تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 27 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آدمى با نيّت خوب و خوش اخلاقى به تمام آن چه در جستجوى آن است، از زندگى خوش و امنيت محي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816218095




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصه کودکانه بادبادك


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



قصه کودکانه بادبادك




به این مطلب امتیاز دهید

به گزارش سرویس کودک جام نیوز، ني ني زير سايه ي درخت با خرس پارچه اي اش بازي مي كرد،كه بادبادك افتاد گوشه ي حياط.ني ني صداي پسر همسايه را شنيد:«بادبادكم آن جاست؟» ني ني تنها كلمه اي را كه بلد بود گفت:«اَد...اَد...» ني ني منتظر جواب بچّه ي همسايه شد؛ امّا او ديگر حرفي نزد.  

ني ني به بادبادك نگاه كرد و گفت:«من را مي بري توي آسمان؟»ني ني با خودش فكر كرد اگر روي بادبادك بنشيند مي تواند برود توي آسمان،پيش ابرها.ني ني روي بادبادك نشست؛امّا بادبادك پرواز نكرد.ني ني آن را تكان داد.

چند جاي بادبادك پاره شد و يكي از دنباله هاي آن كنده شد.مامان با پسر همسايه آمد توي حياط.پسر وقتي بادبادك پاره را ديد‏،گريه كرد و گفت:«بادبادكم نمي تواند پرواز كند.» ني ني گريه كرد.مامان گفت:«بادبادك را درست مي كنم.» مامان چند كاغذ رنگي آورد.با كاغذهاي زرد،بنفش و نارنجي،دنباله هاي بادبادك را درست كرد.

روي پارگي هاي بادبادك، كاغذ چسباند و نخ بلندي را به آن بست. پسر همسايه ديگر گريه نمي كرد.او خوش حال بود كه مامان ني ني دوباره بادبادكش را درست كرده است. پسر، بادبادك را هوا كرد.بادبادك دست تكان داد.پسر همسايه نخ بادبادك را دست ني ني داد.ني ني محكم نخ را گرفت.بادبادك در آسمان پرواز مي كرد. ني ني خوش حال شد.  


  تبیان /2018   «برای ارسال نقاشی های زیبای خود این قسمت را کلیک کنید»




۱۷/۰۷/۱۳۹۳ - ۰۹:۱۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن