محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1842723343
گاج چگونه گاج شد؟/ جوکار: می خواستم برم آلمان، کتابم را هدیه دادم، پرمشتری شد!
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
گاج چگونه گاج شد؟/ جوکار: می خواستم برم آلمان، کتابم را هدیه دادم، پرمشتری شد! جامعه > آموزش - دو هفته نامه نیمکت نوشت:
انتشارات بینالمللی گاج در سال 1381، فعالیت خود را در حوزه نشر آموزشی و با هدف ایجاد فرصتهای برابر در آموزش آغاز کرد و در حال حاضر به عنوان پرتیراژترین ناشر کشور مشغول فعالیت است. گسترهی فعالیت گاج از مقطع پیشدبستانی تا کارشناسی ارشد است و در این راستا بیش از 1000 عنوان کتاب تولید کرده است. برای تولید این تعداد عناوین که سالیانه در شمارگان حدوداً 10 میلیون جلد به چاپ میرسند، بیش از 800 مؤلف و ویراستار با 950 کارمند اداری در بخشهای مختلف و 520 نمایندگی و عوامل توزیع، مشغول فعالیت هستند. این انتشارات با نام ابوالفضل جوکار قهرودی، بنیانگذار آن، گره خورده است. دوران کودکی شما چگونه گذشت؟
من متولد سال 1354 در محلهی سرآسیاب دولاب واقع در منطقهی 14 تهران هستم. از کلاس اول راهنمایی، از روز اول تعطیلات مدرسه تا روز آخر، 2 نوبت کار میکردم. صبح تا حدود ساعت 4 بعدازظهر بستنی میفروختم و بعد از آن باقلوافروشی میکردم، یادم هست، روزانه 90 تومان سود میکردم؛ 60 تومان از راه بستنیفروشی و 30 تومان از راه باقلوافروشی. 27 سال پیش، این درآمد خوبی بود. چه شد که وارد حوزهی آموزش شدید؟
بعد از اتمام دوران دبیرستان و همزمان با ورود به دانشگاه به طور جدی تدریس را آغاز کردم. البته قبل از آن در دوران دبیرستان به همکلاسیها و بچههای محل به صورت پراکنده، در دروس مختلف کمک میکردم. به درس شیمی خیلی علاقه داشتم. به یاد دارم سال 1372که دیپلم گرفتم نیازمندیهای روزنامهی همشهری، تازه تاسیس شده بود. من به دفتر نمایندگی نیازمندیهای شعبهی میدان امامحسین (ع) رفتم و تقاضای چاپ 10 نوبت آگهی تدریس شیمی، با عنوان «تدریس شیمی - تضمینی - کلیهی حقالتدریس بعد از قبولی - ساعتی 1000 تومان» را کردم و تلفن منزل را هم در آگهی درج کردم. در روز یکی، دو تا دانشآموز زنگ میزدند و سی، چهل نفر معلم!! خانوادهی دانشآموزان تا میپرسیدند شما چند سال سابقهی تدریس دارید یا مدرک تحصیلی شما چیست؟ و متوجه میشدندکه دانشجوی ترم یک هستم و تازه شروع به تدریس کردهام، خداحافظی میکردند. فقط در این 10 نوبت آگهی، یک خانواده به من اعتماد کرد و برای دخترشان که در دیماه امتحان نهایی داشت [در آن زمان دانشآموزان سال چهارم دبیرستان بعد از خرداد و شهریور، در دیماه نیز فرصت امتحان دادن و پاسکردن دروس خود را داشتند]، فرصت تدریس را به من دادند. منزل ایشان در خیابان سوم سعادتآباد، بالاتر از میدان کاج بود و طی این مسیر از منطقهی 14 به منطقهی 2، با ساعتی 1000 تومان آن هم تضمینی خیلی توجیه اقتصادی نداشت ولی برای شروع کارم، بسیار جذاب بود و من راضی بودم. بعد از دو جلسه تدریس شیمی، از من خواستند که ریاضیات و فیزیک هم تدریس کنم. جمعاً این 3 درس را طی 30 جلسهی 2ساعته تمام کردم و پس از قبولی دانشآموز در این 3 درس، مبلغ 60 هزار تومان به عنوان اولین درآمدم از تدریس را دریافت کردم. شما گفتید روزی یکی، دو تا دانشآموز زنگ میزد و سی، چهل نفر معلم؛ معلمها چرا تماس میگرفتند؟
درسته، معلمهای دروس دیگر، غیر از شیمی زنگ میزدند و میگفتند اگر شما رفتید تدریس و دانشآموزان نیاز به تدریس سایر دروس داشتند، ما را معرفی کنید. من یکی، دو روز اول توجه نمیکردم و چون میخواستم تلفن اِشغال نشود، میگفتم چشم، اگر موردی بود به شما خبر میدهم. بعد از چند روز به این فکر افتادم، تلفن معلمها را در هر درس با سابقهی تدریس، نشانی منزل و... بگیرم و یک بانک اطلاعاتی درست کنم. بعد از گذشت پنج، شش روز یک بانک اطلاعاتی حدود 200 نفره از معلمان و دبیران دروس مختلف تهران را داشتم و به این فکر افتادم که با این معلمها میتوانم یک آموزشگاه تدریس خصوصی راهاندازی کنم و در متن آگهیهای جدید بنویسم، «تدریس تمامی دروس در تمامی مقاطع تحصیلی.» همین کار را هم کردم و چون آگهی صرفاً برای درس شیمی نبود، تقریباً روزی 3 تا 4 تا دانشآموز در دروس مختلف جذب میکردم و دروس غیر از شیمی را به معلمها و دبیرانی که توانایی و سابقهی تدریس خوبی داشتند، ارجاع میدادم و دبیران بابت این معرفی، 30 درصد از حقالتدریس را به من میدادند. تا پایان سال 73 به این شیوه کار میکردم. سال 74 تصمیم گرفتم دفتری اجاره کنم و این کار را به صورت حرفهای انجام دهم و عملاً یک آموزشگاه تأسیس کنم. میدان رسالت در شرق تهران را انتخاب کردم و در خیابان پنجاهوسوم، طبقهی سوم یک ساختمان، یک دفتر حدوداً 250 متری به مبلغ 2میلیون تومان رهن و ماهیانه 75 هزار تومان اجاره کردم و آموزشگاهی به نام «اندیشمندان» را تأسیس کردم. شرایط کاری در آن مقطع خیلی خوب بود. بعد از یکی، دو سال، شعبهی دوم آموزشگاه را در خیابان سیوهشتم سعادتآباد تأسیس کردم. بعد از تأسیس اندیشمندان، همچنان تدریس میکردید یا صرفاً مدیریت آموزشگاهها را عهدهدار بودید؟
خیر. من شخصاً تا سال 1385 تدریس هم میکردم. در همان سالهای 74 و 75 هم که آموزشگاه داشتم علاوه بر مدیریت آموزشگاه، در آموزشگاهها و مدارس مناطق 14، 1، 2 و 3 تهران، شیمی کنکور را درس میدادم و گاهاً تحت عنوان دبیرپروازی برای کلاسهای نکته، تست و جمعبندی به شهرهای یزد و اصفهان دعوت میشدم و در طول یکسال به بیش از هزار نفر شیمی درس میدادم. همواره مفاهیم شیمی را به زبان ساده، با طنز و شعر آمیخته میکردم تا یادگیری آن برای دانشآموزان راحتتر باشد. چون اکثر دانشآموزان رابطهی خوبی با درس شیمی نداشتند و از این درس فراری بودند. ولی تعداد زیادی از همین دانشآموزان، بعد از مدتی که شیمی برایشان جذاب میشد، موقع انتخاب رشتهی دانشگاهی به دنبال رشتههای شیمیمحور مانند پلیمر، نفت، پتروشیمی و... بودند. درآمد شما از تدریس در مدارس چقدر بود؟ در ازای یک جلسه تدریس به شما چقدر پرداخت میکردند؟ در سالهای مختلف متفاوت بود. ولی هیچوقت پول تدریس برایم مهم نبود و به یاد ندارم هنگام قرارداد با مدیران مدارس و مؤسسات آموزشی در خصوص حقالتدریسم از جانب من پیشنهادی مطرح شده باشد و اساساً با اکثر آنها بدون قرارداد کار میکردم. این مدیران بعد از مدتی بالاترین پرداختی خود را به من اختصاص میدادند. به طور کلی با شرط و شروط در کار مخالفم و معتقدم اگر فردی به کار خود ایمان داشته باشد و به درستی وظایف خود را انجام دهد، نتیجه آن دیده میشود و نیاز به سر و صدا و شرط و شروط ندارد. یعنی بهگونهای میشود که آن مدیر برای حفظ اعتبار مدرسه یا مؤسسه خود به شما نیاز خواهد داشت. برخورد شما با دانشآموزان چگونه بود، شما یک دبیر سختگیر بودید یا خیر؟
نه، کاملاً برعکس. رابطهام با دانشآموزان کاملاً صمیمی و شاد بود. همواره آنها را به اسم کوچکشان صدا میکردم و به یاد ندارم با دانشآموزی برخورد بدی کرده باشم. من حتی زنگهای تفریح، کمتر در دفتر مدرسه بودم و بیشتر اوقات، زنگهای تفریح با دانشآموزان یا والدین آنها بودم و سعی میکردم حتیالامکان در اردوهای دانشآموزی شرکت کنم تا روحیات دانشآموزانم را بشناسم. خیلی از این دانشآموزان، مشکلات شخصی و خانوادگی خود را با من مطرح میکردند و میخواستند که با خانوادههایشان در میان بگذارم. به نظر شما آیا معلّمان در جایگاه واقعی خود از نظر منزلت و رفاه اجتماعی قرار دارند؟ و یک معلم به چه میزان میتواند در تربیت نیروی انسانی کارآمد مفید باشد؟ معلمی، شغل شریفی است و اگر معلم به کارش علاقهمند باشد و به اجبار وارد این حوزه نشده باشد، میتواند در سرنوشت دانشآموزان تأثیر زیادی بگذارد. اما مسائل مالی هم خیلی مهم هستند. متأسفانه دولتها و وزرای آموزشوپرورش در طول این 20 سال که من به یاد دارم، هیچ حرکت قابل توجهی انجام ندادهاند. شما، امثال من را نمیتوانی ملاک قرار دهی، دبیران کنکور، درآمدهای ویژهای دارند و یک استثنا به حساب میآیند و درصد این دبیران در سراسر کشور به یک درصد هم نمیرسند و 99 درصد دیگر در شرایط مطلوبی نیستند و یک معلّم با دغدغههای اقتصادی نمیتواند با آرامش و مطالعهی قبلی در کلاس درس حاضر شود و به مسائل درسی، روحی و شخصیتی دانشآموزان بپردازد. متأسفانه در ایران دولتها از این موضوع غافلند و نتایج مخرب آن تا نسلها باقی میماند. در تمام کشورهای توسعهیافته و در حال توسعهی دنیا، حقوق و مزایای معلم در بالاترین جایگاه قرار دارد، در کشور ما امروز اگر حقوق و مزایای پرسنل وزارت نفت پانصد هزار تومان اضافه شود، اتفاقی نمیافتد و هیچکس خبردار نمیشود ولی کافی است ساعت 14 یک روزی حقوق معلمان پنجاه هزار تومان اضافه شود، اخبار ساعت 13، 14، 15، 17، 19، 20:30، 21، 22، 22:30 و 24 مرتباً در صدر اخبار اعلام میکنند و شبکهی خبر هم هر 30 دقیقه یک بار علاوه بر اعلام به مدت 2 روز هم زیرنویس میکند.!!! تازه فردای همان روز تمام نشریهها مینویسند! اعتراض هم که کنی، میگویند یک میلیون معلّم داریم، جمعیت شما زیاد است! همین افزایش کوچک میدانی چقدر میشود؟! غافل از اینکه این یک میلیون معلّم و کادر آموزشی قرار است در طول یک سال 13میلیون دانشآموز را از ساعت 7 صبح تا 3 بعدازظهر و در مدارس 2 نوبته تا ساعت 20 مدیریت کند و به آنها هم علم یاد بدهند، هم ادب و هم در این دنیای پیشرفته، مسائل مدیریتی، شخصیتی، اخلاقی، عاطفی و ... و مگر نه اینکه سن یادگیری و فرمپذیری شخصیتی و روحی یک فرد همین سنین کودکی و نوجوانی است؟ به اعتقاد من کمتوجهی به این موضوعات در بلندمدت، هزینههای زیادی را به کشور تحمیل میکند. به یاد دارم که در روزهای پایانی نخستوزیری ماهاتیر محمد، نخستوزیر وقت مالزی، خبرنگاری از ایشان پرسید: «اگر قرار باشد بعد از اتمام دورهی ریاستتان مسئولیتی را در کشور بپذیرید، چه مسئولیتی را میپذیرید؟» ایشان گفتند: «علاقه دارم دوباره در مسند آموزشوپرورش به کشورم خدمت کنم».
به عبارت دیگر میتوان گفت، بهرهورترین و ثروتمندترین کشورها، آنهایی خواهند بود که نظام آموزشی برتری دارند و به قول تام پیترز: «در نهایت، رقابت بین ملتها به رقابت میان نظام آموزشی تبدیل خواهد شد». البته من معتقدم نام آموزشوپرورش باید به پرورش و آموزش تغییر کند، چرا که ابتدا باید پرورش یافت و سپس آموزش دید. در قرآن هم، در ابتدای سورهی جمعه، داریم: «هُوَالَّذی بَعَثَ فِیالاُمّیینَ رَسولاً مِنْهُمْ یَتْلوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکّیهِمْ و یُعَلِّمَهُمْالکِتابَ وَالحِکْمَه وَ اِنْ کانوا مِنْ قَبْلَ لَفی ضَلالٍ مُبینْ». اگر وزیر آموزش و پرورش بودید، بهطور متوسط به معلمان چقدر حقوق می دادید؟
امروز درآمد یک بازیکن لیگبرتر در یک تیم شهرستانی با مدرک تحصیلی دیپلم برای یک فصل بازی، معادل 30 سال حقوق یک معلم با مدرک تحصیلی لیسانس است!!! به اعتقاد من، حقوق یک معلم برای سال 1393 باید حداقل 3 میلیون تومان باشد. این در حالی است که در حال حاضر حقوق یک معلم حتی به یک میلیون و پانصد هزارتومان هم نمیرسد. شاید اگر امروز مسئولان وقت و متصدیان بودجهی کشور و وزارتخانه، این مطلب را بخوانند، با خود بگویند فلانی عدد و رقم نمیشناسد یا از بودجه خبر ندارد اما به واقع من برای این موضوع طرح عملی دارم که اگر مجالش بود، مطرح میکنم. اولین قدم در این راه، تشکیل معاونت اقتصادی در وزارتخانه است. شما که با این مشکلات مواجه نبودهاید و درد کشیده این موضوعات نیستید، پس چرا به این مسائل میپردازید؟ عرض کردم درآمد من و امثال من ملاک قضاوت در حوزه آموزش نیست. در روزگار ما استفاده از کلاسهای کنکور، یک ضرورت بوده و هست و تعداد دبیران حرفهای کنکور محدود هستند و درآمد این دبیران خاص است اما معلم کلاس اول دبستان چه کند؟! همان معلمی که به من و شما خواندن و نوشتن آموخته، امروزه روزگارش چگونه است؟! درآمد بازنشستگیاش چقدر است؟! آیا کسی حال این افراد را میپرسد؟! اگر من و امثال من این موضوعات را مطرح نکنیم، چه کسانی باید به این موضوعات بپردازند؟! اگر خود فرهنگیان به این موضوعات نپردازند و ارایه طریق نکنند، آن وقت سیاستمدارانی از بیرون بدون اطلاع از وضعیت این حوزه برای این قشر تعیین تکلیف میکنند و نتیجهاش همین میشود که میبینیم!! چه شد که از تدریس و آموزش به سمت نشر و کتاب و انتشارات گاج حرکت کردید؟ من چون خودم جزو دانشآموزان مناطق کم برخوردار تهران بودم و امکانات آموزشی در مدارس ما ضعیف بود، همواره در طول تدریس، علاقه داشتم، آنچه را که در درس شیمی میدانم به نفرات بیشتری انتقال دهم. مثلاً به جای سالی هزار دانشآموز، یکصدهزار نفر، بلکه بیشتر از آن بهره ببرند و این کار فقط از طریق تألیف یک کتاب جامع و خوب امکانپذیر بود ولی به دلیل مشغله زیاد تدریس، هیچگاه فرصت نمیکردم که این کار را به صورت جدی انجام دهم و تألیف یک کتاب به گونهای که دانشآموزان را از کلاس درس تا حد امکان بینیاز کند، کار دشواری است. هم تجربه تدریس میخواهد و هم حوصله زیاد. تا اینکه 1379، در یکی از روزهایی که به عنوان دبیر پروازی برای تدریس به یزد میرفتم، دوست فرهیخته و عزیزی که هماکنون در قید حیات نیستند، به نام آقای مهندس حمید قندهاری از من خواستند که یک روز هم در دبیرستان بهاباد که در 200 کیلومتری شهر یزد واقع شده است، برای تدریس و رفع اشکال درس شیمی بروم. ایشان ساکن تهران بودند ولی در آن مقطع در روستای بهاباد کارهای تحقیقاتی و عامالمنفعه میکردند. من هم با کمال میل پذیرفتم. وقتی با بچههای آن روستا مواجه شدم، دیدم که امکانات آموزشی در آنجا تقریباً صفر است ولی شوق اشتیاق به یادگیری در چشمان تکتک آنها دیده میشد. آنها به صورت شبانهروزی با کتابهای آموزشی آن هم به صورت محدود، خودشان را برای کنکور آماده میکردند. تیمهای 3 نفره تشکیل داده بودند، مثلاً کتاب آموزشی فیزیک به مدت دو روز در اختیار یک تیم بود و سایر کتابها در اختیار تیمهای دیگر و به صورت چرخشی از این تعداد محدود کتاب استفاده میکردند. آقای مهندس قندهاری میگفت: «این دانشآموزان با همین امکانات، همهساله رتبههای خوبی در کنکور کسب میکنند و اگر امکانات بیشتر باشد، قطعاً رتبههای بهتری به دست خواهند آورد.» بعد از بازگشت از یزد و مشاهده اثربخشی کتابهای آموزشی در روند تحصیلی دانشآموزان در نقاط کمبرخوردار، بیدرنگ شروع به تألیف کتاب شیمی به زبان ساده نمودم و سعی کردم تمامی تجارب دوران تدریسم را به زبانی شیوا و آسان برای دانشآموزان به رشتهی تحریر درآورم، به گونهای که یک دانشآموز بدون نیاز به معلم شیمی بتواند این درس را بیاموزد. تألیف این کتاب حدوداً یکسال طول کشید و همزمان نیز قصد مهاجرت به کشور آلمان را برای زندگی و ادامه تحصیل داشتم. برای چاپ کتاب به ناشران زیادی مراجعه کردم، ولی همگی میگفتند این کتاب فروش نمیرود، چون سهم مطالب آموزشی آن نسبت به پرسشهای 4 گزینهای آن بیشتر است. در آن مقطع، کتابهای تست از فروش خوبی برخوردار بودند و به نوعی ابزار کار معلمان کنکور بودند؛ ولی من اعتقادم غیر از این بود، چون هدفم از تألیف این کتاب، آموزش به دانشآموزان به زبان ساده بود. خصوصاً دانشآموزان نقاط کمبرخوردار که از امکانات آموزشی کنکور کمبهره یا بیبهره بودند. به یاد میآورم، سال 1380 یک ماشین پاترول داشتم و آن را فروختم و از وزارت ارشاد، مجوز چاپ کتابم را تحت عنوان «ناشر مؤلف» گرفتم و آن را در شمارگان 5000 نسخه چاپ کردم. ابتدا سعی کردم، کتابها را بفروشم که در فروش با مشکلات زیادی از سوی کتابفروشان و توزیعکنندگان کتاب روبهرو بودم. من به عنوان یک معلم با این بازار آشنا نبودم و آنها تا 50 درصد قیمت پشت جلد کتاب را برای حق توزیع و فروش میخواستند و این موضوع برای من قابل قبول نبود، چون هزینهی تمام شده آن کتاب، تازه بدون احتساب حقالتألیف خودم بیش از 50 درصد بود. جالب اینکه میگفتند کتابها را به صورت امانی در اختیار ما قرار بده و پس از 3 ماه مراجعه کن، هر تعداد را که فروخته باشیم پس از کسر 50 درصد از قیمت پشت جلد، پرداخت و الباقی را مرجوع میکنیم! من این شرایط را نپذیرفتم و چون قصد سفر داشتم و کتاب را کتاب مفیدی میدانستم، تصمیم گرفتم، تمامی 5000 نسخه از کتاب را به دبیران شیمی سراسر کشور هدیه دهم، بنابراین نامهای نوشتم و ویژگیهای کتابم را به معلمان توضیح دادم و همراه با کتاب از طریق مدارس برایشان به رسم هدیه فرستادم. چند روز بعد از ارسال کتابها، یک اتفاق جالب افتاد و آن اینکه معلمان بعد از مطالعه کتاب، تقاضای خرید به تعداد زیاد برای دانشآموزان خود را داشتند، گاهاً به تلفن درج شده در کتاب زنگ میزدند یا به دانشآموزان خود میگفتند این کتاب را تهیه و با خود داشته باشند. طبیعی بود دانشآموزان برای تهیه کتاب به کتابفروشیها مراجعه میکردند و کتابفروشان و توزیعکنندگان، این بار حاضر بودند کتاب را با تخفیف 30 درصد به جای 50 درصد آن هم به صورت نقدی تهیه کنند. این کتاب آنقدر با استقبال روبهرو شد که دبیران و دانشآموزان خواهان سایر دروس با این شیوه نگارش یعنی توضیح مفاهیم درس به زبان ساده به همراه پرسشهای 4 گزینهای بودند و من برای پاسخگویی به این نیاز، تصمیم گرفتم که از مهاجرت صرف نظر کنم و در شهریورماه 1381، مجوز انتشارات بین المللی گاج را گرفتم. به نظرتان در دستیابی به هدفتان موفق بودهاید؟ من از آغاز تأسیس گاج، یک هدف اساسی را برای خودم در نظر گرفتم و آن «توسعه عدالت آموزشی» بود. به عبارت دیگر دوست داشتم که تمام دانشآموزان بتوانند تا حد ممکن از امکانات آموزشی یکسان برخوردار باشند. اینکه تمامی امکانات آموزشی در کلانشهرها مستقر است و دانشآموزان شهرهای کوچک و روستاها و دانشآموزان کمبضاعت شهرهای بزرگ از این امکانات برخوردار نبودند، همواره موجب به هم ریختگیام بود و یک کتاب آموزشی جامع تنها راهکار ارزانی است که میتواند عدالت آموزشی را برقرار کند. من همواره به مؤلفان خود در گاج گفتهام که تمام توان و تجربهی خود را به کار گیرید و آنچه را که میدانید و برای دانشآموزان لازم و مفید است را به زبان ساده و با یک طبقهبندی منحصر به فرد به رشتهی تحریر درآورید و از مطرحکردن مفاهیم و مطالب خارج از کتاب درسی اجتناب کنید، مگر آنکه آن مطلب در یادگیری مفاهیم کتاب درسی به صورت مستقیم تأثیرگذار باشد. به نظر شما معلمان و دانشآموزان از کتابهای شما راضی هستند؟ این سؤال را باید از خودشان بپرسید، من و همکارانم تمام تلاشمان را میکنیم و امیدواریم که راضی باشند، آرمان ما در گاج، خدمت به دانشآموزان و معلمان و کسب رضایت آنهاست. آیا در توسعهی فعالیت خود به اهدافتان رسیدهاید؟ در ایران تا حدود زیادی بله، ولی هنوز جای کار بسیار است. من آرزو دارم در آیندهای نهچندان دور، پرآوازهترین ناشر جهان شوم و علاقهمندم هرجا نام یک کتاب خوب و اثرگذار مطرح شد، نام ایران هم مطرح شود، به عبارت دیگر نام ایران عزیز مترادف با کتاب و فرهنگ باشد و نه نفت و گاز. این هدف بزرگ و قابل تقدیری است، آیا برای رسیدن به آن اقداماتی هم کردهاید یا صرفاً در حد یک ایده است؟
ایده بینالمللیشدن از روز اول با من بود، نام کامل گاج، انتشارات بینالمللی گاج است، یعنی از روز اول تأسیس گاج این نام را انتخاب کردم، ولی از سال 2013 مشغول بررسی بازار نشر دنیا هستم و تقریباً در طول 10سال گذشته در تمامی نمایشگاههای مهم بینالمللی کتاب شرکت کردهام و خوشبختانه محتوای تعداد زیادی از کتابهای تألیفی ایران، چه معاصر و چه ادبیات و متون کهن، قابلیت ترجمه و عرضه در سطح بینالمللی را دارند. آیا در راه اندازی انتشارات گاج، فرد یا سازمان خاصی هم با شما مشارکت داشته اند؟
خیر. در ابتدای فعالیت گاج همان سالهای 82-81 به چند نفر از همکاران خود[ معلمان دروس مختلف] پیشنهاد شراکت دادم، ولی هیچیک نپذیرفتند و معتقد بودند بازار از کتابهای آموزشی اشباع است. میگفتند اگر سال 1370 بود خوب بود ما هم میآمدیم و سرمایهگذاری میکردیم و به من هم توصیه میکردند وارد این حوزه نشوم، کار پرزحمت و پرریسکی است. شما این اعتقاد را نداشتید؟
خیر، چون من حرف جدیدی برای گفتن داشتم و قرار نبود از روش کسی کپیبرداری کنم. به قول جبرانخلیلجبران: « اگر آوازت زیبا و دلنشین باشد، حتی اگر وسط بیابان باشی، کسی را خواهی یافت که به آوازت گوش فرا دهد.» البته که اوج رقابت دانشآموزان در کنکور ، دههی هفتاد بود و کتابهای نکته و تست از رونق بسیار خوبی برخوردار بودند، ولی من در تولید کتابهای آموزشی هدفم متفاوت بود. من آموزش را به زبان ساده و نه برای دانشآموزان در کلاسهای کنکور، بلکه برای دانشآموزان کمبهره و یا بیبهره از خدمات آموزشی مدنظر داشتم. کتابهای گاج برای چه مقاطع تحصیلی طراحی شدهاند و چه شمارگانی دارند؟
ما از مقطع پیشدبستانی تا کارشناسی ارشد کتاب داریم و چند سالی است که پرتیراژترین ناشر کشور هستیم. در مجموع حدوداً سالی 10میلیون جلد کتاب تولید میکنیم. آیا آماری از تعداد خریداران کتاب خود دارید؟
خیر، آمار دقیق نداریم ولی حدوداً این تعداد کتاب بین 5میلیون دانشآموز توزیع میشود. انتشارات گاج این تیراژ کتاب را چگونه منتشر میکند؟
چاپخانهها در ایران در مجموع وضعیت مطلوبی ندارند و البته به جز مواردی محدود سرمایهگذاریهای کلان در این حوزه صورت نپذیرفته است و متأسفانه اکثر کارهای کلان چاپی در خارج از ایران انجام میشوندکه این موضوع دو دلیل عمده دارد؛ اول اینکه هزینهی تمامشدهی کارهای چاپی در ایران نسبت به برخی از کشورها بالاست. دوم اینکه به دلیل فرسوده بودن ماشینالات چاپ، کیفیت محصولات چاپی در ایران ضعیف است. طبق اعلام مدیرکل دفتر امور چاپ و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در 9ماه گذشته بیش از 600 هزار تن محصولات چاپی به ارزش حدود هفت میلیارد دلار از خارج وارد کشور شده است و این موضوع جای تأمل دارد. آیا ورود شما به حوزه نشر، باعث کاهش شمارگان کتابهای سایر ناشران آموزشی شده است؟ به نظرم خیر، من به کمک همکارانم در تألیف، ذائقههای جدیدی برای دانشآموزان ایجاد کردیم و اساساً به نیازهایی پاسخ دادیم که تا آن مقطع کمتر به آنها فکر شده بود. قبل از ورود گاج به عرصه نشر، عمدهی کتابهای پرفروش آموزشی یا از جنس حلالمسایل بودند و یا نکته و تست، اما ما در گاج معتقد به کتابهای آموزشمحور، کتابهای کار در کلاس و کار در منزل، کتابهای جمعبندی و... بودیم. مؤلفان شما با مؤلفان سایر ناشران چه تفاوتی دارند؟ ساختار تألیف ما با ناشران دیگر متفاوت است. من چون خودم هم معلم بودهام، هم نویسنده و هم ناشر، توانستهام یک ارتباط منطقی بین این جایگاهها برقرار کنم. من معتقدم نویسندگی یک شغل است و نمیتوان به عنوان شغل دوم به آن نگریست. در اکثر مواقع مؤلفان 7 روز هفته را تدریس میکنند و ساعات آخر روز با خستگی زیاد چند ساعتی را هم به تألیف اختصاص میدهند. این موضوع کیفیت تألیف را پایین میآورد. ما در گاج در سال 1384 برای اولینبار در ایران ساختمان تألیف راهاندازی کردیم بهگونهای که به هر دپارتمان یک واحد مجهز به کتابخانه مرتبط و سایر امکانات مورد نیاز تألیف اختصاص دادیم و نویسندگان و ویراستاران به طور منظم حداقل 3 روز در هفته به تألیف مشغولند و در روزهای دیگر نوشتههای خود را در کلاس درس به بحث میگذارند. از سوی دیگر بین مدیران دپارتمانها، جلسات منظم برگزار میشود که دپارتمانهای دروس مختلف در روشها و استانداردهای تألیف که برایشان مشخص کردهایم فاصله نگیرند چرا که دانشآموز انتظار دارد زمانی که کتاب ادبیات گاج را خواند و تصمیم گرفت کتاب عربی را نیز تهیه کند، این دو کتاب در روشهای تألیف خیلی با هم تفاوت نداشته باشند، چرا که او انتظار سبک و روش ادبیات را از عربی گاج دارد. ممکن است شما هم روزی همانند کانون فرهنگی آموزش، گاج را وقف کنید؟ و نظر شما در مورد وقف کردن کانون چیست؟ کار آقای مهندس قلمچی قابل تقدیر است، ایشان از پیشکسوتان حوزه آموزش هستند و تقریبا از سال 70 در همین حوزه به صورت جدی و شبانهروزی کار میکنند و خدمات زیادی به دانشآموزان و مدارس ارایه دادهاند، به نظر من آقای قلمچی و امثال ایشان قبل از آنکه مؤسسه خود و ساختمان آن را وقف آموزش کنند، خودشان را وقف آموزش کردهاند که این موضوع باارزشتر است. من در ماه رمضان امسال نیت کردم که انشاءاله طی 20 سال آینده یکصد مدرسه و کتابخانه در سراسر کشور و در نقاط کمبرخوردار تأسیس کنم. تفاوت خدمات گاج با کانون فرهنگی آموزش در چیست؟ اساساً تمامی مؤسسات آموزشی یک کار را با روشهای متفاوت انجام میدهند و هر موسسه؛ متقاضیان و علاقهمندان خودش را دارد. در حال حاضر تمرکز ما در گاج بیشتر روی کتاب است و تمرکز کانون روی آزمونهای آزمایشی، به همین علت در تولید کتاب گاج حرف اول را میزند و در برگزاری آزمون، کانون. آموزشوپرورش همواره منتقد جدّی کتابهای آموزشی و کمکآموزشی بوده است. به نظر شما این نقد به حوزهی کتابهای آموزشی وارد است؟ برداشت شما درست نیست. سازمان تألیف کتب درسی آموزشوپرورش، منتقد ناشرانی است که به تولید کتابهای حلالمسائل مشغولند و این نقد کاملاً به جا و درست است. در حقیقت تولید این کتابها، دانشآموزان را از فکر کردن باز میدارد و آنها را تنبل میکند و اساساً این کتابها آموزشی نیستند. ولی به حوزه ی کتابهای آموزشی نهتنها نقدی ندارد بلکه از آنها حمایت نیز میکند. در طول این چند سال، دهها جلد از کتابهای گاج منتخب جشنواره رشد آموزشوپرورش شدهاند. از سوی دیگر خود آموزشوپرورش در انتشارات مدرسه به تولید کتابهای آموزشی و کمکآموزشی مشغول است و با ناشران بخش خصوصی رقابت میکند. اگر کنکور به طور کامل حذف شود، گاج هم ضعیف میشود؟ خوشبختانه در سالهای اخیر کنکور از تب و تاب افتاده است و دانشآموزان دیگر استرس سالهای گذشته را ندارند بهدلیل آنکه ظرفیت پذیرش دانشجو در رشتههای مختلف تقریباً برابر با تعداد داوطلبان کنکور است و رقابت فقط در رشتههای خاص و دانشگاههای خاص است و این موضوع برای همیشه خواهد بود. در تمام دنیا نیز دانشگاههای خاص و رشتههای خاص متعلق به افراد سختکوش هستند. کمرنگ شدن کنکور تأثیری بر فعالیت گاج ندارد، چرا که عمدهی کتابهای گاج، کتابهای غیرتستی و غیرکنکوری است و گاج از مقطع پیشدبستانی تا کارشناسیارشد کتاب دارد. اگر شما ناشر آموزشی نبودید، مثلاً ناشر کتابهای عمومی بودید، میتوانستید سالیانه 10میلیون جلد کتاب چاپ کنید؟
قطعاً نه، بازار نشر آموزشی با نشر در سایر حوزهها کاملا متفاوت است، خرید کتابهای آموزشی برای یک دانشآموز یا دانشجو، یک ضرورت است ولی در مورد سایر کتابها اینطور نیست، کلاً در دنیا کتابهای آموزشی از فروش خوبی برخوردارند. ۴۷۴۷
کلید واژه ها: کتاب درسی - وزارت آموزش و پرورش -
چهارشنبه 9 مهر 1393 - 19:03:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
صفحات پیشنهادی
مدیر انتشارات گاج: وزارت کتاب، نیاز اساسی امروز نشر کشور است/ مسئولان فرهنگی در کشور ضعیف عمل میکنند
مدیر انتشارات گاج وزارت کتاب نیاز اساسی امروز نشر کشور است مسئولان فرهنگی در کشور ضعیف عمل میکنند مدیر انتشارات بین المللی گاج معتقد است در کشوری مثل ایران که رهبری فرهیخته آن خود به عنوان یک کتابشناس و نویسنده حرفهای به این میزان به امر کتاب و کتابخوانی تأکید دارند وطوسی: به خودم فشار نیاوردم چون می خواستم فقط به فینال برسم/ آرزو می کنم فردا پرچم ایران را بالا ببرم
طوسی به خودم فشار نیاوردم چون می خواستم فقط به فینال برسم آرزو می کنم فردا پرچم ایران را بالا ببرم ورزش > دیگر ورزشها - مریم طوسی می گوید گرفتن مدال قابل پیش بینی نیست ولی تلاش می کند بهترین نتیجه را بگیرد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین مریم طوسی دونده ایران در بازیسیاست تعیین میکند چگونه فیلم بسازیم/ دفاع انسان مومن از اعتقادش
فرهنگ و هنر رادیو و تلویزیون ابولقاسم طالبی در هفت سیاست تعیین میکند چگونه فیلم بسازیم دفاع انسان مومن از اعتقادش کارگردان فیلم قلادههای طلا با اشاره به فیلمسازانی که معتقدند سیاسی نیستند گفت که این افراد از زیر بار مسئولیت فرار میکنند و باید توجه داشت که سیاست تعیینتلفن همراه چینی هدیه سران کشورها
یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۲۹ رئیس جمهوری چین به مقامات بلندپایه کشورهای عضور سازمان شانگهای تلفن همراه چینی هدیه داد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا شی جین پینگ رییس جمهوری چین در نشست سران سازمان همکاری شانگهای تلفن همراه ZTE Grand S2 ساخت چین را به عنوان هدیه ملشاگرد آیتالله بهجت در غرب تهران چگونه این همه جوان را جذب کرده؟
شاگرد آیتالله بهجت در غرب تهران چگونه این همه جوان را جذب کرده میثم تولایی 30 شهریور 93تاریخ انتشار يکشنبه ۳۰ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۳ ۱۷ شاید ما حتی نمیدانستیم که غرب تهران از یک سال پیش امام جمعه مستقل و نماینده ولیفقیه دارد اما مردم غرب تهران از سعادت آباد گرفته تاهمراه اول و ایرانسل اضافه دریافتیها را به مردم برمیگردانند
یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۰۶ رییس سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان اعلام کرد برای بخش مخابرات و فروش سیم کارت مقرر شد همراه اول و ایرانسل اضافه دریافتیها را به مردم عودت دهند و در بخش خدمات پس از فروش تلاش می کنیم بنگاهها برای خدمات قبل از فروش فروش و پس از فروش برندر گفتوگو با سردار اوصانلو تشریح شد ناگفتههایی از عملیات سپاه در مقابله با تروریستهای شمالغرب/ پژاک چگونه
در گفتوگو با سردار اوصانلو تشریح شدناگفتههایی از عملیات سپاه در مقابله با تروریستهای شمالغرب پژاک چگونه در جاسوسان تحقیر شد فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهدا ع گفت با وجود پرتاب ۲۰۰ نارنجک و مصرف بالای مهمات در عملیات شمالغرب تنها یک شهید دادیم که این موضوع دقت و هوشیاری بچقدمت قلعهدربندقاطرچیبه دوران ماقبل تاریخ برمیگردد
یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۰۴ رئیس اداره میراثفرهنگی ماهنشان قدمت قلعه دربند قاطرچی را مربوط به دوران زندگی انسانهای ماقبل تاریخ هخامنشیان ساسانیان و بعد از اسلام اعلام کرد رضا میرزاییپور در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه زنجان اظهار کرد اینکارت عروسی چهره های مشهور چگونه بود؟! +عکس
کارت عروسی چهره های مشهور چگونه بود عکس در اين مطلب سراغ تعدادي از ستارگان متاهل سينما و تلويزيون رفتيم و از آنها پرسيديم چه چيزي روي كارت عروسيشان نوشتهاند در اين ميان بعضيها هم بودند كه اصلا عروسي نگرفته بودند بعضيها هم ترجيح داده بودند مهمانانشان را شفاهي دعوت كنند و ابه کودکتان بگویید چگونه به دنیا آمده است!
به کودکتان بگویید چگونه به دنیا آمده است مناسب ترين زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک و نوجوان وقتی است که او سوالی در اين زمينه مطرح می کند ایرانیان به دلیل فرهنگ خاصی که دارند همیشه از پاسخ به این گونه سوالات فرزندانشان پرهیز می کنند اما این مسئله نیز لازم به آموزش دارد ماناکبرمحمدی: مشکل امید مدیریت فنی است/ این بازیکنان همین ویتنام را 2بار درخانهاش بردند!
یکشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۲ ۰۴ سرمربی پیشین بازیکنان فعلی تیم ملی امید با بیان اینکه عدم شناخت کافی از ویژگیهای بازیکنان باعث جابجایی اشتباه آنها در ترکیب شده بود گفت ناکامی تیم امید در اینچئون دلایل مهم متعددی دارد که اصلیترین آنها به مدیریت فنی و تعطیلی تیم جوانان طی 2 سال گمصطفی جوکار:من همیشه حرفم را روی تشک می زنم/تا المپیک کشتی می گیرم
برای حضور در بازی های آسیایی مصطفی جوکار من همیشه حرفم را روی تشک می زنم تا المپیک کشتی می گیرم ملی پوش وزن 86 کیلو گرم تیم کشتی آزاد کشورمان گفت همیشه سعی کردم برای اثبات شایستگی هایم حرفم را روی تشک مسابقه بزنم میثم مصطفی جوکار در گفتگو با خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران ضمن ببابک زنجانی چگونه همسرش را پیدا کرد؟
بابک زنجانی چگونه همسرش را پیدا کرد به زنجانی با اين خانم چگونه آشنا شدي گفت خيلي دختر زرنگي است ميتواند كارهاي من را خوب هماهنگ كند و براي السيهايم به او نياز دارم اسم همسر زنجاني ثريا بود كه به او سوري ميگفت بعدها از او پرسيدم بابك اسم سورينت را از كجا آوردي و گفت اکبد چگونه چرب میشود؟
کبد چگونه چرب میشود تجمع چربی در کبد میتواند به مرور زمان ایجاد التهاب و تشکیل باندهای فیبروز نماید در صورت عدم درمان و بهبودی کبد چرب میتواند به سمت نارسایی کبد و سیروزکبدی تشکیل بافت فیبروز درکبد پیشروی نماید باشگاه خبرنگاران منظور از کبد چرب رسوب چربی عمدتاًعفونت چگونه ایجاد میشود؟
عفونت چگونه ایجاد میشود به ورود رشد و نمو میکروبها یا انگل در زخم و یا یک اندام از موجود زنده عفونت میگویند باشگاه خبرنگاران به ورود رشد و نمو میکروبها و یا انگل در زخم و یا یک اندام از موجود زنده میزبان عفونت میگویند ارگانیسم میکروبی از بدن میزبان به عنوان منبعمراجعه به متخصص تغذیه ؛ چرا و چگونه؟
مراجعه به متخصص تغذیه چرا و چگونه در حال حاضر حدود 5 هزار و 200 نفر از کارشناسان کارشناسان ارشد و متخصصان تغذیه ایران عضو سازمان نظام پزشکی هستند از وقتی رشته تغذیه در سالهای قبل از انقلاب در کشور شکل گرفت و همینطور در سالهای پس از پیروزی انقلاب در مقاطعبعد از خیانت به همسرم چگونه برگردم؟
بعد از خیانت به همسرم چگونه برگردم خیانت کردم اما حالا پشیمانم چگونه می توانم زندگی ام را سر و سامان دهم و کاری کنم که همسرم مرا ببخشد فردی که رابطه نامشروع داشته ترجیح می دهد این مسئله را به سادگی پشت سر بگذارد آرزو دارد که همسرش به سادگی مسأله را فراموش کند افشای روابط گذ-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها