واضح آرشیو وب فارسی:فارس: به سردردها و کبودی چهرهام عادت کردهام
آقامیرزایی: به خاطر فشار مسابقه بیهوش شدم/برای طلا پارو زدیم، اما کمتر از نقره نمیخواستیم
ملیپوش کایاک دو نفره تیم ملی ایران گفت: ما تمام تلاشمان را برای کسب مدال طلا به کار بردیم و برای همین هدف پارو زدیم، نمیخواستیم مدالی کمتر از نقره داشته باشیم.
علی آقامیرزایی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، درباره مدال نقرهاش در بازیهای آسیایی، بیهوششدنش در این بازیها و ناراحتیاش از پاداش مدالآوران صحبتهای زیر را مطرح کرد: فارس: اوضاع قلبت به چه صورت است؟ پیش از این آنژیو کرده بودی. موردی که فضل اولی برای شما تعریف کرد مربوط به یک سال پیش است. در تمرینات ضربان قلبم به شدت بالا میرفت و حتی به 200 تا 250 بار هم میرسید و دچار تنگی نفس میشدم. به پزشک مراجعه کردم که گفتند باید آنژیو شوم. به آنژیوگرافی رفتم، اما چیزی معلوم نبود. پزشکان میخواستند دوباره این کار را انجام بدهند. گفتند باید یکی از رگها را ببنیدم، اما پدر و مادرم با آنژیوی دوباره موافقت نکردند. آنها از من 9-8 میلیون تومان گرفتند و کاری نکردند. * در مسابقات مشکلی نداشتی؟ این درد برایم طبیعی شده است. برایم سردردها و کبودی رنگ چهرهام طبیعی است. حالا دیگر به این دردها عادت کردهام. * در بازیهای آسیایی هم بعد از پایان مسابقه بیهوش شدی. فشار زیادی روی ما بود، بیش از حد به طوری که قایقمان کج شده بود، اما فقط پارو میزدیم. وقتی به آخر خط رسیدم روی قایق افتادم. دکتر سجادی هم آنجا بود و دید که وضعیت من چگونه بود. * درباره پاداشهایی که بعد از مدال دادند هم به نظر میرسید مشکل داشتید. قبل از آغاز بازیهای آسیایی سجادی به دریاچه آمد. در آنجا یکی از ورزشکاران از وی خواست پاداشهای مادههای تیمی را نصف نکنند، سجادی هم گفت اول برادریتان را ثابت کنید تا جایی که امکان داشته باشد پاداشها را کامل میدهیم. بعد از بازیها هم فضل اولی به دفتر دکتر سجادی رفت و از او خواست تا پاداشهای ما را کامل بدهند که سجادی گفت برابر با مقررات پاداش میدهیم. سجادی گفت سعی میکنم که این پاداش را درست کنم.
*قبل از بازیهای آسیایی هم ورزشکاران مشکل مالی داشتند فدراسیون هم همین طور، به طوری که خیلی از اردوهای برونمرزی برگزار نشد. وقتی تعلیق شدیم هیچ سفری نرفتیم تا وقتی که توانستیم در مسابقات قهرمانی آسیا در ازبکستان شرکت کنیم. بعد از این مسابقات وقتی وارد اردو شدیم مشکل مالی داشتیم، نه وضعیت خوابگاه درست بود و نه غذا. اردوی برونمرزی هم نداشتیم. فقط دنیامالی هوای ما را داشت. شاید اگر اردوها برونمرزی برگزار میشد نتایج بهتری رقم میخورد. نمیگویم ما طلا میگرفتیم، اما میتوانستیم اختلافاتمان را کمتر کنیم. * فضل اولی میگفت قبل از مسابقه استرس نداشت، تو چطور؟ استرس بود، اما ما از ازبکها، قزاقها، چین و چین تایپه شناخت داشتیم. سطح آنها را میدانستیم. با خودمان گفتیم برای مدال طلا پارو میزنیم اگر نشد کمتر از نقره نمیخواهیم. نمیخواستیم چهارم و یا پنجم شویم. تمام مسیر را به خوبی پارو زدیم. * فکر میکردید مدال نقره را بگیرید؟ مربیمان به ما گفت انتظار طلا ندارد. به ما گفت میدانم نقره در دست شماست. شما قزاقستان را رها نکنید و تلاش کنید با آنها رقابت کنید. * برنامه آینده هم المپیک است. اردوها شروع شود تمرینات را آغاز میکنیم. البته بازهم رقابتمان با قزاقستان است. در مسابقات قهرمانی آسیا که در اندونزی برگزار میشود اگر طلا بگیریم میتوانیم سهمیه المپیک را کسب کنیم. برنامهریزیهایمان درست باشد شاید بتوانیم برای اولین بار سهمیه المپیک بگیریم. انتهای پیام/ی
93/07/18 - 10:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]