تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 17 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1809997882




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

به خاطر دیپلمه بودن، دخترشان را به سعید عبدولی ندادند!(طنز)


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
به خاطر دیپلمه بودن، دخترشان را به سعید عبدولی ندادند!(طنز) چند فریم از زندگی کشتی گیری که به بدشانسی مشهور است! (طنز )

 بنده خدا سعید عبدولی در لندن بارانداز زد، داورها گفتند زیادی از پایین گرفته و خطاست! در اینچئون فیتو زد، داورها گفتند زیادی از بالا گرفته و این هم خطاست. اگر فن هم نزند که اخطار کم‌کاری می‌گیرد.

تنها چاره باقی‌مانده برای سعید این است که وقتی حریف به او حمله می‌کند جا خالی بدهد تا شاید فرجی شود و حریف در حالی که تعادلش را از دست داده برای لحظاتی روی پل گیر کند. به دلایل نامعلوم خوردن حق سعید عبدولی برای داوران لذت خاصی دارد. آنها در دورهمی‌شان ساعت‌ها از قضاوت‌هایی که حق سعید را در آنها خورده‌اند خاطره می‌گویند و معمولا با جمله «اینکه چیزی نیست، یه بار من..» حرف هم را  قطع می‌کنند! لذت ناشناخته خوردن حق عبدولی تنها مختص داوران کشتی نیست و سعید از بدو تولد تا امروز همواره با این مشکل دست و پنجه نرم کرده.بیست و چند سال قبل .. اتاق زایمان(سعید به دنیا آمده و بی‌صدا روی تخت دست و پا می‌زند)پرستار1: این بچه چرا این قدر قرمز شده؟ چرا نفسش بالا نمیاد؟پرستار2: دو تا بزن به باسنش تا گریه کنه نفسش بالا نمیاد.پرستار1: وااا به من چه؟ مثل اینکه امروز شیفت توئه‌ها.پرستار2: شیفت من بود عزیزم الان وقت اداری تموم شده.پرستار1: اون موقع که بچه به دنیا اومد که هنوز ساعت اداری بود خانوم جون... (جر و بحث بالا می‌گیرد و سعید هنوز دارد دست و پا می‌زند)نانوایی محلسعید حدود یک ساعت است که در صف ایستاده... نانوا: بعد این خانوم نوبت توئه آقا کوچولو؟سعید: بله... (پولش را می‌دهد) سه تا می‌خواستم. نانوا (یه دقیقه بعد). نون تموم شده. بعد از این خانووم دیگه کسی نایسته.سعید: من سه تا می‌خواستم.نانوا: یه دونه هم نداریم سعید: پس پولمو بدین.نانوا: برو دیگه بچه پررو.. بی‌تربیت حاضر جواب، تو چشم من نگاه می‌کنه می‌گه پولمو بده! برو گمشو.سر یکی از چهارراه‌های خیابان شریعتیسعید: سرکار ببخشید سمت چپ میره میرداماد؟ (افسر راهنمایی رانندگی پاسخ او را نمی‌دهد و مشغول نوشتن می‌شود!)سعید: عذر می‌خوام سرکار میرداماد چه جوری باید برم؟ (افسر جریمه 60 هزار تومانی را می‌دهد دست او)سعید: اما‍! چرا سرکار؟افسر: حرکت کن آقا...سعید: آخه خلافی نکردم که...افسر: خلاف نکردی؟! همون سمت چپی که می‌خواستی ازش بری میرداماد ورود ممنوعه برو تا ماشینتو نخوابوندم.از بدو واریز یارانه تا امروز برای سعید عبدولی به جای 45500 تومان 36700 تومان واریز می‌شود. هیچکس هم پاسخگو نیست. 
به خاطر دیپلمه بودن، دخترشان را به سعید عبدولی ندادند
بالاخره پس از یک سال مادر سعید راضی شده با مادر دختر مورد علاقه‌ او صحبت کند. مادر شب با چهره‌ای خندان به خانه برمی‌گردد.سعید: سلام مامان... الهی قربونت برم. مثبت بود جوابشون؟مادر: بذار یه نفسی تازه کنم. داداشت کو؟ سعید: نمی‌دونم... چرا این قدر طول کشید؟ مادر: یه رکبی بهشون زدم که نگو... گفتن سعید دیپلم نداره دختر نمی‌دیم. گفتم سامان که داره زبونشون بند اومد. گفت خب می‌دیم. کجاست داداشت؟ (با صدای بلند) سامان جان کجایی؟ بیا ایشالا که مبارکت باشه مادر. (مادر سامان را در آغوش می‌گیرد و سعید بهت زده به چهره اشک آلود او خیره می‌شود.)یکی از کافی‌شاپ‌های شمال تهرانپیش‌خدمت: چی میل دارین قربان؟ ای وای آقای عبدولی  شما هستید؟ باعث افتخار ماست که اینجا رو انتخاب کردید.سعید: خواهش می‌کنم عزیزم. لطف داری. پیش‌خدمت: آقا ما این قدر حرص خوردیم که حق شما رو خوردن نامردا. ولی دمت گرم چه فیتوهایی زدی بهش. ترکوندیش. برنزت واسه ما طلاست.سعید: قربان شما. کشتی همینه دیگه، ناداوری توش زیاده.پیش‌خدمت: واقعا وجدان هم دارن اینا؟ شب چه جوری سرشون رو می‌ذارن رو بالش؟... اصلا فدای سرت قهرمان چی میل داری؟سعید:یه هات‌چاکلت لطفا. (یک دقیقه بعد آشپزخانه کافی‌شاپ)پیش‌خدمت: بچه‌ها سعید عبدولی اومده (همه از جلوی در سرک می‌کشند که او را ببینند) یه هات‌چاکلت سفارش داده.پیش‌خدمت 2: هات‌چاکلت نداریم که.پیش‌خدمت 3: زشته بگیم نداریم، یه شیر کاکائو غلیظ بزن براش.پیش‌خدمت 4: کمتر از 30 تومن ازش نگیری. اینا مایه دارن حسابی (همه از جلوی در آشپزخانه با سعید بای‌بای می‌کنند و سعید هم با لبخند پاسخ می‌دهد.)تماشاگران امروزمطالب مرتبط:لبخند سارقين طلاي عبدولي ( عکس)عبدولی زیر دستگاه اکسیژن + تصاویروقتی داوران پیروزی را از سعید عبدولی گرفتند !+ فیلمعبدولی زیر دستگاه اکسیژن رفت !پازاج: سر عبدولی را بريدند +عکس( تصاویر ) :حرکات جالب سعیدعبدولی روی سکو

سه شنبه 15 مهر 1393 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن