محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831051848
جراح مغزی که از بهشت بازگشت
واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: جراح مغزی که از بهشت بازگشت
جراح مغزی که ابن الکساندر نام دارد پس از بازگشت از کما از واقعیتی پرده بر می دارد که هیچ گاه به آن اعتقاد نداشته است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر از دیلی میل ،دکتر ابن الکساندر نام جراح مغزی است که در بدو تولد از پدر و مادر و خواهرش جدا شد و هنگامی که خانواده اش را پیدا کرد خواهرش مرده بود او یک دانشمند است و تمام زندگی خود را صرف مطالعه روی مغز نموده است .
وی ماجرای به کما رفتن خود را اینگونه تعریف می کند صبح وقتی از خواب بیدار شدم سردرد شدیدی داشتم خودم را به محل کارم که بیمارستانی در ویرجینیا بود رساندم مشغول کار بودم که ناگهان از هوش رفتم و فعالیتهای عمومی ارگانهای بدنم نزدیک صفر شد ومدت هفت روز در کما بودم کل مغز من بی فعالیت شده بود .اما کم و بیش ارگانهای داخلی ام وضعیتی داشتند که من هنوز زنده بودم. بعد از اینکه من به کما رفتم و بعد از سردرد شدید یک حالتی شبیه خوابیدن در خاک داشتم من خیلی ترسیده بودم من مدام می پرسیدم من که هستم ؟چه هستم ؟و از کجا آمده ام؟ ولی پاسخی دریافت نکردم ناگهان نوری از بالابا یک ملودی خاص به سمت من آمد و مرا به داخل یک راهی برد که یک رودخانه زیبا کنار آن بود ،آنجا به حدی زیبا بود که مثل آن تا حالا ندیده ام.ابرهای روی سرم صورتی و سفید بودند آسمان آبی و کبود رنگ و سرشار از نورهای زرد و طلایی روی زمین پر از درخت ,حیوانات , مردم و رودخانه های زیبا بوددر بهشت همه چیز واقعی تر از آن چیزی است که در زمین دیده می شود.
هیچ چیز در بهشت محدود نیست همه چیز فراوان است من خودم را سوار بر یک پروانه زیبا دیدم آنجا تمام پروانه شبیه خانمهایی بودند که بال داشتند آنجا همه چیز به همدیگر ربط داشت درست مثل فرشی که نقشهای آن به هم پیوسته است سوار بر بال پروانه یک خانم هم مرا همراهی می نمود که بسیار زیبا بود و من نظیر آنرا تاکنون ندیده بودم من آنجا حسی داشتم که نمی توان آنرا توصیف نمود تمامی درد و رنجهایم از میان رفت وآنها مرا در جایی شبیه زمین پیاده کردند من هفت روز در کما بودم و هیچ نشانه ای از حیات در من نبود اما ناگهان چشمهایم را گشودم هیچ چیز جز دیدن آن مناظر زیبا در خاطر من نبود من حتی خودم را هم نمی شناختم .بعد از گذشت ساعتها و روزها کم کم توانستم صحبت کنم و راه بروم و بعد از چندین ماه حافظه ام برگشت و توانستم کار کنم اما من نسبت به قبلم یک انسان متفاوت شده بودم.
شنبه ۲۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[مشاهده در: www.irinn.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها