محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832566656
اولین گفتگوی خانوادگی مرتضی پاشایی به همراه پدر و مادر+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
اولین گفتگوی خانوادگی مرتضی پاشایی به همراه پدر و مادر+عکس شبي كه مرتضي در بيمارستان بستري شد، در راه برگشت از بيمارستان كاملا اتفاقي مسيرمان عوض شد و به سمت حرم عبدالعظيم(ع) رفتيم. از جايي كه من فضاهاي معنوي را خيلي دوست دارم در آنجا توقف كرديم و زيارت عاشورا خواندم كه ميگويند ثوابش برابر زيارت حرم امام حسين(ع) است. از همانجا مطمئن شدم كه مرتضي خوب ميشود.
روایت پدر و مادر مرتضی پاشایی از شبی که پسرشان را در بیمارستان بستری کردند... اولین گفتگوی خانوادگی مرتضی پاشایی به همراه پدر و مادرش:
خاطرم نيست دقيقا كي بود، اما يادم هست كه يك خبر تلخ، چند ماه پيش دهان به دهان چرخيد و «مرتضي پاشايي» را به صدر اخبار كشاند. خبري كه شوك بزرگي براي هواداران اين خواننده بود و موجب بهت اهالي موسيقي شده بود. خواننده و آهنگساز جواني كه به تازگي نخستين آلبوم رسمياش را منتشر كرده بود و مشغول برگزاري تور كنسرتهايش بود، به يك بيماري مهلك دچار شد. اما آنچه در هفتهها و ماههاي بعد شگفتانگيز بود، مقاومت مرتضي در برابر اين بيماري و روحيه مثالزدنياش بود. او از همه پيشبينيها فراتر رفت و ثابت كرد اراده انسان توانايي شكستن هر سدي را دارد. عصر يك روز پاييزي، «مرتضي پاشايي» ميزبان ما و البته پدر، مادر، برادر و مدير برنامههايش شد تا گپ و گفتي صميمانه شكل بگيرد.كودكي – درسمادر: مصطفي و مرتضي در كودكي رابطه بسيار خوبي داشتند. برادرانه كنار هم بودند و معمولا دعوايي هم بينشان رخ نميداد. مصطفي به عنوان برادر بزرگتر هميشه حامي مرتضي بود.مادر: آن موقعها دوست داشتم مرتضي ادامه تحصيل بدهد و اصرارم اين بود كه درسش را جدي بگيرد. البته اگر ميدانستم تا اين حد در موسيقي موفق ميشود هرگز مانعش نميشدم!پدر: وقتي علاقه زيادش به موسيقي را ميديدم، مخالفتي با آن نداشتم و حتي تشويقش هم ميكردم و دوست داشتم علاقهاش را دنبال كند.مصطفي: مرتضي رياضياش خيلي خوب بود و معلمانش هم ميگفتند كه در رياضي موفق است. با اينكه مرتضي براي درسهايش مطالعهي زيادي نميكرد، اما هميشه نمرههايش در سطح بالايي بود.مصطفي: مرتضي از همان بچگي اهل هنر بود. يادم هست من در دوران راهنمايي بودم و مرتضي دبستان بود كه گروه تئاترشان به مدرسه ما آمد و به اجراي نمايش پرداخت. آن روز همه بازي مرتضي را تحسين كردند و با تشويقهاي زيادي روبرو شد و بعدها مقامهايي هم در زمينه تئاتر به دست آورد.شروع كار موسيقيمرتضي: از كودكي كار هنري و قرار گرفتن روي صحنه را دوست داشتم و حتي درباره آن روياپردازي هم ميكردم. در دوران دبستان، در اموري كه مرتبط با مسائل هنري بود، اعم از اجراي سرود، تئاتر و... شركت ميكردم. از همان موقع استيج را دوست داشتم!تقريبا از 12 سالگي، كار تئاتر را شروع كردم و همزمان به سراغ نوازندگي گيتار رفتم و به هر دو علاقه داشتم. تا اينكه به تدريج، موسيقي برايم جديتر شد. از آنجايي كه كار موسيقي را انفرادي دنبال ميكردم و همه چيز بر عهده خودم بود، جذابيت زيادي برايم داشت. هر چه پيش ميرفتم سعي ميكردم تواناييهاي جديدي در آهنگسازي، تنظيم، ميكس، نوازندگي و... به خودم اضافه كنم و چيزهاي جديدي ياد بگيرم. تا اينكه به سربازي رفتم و يك وقفه دو ساله در كارم ايجاد شد. بلافاصله پس از سربازي، به عنوان آهنگساز با يك شركت موسيقي مشغول همكاري شدم. آن زمان اتودهايي ميزدم. يك سال بعد تصميم گرفتم چند كار از خودم ارائه كنم و به فكر ساخت آهنگ براي خودم افتادم. از آنجا كم كم انتشار تك آهنگهايم شروع شد. استقبال از آهنگها، مرا تشويق ميكرد كه با انگيزه كارم را ادامه دهم. تا اينكه به قطعه «يكي هست» رسيدم.
علاقه به شهرت در كودكيمرتضي: در بچگي دوست داشتم بازيگر يا خواننده شوم. در عالم كودكي شهرت را دوست داشتم. اما هر چه سنم بالاتر رفت، مدل شهرت برايم خيلي مهم شد و فهميدم اينكه فقط مشهور باشي چندان مهم نيست.مادر: رشته مرتضي «گرافيك» بود و من فكر ميكردم در گرافيك موفق شود. چون از تعريفهايي كه معلمانش از اثرهايش ميكردند، فهميده بودم كه خلاقيت هنري بالايي دارد.وقتي شيرخوار بود، با شنيدن صداي موسيقي، حواسش را به آن جمع ميكرد و تا پايان آن را دنبال ميكرد. بعدها فهميدم ذهنش به صورت جدي درگير موسيقي ميشود. پدر: من دوست داشتم هنر را دنبال كند چون واقعا علاقه زيادي داشت. از همان كودكي حتي اگر خواب بود و صداي موسيقي را از تلويزيون يا جاي ديگري ميشنيد، همه چيز را فراموش ميكرد و غرق در آن موسيقي ميشد. فهميدم كه استعداد هنري بالايي دارد.مرتضي: البته كمي نگران بودند و شايد مثل خيليهاي ديگر، فكر ميكردند هنر محيط و فضاي خوبي ندارد. اما بعدها نظرشان عوض شد. مسئله ديگر اين بود كه شايد خانوادهام، موسيقي را به عنوان يك كار جانبي ميديدند. اما براي من چيزي فراتر از تفريح و سرگرمي بود.
«يكي هست»مرتضي: «يكي هست» سال 89 منتشر شد. من اين آهنگ را خيلي دوست داشتم، اما فكرش را نميكردم كه اين اتفاق براي آن بيفتد و اينقدر محبوب شود. من طبق روال، كارهايم را ميساختم و منتشر ميكردم. اما عكسالعمل مردم نسبت به «يكي هست»، خيلي بيشتر از چيزي بود كه فكرش را ميكردم. از گوشه و كنار تعريف اين آهنگ را ميشنيدم و اين مسئله هر روز بيشتر ميشد. آن زمان من را مثل امروز نميشناختند. از جاي خاصي هم حمايت نميشدم كه كارهايم ديده شود. اين آهنگ دست به دست چرخيد و حدودا يك سال طول كشيد تا فراگير شود.ترانه اين قطعه را «مهرزاد اميرخاني» سروده است. آشنايي من و مهرزاد از همان شركتي كه بعد از سربازي برايش كار ميساختم شروع شد. البته ما زياد هم را نميديديم. اما چند سال بعد همديگر را پيدا كرديم و تصميم گرفتيم همكاري كنيم.تا يكي دو سال بعد از انتشار «يكي هست» هم كسي مرا به چهره نميشناخت. زياد اهل عكس گرفتن نبودم و تبليغات هم برايم اهميتي نداشت. دوست داشتم آن اتفاقي كه قرار است بيفتد، با آثارم بيفتد و در واقع آهنگهايم راهشان را خودشان پيدا كنند. واكنش پدر و مادرمادر: زياد اهل موسيقي نبودم. اما كارهاي مرتضي را دوست داشتم و دنبال ميكردم. وقتي تعريفهاي ديگران از كارش را ميشنيدم از ته دل خوشحال ميشدم.مرتضي: گاهي كه فضاي كارهايم غمگين ميشد، مادرم اعتراض ميكرد و ميگفت غمگين نخوان. دوست داشت من آهنگهاي شاد بخوانم.پدر: من موسيقي سنتي گوش ميكردم و زياد به موسيقي پاپ علاقه نداشتم. اما آهنگهاي مرتضي را ميپسنديدم و برايم جالب بود. الان طوري شده كه فقط آهنگهاي مرتضي را گوش ميكنم و ديگر هيچ! (با خنده)
غم موجود در آهنگهابه نظرم فضاي كاري من، غمگين نيست، بلكه عاشقانه و احساسي است و من اين فضا را دوست دارم. غم و شادي، حسي است كه در همه آدمها وجود دارد و همه آن را تجربه ميكنند. همه آنهايي كه به ظاهر خوشحال و شاد هستند، در خلوتشان جايي براي فضاي احساسي دارند. آن خلوت براي من مهم بود و دوست داشتم به آن راه پيدا كنم. همه نوع موسيقي گوش ميدهم خودم هم بيشتر آهنگهاي آرام و احساسي را دوست دارم. اما همه نوع موسيقي گوش ميدهم. چون به تنظيم و آهنگسازي علاقه داشتم، همه نوع موسيقي كه خوب بود را گوش ميكردم تا فضاي ذهنيام باز باشد و حتي الهام بگيرم و جلوي بروز خلاقيت من گرفته نشود.مرتضي به ما ميگويد: كسي نميتواند درباره دليل موفقيت در موسيقي نظر قطعي بدهد. حتي شايد با بهترين صدا و آهنگسازي و... هم اتفاقي براي خواننده نيفتد. اما در مورد خودم ميتوانم بگويم در درجه اول اين يك نعمت الهي و لطف خدا بود. نكته ديگر اينكه من خيلي حساب شده به اين عرصه آمدم. اينطور نبوده كه امروز تصميم بگيرم خواننده شوم و بيايم آهنگ منتشر كنم. سالها ساز زدم، آهنگسازي كردم و پله پله پيش رفتم. واقعا اينكه فقط خواننده شوم برايم مهم نبود. خيلي برايم مهم بود كه در فضاي اثرگذاري كار كنم. چند سال پيش وقتي در جايي ميخواندم، كه ميگفتند تو چرا تا به حال معروف نشدهاي؟! اين ديالوگ را زياد ميشنيدم. اما تا زماني كه از خودم مطمئن نبودم آهنگي نخواندم. پدر و مادر از ويژگيهاي مرتضي ميگويندپدر: از بچگي يك حالت فرماندهي نسبت به بچههاي ديگر داشت، اما همه بچهها را دوست داشت و هيچوقت هيچ كسي را نميرنجاند. شيطنت داشت اما مردم آزار نبود.من هميشه مرتضي را با چهار ويژگي ياد ميكنم: «مهربان» و «ساده»، در عين حال «با شكوه» و «خارقالعاده».مادر: مرتضي از كودكي دو ويژگي مهم داشت. يكي همان صبورياش بود و ديگري عاقل بودنش. هيچ وقت، كاري را بيدليل انجام نميداد. الان هم همينطور است.مادر: مرتضي هميشه براي كمك به نيازمندان پيش قدم ميشود و هر وقت من پيشنهادي در اين زمينه ميدهم، استقبال ميكند. من به عنوان مادر افتخار ميكنم كه فرزندم در مسيري درست گام برداشته، و در اين مسير سالم زندگي ميكند و من از اين بابت بسيار خوشحالم.پدر: وقتي اين كسالت براي مرتضي پيش آمد، از صميم قلب برايش نوشتم: «پسرم؛ من به وجودت افتخار ميكنم، نه فقط براي هنرمند بودنت، كه به خاطر شرافت، انسانيت، محبت و وفاي تو».پدر: در ابتدا من و مادرش شوكه شده و بسيار ناراحت شديم، چرا كه وابستگي ما به بچهها خيلي زياد است و شايد اين وابستگي شديد، يكي از نقطه ضعفهاي ما باشد. اين ماجرا خيلي ما را آزار داد، اما با روحيهاي كه از مرتضي ديديم، انگار نه انگار كه بيماري وجود داشته، كمي دل گرم شديم. من هيچ بيماري را نديدم كه اينقدر روحيه داشته باشد كه اصلا گويي اتفاقي نيفتاده است. حتي گاهي مرتضي مرا را دلداري ميداد.مادر: مسلما ماجراي بيماري خيلي ناراحتكننده بود و فقط ياد خدا دلم را آرام ميكرد.شبي كه مرتضي در بيمارستان بستري شد، در راه برگشت از بيمارستان كاملا اتفاقي مسيرمان عوض شد و به سمت حرم عبدالعظيم(ع) رفتيم. از جايي كه من فضاهاي معنوي را خيلي دوست دارم در آنجا توقف كرديم و زيارت عاشورا خواندم كه ميگويند ثوابش برابر زيارت حرم امام حسين(ع) است. از همانجا مطمئن شدم كه مرتضي خوب ميشود.يك شب هم خواب ديدم كه اگر به كربلا بروم، در شفاي پسرم تعجيل ميشود. به كربلا سفر كردم و پس از آن به آرامش رسيدم.مصطفي: صبر و آرامشي كه پدر و مادرم دارند، جالب و مثال زدني است و به مرتضي هم انرژي ميدهد. از سوي ديگر مرتضي هم روحيه و انرژي بالايي دارد و در واقع اين تبادل انرژي دو طرفه است.پدر: يك نكته را دوست دارم بگويم و شما بنويسيد. من در تاريخ راجع به برادران زيادي خواندهام كه نسبت به هم وفادار بودهاند، اما محبتي كه از اين دو برادر نسبت به هم ديدهام، هيچ كجاي ديگر نديدهام. مرتضي عليرغم همه مشكلاتش، هميشه حواسش به همه جا و همه كس هست. خدا را شكر ما مشكل مالي نداريم، اما از لحاظ عاطفي خيلي به ما ميرسد و از او راضي هستم.من وقتي ميخواهم براي مرتضي دعا كنم، براي تمامي جوانان دعا ميكنم وبرايشان آرزوي موفقيت و خوشبختي دارم.مادر: به نظرم «انسانيت» در همه كارها در اولويت است، بقيه چيزها ابزار و وسيله است و خوشحالم كه مرتضي براي «انسانيت» ارزش قائل ميشود. به عنوان مادر، صد در صد از او راضي هستم و براي موفقيتش هر روز دعا ميكنم.شايد مرتضي بتواند الگويي براي كساني كه با اين مشكل مواجه شدهاند باشد. هميشه فكر ميكنم شايد خواست خدا بوده كه به وسيله مرتضي، نور اميدي در دل كساني كه در اين شرايط هستند ايجاد شود. انسان با اميد زنده است و اميد كه باشد همه چيز درست ميشود. فكرش را هم نميكردممرتضي: اوايل آذر پارسال متوجه بيماري شدم. وقتي ماجرا را فهميدم، بيش از آنكه ناراحت شوم، تعجب كردم. در واقع شوكه شده بودم و باورم نميشد. در ابتدا به من گفتند كه يك زخم معده ساده است. تا زماني كه خواستم به اتاق عمل بروم كه يك برگه به عنوان رضايتنامه به من دادند تا امضا كنم. آنجا بود كه با ديدن عنوان «تومور» متعجب شدم.مهدي كرد: آنجا زنگ زد به من و گفت ماجرا چيست؟! من هم خودم را بيخبري زدم و گفتم آن يك برگه كلي براي اعلام رضايت جراحي است!مسلما احساس بسيار تلخي بود. زماني كه به اتاق عمل رفتم، از دكتر پرسيدم چند درصد جاي اميد هست؟ كه در جواب گفت 60 به 40، و بيشتر حرفهايش بوي نا اميدي ميداد. من خيلي دير اقدام كردم و تومور خيلي رشد كرده بود و با جراحي هم نتوانستند در بياورند. قرار بر اين شد شيمي درماني كنم و بعد مجددا جراحي كنند. در آن مدت، خيلي از اعضاي بدنم ملتهب شده بودند. اما در اين يك سال همه چيز، آنقدر خوب پيش رفت كه پزشكان متعجب شدند.
آدمي به اميد زنده استمرتضي: داشتن دوستان و اطرافيان خوب بسيار تاثير دارد كه خدا را شكر من اين را داشتم. هم خانواده و هم دوستان خوبم به ويژه مهدي كرد كه علاوه بر روابط كاريمان، دوست بسيار خوبي براي من است، همه در روحيهام تاثير گذاشتند.چيزي كه من هميشه به آن اعتقاد داشتم، اين است كه اين شهرت و محبوبيتي كه خدا را شكر براي من ايجاد شده، نعمتي است كه شايد شامل حال هر كسي نشود و تعداد انگشتشماري از افراد به آن دست پيدا ميكنند. همان خدايي كه اين محبوبيت را به من داده، اين بيماري را هم برايم در نظر گرفته است، پس جاي گلايهاي نيست. شايد خدا ميخواهد من را امتحان كند. زندگي همين است و اتفاقي كه بخواهد بيفتد، رخ ميدهد، من نگاهم اين است اين اتفاقي است كه رخ داده... زندگي مانند يك نمايش نامه است كه معلوم نيست آخرش چه ميشود.پاشايي ميگويد: بعد از مصرف داروها، حال بدي دارم. كساني كه اين بيماري را داشته اند ميدانند چه ميگويم. اما وقتي در كنسرتها با مردم در ارتباطم و از آنها انرژي ميگيرم، آن حس خوب تقويت ميشود و همه ناراحتيها را فراموش ميكنم.
دوست نداشتيم كسي متوجه شودزماني كه از بيماري با خبر شدم، با مدير برنامهام و بقيه نزديكان جلسهاي تشكيل داديم و تصميم گرفتيم به هيچ عنوان به كسي اطلاع ندهيم. اما متاسفانه خبر از طريق پرسنل بيمارستان و كساني كه مطلع شده بودند درز كرد و به گوش خبرنگاران رسيد. اين اتفاق چند ماه پس از آغاز تور كنسرتهايم رخ داد. حدودا دو ساعت قبل از اجرايي در جنوب كشور، وقتي به موهايم دست كشيدم ديدم ريزش آنها به شكل عجيبي شروع شده است. تصميم گرفتم تا بعد از اجرا به موهايم دست نزنم. آن زمان دو جلسه شيمي درماني كرده بودم. مدتي بعد در كنسرت چالوس، مردم متوجه تغيير ظاهريام شدند. بعد از آن كمي اجراهاي من كم شد چرا كه پزشك اجازه اجرا نميداد. بعد از هر شيمي درماني 6 روز استراحت اجباري بود و در 9 روز بعدي ما به اجراهايمان ميرسيديم. شلوغي كارها باعث شد كه من كمتر به بيماري فكر كنم و از حاشيهها هم دور باشم.بعضيها ميگفتند كه اين امر چطور ممكن است و اينها حتما دروغ ميگويند. اما اين حرفها هيچ تاثيري بر كارهايمان نگذاشت، چون به هر حال اتفاقي بود كه ميافتاد. اما خوانندگان و دوستان نزديكي بودند كه از ابتدا در جريان تمامي مراحل بودند، لطف داشتند و هميشه در كنارم بودند، مانند علي لهراسبي، محسن يگانه، محمد عليزاده، شهرام شكوهي، مهدي احمدوند، محمدرضا گلزار.
برادر: به نظر من از ميان همه افرادي كه به اين مشكل دچار ميشود، مرتضي جزو معدود كساني است كه انرژي عجيب و اينچنيني دارد. من تا به حال نديدهام كه گلايه كند. هر كسي جاي او بود خسته ميشد و كم ميآورد. اهل گله نيستمرتضي: نميشود كه به ماجرا فكر نكرد. به هر حال مسئله كوچكي نيست. داستان يك تنيس باز مشهور را شنيدم كه با تزريق خون آلوده، بيماري ايدز گرفت. زماني كه درباره ماجرا از او پرسيدند كه چرا تو؟ گفت: «در تمامي سالهايي كه كاپ قهرماني را گرفتم نگفتم چرا من؟ حالا چطور ميتوانم بگويم؟» اين داستان خيلي روي من تاثير خوبي گذاشت.مهدي كرد: ما وقت زيادي را با هم ميگذرانيم و تقريبا هميشه با هم هستيم. من در اين مدت نديدهام مرتضي گلايهاي بكند. خصوصياتي دارد كه كمتر كسي دارد. فكر ميكنم آدمها، در شرايط خاص، خودشان را نشان ميدهند و ما هم در اين ماجرا شخصيت مرتضي را بهتر شناختيم. پنج جمله به پنج مخاطباز مرتضي خواستيم به پنج مخاطبي كه ميگوييم، پنج جمله بگويد و او اينگونه پاسخ داد: 1- هوادارانت:يكي از دلايلي كه باعث شده روحيه و انرژي بالايي داشته باشم و حتي بعضيها بگويند ماجراي بيماري دروغ است، كنسرتهايم است و اين به شما و انرژي كه به من ميدهيد برميگردد. از شما واقعا ممنونم.2- همكارانت كه در اين مدت همراهت بودهاند:من دوست خوب زياد دارم. اما طي اين مدت فهميدم كه بعضي از همكارانم واقعا لياقت شهرتي كه به دست آوردهاند را دارند.3- بيماراني كه در شرايط تو هستند:كاملا دركتان ميكنم. ميخواهم بدانيد كه همه چيز شدني است، فقط بستگي دارد كه چقدر دلمان بخواهد زندگي كنيم و تا زماني كه زندهايم از زندگي لذت ببريم.4- كساني كه با تو مشكل دارند!بعضي وقتا آدم حرفهايي ميشنود كه واقعا تعجب ميكند و دقيقا زماني كه داري خوب پيش ميروي، انرژي منفي ميدهد. من هيچ وقت موسيقي را به چشم رقابت نگاه نكردم، هركسي كار خودش را انجام ميدهد، و كسي جاي كسي را تنگ نميكند.5- و خدا:نگران مني... يك آرزوحالا كه اين شهرت پيش آمده، دلم ميخواهد تا زماني كه هستم، كاري براي اين مردم انجام دهم كه خيلي فراتر از خواندن باشد. چون وقتي انرژي و محبت آنها را ميبينم احساس ميكنم لياقتشان خيلي بيشتر از يك موسيقي است. آرزو ميكنم بتوانم آن كار بزرگ را انجام دهم. فكر كردن به نبودنآدم در خلوت به همه چيز فكر ميكند. مثلا اينكه بعد از رفتنش چه اتفاقهايي ميافتد. گفتم كه زندگي برايم مانند يك نمايش نامه است و هر داستاني جايي تمام ميشود. به قول امام علي(ع) طوري زندگي كن كه انگار فردا نيستي و طوري زندگي كن كه انگار سالها زندگي خواهي كرد. من در اين مدت تلاش كردم اين طور باشم.يك نكته مهم در مورد من اين است در كنسرتها وقتي هواداران دعايم ميكند من آنها را لبخواني ميكنم و انرژي آنها را احساس ميكنم.
یکشنبه 27 مهر 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]
صفحات پیشنهادی
مرتضی پاشایی: همه زندگیم رو مدیون پدرم هستم/ لحظه هایی از کنسرت مرتضی پاشایی
مرتضی پاشایی همه زندگیم رو مدیون پدرم هستم لحظه هایی از کنسرت مرتضی پاشایی چند رسانهای > فیلم - در این ویدئو بخش کوتاهی از صحبت های مرتضی پاشایی را ببینید لطفا منتظر بمانید 2424 دانلود کلید واژه ها موسیقی پاپ - لینک را کپی کگفتگوی با پدر و مادر شهیدان جعفر و حسین فرج/1 آرزوی پسرها برآوده شد، بی هیچ کم و کاستی!
گفتگوی با پدر و مادر شهیدان جعفر و حسین فرج 1آرزوی پسرها برآوده شد بی هیچ کم و کاستی عباس از ناحیه دست و چشم جانباز شد و جعفر و حسین هم به همان سبکی که خودشان گفته بودند شهید شدند همان شد که آرزو کرده بودند بی هیچ کم و کاستی خبرگزاری فارس-مریم اختری با همه هشتاد و اندی سالامیدوارم اولین حضور بانوان در تاتامی جهانی با درخشش همراه باشد شاهمحمدی: خداحافظی زنگنه از کاراته تصمیمی احسا
امیدوارم اولین حضور بانوان در تاتامی جهانی با درخشش همراه باشدشاهمحمدی خداحافظی زنگنه از کاراته تصمیمی احساسی بود پگاه در تاتامی جهانی مبارزه خواهد کردنایب رئیس فدارسیون کاراته بانوان گفت پگاه زنگنه تصمیم احساسی گرفته بود و پس از رسیدن به آرامش در اردوهای تیم ملی حضور پیدا کرانتشار تصاویر کوچکترین تروریست داعش/هلاکت تروریست 10 ساله اماراتی به همراه پدرش
بین الملل تحرکات داعش در عراق انتشار تصاویر کوچکترین تروریست داعش هلاکت تروریست 10 ساله اماراتی به همراه پدرش رسانه های عراقی روز گذشته تصاویر کوچکترین تروریست گروه تکفیری داعش را منتشر کردند که اماراتی الاصل بود به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از رسانه های عراق گروه تروریسلفی خانم بازیگر به همراه شوهر و پدر شوهر+عکس
سلفی خانم بازیگر به همراه شوهر و پدر شوهر عکس بازیگر مطرح و مشهور بالیوود تصویری سلفی از خودش به همراه همسرش و پدر شوهرش در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرد بازیگر مطرح و مشهور بالیوود تصویری سلفی از خودش به همراه همسرش و پدر شوهرش در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرد &quoاولین گفتگوی مجری تهران 20 بعد از درمان سرطان + عکس
اولین گفتگوی مجری تهران 20 بعد از درمان سرطان عکس ناصر خیر خواه گفت در حال حاضر پس از گذراندن یک سال و نیم بیماری به رادیو برگشتم معاون صدا به طور کامل در جریان بیماری بنده است و تلاششان بر این است که حتما دوباره به کار برگردم در حال حاضر بیش از دو ماه است که کار اجرا را درقسمت هایی از کنسرت مرتضی پاشایی/ وطنم ام را با هیچ جا عوض نمی کنم
قسمت هایی از کنسرت مرتضی پاشایی وطنم ام را با هیچ جا عوض نمی کنم چند رسانهای > فیلم - در این ویدئو بخشی از مصاحبه و اجرای اخیر مرتضی پاشایی را ببینید لطفا منتظر بمانید منبع تی وی پلاس 2424 دانلود کلید واژه ها موسیقی - لینک رمرتضی پاشایی در نصف جهان خواند/تصاویر
جام جم نوا مرتضی پاشایی در ادامه تور اجراهای زندهاش این بار در اصفهان روی صحنه رفت و با گلچینی از آثار پر طرفدارش به اجرای برنامه پرداخت 14 مهر 1393 ساعت 07 35گفتگویی با شهاب حسینی به بهانه ساخت اولین اثر سینمایی اش در مقام کارگردان! +عکس
گفتگویی با شهاب حسینی به بهانه ساخت اولین اثر سینمایی اش در مقام کارگردان عکس شهاب حسینی در آستانه اکران عمومی فیلمش تاکید میکند که با ساخت این فیلم نه به دنبال شهرت بوده نه پول و نه عنوان کارگردانی و از آنجا که این تجربه را در راستای همان هدایت و سیری میداند که از ابتدای کعکس های جدید محمدرضا گلزار در کنسرت مشترک خودش با مرتضی پاشایی
عکس های جدید محمدرضا گلزار در کنسرت مشترک خودش با مرتضی پاشایی محمدرضا گلزار در کنسرت مشترک خودش با مرتضی پاشایی محمدرضا گلزار در کنسرت مشترک خودش با مرتضی پاشایی محمدرضا گلزار در کنسرت مشترک خودش با مرتضی پاشایی محمدرضا گلزار در کنسرت مشترک خودش با مرتضی پاشایی محمدرضا گلزارنیلوفر خوش خلق و امین حیایی در کنسرت مرتضی پاشایی! +عکس
نیلوفر خوش خلق و امین حیایی در کنسرت مرتضی پاشایی عکس عکس های نیلوفر خوش خلق و امین حیایی در کنسرت مرتضی پاشایی عکس های نیلوفر خوش خلق و امین حیایی در کنسرت مرتضی پاشایی سه شنبه 22 مهر 1393سلفی خانم بازیگر به همراه شوهر و پدر شوهر |عکس|
سلفی خانم بازیگر به همراه شوهر و پدر شوهر |عکس| آیشواریا بازیگر مطرح و مشهور بالیوود تصویری سلفی از خودش به همراه همسرش و پدر شوهرش در شبکه اجتماعی اینستاگرام منتشر کرد آشیواریا رای در این عکس خوشحال و شادمان است خانم بازیگر این عکس نوشته است تولدت مبارک پدر دوشنبه 21 مسلفی فرهاد مجیدی و مرتضی پاشایی+ عکس
سلفی فرهاد مجیدی و مرتضی پاشایی عکس فرهادمجیدی شب گذشته به کنسرت مرتضی پاشایی رفته بود اواین عکس سلفی رااز مرتضی پاشایی گرفته و روی صفحه اینستاگرامش گذاشته فرهادمجیدی شب گذشته به کنسرت مرتضی پاشایی رفته بود اواین عکس سلفی رااز مرتضی پاشایی گرفته و روی صفحه اینستاگرامش گذاشتهاولین یادواره پدران فقید و شهدای مجاور محله قائمشهر برگزار شد
اولین یادواره پدران فقید و شهدای مجاور محله قائمشهر برگزار شد ساری - ایرنا - اولین یادواره پدران فقید و 13 تن از شهدای مجاورمحله بهشتی محله قائمشهر جمعه شب با حضور عده کثیری از اهالی این منطقه با شکوه خاصی برگزار شد به گزارش خبرنگار ایرنا همچنین در این یادواره جمعی از خانوادبازیگر لبنانی اولین فیلم ضد داعش در گفتوگو با فارس: رهبران داعش قطعا «آوازهای سرزمین من» را خواهند
بازیگر لبنانی اولین فیلم ضد داعش در گفتوگو با فارس رهبران داعش قطعا آوازهای سرزمین من را خواهند دید خوشحالم که با کارگردانهای ایرانی کار میکنممهدی فخرالدین بازیگر لبنانی تبار و ایفاگر نقش راعد در آوازهای سرزمین من گفت داعش مثل یک دیو است که توسط آمریکا قطر و عربستان آزاد شاولین پروژه سینمایی ایران در مورد داعش +تصاویر
مراسم رونمایی از آوازهای سرزمین من اولین پروژه سینمایی ایران در مورد داعش تصاویر روز گذشته پلانهای از آوازهای سرزمین من اولین پروژه سینمایی در مورد داعش با حضور اهالی رسانه و مسئولین سینمایی و تلویزیون در حوالی شهرستان رباط کریم تهران فیلم برداری شد به این مطلب امتیاز دهیددانلود غیرقانونی آلبوم «پاروی بیقایق» محسن چاووشی در اولین روز انتشار
دانلود غیرقانونی آلبوم پاروی بیقایق محسن چاووشی در اولین روز انتشار پاروی بیقایق تازه ترین آلبوم محسن چاوشی خواننده موسیقی پاپ کشورمان در حالی از امروز روانه بازار موسیقی شد که در دقایق پایانی شب گذشته امکان دانلود غیر قانونی اثر در برخی سایتها فراهم شده بود به گزارش نامه-
گوناگون
پربازدیدترینها