی به نشریات پرنفوذ فرانسوی، نظر آنها را تغییر دهد. در شورای تصمیم گیری دولت روسیه در شهر سن پترزبورگ با این پیشنهاد موافقت شده و برای این کار هزینه ی هنگفتی درنظر گرفته می شود. بدین ترتیب به خاطر ایده ی این مرد طلایی، از آن پس نشریات مهم فرانسه موضع خود را تغییر داده و اقدام به انتشار اخبار مثبت و مفید درباره روسیه نمودند. تولستوی همچنین در این رابطه توانست جمعی از روزنامه نگاران با استعداد فرانسوی را نیز دور خود جمع کند. در بهار سال 1853، مامور جاسوسی روسیه توانست اطلاعات فوق محرمانه و دقیقی درباره تعداد تجهیزات و تسلیحات نظامی ارتش فرانسه به دست آورد. این اطلاعات محرمانه را منشی دفتر نظامی «ناپلئون سوم» به تولستوی گزارش داد. این اطلاعات برای روسیه بسیار ارزشمند به شمار آمدند. خستگی و تلاش برای بازگشت! در سال 1856، تولسوی پیر و خسته در نامه ای از تزار «آلکساندر دوم» درخواست می کند تا به او اجازه ی ورود به روسیه داده شود. ولی اطلاعاتی این جاسوس حرفه ای برای روسیه به دست می آورد تا حدی مهم بودند که تزار دستور داد تا تولستوی سر جایش بماند و خدمت کند. سرانجام پس از گذشت 10 سال و در سن 75 سالگی، یاکوف تولستوی بازنشسته شد و اجازه پیدا کرد تا به آرزویش یعنی دیدن دوباره ی وطنش برسد. اما متاسفانه دیگر دیر شده بود. او در روز 15 فوریه سال 1867 میلادی در شهر پاریس چشم از جهان فروبست. پس از گذشت چند سال از مرگ تولستوی، خورشید از میان ابرها نمایان شد و شخصیت واقعی تولستوی برای فرانسه معلوم شد. هنگامی که دولتمردان و سیاست مداران فرانسوی از این خبر آگاه شدند، انگشت به دهان مانده و جامعه فرانسه باور نمی کرد که چنین موضوعی امکان داشته باشد. این مرد بزرگ، بیشتر زندگی خود را در خارج از مرزهای روسیه گذراند، اما همواره به وطنش فکر می کرد. نجیب زاده یاکوف نیکولایویچ تولستوی، کاملا سخاوتمندانه و خالصانه به عنوان یک مامور جاسوسی اطلاعاتی وطن پرست، به میهنش خدمت کرد و سرانجام این جهان را ترک کرد.
چهار شنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]