واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روایتی از وحدت یهود و مسیحبخش ارتباطات- زندگی در عصر مدرن سرشار از ابزارها و وسایلی است که برای تفریح و سرگرمی انسانها ساخته شده اند. مثلا صنعت فیلم سازی و سینما از مهم ترین ابزارهای رسانه ای هستند که امروزه اوقات فراغت عده کثیری از افراد را جهت می دهند.
طبق اخبار به دست آمده از رادیو و تلویزیون، از سال 1995 میلادی تا سال 2005 میلادی از تعداد 22 فیلم پرفروش هالیوود، 19 فیلم با موضوع آخرالزمان و منجی بوده است و از سال 2006 تا 2010 شصت درصد فیلم های ساخته شده در این صنعت آمریکایی پیرامون مساله موعود بوده است.با این اوصاف به نظر می رسد موضوع آخرالزمان مورد توجه صنعت فیلم سازی در جهان قرار گرفته که کمپانی عظیمی همچون هالیوود در قالب های مختلفی بدان پرداخته است.. این پدیده بسیار جای تامل دارد چه چیز موجب شده تا حدود شصت درصد فیلم های ساخته شده درباره آخرالزمان است.به نظر بسیاری از کارشناسان فیلم و سینما، اغلب آخرالزمان هایی که در این فیلم ها مطرح می شود با موضوع آخرالزمان دینی است. لیکن مساله مهم چگونگی نمایش دادن آن توسط سازنده است یعنی مثلا آخرالزمان طبیعی را در قالب موضوعات دینی نشان می دهند یا آخرالزمان تکنولوژیک را با مفاهیم دینی تلفیق می کنند. پس از این دوران، پروتستان ها به تدریج تعبیر جدیدی از انجیل به جهانیان ارایه دادند . این تعبیر جدید سبب شد تا در انگلستان آرام آرام یهودیان از آن چهره منفور خارج شده و گروه مذکور یعنی مسیحیان بنیادگرا را سازماندهی کنند . ایدئولوژی این گروه بر مبنای تغییر دادن بنیاد اعتقادی مکتب کاتولیک است آنچه لازم به توضیح است نکاتی درباره عقاید و افکاری که هم اکنون در صنعت سینمای جهان خصوصا در کشور آمریکا و در بسیاری از نقاط کلیدی دنیا و هم چنین در رسانه های معتبر و قدرتمند دنیا، حاکم است. این الگوی اندیشه را می توان به دو بخش تقسیم کرد که عبارتند از:1- عقیده فراماسونری2- مکتب و عقاید یهودیان و مسیحیان صهیونیزم به علت تفصیل بحث فراماسونری،بحث در این رابطه در این مقال نمی گنجد. اما آنچه بیشتر مد نظر است، بحث دوم یعنی عقیده یهودیان و مسیحیان صهیونیزم می باشد.
به نظر می رسد در شرایط فعلی، همه ما با مباحث اعتقادی همچون تفکرات وهابیت و بهاییت، تا حدودی آشنا هستیم. ولی از یک نکته مهم غفلت داشته ایم و آن این که یکی از سرسخت ترین دشمنان ما از صدر اسلام تا کنون، قوم یهود بوده است. از طرف دیگر امروزه با این پدیده مواجه هستیم که قدرت رسانه ای دنیا در اختیار یهودیان است . شاید این سوال به وجود بیاید که طبق آخرین آماری که در سال 2009 اعلام شده یهودیان حدود دو درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند پس چه طور می شود که صاحب چنین قدرت بزرگی در سطح جهان می باشند ؟ در پاسخ می توان اینطور بیان کرد که حدود 200 یا 300 سال پیش، گروهی جدید موسوم به مسیحیان صهیونیزم یا اوانجلیست ها به دنیا آمدند . مسیحیان بنیادگرا یا فاندامنتالیزم از جمله تعابیری است که به این گروه نسبت داده می شود .از قرن 16 و 17 میلادی همزمان با حاکمیت کلیسا، موجی از دین زدگی، به سرعت جهان مسیحیت را فرا گرفت و عده کثیری از مسیحیان،مکتب لاییک و عده دیگری مکتبی به نام پروتستان را بنیاد نهادند . تا آن زمان، دشمن اول مسیحیان، یهودیان محسوب می شدند چرا که آنها معتقد بودند که حضرت مسیح، توسط یهودیان به صلیب کشیده شد . بنابراین آنچه در تاریخ دیده می شود نگاه نفرت انگیز مسیحیان نسبت به یهودیان تا قبل از قرن 16 میلادی است . پس از این دوران، پروتستان ها به تدریج تعبیر جدیدی از انجیل به جهانیان ارایه دادند . این تعبیر جدید سبب شد تا در انگلستان آرام آرام یهودیان از آن چهره منفور خارج شده و گروه مذکور یعنی مسیحیان بنیادگرا را سازماندهی کنند . ایدئولوژی این گروه بر مبنای تغییر دادن بنیاد اعتقادی مکتب کاتولیک است . به نظر بسیاری از کارشناسان فیلم و سینما، اغلب آخرالزمان هایی که در این فیلم ها مطرح می شود با موضوع آخرالزمان دینی است. لیکن مساله مهم چگونگی نمایش دادن آن توسط سازنده است یعنی مثلا آخرالزمان طبیعی را در قالب موضوعات دینی نشان می دهند یا آخرالزمان تکنولوژیک را با مفاهیم دینی تلفیق می کننددرسال 1642 دفاع جانانه آنها از یهودیان باعث شد یهود آرام آرام در کانون توجه جامعه مسیحیت قرار گیرد. از جمله تاثیرات اولیه آن آماری بود که نشان می داد که در سال 1978 ، 22 درصد مردم آمریکا بنیادگرا شده و در سال 1986 ، جمعیت آنها به 33 درصد رسیده و هم اکنون حدود 50درصد آمریکاییها، اوانجلیست هستند . در ضمن 7 نفراز روسای جمهور آمریکا از مسیحیان بنیاد گرا هستند. سوال اینجاست که اعتقاد واقعی بنیادگرایان چیست و چه چیز موجب شد که اعتقاد یهودیان و مسیحیان به هم گره بخورد ؟ باور قوم یهود این است که آن مسیح واقعی که منجی عالم است هنوز ظهور نکرده و باید منتظر ظهور او بود و بنیادگرایان معتقدند که حضرت مسیح پس از به صلیب کشیده شدن یک رجعت دارد، پس آن حضرت بازگشتی دارند و جهان را نجات خواهند داد . پس هردو در یک اعتقاد مشترک اند و آن عبارتست از : برگشت حضرت مسیح . این باور مشترک باعث پیوند این دو قوم شده تا بتوانند اهدافشان را کاملا پیش ببرند. اولین هدف آن ها تجمع یهودیان سراسر جهان در کشوری واحد به نام فلسطین (اورشلیم سابق) است . حال با وجود این ذهنیت دیگر هیچ استبعاد عقلی وجود ندارد وقتی می بینیم که دولت اسراییل دست به هر اقدامی میزند و آمریکا و انگلستان و دیگر کشورها هیچ عکس العملی نشان نمی دهند . و دلیل این انفعال چیزی نیست جز اعتقاد آن ها مبنی بر لزوم تشکیل یک کشور یهودی در منطقه فلسطین که به عنوان اولین گام برای فراهم کردن شرایط ظهور حضرت مسیح باشد . هدف ثانوی آن ها که برخاسته از اعتقادشان است تخریب مسجدالاقصی و ایجاد بنایی به نام معبد سلیمان در همان مختصات است . اخبار و فیلم های به دست آمده حاکی از آن است که یهودیان پایه های مسجدالاقصی را کاملا تخریب کرده اند به گونه ای که تنها با یک زلزله بسیار خفیف 2 ریشتری، این مسجد تخریب می شود و از سوی دیگر تمام اقدامات را برای معبد سلیمان انجام داده اند و حتی آفتابه ها و تشت های طلایی آن را هم ساخته و در محل های محفوظ نگهداری می کنند. اعتقاد سوم بر پایی یک جنگ بسیار بزرگ جهانی به نام آرماگدون است که برخی از آن تعبیر جنگ هسته ای را هم ارائه داده اند. اینان بر این باورند که این جنگ لازم الوقوع است تا در انتهای این جنگ عظیم، منجی آنها،حضرت مسیح، ظهور کند. آنان مقدمات این جنگ را فراهم کرده و محل وقوع آن را در فاصله ای بین نیل و فرات پیش بینی کرده اند. جالب است بدانیم دو خط آبی پرچم اسراییل مبین رودهای نیل و فرات است. این مطلب ادامه دارد...تهیه و تنظیم: فاطمه ناظم زادهگروه جامعه و ارتباطات
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]