واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: از سبك زندگي امريكايي تا شهري براي فردا
نویسنده : سعيد احمديان
اينچئون كه نزديك به 20 روز پذيراي رقابت 13 هزار ورزشكار از كشورهاي مختلف قاره كهن بود، حالا با پايان المپيك آسيايي، خلوتتر از قبل شده است و اهالي اين شهر ساحلي خودشان را براي رقابتهاي پاراآسيايي آماده ميكنند كه از اواخر مهر مشعل آن روشن ميشود. در حالي اينچئون به عنوان سومين شهر كره ميزبان بازيهاي آسيايي بود كه در مدت برگزاري آن، خاطرات تلخ و شيرين زيادي براي ورزشكاران و رسانههايي كه براي پوشش خبري به اين شهر آمده بودند ثبت شد؛ شهري كه به قول مردمش«شهري براي فردا» است.
والنتيرهاي جوان در حال جمع كردن پارچه نوشتههاي بازيهاي آسيايي از سطح شهر اينچئون هستند، آخرين گروه از تيمهاي آسيايي هم در حال تخليه دهكده ورزشكاران هستند و جشن بزرگ به پايان رسيده. والنتيرها يا همان نيروهاي داوطلب با روي خوش با مهمانان خداحافظي ميكنند، با همان لبخندهايي كه در طول رقابتها از روي لبشان دور نميشد. آنها دانشجو هستند يا افرادي كه به صورت داوطلبانه و مجاني در طول برگزاري بازيها در مكانهاي مختلف وظيفه راهنمايي تيمهاي آسيايي را بر عهده داشتند. اگرچه برخي از اين والنتيرها به خوبي نميتوانستند انگليسي صحبت كنند اما آن قدر جدي راهنماييتان ميكردند تا مشكلتان را حل كنند، وقتي هم نميتوانستند با عذرخواهي و چهرهاي شرمنده به شما ميگفتند تمام سعيشان را كردهاند. برخي از آنها برايشان ايران نام آشنايي بود، اگر چه سن زيادي نداشتند اما وقتي با ورزشكاران و رسانههاي ايراني روبهرو ميشدند با ذوقزدگي ميخواستند شناختشان را به رختان بكشند مانند والنتير جواني كه در روز پاياني بازيهاي تير و كمان وقتي با گروهي از خبرنگاران ايراني روبهرو شد با حرف زدن به زبان فارسي آنها را شگفتزده كرد. گفت نازنين نام ايرانياش است كه خودش انتخاب كرده و از سفرش به ايران و آشنايي با تاريخ كشورمان صحبت ميكرد.
«ايرانيها زيادي در كره نيستند، شايد جمعشان به 300 يا 400 نفر برسد. » اين را يكي از ايرانيان مقيم سئول كه با خانوادهاش به سالن اونسان براي تشويق واليباليستهاي ايراني مقابل مالديو آمده بود، ميگفت. پسر كوچك خانواده هم با تعصب تمام براي كرهايها كري ميخواند، وقتي با چهرهاي خشمگين به ما ميگفت بنويسيد ايران كره را له كند! و همان طور هم شد. با وجود تعداد كم ايرانيان مقيم كره، آنها در رشتههايي مانند كشتي و واليبال حضور پررنگي در سالنهاي ورزشي داشتند. در بينشان هم قشرهاي مختلفي به چشم ميخورد؛ از جواني كه براي ادامه تحصيل به كره آمده و ميگفت خدا كند زودتر درسش تمام شود تا به ايران برگردد تا مرد ميانسالي كه مقيم كره بود و سالها پيش از ايران مهاجرت كرده بود. بازيهاي آسيايي بهانهاي شد تا اين جمع كوچك دوباره دور هم جمع شوند و خاطراتشان را زنده كنند و با در دست گرفتن پرچم سه رنگ و فرياد زدن نام ايران نگذارند تيمهاي ورزشي كشورشان در اينچئون احساس تنهايي كنند. برخي هم مانند طاهرخاني آشپز سفارت و فتاحي مغازهدار ايراني كه در يكي از ميدانهاي اصلي سئول مغازه داشت از كار و زندگيشان هم ميزدند تا كار هموطنانشان را كه براي بازيهاي آسيايي به كره آمدهاند هر طور شده راه بيندازند و مانند تمام ايرانيهاي مقيم كره ميگفتند وقتي يك ايراني را در يك ديار غريب ميبينند گل از گلشان ميشكفد.
«شهري براي فردا»؛ اين شعار اهالي اينچئون است كه در سطح اين شهر به چشم ميخورد، شهري كه با خيابانهايي پهن و برجهايي سر به فلك كشيده و مردمي كه استفاده از برندها جزو مهمترين چيزهاي زندگيشان است شما را ياد امريكا مياندازد. از شهركسازي به سبك امريكايي تا زندگي به سبك غربي؛ اين جزو پررنگترين ويژگيهايي است كه در اينچئون ميتوان ديد. ميگويند كرهايها، امريكاييها را ميپرستند و همين است كه با فراموشي سبك اصيلشان در حال تبديل به شعبه امريكا در شرق دور هستند و شايد جالب باشد بدانيد كه دانشگاههاي مطرح امريكايي هم در اين كشور شعبه دارند و در شهر اينچئون متمركز شدهاند و سالن ورزشي يكي از همين دانشگاهها بود كه از رقابتهاي كبدي بازيهاي آسيايي ميزباني ميكرد.
نميشود از اينچئون گفت و به رانندههاي تاكسي اين شهر اشاره نكرد كه براي يك مسير كوتاه كه با چشم هم قابل شناسايي است جي پياس ماشين را روشن ميكنند؛ راننده هايي كه اكثرشان زبان انگليسي نميدانند و شما براي رفتن به مسير مورد نظرتان بايد خودتان هم شهر اينچئون را مانند كف دست بشناسيد و رانندهاي را كه در همان شهر زندگي ميكند راهنمايي كنيد تا به مسيرتان برسيد. با تمام اينها اهالي اينچئون تمام تلاششان را كردند تا ميزبان خوبي باشند، اگر چه مشكلات حمل و نقل و دوري سالنهاي مسابقه يكي از ايرادهاي اصلي وارد به برگزاركنندههاي اين مسابقه بود؛ ايرادي كه سفير ايران در كره ميگويد شايد به خاطر شهردار جديد اينچئون باشد كه از حزب مخالف حاكم است و حزب حاكم نخواسته تا موفقيت اين شهر زياد توي چشم باشد، آن هم شهري كه شعارش «شهري براي فردا» است!
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]