پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1849875950
انقلاب اسلامي تحقق ايده نواب براي حكومت بود
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: انقلاب اسلامي تحقق ايده نواب براي حكومت بود
نویسنده : شاهد توحيدي
در روزهايي كه بر ما گذشت، يكي از ياران و مصاحبان ديرين شهيد نواب صفوي و اعضاي قديمي جمعيت فداييان اسلام، آيتالله سيد محمدعلي لواساني(قده)، روي از جهان برگرفت و به جهان ابدي رهسپار گشت. آن فقيد سعيد از خانداني شاخص و پرآوازه بود كه بخشي از وصف آن درگفتوشنود پيش روي آمده است. علاوه براين، در مقطعي شاخص از تاريخ معاصر ايران، دوشادوش شهيدان دلير سيد مجتبي نواب صفوي و سيدعبدالحسين واحدي گام زده بود كه خاطرات آن، در برخي از صفحات تاريخ روزنامه «جوان» در دو سال اخير آمده است. اينك در نكوداشت ياد و خاطره آن عالم فقيد، بخشهايي از گفتوشنودي منتشر نشده با آن بزرگوار را، كه به موضوع پيشينه علمي خاندان لواساني و نيز چگونگي آشنايي و تداوم ارتباط ايشان با شهيد نواب صفوي و جمعيت فداييان اسلام ميپردازد، به شما تقديم ميداريم. يادش گرامي باد با تشكر از جنابعالي به لحاظ شركت دراين گفتوشنود، لطفاً درآغاز شمهاي از پيشينه خاندان خود و چهرههاي شاخص آن بيان فرماييد. بسماللهالرحمنالرحيم. الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين(ع). بنده سيد محمدعلي لواساني، فرزند مرحوم حاج سيد احمد لواساني، متولد 1315ق. / اسفند 1310ش. هستم. محل تولدم نجف اشرف است و از سال تولدم تا امروز، به تبع مرحوم پدرم، مكرر بين قم، نجف و تهران، مهاجرت و رفت و آمد داشتيم. جدم مرحوم آقا سيد ابوالقاسم خراساني از مجتهدان عصر و زمان خودش بود. ايشان متولد نجف بود و پس از تحصيلات علمي در نجف، چندين بار به تهران و ايران آمده و برگشته بود. ايشان در اواخر عمر يكي دو سالي را در حدود سالهاي 47 تا 50ق. در همدان گذراند. بعد در همدان با رضاخان درگير و به تهران تبعيد شد و تا زماني كه پهلوي اول سركار بود، در تهران تحت نظر قرار داشت. ايشان از كساني بود كه هفتهاي يكي دو بار، بايد خودش را به شهرباني معرفي ميكرد كه از حوزه استحفاظي تهران بيرون نرفته باشد! در مورد مرحوم جدتان و جايگاه علمي و آثار و مآثر ايشان هم قدري صحبت بفرماييد. پدر جدم مرحوم آقا سيد محمد لواساني هم متولد نجف بود و در سن 45 سالگي از دنيا رفت، ولي در همان سنين مجتهد مسلم بود. تقريرات و نوشتههايي در فقه و اصول، از ايشان باقي مانده است كه البته غير مدون بوده و چاپ نشده و جزو آثار پراكندهاند كه الان در دسترس ماست. پدر ايشان مرحوم آقا سيد ابراهيم لواساني نيز در نجف به دنيا آمد، ولي به عنوان مرجع تهران و ايران شناخته ميشد و در تهران اقامت داشت. ايشان در زمان ناصرالدين شاه در تهران بود و قصهاي دارد كه در كتب تاريخ و مخصوصاً در تاريخ ابنبابويه ذكر شده است. در آن زمان كه قبر ابنبابويه احتياج به تعمير و ترميم پيدا ميكند، علماي تهران براي بررسي و رسيدگي به آنجا ميروند. ايشان براي رفتن به قبر و جابهجايي بدن ابنبابويه انتخاب ميشود كه راجع به آن قضايايي نقل كردند و در كتب شرح حال ابنبابويه ذكر شده است. مثلاً گفته بودند: بدن، مثل اين بود كه تازه دفن شده باشد! كفن نپوسيده و به همان شكل اوليه مانده بود! حتي قرمزي ناخن كه در اثر حنا بود، به حالت خودش باقي مانده و دست راستش ناخن گرفته و دست چپش ناخن نگرفته بود! ايشان اين خصوصيات را در آنجا بررسي كرد كه اين هم مذكور است. پدر مرحوم آقا سيد ابراهيم، آقا سيد صادق لواساني بود. در واقع آقا سيد صادق حسيني هم، از مراجع و علماي عصر خودش به شمار ميرفت. همچنين پدر ايشان آقا سيد زينالعابدين نيز از علما و برجستگان زمان خودش بود. البته نسب ما محفوظ است، ولي قبل از آن به علما، برجستگان و نُواب منتسب و ظاهراً در سلك علما نبودند. اين نسبت به حضرت سجاد(ع) ميرسد. از چه دورهاي فاميل شما به «لواساني» معروف شدند؟ فكر ميكنم از آن زمان كه مرحوم آقا سيد ابراهيم در تابستانها به ناصرآباد و لواسانات براي ييلاق ميرفتند، به لواساني معروف شدند، چون پيش از ايشان در فاميليمان، لواساني نيست. ايشان هم در آن اوايل امضايش ابراهيم الحسيني الطهراني بود كه الان مُهر ايشان موجود است، يعني مهر زده روي كاغذ را داريم و خط ايشان را هم داريم، الراجي ـ ابراهيم الحسيني الطهراني ـ است. در آن اواخر در نوشتههاي او يا در مكتوبات آقا سيد محمد، اين كلمه هست:«محمد ابن اللواساني» يا چنين چيزي كه فكر ميكنم به خاطر رفت و آمد به آنجا، به لواساني شهرت پيدا كرده باشند. اصالتاً اهل مدينه هستند، اما اكثراً متولد نجف بودند و حتي قبر مرحوم آقا سيد ابراهيم و آقا سيد محمد و آقا سيد ابوالقاسم (سه نفر از اجداد ما) در واديالسلام نجف است كه بعد از فوت به آنجا منتقل شدند. البته پدرم در قم، پايين پاي مرحوم حاج شيخ در مسجد بالاسر مدفوناند، همان جايي كه مرحوم آقا سيد محمدصادق (عمويمان) را هم دفن كردند، اما بقيه همگي در نجف دفناند. جنابعالي تحصيلات خودتان را دركجا و چگونه آغاز كرديد و پس از مسافرت به تهران، آن را چگونه ادامه داديد؟ از نظر تحصيلات، ابتدا بخشي از صرف و نحو را در سال 1366ق، در نجف خواندم. بعد از نجف به تهران منتقل شديم. البته مرحوم پدرم دو سه سال پيش به تهران آمده بود، براي اينكه پدرش مريض بود و احتياج به كمك داشت. پس از فوت جدمان، جنازه ايشان را به نجف آوردند و ما را در سال 1366ق. به تهران منتقل كردند و من، معمم به تهران وارد شدم. پس از گذشت هفت هشت روز از اقامتم در تهران، مرحوم پدرم مرا براي درس خواندن به مرحوم شيخ علياكبر برهان در مسجد لرزاده سپرد. آن زمان آقاي مهدوي كني، اخوي ايشان و آقا شيخ غلامرضا و آقا شيخ رضا كني، آقا شيخ محمدرضا نيكنام، آقا سيد رضا ابطحي، آقا شيخ علي آقاي تهراني، آقا شيخ حسن آقاي تهراني، آقا سيد احمد تهراني و آقا عبدالله مشايخي طلبههايي بودند كه در مدرسه لرزاده بودند. من هم به آنها ملحق شدم و دروس را از ابتدا در آنجا شروع كردم و تا قوانين را در تهران خواندم. دوباره در ربيعالاول سال 1373ق. براي ادامه تحصيل به نجف رفتم و تا سال 1351ش. آنجا بودم. جنابعالي جزو گروه اخراجيها از عراق بوديد؟درباره شما، اين كار چطور انجام گرفت؟ بله، در سال 1351ش، جزو اخراجيهاي عراق بودم. در حملهاي كه شد و ايرانيها را بيرون كردند، جزو اولين قافلهاي بوديم كه ما را در بغداد دستگير كردند. 61 يا 62 نفر بوديم كه ما را به سوسنگرد انتقال دادند. من به اهواز و آبادان رفتم و دو سه هفتهاي آنجا بودم. سپس به تهران آمدم. تقريباً جز اين هفت سالي كه در مأموريتِ سفارت بودم، بقيهاش را در تهران گذراندم. تحصيلات جديد نداشتم. براي درس فارسي در نجف، به مكتب و در ايران چند ماهي به مدرسه علوي ايراني و بقيه را به مكتب همين مكتبهايي كه آن زمان در نجف معمول بود رفتم، چون اهل علم اولادشان را در مكتب ميگذاشتند و به مدرسههاي جديد نميسپردند و با مدرسه مبارزه و مخالفت داشتند. خواندن، نوشتن و قرآن را ابتدا، در همان مكتب آموختم. از اساتيدي كه در تهران داشتم صرف و نحو ابتدايي را نزد آقاشيخ غلامرضا كني ـ كه الان در تهران است، ولي احتمالاً در ذي اهل علم نيست ـ يك مقدار از دروس را خدمت مرحوم محمد محمدي وراميني كه ايشان بر اثر تصادف از دست رفت و انساني بسيار پاك، مهذب و درسخوانده بود، بخشي را نزد آقاعبدالله مشايخي و آقا سيد احمد تهراني ـ كه هر دو از ذي اهل علم بيرون رفتند و تاجر فرش و كاسب هستند ـ ياد گرفتم. لمعه را در خدمت آقاي برهان و آقا سيد رضا ابطحي خواندم. سپس به مدرسهاي كه مرحوم آقاي برهان در حضرت عبدالعظيم(ع) در جوار صحن ساختند، منتقل شديم كه استاد معروفش آقا شيخ محمدرضا خاتمي بروجردي بود. مدتي نزد آقايان سيد حسين اثنيعشري ـ كه اهل حضرت عبدالعظيم(ع) بود ـ شيخالاسلامي ـ كه در همان زاويه مقدسه مدفون است ـ و شيخ محمدباقر دشتي كه آنجا تدريس ميكرد درس خواندم و سپس به نجف منتقل شديم. در نجف نزد چه اساتيدي تلمذ كرديد و احياناً خصوصيات علمي و شخصيتي آنها چه بود؟ از اساتيدم در نجف آقا سيد علي بهشتي بودند. آقا سيد مرتضي خلخالي كه جلد اول كفايه را تدريس ميكردند، بخش زيادي از مكاسب را خدمت آقا سيد عباس خاتميزدي كه در قم بودند، مقداري از رسائل را نزد شهيد اسدالله مدني و آقا شيخ غلامرضا اصفهاني، مقداري از لمعه را نزد آقا سيد جعفر مرعشي و آقا شيخ محمدتقي ايرواني خواندم. حدود 12-10 سال تا حد خارج را خدمت آقا سيد نصرالله مستنبط بودم و نهايتاً حدود 8-7 سال، يك دوره اصول كامل و همزمان با آن درس فقه را خدمت آيتالله خويي ميرفتم. هممباحثههايم آقا شيخ علي ستاري، آقاي جعفري اراكي در نجف، آقا سيد احمد نجفي داماد مرحوم آقا شيخ عباس قوچاني و آقا شيخ محمود قوچاني، پسر مرحوم آقا شيخ عباس قوچاني بودند. آقا شيخ عباس قوچاني در نجف، از اساتيد اخلاق، سير و سلوك و عرفان بود. درخلال تحصل در نجف يا درآستانه آن، شاهد كداميك از وقايع سياسي بوديد؟ و يا احياناً از آن خاطرهاي داريد؟ اتفاقاً اواخر جنگ جهاني دوم، زماني بود كه از ايران به عراق ميرفتيم. ميخواستيم با قطار برويم، ولي همه قطارها تحت تصرف متفقين بودند و افراد ارتش آنها كه اكثراً انگليسيها بودند با قطار ميرفتند و ميآمدند، ولي مسافر نميبردند! چهار شبانهروز، در ايستگاه اهواز مانديم تا توانستيم با يك قطار باري تا آبادان و از آنجا، با قايق به عراق برويم. در عراق موضوع هيتلر و جنگ مطرح بود. بعد هم كه جنگ تمام شد هنديها، پاكستانيها و ارتش انگليس را به بصره ميآوردند و از آنجا با كشتي ميبردند. شيعيان اين كشورها سوار بر كاميونهاي ارتشي به كربلا و نجف ميآمدند و از خيابانها عبور ميكردند. جنگ را احساس كرده بودم. قحطي و نبودن آذوقه در ايران و عراق را لمس ميكردم. با خود رضاخان برخوردي نداشتم تا اينكه سرنگون شد و از بين رفت. در آن روزها، بيشتر در افواه سياسي و اجتماعي، چه موضوعي مطرح بود و شما درآن شرايط سني، از آن چه چيزي به ياد داريد؟ موضوع مسافرت مرحوم آيتالله آقاي حاج آقا حسين قمي(ره)به ايران. در سفري كه مرحوم حاجآقا حسين قمي به تهران آمدند، درخواست كردند مدارس را به اهل علم برگردانند، اوقافي را كه در دست دولت است برگردانند، مدارس مختلط دخترانه و پسرانه را از هم جدا كنند و بيحجابي را از بين ببرند. ايشان 7-6 درخواست داشتند و شايد 12-10 روز در تهران ماندند. در منزلي در اميريه اقامت ميكردند كه با مرحوم پدرم آنجا رفت و آمد داشتم. آقاي حاجآقاحسين قمي به خاطر موضعگيري در برابر پهلوي، به كربلا تبعيد شد. ابتدا در تهران، در باغ طوطي حضرت عبدالعظيم(ع) بودند و بعد هم به كربلا تبعيد شدند. موضع ايشان مخالفت با رژيم پهلوي، بيحجابي، كلاه پهلوي و حادثه مسجد گوهرشاد بود. البته اينها را ميشنيدم و در حدي نبودم كه خودم درك كنم. در كربلا با ايشان رفت و آمد داشتم، چون مرحوم پدرم، از كساني بود كه به مرحوم حاجآقا حسين علاقهمند بود و با ايشان ارتباط نزديك داشت، چون به معنويت او اعتماد داشت. ايشان آن زمان، مرجعيت عام نداشت، زيرا زمان آقا سيد ابوالحسن اصفهاني بود. در اواخر زمان مرحوم آقا سيد ابوالحسن اصفهاني، رساله مرحوم حاجآقا حسين قمي با همت مرحوم پدرم در نجف چاپ شد. با مرحوم آقاي ميلاني و آقاي خويي هم كه آن وقت جزو اعوان و حاشيه مرحوم حاج حسين قمي بودند، رفت و آمد داشتند. حاجآقا حسين قمي در كربلا بود. اينها هم در نجف بودند، ولي با مرحوم حاجآقا حسين قمي ارتباط داشتند و در گرد ايشان ميچرخيدند. پدرم پس از مرحوم آقا شيخ محمدحسين اصفهاني كمپاني، مرحوم آقاضياء، مرحوم شريعت و مرحوم ناييني، به مرحوم حاجآقا حسين قمي نزديك بودند و با آنها ارتباط داشتند. فصل مهم و شاخصي از زندگي سياسي جنابعالي، به ارتباط شما با شهيد سيد مجتبي نواب صفوي اختصاص دارد. بفرماييد كه چگونه با مرحوم نواب آشنا شديد و چه خصالي را در ايشان برجسته ديديد؟ آشناييام با شهيد نواب صفوي، از نجف شروع ميشود. پس از اعدام انقلابي كسروي، شهيد نواب صفوي براي آزادي عزيزاني كه اين عمل را انجام داده و آن راه خدايي را طي كرده بودند، صحنه كارزار (تهران) را ترك كرد و از طريق مشهد، عازم عراق و نجف شد تا در آنجا فعاليت گسترده مذهبي و ديني را براي آزادي آنها پيگيري كند و اين عزيزان را كه در اثر اعدام انقلابي كسروي به زندان افتاده بودند، از زندان دشمن نجات دهد. اين جريان همزمان با درگذشت آقا سيدابوالحسن اصفهاني و زعامت و مرجعيت مرحوم حاجآقا حسين قمي بود. وقتي نواب صفوي در كوچه و بازار رفت و آمد ميكرد، كساني كه ايشان را ميشناختند، وي را به عنوان قاتل كسروي معرفي ميكردند. يك روز در بازار حويش قبل از مسجد تركها –كه بعدها محل نماز و تدريس امام خميني شد ـ در مغازه خواروبارفروشي ايستاده بودم. سيد محمد جبرييل كه روضهخوان معروف نجف و شاگرد مغازه خواروبارفروشي و به لحاظ سني از من بزرگتر بود، براي اولين بار به من گفت:اين نواب صفوي، قاتل كسروي است! بعدها درباره چگونگي مواجهه شهيد نواب صفوي با احمد كسروي، از او چيزي شنيديد؟ بله، يادم هست ايشان ميگفت: وقتي كه وارد تهران شدم آدرس خانه كسروي را گرفتم و مستقيم به خانه او رفتم، بدون آن كه جاي ديگري بروم. حتي بقچه رختهايم در دستم بود و با او وارد بحث شدم. نواب چندين جلسه با كسروي بحث ميكند، حتي در مجالس تبليغاتي كه كسروي داشته شركت و صحبت ميكند تا جايي كه افرادي را در آن مجالس منقلب ميكند و در دل برخي هم تشكيك ايجاد ميكند. نواب ميگفت: با وجودي كه از طريق كتابها به مسلك او شناخت پيدا كرده بودم و علما گفته بودند كه اگر كسي اين عقايد را داشته باشد و اين مطالب را بگويد، مهدور الدم است، ولي به منظور« ليطمئن قلبي» خودم شخصاً با او صحبت كردم تا براي من جاي شك وشبههاي نباشد. در مذاكراتي كه با او داشتم صد درصد يقين پيدا كردم كه آدمي نيست كه گول خورده يا مثلاً در حال غفلت يا در جهل و ناداني باشد يا امري برايش مشتبه شده باشد. اطمينان صد در صد يافتم كه كسروي با يك منظور خاص اين هدف را دنبال ميكند و اصلاح شدني هم نيست. هر چه او را نصيحت كردم، اثري نداشت. لذا تصميم خودم را در اين رابطه گرفتم. در بدو آشنايي با مرحوم نواب، چه واقعه يا رفتاري را از ايشان شاهد بوديد كه درديده شما بزرگ آمد و تصميم گرفتيد تا با او همراه شويد؟ ايشان بعد از ورود به نجف يكي دو جلسه با مرحوم آيتالله حاج آقا حسين قمي ملاقات كرد و از طريق ايشان موضوعات ايران را پيگيري ميكرد. زماني كه هيئتي از ايران براي تسليت به جامعه روحانيت نجف به مناسبت فوت مرحوم آيتالله سيد ابوالحسن اصفهاني به عراق آمده بودند، يادم ميآيد كه مرحوم راشد هم در ميان آنها بود. راشد چهرهاي روحاني، معمم و شناخته شده بود. ايشان دو روز در مسجد هندي، بزرگترين و معروفترين مسجد نجف منبر رفت. در يكي از اين دو روز، احتمالاً روز اول، مرحوم نواب صفوي از موقعيت استفاده كرد و در پله دوم منبر قرار گرفت و خطاب به هيئت ايراني گفت: شما از ايران براي تسليت به جامعه روحانيت نجف و مرجع فعلي آمدهايد، حال آنكه در ايران كساني را كه حكم الهي را در آنجا اجرا كرده گرفته و زنداني كردهاند! شما مردمي رياكار و دروغگو هستيد و صداقت نداريد! اگر در اعمال و گفتارتان صادق بوديد و درگذشت مرجعي واقعاً برايتان تأثرآور بود، نبايد چنين ميكرديد. مرحوم نواب در آنجا فعاليت بسيار جدي و گستردهاي داشت. آغاز آشناييام با ايشان به اين شكل بود، نه به عنوان اينكه عضو باشم يا به قول امروزيها و ديروزيها، سمپات شوم. فقط علاقه و آشنايي اوليه ايجاد شد. اين علاقه و آشنايي از طرف من بود، زيرا برخورد و صحبتي از نزديك، بهگونهاي كه ايشان هم با من آشنا شود، وجود نداشت. شما پس از مدتي به ايران و تهران بازگشتيد. بعد از آن، مرحوم نواب هم به ايران آمدند. ارتباط شما با ايشان، مجدداً چطور آغاز شد و تداوم پيدا كرد؟ در سال 1366ق. از نجف به تهران آمديم. حدوداً 10-8 روز پس از بازگشت به تهران، با مرحوم پدرم به منزل مرحوم آقا شيخ علياكبر برهان رفتم و پدر مرا به ايشان سپرد تا درس بخوانم و طلبگي را ادامه بدهم. كمكم از طريق دوستاني كه در مدرسه مرحوم آقاي برهان، مسجد لرزاده پيدا كردم، ارتباطم با مرحوم نواب صفوي شروع شد. فكر ميكنم اولين ديدارم با مرحوم نواب صفوي در دولاب و در منزل شاطر رجب انجام شد و از آنجا به ايشان علاقهمند و به كارهاي سياسي و انقلابي آن روز وارد شدم. مرحوم نواب صفوي و مرحوم واحدي را پس از ترور رزمآرا، در خانه مشهدي حسن دستگير كردند. از همانجا آشنايي ما با ايشان به نزديكي بيشتر انجاميد و رفتهرفته از نزديكان مرحوم نواب صفوي و از كساني شدم كه اكثر اوقاتم را با ايشان ميگذراندم. در آن دوره، تا درس قوانين را در تهران و در مدرسه لرزاده خواندم. گاهي هم به مدرسه مروي ميرفتم و درسي را آنجا ميگذراندم، ولي كار مبارزاتي و تقريباً حزبي به جايي رسيده بود كه واقعاً، به درس خواندن نميرسيديم و نميتوانستيم حق درس را ادا كنيم، لذا وقتي در سال 1373ق. مجدداً براي ادامه تحصيل به نجف مشرف شدم، يك سال قبل از ترور علاء نخستوزير بود، كه مجدداً از لمعه شروع كردم، چون احساس كردم واقعاً نتوانستم حق درس را در آن وقت، ادا كنم! صبحها يكي دو درس ميگرفتيم و بقيه روز را به صورت جمعي يا انفرادي، به دنبال كارهاي سياسي ميرفتيم. جنابعالي ظاهراً، در مدت اقامت در تهران و همكاري با شهيد نواب صفوي، نشريه فداييان اسلام يعني «منشور برادري» را يك تنه منتشر ميكرديد كه قاعدتاً كار مهم و در عين حال سختي هم بوده است. از خاطرات آن دوره بفرماييد و آنكه چگونه اين كار را انجام ميداديد؟ بنده با اينكه در آن زمان سنم اقتضا نميكرد، در روزنامه منشور برادري، ارگان مطبوعاتي فداييان اسلام كه در آن زمان تا 16 شماره چاپ شد، همه كارهاي مربوط به چاپخانه، غلطگيري، صفحهبندي، مرتب كردن، توزيع روزنامه و ارسال آن به شهرستانها و دادن به روزنامهفروشيها به عهده من بود و اين كارها را علاوه بر كارهاي اجتماعي انجام ميدادم. براي اين فعاليتها، خانههايي اجاره كرده بوديم كه يكي از آنها ابتداي دوراهي مهندس داخل كوچه بود كه مرحوم نواب صفوي نيز، به آنجا رفت و آمد ميكرد. ديگري خانه بزرگي در خيابان ري، مقابل دوراهي مهندس، سر كوچه آصف بود كه براي كارهاي روزنامه اجاره كرده بوديم كه اين منزل، همان منزلي بود كه پس از آزادي مرحوم نواب صفوي از زندان، محل اصلي فعاليتمان و همان منزلي بود كه وقتي نواب صفوي از سفر مصر برگشتند، آنجا آمدند و خاطرم هست ماهي 210 يا 200 تومان، اجارهاش بود. جنابعالي و دوستانتان پس از انقلاب، مجدداً تشكيلات فداييان اسلام را احيا و نشريه منشور برادري را هم تا سالها منتشر كرديد؟ انگيزه شما از انجام اين كار چه بود؟ مقدمتاً بايد عرض كنم كه به نظر من، با شهادت مرحوم نواب صفوي و مخصوصاً شهادت برادران واحدي، پرونده قيام فداييان اسلام بسته شد! ما هم ديگر در صدد احياي آن حركت و قيام برنيامديم. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي هم كه مجدداً به فكر اين افتاديم، ايده نواب صفوي محقق شده بود. در واقع انقلاب اسلامي خواسته او بود و واقعاً شهادت را براي چنين انقلاب و حكومتي به جان خريد. آن حكومت اسلامي كه مرحوم نواب برايش تلاش ميكرد، تمام صحبتها، سخنرانيها و نشست و برخاستها و تمام جلساتش اعم از خصوصي و عمومي را در آن راه صرف كرد، تحقق يافته بود. بنابراين وقتي احساس كرديم ايده ايشان جامه عمل پوشيده شده و انقلاب اسلامي پيروز شده است، ميتوانستيم بگوييم «در بهار آزادي، جاي شهدا خالي». واقعاً جاي آنها خالي بود كه تحقق خواستهها و ايدههايشان را ببينند. البته پس از اينكه احساس كرديم افرادي سعي دارند از آن چهرهها، نامها، ايدهها، شهادت و از آن فعاليتها سوءاستفاده كنند و ممكن است نام، ايده و خواسته آنها واقعاً فداي شهوات و خواستههاي نامشروع شود، درصدد برآمديم به عنوان وفاداران شهيد نواب صفوي و نه به عنوان فداييان اسلام ـ كه در خودمان آن لياقت، حركت و جنبش را نميديديم ـ دوباره نام آنها را احيا و ايده آنها را دنبال كنيم. گرچه با حضور امام و انقلاب ديگر جايي براي اين معنا نبود، ولي براي اينكه آنها از صحنه تاريخ خارج نشوند و نامشان در لابهلاي پروندهها از بين نرود، دوباره نامشان را احيا كرديم.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
امام جمعه سلماس: حکومت علوی الگوی انقلاب اسلامی است
امام جمعه سلماس حکومت علوی الگوی انقلاب اسلامی است سلماس ارومیه - ایرنا - امام جمعه سلماس با تاکید بر لزوم زنده نگه داشتن عید ولایت گفت امروز دنیا تشنه حکومت علوی است و این نوع حکومت الگوی انقلاب اسلامی ایران است حجت الاسلام سیدمحمد موسوی در خطبه های این هفته نماز جمعه سلماسوقوع انقلاب اسلامی سبب تحقق غدیر ثانی شد
رییس بنیاد بین المللی نهج البلاغه وقوع انقلاب اسلامی سبب تحقق غدیر ثانی شد خبرگزاری رسا ـ رییس بنیاد بین المللی نهج البلاغه با تاکید بر این که وقوع انقلاب اسلامی سبب تحقق غدیر ثانی شد گفت در ایران شخصیتی عالم باتقوا و روحیه عالی الهی آمد تا گفتمان غدیر را نهادینه کند به گزارامام جمعه خرم آباد: حکومت علوی، الگوی انقلاب اسلامی ایران است
امام جمعه خرم آباد حکومت علوی الگوی انقلاب اسلامی ایران است خرم آباد - ایرنا - نماینده ولی فقیه در لرستان و امام جمعه خرم آباد با تاکید بر لزوم زنده نگه داشتن عید ولایت گفت امروز دنیا تشنه حکومت علوی است و این نوع حکومت الگوی انقلاب اسلامی ایران است به گزارش ایرنا حجت الاستمایزات عدالت خواهی انقلاب اسلامی با مکاتب دیگر/ موانع گفتمانی تحقق عدالت؛ عدالت هراسی و تباهیهایش
دین و اندیشه اندیشکده ها تمایزات عدالت خواهی انقلاب اسلامی با مکاتب دیگر موانع گفتمانی تحقق عدالت عدالت هراسی و تباهیهایش خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه عدالتخواهی انقلاب اسلامی دو تمایز بزرگ با اندیشههای به اصطلاح سوسیالیستی قدیم و جدید دارد یکی معنوی و دینی بودن اینظرفیت مساجد در راستای ترویج ارزشها و تحقق اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته شود
استانها غرب لرستان بیرانوند ظرفیت مساجد در راستای ترویج ارزشها و تحقق اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته شود بروجرد - خبرگزاری مهر نماینده مردم بروجرد در مجلس شورای اسلامی گفت ظرفیت مساجد در راستای ترویج ارزشها و تحقق اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفته شود به گزارش خبرنگار مههویت فرهنگی، از چیستی تا ضرورت ارتباط انقلاب اسلامی با هویت فرهنگی جامعه چیست؟
هویت فرهنگی از چیستی تا ضرورتارتباط انقلاب اسلامی با هویت فرهنگی جامعه چیست داعیهی انقلاب اسلامی آن است که میبایست تمامی ابعاد هویت و تمامی فرهنگها را با ارزشهای انسانی و اسلامی سنجید و ابعاد مثبت فرهنگهای گوناگون که با فطرت انسانی همخوان است را پذیرفت ولیکن خودباختگی و عدفرمانده عملیاتی لشکر 16 قدس گیلان: تبعیت از ولایت رمز جاودانگی انقلاب اسلامی است
فرمانده عملیاتی لشکر 16 قدس گیلان تبعیت از ولایت رمز جاودانگی انقلاب اسلامی استفرمانده عملیاتی لشکر 16 قدس گیلان گفت زنده نگه داشتن یاد شهدا و تبعیت از ولایت رمز جاودانگی انقلاب اسلامی است به گزارش خبرگزاری فارس از رودسر سردار محمدعلی حقبین عصر امروز در مراسم یادواره 33 شهیدجلالی در جمع اتحادیه انجمنهای اسلامی مستقل: خسارتی که در سال 88 به انقلاب وارد شد غیر قابل جبران است/لاریجانی
جلالی در جمع اتحادیه انجمنهای اسلامی مستقل خسارتی که در سال 88 به انقلاب وارد شد غیر قابل جبران است لاریجانی هیچگاه ساکت فتنه نبودهعضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی گفت خسارتی که در سال 88 به انقلاب وارد شد غیر قابل جبران است این که مقام معظم رهبری با دردمندی آن را میگویند بعضو هیئت رئیسه مجلس: ایران درباره یمن حاضر به مذاکره با عربستان نیست / چهره انقلاب اسلامی با تحرکات داعش تخریب
عضو هیئت رئیسه مجلس ایران درباره یمن حاضر به مذاکره با عربستان نیست چهره انقلاب اسلامی با تحرکات داعش تخریب نمیشودعضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با یمن حاضر به مذاکره با عربستان نیست به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد محمد دهقان شامگاه چهارشمدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی گیلان خبر داد اجرای 13 میلیارد تومان طرح هادی در گیلان
مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی گیلان خبر داداجرای 13 میلیارد تومان طرح هادی در گیلانمدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی گیلان از اجرای 13 میلیارد تومان طرح هادی در این استان خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از شفت محمد اکبرزاده عصر امروز در مراسم افتتاح طرح هادی روستای راستهکنار پستجلیل از غلامرضا کافی در پانزدهمین «شب شاعر»/2 چشماندازهای تازه در ادبیات انقلاب اسلامی
تجلیل از غلامرضا کافی در پانزدهمین شب شاعر 2چشماندازهای تازه در ادبیات انقلاب اسلامیقلمِ کافی تلالوهای تازهای به ادبیات انقلاب بخشیده است شناخت ادبیات انقلاب اسلامی او کتاب درسی مقطع کارشناسی ارشد ادبیات پایداری است با زیر چاپ رفتن پژوهشنامه ادبیات انقلاب اسلامی هم از او بیشترئیس مرکز استراتژیک وزارت اطلاعات: تلاش دشمنان برای خاموش کردن گفتمان انقلاب اسلامی در منطقه بی اثر ماند
رئیس مرکز استراتژیک وزارت اطلاعات تلاش دشمنان برای خاموش کردن گفتمان انقلاب اسلامی در منطقه بی اثر ماندرئیس مرکز استراتژیک وزارت اطلاعات برنامههای دشمنان برای جلوگیری از گسترش گفتمان انقلاب اسلامی را برشمرد و گفت با وجود تلاش دشمنان برای خاموش کردن گفتمان انقلاب اسلامی در منطقهکتاب نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی به ایستگاه هشتم رسید
کتاب نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی به ایستگاه هشتم رسید تهران - ایرنا - کتاب هشتم نقد تاریخ نگاری انقلاب اسلامی به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی در قالب 7 مقاله منتشر شد به گزارش روز یک شنبه گروه فرهنگی ایرنا مرکز اسناد انقلاب اسلامی به عنوان نهادی تخصصی در حوزه تاریخ انقلابمدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان زنجان خبر داد بسته شدن پرونده مسکن مهر تا پایان امسال در زنجان
مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان زنجان خبر دادبسته شدن پرونده مسکن مهر تا پایان امسال در زنجانمدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان زنجان با اشاره به واگذاری 4 هزار و 16 واحد مسکن مهر در زنجان از بسته شدن پرونده مسکن مهر تا پایان امسال در این استان خبر داد احمد حاجیزاده امجهان در حال تاثیر پذیری از تفكرات انقلاب اسلامی ایران است
فرهنگ و ادب فرهنگ عمومی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی جهان در حال تاثیر پذیری از تفكرات انقلاب اسلامی ایران است رئیس سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به كاركردهای انقلاب اسلامی ایران و آثار و بركات آن در منطقه و جهان آن را حاصل فكر ناب انقلاب اسلامی ایران دانست و گفت از كشورهای ممدیر بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تکاب اعلام کرد بهرهمندی 72 درصدی روستاهای تکاب از اجرای طرح بهسازی مساکن روستای
مدیر بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تکاب اعلام کردبهرهمندی 72 درصدی روستاهای تکاب از اجرای طرح بهسازی مساکن روستاییمدیر بنیاد مسکن انقلاب اسلامی تکاب گفت 72 درصد روستاهای تکاب از اجرای طرح ویژه بهسازی مساکن روستایی بهرهمند شدهاند موسی صفری امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در ارومامام جمعه جویبار: رمز پیروزی انقلاب اسلامی تبعیت از ولایت فقیه بوده است
امام جمعه جویبار رمز پیروزی انقلاب اسلامی تبعیت از ولایت فقیه بوده استامام جمعه جویبار گفت رمز پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل دشمنان تبعیت از ولایت و وجود ولیفقیه بوده است حجتالاسلام محمد اسماعیل قلیپور امروز در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری فارس ضمن تبریک بهمناسبت عید غدیر-