واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: راهکار وصال (قسمت دوم) گام دوم و سوم: معرفت و تاسي
رسول اعظم (ص) می فرمایند: مَن ماتَ و لَم یَعرُف امامَ زَمانَهُ، ماتَ میتهً جاهلیه. یعنی هرکس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است. (1)معرفت مراتبى دارد. كمترين حد معرفت همان معرفت شناسنامه اى است و مرحله بالاتر معرفت نورانى (معرفة بالنورانيّة) است. هر چه معرفت ما نسبت به حضرت مهدى، عليه السلام، عميق تر و ريشه دارتر باشد، به همان نسبت در توحيد هم عميق تر خواهيم بود. يك نسبت مستقيم بين معرفةاللّه و معرفةالامام وجود دارد و حديث من مات و لم يعرف امام زمانه، مات ميتةً جاهلية ناظر است بر همه مراحل معرفت. آن مرحله اى كه اگر انسان شناخت نداشته باشد، به مرگ جاهليت مرده است، مرحله اى است كه در آن انسان حتى فاقد معرفت شناسنامه اى است. اگر كسى كمترين مرحله معرفت را داشته باشد، به مرگ جاهليت نمى ميرد، اما به كمال نمى رسد. (2)رسول اعظم (ص) می فرمایند: هرکس بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.اقتدا و تأسی سؤال : اقتدا و تأسی به چه معناست ؟ و چگونه می توان به امام زمان(عج) که پنهان از دیده هاست اقتدا و تأسی نمود ؟« اقتدا» به معنی الگو قرار دادن و جلودار دانستن مقتداست و « تأسی» به معنی اسوه قرار دادن و تبعیت و پیروی کردن از اوست .لازمه درک صحیح مفهوم اقتدا و تأسی و به کارگیری آن ، برداشتن دقیق و کامل گام اول است که خود مهمترین گام و زیربنای بقیه گامها است .پس وقتی به کسی اقتدا و تأسی مي كنیم ، تمام افعال و حرکاتمان بی کم و کاست در پی افعال و حرکات او قرار می گیرد ، در پشت سر او و همراه او. اگر امام زمان (عج) را به عادل بودن شناختهایم، پس ما هم باید عدالت دوستی و عدل ورزی را پیشه کنیم ، اگر امام زمان(عج) را به مهربانی و خوش خُلقی شناخته ایم ، ما نیز باید با دوستان و آشنایان و اقوام و مردم اطرافمان به خُلق و خُوی خوش رفتار کنیم، اگر امام زمان را به زهد و پارسایی و پرهیزگاری شناختیم، ما هم باید چون او باشیم و در مسیر تحصیل تقوا و پرهیزگاری به او اقتدا و تأسی نماییم . وقتی برای اقامه نمازجماعت به امام حاضر اقتدا می کنیم ، تمام حرکات نماز خود را با او هماهنگ کرده و از او پیروی میكنیم ، یعنی به او تأسی میجوییم. هنگامی که نیّت میکند و به نماز می ایسـتد، ما هم نیّت می کنیم و به نماز می ایسـتیم ، به رکـوع مـی رود مـا نیز به رکـوع می رویم ، به سجده می رود ، به سجده می رویم ، بر می خیزد ، برمی خیزیم و ... پس وقتی به کسی اقتدا و تأسی مي كنیم ، تمام افعال و حرکاتمان بی کم و کاست در پی افعال و حرکات او قرار می گیرد ، در پشت سر او و همراه او. (3) تشرف علامه بحرالعلومعلّامه سید مهدی بحرالعلوم(ره): این بزرگوار یكی از مشتاقان و ارادتمندان حقیقی حضرت ولی عصر(ع) بودهاند، كه پیوسته متوسّل به آن حضرت می شدند. ایشان در زمان تحصیل با میرزای قمی (ره) همدرس بودند و مرحوم میرزا می گوید: چون استعدادش زیاد نبود من غالباً درسهارا برای ایشان تقریر می كردم. بعد از اینكه من به ایران آمدم و چندسالی گذشت بار دیگر به زیارت عتبات عالیات موفّق شدم. در این زمان سید بحرالعلوم اشتهار علمی زیادی پیدا كرده بود و وقتی با ایشان ملاقات كردم، ایشان را دریای موّاجی از علم دیدم. وقتی سّر قضیه را از ایشان جویا شدم، در خلوت اینگونه برایم تعریف كردند: «شبی به مسجد كوفه رفته بودم،دیدم آقایم حضرت ولی عصر (ع) مشغول عبادت است ایستادم و سلام كردم. جوابم را مرحمت فرمودند و دستور دادند پیش بروم. من كمی جلو رفتم ولی ادب كردم و جلو تر نرفتم. فرمودند: جلوتر بیا، پس چند قدمی جلوتر رفتم باز هم فرمودند: جلوتر بیا. ومن نزدیك شدم تا آنكه او آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سینه مباركش چسبانید. در آن هنگام آنچه را خداوند متعال می خواست كه به قلب و سینه من سرازیر شود، سرازیر شد.» (4)(1). سفینة البحار ، ج 1 ، ص 32(2). پايگاه موعود.(3). وبلاگ امام عصر.(4). نجم الثاقب ـ ص473 (باتلخیص)، میرزا حسین نوری (ره)تهيه و فرآوري - محمد حسين امين- گروه حوزه علميه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1017]