واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پرسپوليس چوب مديران ناكارآمد را ميخورد
مقصر ناكاميهاي پرسپوليس كيست و چرا پرسپوليس به اين روز افتاد؟ اين سؤالها سالهاي سال است كه در ذهن هواداران پرسپوليس و جامعه فوتبال، از رسانهها گرفته تا مسئولان و پيشكسوتان و... مرور ميشود
نویسنده : دنيا حيدري
مقصر ناكاميهاي پرسپوليس كيست و چرا پرسپوليس به اين روز افتاد؟ اين سؤالها سالهاي سال است كه در ذهن هواداران پرسپوليس و جامعه فوتبال، از رسانهها گرفته تا مسئولان و پيشكسوتان و... مرور ميشود. سؤالهايي كه اگر جوابي قانعكننده به آن داده شود و اگر برطرف شود، شايد ديگر هيچ وقت شاهد چنين چهره نزاري از پرسپوليس نباشيم. از تيمي كه روزي نامش لرزه بر اندام حريفان ميانداخت اما سالهاست كه حتي شباهتي جزئي هم به آن تيم قدرتمند ندارد و تنها نام آن را يدك ميكشد.
ضعف مديريت باشگاه و تصميمات اشتباه در انتخاب مديران و نفرات هيئت مديره از سوي مسئولان بالا دست بيشك بزرگترين معضل اين تيم در سالهاي اخير بوده است. معضلي كه تنها با تغيير نگاه مديريتي و تصميمگيري بدون جانبداري در خصوص اين تيم و صندليهاي هيئت مديره و مديريت آن برطرف ميشود. نگاهي كه اميدي به تغيير آن نيست!
بزرگترين انتقاد به انتخابهاي غيرفوتبالي است. انتخاب نفراتي كه اگر چه در جاهاي ديگر سالها مديريتي موفق داشتهاند، اما پايشان كه به پرسپوليس رسيده، نه تنها نقطهاي سياه در كارنامه خود به ثبت رساندهاند، كه باري شدهاند روي مشكلات اين تيم. شايد هم چون اين تيم همواره در معرض ديد بوده و اشتباهات آن را نميتوان به راحتي لاپوشاني كرد و بر آن ماله كشيد؛ مشكلاتي كه ديده و بيان ميشود و حتي به آن دامن زده ميشود.
عدهاي بر اين باور هستند كه كار مديريتي مدير ميخواهد و دليلي نميشود حتماً نفراتي كه براي مديريت در اين تيم انتخاب ميشوند ورزشي باشند و مدير يا حتي موفق بودنشان كافي است براي انتخاب و نشستن آنها روي صندليهاي مديريت اين باشگاه، حال ميخواهد صندلي مديرعاملي باشد يا هيئت مديره. نگاهي كه پاي افرادي نظير كاشاني، رويانيان، سياسي و... را به اين تيم باز كرد. عدهاي در اين ميان به واسطه جيبهاي پر پول خود بود كه موفق به نشستن روي يكي از صندليهاي مديريت باشگاه شدند و مسئوليت گرفتند. عدهاي هم به واسطه لابيهايي كه هرگز رو نشد و برخي هم به واسطه كارنامهاي كه تصور ميشد پربار بودن آن در پرسپوليس هم جواب ميدهد!
اما انتخابها در پرسپوليس هرگز نتيجه مثبت نداشت. نه كاشاني كه حتي يك قهرماني با قطبي را هم به ارمغان آورد توانست موفقيتي درازمدت داشته باشد و نه رويانياني كه گفته ميشد مديري سي ساله و موفق است ميتواند ناكاميهاي اين تيم را براي هميشه جمع كند! حتي انتخابهاي ورزشي هم دردي از پرسپوليس دوا نكرد، اين مسئله را اين تيم همين امسال تجربه كرد. درست وقتي كه رحيمي به عنوان مديرعامل تيم انتخاب شد. مديري كه سابقه درخشاني در ورزش داشت. اما حتي رحيمي هم با آن سابقه و تجربهاي كه داشت نتوانست بيش از چند ماه در اين تيم دوام بياورد آن هم در حالي كه نه تنها مشكلات پرسپوليس حل و فصل نشده بود كه به آن دامن هم زده شده بود!
شايد دليل همه اين ناكاميها عدم وجود يك نگاه مديريتي مناسب است در انتخاب گزينههاي مناسب در كنار هم. نگاهي كه بتواند تأثيري مثبت در درازمدت داشته باشد نه در كوتاهمدت. مثلاً كاشاني توانست در كوتاهمدت با قطبي نتيجهاي بسيار خوب بگيرد اما همين دو نفر هم نتوانستند در كنار هم بيش از يك فصل موفق عمل كنند؛ چراكه برنامهريزي انجام شده براي كوتاهمدت بود نه درازمدت.
امسال اگرچه يك مدير ورزشي با كارنامهاي قابل قبول روي نيمكت مديريت تيم نشسته بود اما او هم نتوانست موفق شود؛ چراكه هيئت مديرهاي كه او را انتخاب كرده بودند هيئت مديرهاي ناهمگون بود كه اگر چه ابتدا به حرف ديگري مديرعامل تيم را انتخاب كرد اما در ادامه خوي خودسرانه و سركش آن مانع از اين شد كه مهرههاي چيده شده نتيجهاي مثبت ارائه دهند و نتيجه يك تغيير كلي در همان ابتداي راه بود؛ يعني جدايي مديرعامل و سرمربي ! جدايي كه البته بارها و بارها شاهد آن بودهايم. جدايي كه بوي تكرار آن در همين فصل بار ديگر بعد از مدتي كوتاه بار ديگر به مشام ميرسد!
انتخابهاي اشتباه در باشگاه، همچنين به انتخابهاي اشتباه در تيم هم ميانجامد! انتخابي كه گل محمدي را به جاي مانوئل، دايي را به جاي گل محمدي و درخشان را به جاي دايي روي نيمكت اين تيم نشاند! انتخابها و تغييراتي كه هيچيك آنطور كه انتظار ميرفت نتوانست پرسپوليس را به سرمنزل مقصود برساند!
حالا باز هم پرسپوليس مانده و ليگي كه مثل فصلهاي قبل به رغم وعدههاي داده شده اميدي به سرانجام آن نيست و صندلي مديريتي كه به طور موقت اين بار منتقمي را روي خود تحمل ميكند و تيمي كه درخشان سكان هدايت آن را به دست گرفته است. مربي كه در اولين بازي سخت تيمش دستش پر ميشود از تقلبهاي زمان مدرسه و تنها راه چارهاش براي ساكت كردن بازيكنان سركش و جوانان تيم كه غوره نشده مويز شدهاند، بازي دادن آنها و نشاندن يكي در ميانشان روي نيمكت است و اخمي جزئي برابر عصبانيت آنها مقابل تعويض!
پرسپوليس امسال هم درست مانند سالهاي قبل چوب انتخابهاي اشتباه را ميخورد و مديريتي كه هرگز در اين تيم به معناي واقعي معنا نشده است. مديريتي كه تنها دليل ناكاميها و بحرانهاي اين تيم است. بحرانهايي كه روز به روز بيشتر و بيشتر ميشود!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]