تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1868289816

داستان فرار یک خانواده از کرهشمالی + عکس
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: داستان فرار یک خانواده از کرهشمالی + عکس

یئونومی پارک نه ساله بود که او را به تماشای تیرباران مادر بهترین دوستش دعوت کردند.
به نقل از تلگراف، یئونومی که بزرگشدۀ کرۀ شمالی است، او به خاطر دارد که مادرش او را بر دوش میگرفت و به میدانها و استادیومها میبرد تا اعدام را تماشا کند. اعدامهایی که از سوی حزب کارگران به رهبری کیم جونگ ایل انجام میشدند تا حتی کوچکترین وسوسههای مخالفت هم در ذهن کسی شکل نگیرد.اما این اعدام با اعدامهای دیگر فرق میکرد. یئونومی با چشمهایی وحشتزده شاهد بود که زنی را که میشناخت در کنار هشت زندانی دیگر به خط کردند و حکمش را میخواندند. جرم او تماشای فیلمهای کرۀ جنوبی و قرض دادن دیویدی به دوستانش بود. مجازات چنین عملی در پارانوییدترین دیکتاتوریِ دنیا اعدام بوسیلۀ جوخۀ آتش است.زمانی که تیراندازان جوخه تفنگهایشان را بالا آوردند، یئونومی صورتش را با دستهایش پوشاند. اما از سر کنجکاوی لحظهای دوباره سرش را بالا آورد و شاهد فوران خون و افتادن جسد زن بر روی زمین میشود. او میگوید: "یک شوک واقعی بود. اولین بار بود که با تمام وجود وحشت کردم."یئونومی این خاطرات را در سئول و در حالیکه میلکشیکش روی میز است، تعریف میکند. اگر چه سئول تنها 57 کیلومتر با مرز دو کره فاصله دارد، اما با خودروهای لوکس و اتوبانهای 10 باندهاش، گویی سیارۀ دیگری است. امروز دوازده سال از آن واقعۀ وحشتناک گذشته و یئونومی 21 ساله به جمع دهها هزار پناهندهای که از کرۀ شمالی گریختهاند پیوسته است.یئونومی بدل به یک فعال حقوق بشری شده که با سفر به نقاط مختلف دنیا توجهات را به رنجهای هموطنانش جلب میکند. او در تلویزیون کرۀ جنوبی حاضر میشود و از فیسبوک، توییتر، اسکایپ و ویچت استفاده میکند تا خبر نقض حقوق بشر در کرۀ شمالی را به گوش جهانیان برساند. او به نقاط مختلف جهان سفر کرده تا از تجربیاتش به دیگران بگوید. او ماه آینده در نشست "یک جهان جوان" در دوبلین و در کنار چهرههایی همچون کوفی عنان، باب گلداف، و وینسنته فوکس، رییس جمهور سابق مکزیک شرکت خواهد کرد.

یئونومی در چهارم اکتبر 1993 در هیسان متولد شد. هیسان یک شهر بندری در نزدیکی مرز شمالی کرۀ شمالی با چین است. یک سال پس از تولد یئونومی در هشتم جولای، کیم ایل سونگ، بنیانگذار 82 سالۀ کرۀ شمالی، معروف به "رهبر بزرگ" بر اثر سکتۀ قلبی جان داد. امیدها نسبت به اینکه رهبر سابق قصد داشت درهای کرۀ شمالی را اندک اندک به روی جهان باز کند با به قدرت رسیدن پسرش، کیم جونگ ایل، به خاکستر بدل شد.در همین اوضاع و احوال، اقتصاد در حال سقوط بود و قحطی شدیدی که نهایتاً جان دو و نیم میلیون نفر را گرفت در حال آغاز بود. آنطور که باربار دمیک در کتابش توضیح میدهد، کسانی که زیادی کم سن بودند، زیادی فقیر بودند، یا زیادی درستکار بودند که غذا گیرشان بیاید خیلی زود جانشان را از دست دادند. "قاتل به سراغ مظلومترینها میرود، کسانی که غذا نمیدزدند، دروغ نمیگویند، تقلب نمیکنند، قانون شکنی نمیکنند و به دوستشان خیانت نمیکنند."پدر یئونومی یک کارمند دولتی میانپایه بود که در شهرداری هیسان کار میکرد. او با فروش طلا، نقره و نیکل (که از طریق واسطهها در پیونگیانگ به دستش میرسید) در مرز با چین، خانوادهاش را در وضعیت مناسبی نگه داشته بود. این درآمد جانبی باعث شد تا بتواند جان خانوادهاش را از مهلکۀ وحشتناک قحطی به در ببرد. اما اجسادی که یئونومی در ایستگاه راه آهن میدید، و بدنهای اسکلتواری که بر پیادهرو میافتادند و بر دیوارها یله میشدند، خبر از فاجعۀ وحشتناکی میدادند. او شاهد جسدهای شناور در رودخانه هم بود. میگوید: "به نظرم آنها سعی میکردند که فرار کنند. اما موفق نشده بودند."خانوادۀ پارک در ابتدا از تاثیرات قحطی در امان بود، اما وقتی که پدرش در سال 2002 دستگیر شد، دنیای یئونومی به ناگهان فروپاشید. او میگوید: "همه چیز از این رو به آن رو شد." پدر یئونومی به زندانی در نزدیکی پیونگیانگ برده و به 17 سال حبس محکوم شد. مادر او تنها یک بار با پدرش ملاقات کرد، ولی همان یک ملاقات کافی بود تا ببیند شکنجۀ وحشیانه چه به سر شوهرش آورده است. او کتک خورده بود. نگهبانها ترکه لای انگشتانش گذاشته و فشار داده بودند. او را مجبور کرده بودند تا برای ساعتهای متمادی در وضعیتی ناراحت بنشیند. زندانیان از آب و غذا محروم شده بودند. یئونومی میگوید: "محیط مخوفی بود. پر از حشره و شپش. با زندانیها مثل حیوان برخورد میشد. پدرم مرد فوقالعادهای بود. قهرمان من بود و حکومت نابودش کرد. باورم نمیشد."پدر یئونومی از خیلی از هموطنانش که به اردوگاهها کار بیبازگشت فرستاده میشدند خوش شانستر بود. بر اساس گزارشی که در ماه ژانویه از سوی دیدهبان حقوق بشر منتشر شد، بالغ بر صد و بیست هزار نفر زندانیان سیاسی، که در بین آنها کودکان هم دیده میشوند، در اردوگاههای کار مخفی که کرهایها آن را با نام کوانلیسو میشناسند نگهداری میشوند. این گروه گزارش داده که شکنجههای معمول شامل "ممانعت از خواب، کتک زدن با استفاده از میلههای آهنی، لگد و سیلی، و اجبار به نشستن یا ایستادن به مدت چندین ساعت میشوند."

پدر یئونومی پس از سه سال موفق شد با پرداخت رشوه از زندان رهایی پیدا کند. آن زمان مشخص شده بود که وی به سرطان روده مبتلا است. زمانی که یئونومی، پدرش را بعد از آزادی دید تنها شبحی از او باقی مانده بود. او میگوید: "پدرم شدیداً تغییر کرده بود. خیلی کوچک شده بود. حرف زدنش عوض شده بود. باورم نمیشد که او پدر خودم است."خانوادۀ پارک به دلیل زندانی شدن پدر یئونومی نابود شده بود. اندکی پس از دستگیری او، همسر و فرزندانش را مجبور کردند که از خانۀ راحتشان در هیسان به یک آپارتمان کوچک و کلنگی نقل مکان کنند. بلافاصله پس از رهایی پدر خانواده از زندان، برنامهریزی برای فرار به چین و شروع زندگیای جدید آغاز شد. اما پیش از آنکه خانوادۀ پارک بتوانند نقشۀ خود را به اجرا در آورند، خواهر بزرگتر و 16 سالۀ یئونومی (به نام یونمی) بدون هماهنگی با اعضای خانوادهاش به همراه یکی از دوستانش از مرز فرار کردند. یئونومی و مادرش که نگران سرنوشت یونمی بودند، تصمیم گرفتند از مرز عبور کنند و او را به خانه بازگردانند و وقتی که همه دوباره دور هم جمع شدند، دوباره و این بار همگی با هم فرار کنند.بدین ترتیب، در شب سی مارس 2007، یئونومی و مادرش به کمک یک قاچاقچی به طرف مرز حرکت کردند. پدر یئونومی در خانه ماند تا خطرهای کمتری تهدیدشان کند. آنها از سه کوه عبور کردند و در نهایت به رودخانۀ یخزدهای که دو کشور را از هم جدا میکنند رسیدند. یئونومی میگوید که هوا شدیداً سرد بوده و به یاد میآورد که میترسیده هر لحظه یخ زیر پایش بشکند.در حالی که تعداد بیشتری از توریستهای خارجی و ستارگان بینالمللی از جمله دنیس رادمن، بسکتبالیست آمریکایی، و پرس مایکل، رپر معروف، به تازگی از این کشور دیدن کردهاند، اما آزادی در جابهجایی، عقیده، و نشر اطلاعات عملاً برای شهروندان عادی کرهشمالی وجود ندارد. در گزارش سازمان ملل آمده است: "شدت، گستره و ذات این تجاوزات به حقوق بشر هیچ همتایی در جهان معاصر ندارد."نهایتاً به طرف دیگر رودخانه رسیدند. روی زمین خشک شروع به دویدن کردند: "با تمام وجود دویدم. به تنها چیزی که میتوانستم فکر کنم این بود که هر لحظه ممکن است به من شلیک کنند. در نتیجه دویدم و دویدم و دویدم."وقتی که از دویدن باز استاد به استان "جیلین" در چین رسیده بود. در آنجا او و مادرش جستجو برای یافتن خواهرش را آغاز کردند. اما اثری از او نبود و قاچاقچیان محلی هم از کمک به آنها امتناع میکردند. یکی از آنها تهدید کرد که اگر اجازه ندهند او با یئونومی رابطه جنسی برقرار کند، آنها را به مقامات چینی تحویل خواهد داد. مادر یئونومی از او خواهش کرد که دخترش را رها کند و در عوض با خودش رابطه برقرار کند. یئونومی میگوید: "مادرم چارۀ دیگری نداشت. بیهیچ تعارفی در مقابل چشمانم به مادرم تجاوز کرد."چند روز بعد، پدر یئونومی که از تاخیر چند روزۀ همسر و دخترش نگران شده بود، از مرز عبور کرد و موفق شد خودش را به آنها برساند. اما بدبختیهای خانواده همچنان ادامه داشت. یئونومی و پدر و مادرش هنوز موفق نشده بودند ردی از یونمی پیدا کنند، ولی تصمیم گرفتند که به جای به جان خریدن خطرات بازگشت به کره در همان چین باقی بمانند. یکی از اقوام دور خانواده که در بخش چینی مرز زندگی میکرد، آنها را در گاودانی خود پناه داد. یئونومی میگوید: "برق نبود. پول آب را نداشتیم." پدر و مادر او آب را از یک لولۀ آب که چکه میکرد جمع میکردند.این تجربه برای دهها هزار کرهای دیگر که به چین فرار کردهاند، آشنا است. رسیدن به یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا نصیبی جز فقر و بیگاری برای ایشان نداشت. یئونومی میگوید: "حتی در چین هم گرسنگی میکشیدیم."سال 2008، سال هیجانانگیزی برای حضور در چین بود. همزمان با این که پکن خود را آمادۀ میزبانی المپیک میکرد، رونق ساخت و ساز شدت گرفته بود. اما سال جدید، برای خانوادۀ پارک چیزی جز بدبختی بیشتر نداشت. در یکی از روزهای سرد ژانویه، پدر یئونومی از دنیا رفت. خانوادۀ او، بدون داشتن اوراق هویتی و از ترس دستگیری توسط پلیس چین و استرداد به کرۀ شمالی، مجبور شدند تا به یک محل سوزاندن اجساد رشوه دهند تا شبانه جسد را بسوزانند. ساعت سه صبح روز بعد، یئونومی و مادرش خاکسترها را به یک کوه نزدیک بردند و پنهانی آن را دفن کردند. یئونومی میگوید: "هیچ مراسم تشییع جنازهای برای پدرم انجام نشد. حتی این کار را هم نتوانستم برایش انجام دهم. نمیتوانستم با کسی تماس بگیرم و خبر فوت پدرم را به کسی بدهم. او 45 سالش بیشتر نبود. حتی نتوانستیم مُسَکِن برایش تهیه کنیم تا لااقل درد کمتری بکشد."برای یئونومی و مادرش، مرگ پدر به این معنی بود نباید بیش از این در چین بمانند. آنها دو روز سوار اتوبوسی که به سمت جنوب حرکت میکرد شدند و زمان کوتاهی را هم در یک پناهگاه مسیحیان که توسط میسیونرهای چینی و کرۀ جنوبی در شهر بندری کینگدائو برپا شده سپری کردند. زمانی که موقعیت فرار به کرۀ جنوبی از طریق مغولستان پیش آمد، آنها فوراً آنرا قاپیدند، هر چند که هنوز یونمی را پیدا نکرده بودند.در فوریۀ 2009، یئونومی و مادرش در میانۀ بیابان گابی، در آسمان به دنبال ستارۀ شمال میگشتند تا به کمکش مرز با مغولستان را بیابند از آن جا به آزادی ره بجویند. اگر به آنجا میرسیدند، میتوانستند از دیپلماتهای کرۀ جنوبی، تقاضای کمک کنند. انگیزۀ شدید آنها برای فرار قابل درک است. اوایل امسال در گزارشی از سوی سازمان ملل عنوان شد که موارد نقض حقوق بشر که توسط حکومت کیم جونگ اون صورت میگیرند "شباهت حیرتانگیزی" با اقدامات صورت گرفته از سوی نازیها در طول جنگ جهانی دوم دارد. بر اساس شکنجه، گرسنگی دادن گسترده به افراد، تجاوز، سقط جنین اجباری و اعدام اقداماتی هستند که به صورت روزانه بر جمعیت 24 میلیونی کرۀ شمالی روا داشته میشوند.اما فرار از کرۀ شمالی به این سادگیها نیست. بر مبنای گزارشات فعالان حقوق بشر، پناهندگانی که خود را به چین میرسانند بایست تحت خطر دائمی دستگیری و، چنانچه زن باشند، خشونت جنسی زندگی کنند. کسانی که تلاش کنند برای پرواز به کرۀ جنوبی به کشور ثالثی بروند، در صورت دستگیری، دیپورت میشوند و مجازات کسانی هم که به کرۀ شمالی بازگردانده شوند چیزی جز اعدام یا حبس ابد نیست.زمانی که گروه یئونومی در حال گذر از صحرای گابی توسط گارد مرزی مغولستان محاصره شده بود، به نظر میرسید که او نیز دچار سرنوشتی مشابه خواهد شد. نیروهای مرزی به آنها گفتند که بدون فوت وقت به چین عودت داده خواهند شد. یئونومی و مادرش التماس کردند. وقتی که مشخص شد التماس بینتیجه است، سراغ روش تندتری رفتند. چاقوهای کوچکی را که با خود آورده بودند را روی گلوی خود گذاشتند و تهدید کردند اگر اجازه ندهند که در مغولستان بمانند، خودکشی خواهند کرد. یئونومی میگوید: "فکر میکردم آخر زندگیم فرار رسیده، من و مادرم داشتیم از هم خداحافظی میکردیم."دست آخر، این کارها جواب داد. یئونومی و مادرش بازداشت شدند و پس از پانزده روز به یک قرنطینه منتقل شدند. چندین هفتۀ بعد، در یکم آوریل 2009 به مقامات کرۀ جنوبی تحویل داده شدند. نزدیک یک سال پس از مرگ پدر، یئونومی در فرودگاه چنگیز خان اولان باتور منتظر سوار شدن به هواپیمایش به مقصد سئول بود. این اولین باری بود که او پرواز با هواپیما و آزادیهای جدید را تجربه میکرد. وقتی که ماموران گمرک مغولستان اشاره کردند که میتواند سوار هواپیما شود با خود فکر کرد "خدای من، جلویم را نگرفتند."چند ساعت بعد هواپیما در فرودگاه اینچئون در سئول به زمین نشست. یئونومی در حالی که لباس مندرس زندان را به تن داشت از هواپیما پیاده شد. به یاد دارد که از تعجب دیدن پله برقی، چیزی که در وطن ورشکسته و فقیرش خبری از آن نیست، و سرویسهای بهداشتی تمیز نفسش بند آمده بود. میگوید: "اولین بار بود دستشویی به این تمیزی میدیدم. با خودم گفتم: "چقدر تمیز است. میتوانم دستهایم را با آب توالت هم بشورم." همه چیز برق میزد. تا به حال چنین چیزی ندیده بودم.نزدیک به بیست هزار پناهنده از کرۀ شمالی در طی دو دهۀ گذشته به کرۀ جنوبی پناه آوردهاند و در این میان یئونومی تازه از جمله کسانی است که در تطبیق با شرایط جدید به خوبی عمل کرده است. او و مادرش هر دو کار میکردند (یکی فروشنده شده بود و دیگر پیشخدمت)، در نتیجه یئونومی این امکان را یافت که به تحصیلاتش ادامه دهد. یئونومی در حال حاضر دانشجوی سال سوم عدالت کیفری در دانشگاه دانگگوک، یکی از بهترین دانشگاههای کره، است. او معمولاً در برنامههای تلویزیون هم حضور مییابد. او از شهرتش برای اطلاعرسانی راجع به وضعیت کرۀ شمالی کرده است و در اوقات فراغتش سعی میکند تا با استفاده از یوتیوب و سریال "دوستان" انگلیسیش را تقویت کند. در ماه آوریل او دوباره توانست خواهرش که فکر میکرد جانش را از دست داده دوباره ببیند؛ یونمی اکنون 23 ساله است و خودش را از راه چین و تایلند به کرۀ جنوبی رسانده است.یئونومی همچنان احساس میکند که کاملاً از چنگال رژیم کیم جونگ اون رها نشده است. کرۀ جنوبی کارآگاهان محلی را به مراقبت از پناهجویان تازه وارد میگمارد، و در ماه می کارآگاهی که مسئول پروندۀ یئونومی بود با او تماس گرفت. او به یئونومی هشدار داد که نام یئونومی به "لیست اهداف"ی که رژیم کرۀ شمالی سعی در حذفشان دارد اضافه شده است. این موضوع بیش از آنکه او را بترساند، عصبانیش کرد. او میگوید: "من از صحرای گابی گذر کردم، پدرم را از دست دادم. ولی هنوز هم آزاد نیستم. آنها هنوز هم بر من احاطه دارند. هنوز سعی میکنند که کنترلم کنند. تا زمانی که به آزادی واقعی برسم، به مسیرم ادامه خواهم داد."کارآگاه و مادر یئونومی از او خواستند تا از انتقاد از کیم جونگ اون دست بکشد. اما او به حرف آنها اهمیتی نداد و مُصِر است که به عنوان کسی که رنجهای مشابهی کشیده، تعهدی اخلاقی برای جلب توجه نسبت به وضعیت هزاران زنی دارد که در مسیر فرار از کرۀ شمالی میبایست خطر خشونت جنسی و مرگ را به جان بخرند. او میگوید: "من به اینکه از کارم دست بردارم فکر کردهام. زمانی که از صحرای گابی گذر میکردم، پیش خود فکر میکردم که هیچ کس حتی از وجود من با خبر نیست. با وجود اینکه در آنجا ممکن بود بمیرم، کسی نبود که مرا به یاد آورد. این زنان هم وضعیتی مشابه دارند. به آنها تجاوز میشود، اما هیچکس به آنها اهمیتی نمیدهد. به همین خاطر به خودم گفتم که این کار را باید انجام دهم و هیچ چیزی نخواهد توانست مرا از کارم بازدارد."روزی که برای مصاحبه پیش یئونومی رفتیم، او یک لباس قرمز پوشیده بود و لبخند از لبش محو نمیشد. اما خشمش از کسانی که کشورش را به ورطۀ نابودی کشاندهاند، قابل پنهان کردن نبود. او میگفت: "کیم جونگ اون و رژیمش تنها به سرکوب قانع نیستند. آنها با زندگی انسانها بازی میکنند. کیم جونگ اون باید مجازات شود. او باید در پیشگاه عدالت قرار بگیرد. دست او به خون انسانهای بسیاری آلوده است."او امیدوار است تا روزی به کرۀ شمالیای آزاد بازگردد و خاکستر پدرش را در موطن خویش به خاک بسپارد. او میگوید: "رویای پدرم این بود. تصور فرا رسیدن چنین روزی دشوار است، اما شاید دخترم یا پسرم شاهد چنین روزی باشند. کیمجونگ-اون خیال میکند میتواند همیشه همچون یک پادشاه در آنجا حکومت کند. ولی هیچ چیز ابدی نیست."
1393/07/16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
صفحات پیشنهادی
داستان عکس؛ نشسته به خاک سیاه
چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۲۰ اینها چهارده نفرند دو خانواده دو برادر یکی با شش و دیگری با چهار بچه چهار سال است که در زبالهدانی زندگی میکنند در محله نُهدِه جایی در انتهای شهر مشهد خانواده افغانی هستند یکی از صدها خانواده مهاجر افغانی که از شرایط نامناسب زندگی در کشور خوعکس/ مقاومت خانواده کرد در برابر داعش
عکس مقاومت خانواده کرد در برابر داعشتاریخ انتشار چهارشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰ ۴۸ یک خانواده کرد با تمام اعضای خود در شهر کوبانی سوریه در مقابل نیروهای گروهک تروریستی داعش دست به مقاومت زدهاند به گزارش فرارو در حالیکه روز گذشته منابع خبری گزارش دادند در کوبانی خانواده هفراریFerrari 458 Speciale A+عکس
فراریFerrari 458 Speciale A عکس   خودروساز ایتالیایی دست به کار شده و پیش ار رونمایی رسمیدر نمایشگاه خودرو پاریس مشخصات و تصاویر رسمیجدیدترین مدل تبدیلی خود را منتشر کرده است نسخه کوپه مدل قدرتمند فراری ۴۵۸ در سال گذشته در نمایشگاه خودرو فرانکفورت رونمایی شد و حالا خودروساجدیدترین و گرانقیمت ترین خودروی فراری معرفی شد + عکس
جدیدترین و گرانقیمت ترین خودروی فراری معرفی شد عکسیک شرکت خودروسازی ایتالیایی از محصول جدید و متفاوتی با نام 458 Speciale A رونمایی کرده که از ویژگی های منحصر به فرد آن می توان به مواردی مانند شتاب و همینطور قدرت منحصر به فرد آن اشاره کرد یک شرکت خودروسازی ایتالیایی از محصولحضور «فرزاد حسنی» و خانوادهاش در برنامه «ویتامین ۳»+ عکس
حضور فرزاد حسنی و خانوادهاش در برنامه ویتامین ۳ عکسفرزاد حسنی به همراه اعضاء خانواده خود در ویژه برنامه عید قربان ویتامین سه حضور یافت به گزارش خبرگزاری فارس ویژه برنامه ویتامین سه روز گذشته مصادف با عید سعید قربان میزبان چهرههای مختلفی بود که فرزاد حسنی و اعضاء خانوادهاعکسهایی تاثیر برانگیز از اقدام یک کودک چینی برای فرار از کتک های مادرش!
عکسهایی تاثیر برانگیز از اقدام یک کودک چینی برای فرار از کتک های مادرش اقدام یک دانش آموز چینی برای فرار از کتک های مادرش جنجال به پا کرد دانش آموز 12 ساله چینی که به دلیل تنبلی در انجام تکالیف درسیاش مورد ضرب و شتم مادرش قرار میگرفت تصمیم گرفت با پنهان شدن در زیر پنجره خاداستان یک عکس؛ سلفی وزیر در سلف!
چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ - ۱۸ ۲۴ آقا وزیر عینکی پولداره امروز صبح وقتی از خواب بیدار شد خاطرات ایام جوونی و شیطنتهای اون ایام در دانشگاه توی ذهنش وول میخوردن شاید مزه غذای دانشجویی توی سلف غذاخوری دانشگاه توی اون ظرفهای آهنی که بعضی دانشجوها بین خودشون میگفتن توش کافور میریزعکس: حضور خانواده والیبالیست ها در سالن
عکس حضور خانواده والیبالیست ها در سالن خانواده والیبالیست های ایران در سالن برگزاری مسابقه ایران وکویت حاضر شدند خبرگزاری ایسنا تیم ملی والیبال ایران در مرحله یک چهارم نهایی بازیهای آسیایی به مصاف کویت رفت از نکات جالب این مسابقه حضور خانوادههای بازیکنان تیم ملی والیبال ایرداستان ازدواج سنتی و عاشقانه صبا راد و همسرش! +عکس
داستان ازدواج سنتی و عاشقانه صبا راد و همسرش عکس صبا راد مجری خوش بیان و مسلط فعالیتش را از شبکه گیلان شروع کرده و با اجرای برنامه به خانه بر میگردیم مخاطبان بسیاری را به تماشای این برنامه در تلویزیون دعوت کرده است این گفتگو پیرامون ازدواج صبا راد مجری مشهور و محبوب تلویزیونجشن تولد علي پروين در کنار خانواده |عکس|
جشن تولد علي پروين در کنار خانواده |عکس| علي پروين ديشب تولد 68 سالگي اش را در کنار خانواده جشن گرفت پروین در کنار محمد پسرش و فرزین داماش شمع 68 سالگیاش را فوت کرد جمعه 04 مهر 1393 ساعت 18 10زندگی جالب و دیدنی این خانواده در داخل هواپیما! +عکس
زندگی جالب و دیدنی این خانواده در داخل هواپیما عکس حالا این هواپیما ی عظیم هم منزل اوست و هم محل کارش خانواده کمپبل این بوئینگ را به قیمت 100 هزار دلار خریداری کرده اند البته آنها قرار نیست با این هواپیما به جایی بروند یا پرواز کنند زیرا این هواپیما از رده خارج شده است و قابخانواده محجبه یک ستاره ورزش+عکس
خانواده محجبه یک ستاره ورزش عکس جام جم ورزشی وحید شمسایی در کنار همسر و سه دخترش را اینجا ببینید به گزارش جام جم ورزشی پرافتخارترین و گلزن ترین فوتسالیست تاریخ ایران در کنار همسر و سه دخترش دیده می شود شمسایی با نشریه همشهری آیه گفت وگو کرده و موضوع جالب این مصاحبه تاکید همسفرار برخی از مسئولان از یک طرح + عکس
فرار برخی از مسئولان از یک طرح عکسطرح رسیدگی به اموال مسئولان ۹ سال است میان بین مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام سرگردان و بلاتكلیف است پس از تصویب كلیات طرح رسیدگی به اموال مسئولان یا همان طرح از كجا آورده ای در صحن مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی و تصویب جزئیاداستان یک عکس؛ از آب تا سراب...
چهارشنبه ۲ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸ ۲۸ دریاچه لار این روزها حال خوشی ندارد رود جاری به آن آب باریکهای شده که مارپیچوار به دور خود میگردد و راهی به سد نمییابد تمام تابستان همه اندوختهاش را گذاشته تا آب شرب و کشاورزی بخشهایی از تهران را تأمین کند اما به شهریور که رسید دیگر چشمش به راخانواده ستارههای والیبال در اینچئون +عکس
خانواده ستارههای والیبال در اینچئون عکس جام جم ورزشی خانواده والیبالیست های ایران در سالن برگزاری مسابقه ایران وکویت حاضر شدند به گزارش جام جم ورزشی تیم ملی والیبال ایران در مرحله یک چهارم نهایی بازیهای آسیایی به مصاف کویت رفت از نکات جالب این مسابقه حضور خانواده&zwnjجسد پدر و دخترش از داخل روخانه دز بیرون کشیده شد/تلاشها برای جست و جوی کوچکترین عضو خانواده ادامه دارد+عکس
آخرین خبر از حادثه رودخانه دز جسد پدر و دخترش از داخل روخانه دز بیرون کشیده شد تلاشها برای جست و جوی کوچکترین عضو خانواده ادامه دارد عکس معاون عملیات سازمان امداد ونجات از ادامه تلاش ها برای یافتن کوچکترین عضو خانواده حادثه دیده در رودخانه دز خبر داد ناصر چرخساز در گفتگو با خبرداستان یک عکس؛ اینجا «سراب» را میشنوند
یکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱ ۱۷ اینجا کویر نیست زمین کشاورزی اهالی روستای رشم در استان سمنان است که پله پله در برابر هجوم بیابان عقب نشسته و اکنون تنها شبحی محو از محصولات زراعی کاشته شده در آن باقی مانده رشم روستایی در 118 کیلومتری شهر دامغان است که پیش از این دروازه کویر ش می-
گوناگون
پربازدیدترینها