واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: علی پروین و ناصر حجازی؛ نام های احترام برانگیز فوتبال ما چرا به تدریج از گردونه مربی گری فوتبال خارج شدند و حتی با وجود بالا رفتن تجربه اشان وارد مصادر مدیریتی فوتبال نشدند؟ آقایان پروین و حجازی حاصل خیلی چیزهای خوب و کمیاب هستند؛ حاصل جمع شدن بسیاری از چیزها مانند استعداد، تلاش و پشتکار، طی کردن مرحله به مرحله مسیری دراز، گم نکردن خود در درخشان ترین روزهای حرفه ای اشان چه بازیگری و چه مربی گری، ثابت ماندن بر شخصیت اصلی و ریشه های خودشان در مواجهه با انواعی از جلوه های شهرت در طول سالیان زیاد، فاصله نگرفتن از مردمی که دست آنها را گرفتند و پا به پا تا به اینجا آوردند. می توان به این فهرست باز هم افزود ولی تا همین جا هم بسیاری از چهره های امروز فوتبال، اعم از بازیکن، مربی و مدیر، حتی نیمی از این خصوصیات را ندارند. اما چرا این دو در بیرون از گود هستند و مهم تر از آن چرا بهتر است که برای حفظ حرمت و تصویر همیشه پیروزشان و بخاطر اینکه دیدن شکست آنها دردناک است، بیرون باشند؟ پاسخ این پرسش را می توان در مشکلی جست که در مدیریت به آن "اینرسی فعال" می گویند؛ و شاید این تنها ضعف آنها در فوتبال باشد. همین مسأله در تجارت و صنعت وجود دارد یعنی چرا و چگونه شرکت های خوب دچار مشکل می شوند؟ همیشه شرکت ها می خواهند که از بد به خوب و به عالی برسند ولی متأسفانه اغلب آنها در جهت عکس حرکت می کنند. علت آن نیز مدیرانی هستند که به تغییرات بزرگی که در بازار در حال وقوع هستند، توجه نمی کنند؛ درست مانند خرگوشی که به نور چراغ های اتوموبیلی که برای شکار به سمت او می آید خیره می ماند و حرکتی نمی کند. این مدیران نیز به تغییرات در حال وقوع در بازار، عوض شدن نیازهای مشتریان، تغییر کردن شیوه های کاری و ضرورت تغییر کردن و به روز شدن خودشان توجه نمی کنند. مربیان و مدیران فوتبال ما نیز در خیلی از مواقع دچار این سکون هستند. کم ندیده ایم تیم هائی که از دسته های پائین تر بالا آمده اند و در مواجهه با محیط و شرایط جدید، به سرعت کارآمدی نشان داده در دسته پائین تر را از دست داده اند. مدیران و مربیان این تیم ها به همان روش ها و فرمول هائی که در سال های پیش در محیطی با نیازهای متفاوت با امروز و محیط جدیدشان پاسخ داده بود، وفادار مانده و در صدد تکرار موفقیت با همان روش ها هستند. در حالی که محیط جدید به هدف گذاری های متفاوت و راه های متفاوتی برای رسیدن به آن اهداف نیاز دارد. و این همان جنبه ای است که بزرگانی مانند آقایان حجازی و پروین را هم ناگزیر به حاشیه گزینی نمود. آنها در روش های کاری اشان تغییری ندادند و خواستند با همان روندهای کاری همیشگی و ثابت خود موفقیت ها را ادامه دهند. در واقع آنها مدیران و رهبران قابل و کارآمدی بودند که توانستند با اجرای درست کارها، مجموعه های خود را به بالاترین سطوح پیروزی و موفقیت برسانند ولی هنگامی که شرایط و محیط تغییر کرد آنها تغییر نکردند. مفهوم "اینرسی فعال" از همین جا می آید. این نظریه که توسط یکی از بزرگان علم مدیریت به نام "دانلد سال" مطرح شد به این نکته اشاره دارد که شرکت های موفق اغلب با افزودن بر سرعت فعالیت هائی که در گذشته موفق بوده اند، به تغییرات بازار پاسخ می دهند. در نتیجه مانند اتوموبیلی می شوند که در گل گیر افتاده است و هر چه بیشتر گاز می دهد بیشتر به درون گل فرو می رود. در اینجا از پرداختن به دلایل این تمایل مدیران به تکرار روش های موفق پیشین اجتناب می کنم ولی کافی است که توجه کنیم که امروز تا چه اندازه دنیا تغییر کرده است. انسان ها و خواسته هایشان نیز بسیار عوض شده اند. از سوی دیگر سرعت تغییرات نیز بسیار بالا رفته است. پس روش هائی که حتی تا همین چند سال پیش و یا حتی یکی دو سال پیش جواب می دادند ممکن است که امروز شکست به بار آورند. می توان شکست اولین تجربه مربی گری آقای علی دائی را نیز از این دیدگاه بررسی نمود؛ ما در رفتارها و روش های کاری سرمربی تیم ملی همان دائی بازیکن ملی را دیدیم. می توان زود گذر بودن عمر برخی از تیم های بالا آمده به لیگ برتر را نیز از این منظر نگاه کرد؛ مدیران و مربیان آن تیم ها مطابق با شرایط و نیازهای محیط جدید، تغییر نمی کنند و شیوه های کاری جدیدی را نمی اندیشند. می توان فراز و نشیب های پر دامنه برخی از باشگاه ها و مربیان شاغل در لیگ برتر را نیز از این زاویه دید. این تیم ها و باشگاه ها همان خودروئی هستند که با گاز دادن بیشتر، یعنی اصرار در روش های قدیمی اش، بیشتر فرو می رود. مفهوم "اینرسی فعال" آموزه مهمی برای مدیران در سطوح مختلف است. شاید بارزترین شاخصه و نقطه قوت مجموعه فدراسیون فوتبال کنونی این است که می بینیم در تفکرات و هدف گذاری ها به میزان کمتری دچار تکرار و جمود هستند و برخی حرف های جدید را به زبان می آورند. حتی اگر این نگرش ها را نتوانند به درستی اجرا نمایند، می تواند پایه ای برای تغییرات اجرائی در روش های کاری فدراسیون و فوتبال گردد. به ویژه لازم است باشگاه هائی که تازه وارد لیگ برتر می شوند دقت نمایند که محیط کاری جدید نیاز به تغییرات اساسی در استراتژی ها و روش های عملیاتی هم برای مدیران و هم برای مربیان آنها دارد. همچنین مایلیم به باشگاه شاهین پارس جنوبی هم دوستانه بگوئیم که، البته به عنوان یک ناظر بیرونی، در برخی از رفتارها و گفتار آنها در همین ابتدای کار، اثری از "اینرسی فعال" می بینیم. آنها موقعیت امروز را با تلاش و صبر زیادی به دست آورده اند و نباید آن را به سادگی از دست بدهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 245]