واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اوباما و ائتلاف سرگشته عليه داعش
اوباما ائتلافي براي جنگ با داعش به راه انداخته و تبليغات وسيعي در اين مورد ميكند تا بتوان ژست رهبر فاتح به خود بگيرد اما نه تركيب ائتلاف و نه برنامه و اهداف آن مشخص نيستند.
نویسنده : سيد رحيم نعمتي
جوان آنلاين: باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، با حمله به خاك سوريه كاري را انجام داد كه پيش از اين چندان حاضر به انجام آن نبود. سال گذشته بود كه در جريان استفاده از سلاح شيميايي در حومه دمشق، اوباما به شدت تحت فشار بود تا در مورد حمله به سوريه تصميم بگيرد. او با وجود كشيدن خط و نشانهايي براي دولت سوريه اما در عمل آن قدر تعلل كرد تا بتواند از زير بار حمله شانه خالي كند. حالا و بعد از يك سال، به نظر ميرسد او با تشكيل ائتلاف به دنبال اقدامات خاصي است. او با تشكر از كشورهاي شركت كننده در ائتلاف مدعي است كه جهان در جنگ با داعش يا همان داعش متحد شده است. به اين ترتيب، اوباما سعي دارد تا ژست يك رهبر ائتلاف جهاني به نمايش بگذارد كه به عاقبت كار خود مطمئن است اما واقعيت موجود تا چه اندازه مويد اين امر است؟ با توجه به عوامل مختلفي مثل زمان، نحوه مشاركت و حوزه عمليات ائتلاف، بايد گفت كه سرگشتگي قابل توجهي بر ائتلاف آمريكا سايه انداخته است.
جنگي زمانبر نخستين نكته مهم در اين است كه جنگ با داعش يك جنگ مدتدار به آن گونه نيست كه بتوان پايان زماني آن را مشخص كرد يا آن كه حداقل حدسي در اين مورد زد. اين نكتهاي است كه حتي خود اوباما نيز به آن واقف و معترف است و در نشستي با نمايندگان كشورهاي عربي در ائتلاف تاييد كرده است. او ميگويد برخي مقامها تاكيد بر شكست داعش در سريعترين زمان ممكن دارند، اما چنين چيزي امكانپذير نيست. اين اعتراف گواهي بر يأس او براي پيروزي بر داعش نيست بلكه ناشي از دو عامل است؛ نخست سنت مداخله نظامي آمريكا و دوم واقعيتهاي موجود ميداني در عراق و سوريه. آمريكا در سنت مداخله نظامي خود اصل تداوم حضور نظامياش در منطقه را مد نظر ميگيرد تا آن كه بعد از نياز به مداخله نظامي بتواند از توان نظامي خود در معادلات نظامي استفاده كند. اكنون نيز به نظر ميرسد كه اوباما همين سنت را در تشكيل ائتلاف و حمله به داعش مد نظر گرفته و به همين جهت اصل زمانبر بودن اين حملات را مطرح ميكند. علاوه بر اين سنت نبايد از واقعيتهاي موجود در عراق و سوريه نيز غفلت كرد. واقعيتهايي مثل تنوع قابل توجه در ميان نيروهاي داعش، حمايتهاي پنهاني و پيچيده مالي و تسليحاتي از اين گروه و ميزان خشونت و مانورهاي خاص اعضاي داعش است كه باعث اين نحو قضاوت رييس جمهور آمريكا شده است. اين واقعيتها كار او را چنان سخت كرده كه نميتواند پايان زماني مشخصي را براي كار ائتلاف خود تصور كند و همين امر باعث شده تا ائتلاف او به لحاظ استراتژي زماني دچار نوعي سرگشتگي بشود. نحوه مشاركت كشورهاي عضو يك وجه مهم از ائتلاف تحت رهبري اوباما در نحوه مشاركت كشورهاي عضو آن است. آمريكا ادعا كرده كه بيش از 50 كشور در اين ائتلاف شركت كردهاند اما تا اينجاي كار نشاني از اين كشورها ديده نميشود و حتي نحوه مشاركت كشورهاي عربي هم مشخص نيست. آلمان كه به طور كلي مشاركتي در ائتلاف ندارد. فرانسه كه از متحدان سنتي و بسيار نزديك آمريكا به شمار ميرود در اين سري حملات نقشي ندارند و هلند نيز اعلام كرده كه بدون مجوز شوراي امنيت حاضر به مشاركت نظامي در ائتلاف نيست و تنها به اعزام چند هواپيماي ترابري بسنده كرده است. از ميان كشورهاي عربي عضو ائتلاف هم مشخص شده كه اردن به صورت جدي مشاركت داشته و معلوم نيست عربستان سعودي، قطر، امارات و بحرين به چه نحوي همكاري ميكنند. اين نحو مشاركت با نحوه عمليات ائتلافهاي آمريكا در گذشته تفاوت آشكاري دارد. آمريكا در ائتلاف نظامي خود براي حمله به افغانستان و عراق از مشاركت موثر كشورهاي عضو استفاده كرد به صورتي كه اين كشورها علاوه بر نيروي هوايي، يگانهاي زميني خود را هم به منطقه اعزام كردند. حالا، كشورهاي متحد آمريكا بيشتر حرف ميزنند تا كار جدي بكنند و به نظر ميرسد كه آنها با تظاهر به مشاركت در ائتلاف، ترجيح ميدهند با احتياط رفتار كنند. اين به معناي عدم مشاركت اين كشورها نيست بلكه به معناي سرگشتي در نفس اتحاد است كه كشورهاي عضو به صورت مشخص نميدانند بايد چه كاري بكنند. نحوه عمليات آيا داعش و نيروهاي آن را ميتوان با استفاده از برتري هوايي نابود كرد و در صورت نابودي، زمين تحت تصرف اين گروه به دست چه گروهي خواهد افتاد؟ اين پرسشهايي است كه در اين روزها مطرح شدهاند و با وجود اهميت آنها اما تحليلگران جواب مشخصي ندارند. دليل امر در اصل ابهام در نحوه عمليات است كه باعث شده كسي مثل ژنرال مارتين دمپسي، رييس ستاد مشترك ارتش آمريكا، در مقابل نمايندگان كنگره به احتمال استفاده از يگانهاي نيروي زميني هم اذعان بكند. اين حرف دمپسي به طور كامل مخالف با قصد و اعلام رسمي اوباما است كه نميخواهد به هيچ صورت از سربازان آمريكا در برابر داعش استفاده بكند. در واقع، نحوه اختلاف رييس جمهور و رييس ستاد مشترك او نشانگر آن است كه اين دو مقام ارشد آمريكايي هم به درستي نميدانند در عراق و سوريه چه كار بايد بكنند يا اين كه در اصل چه كاري از دست آنها برميآيد. معلوم است كه جنگ با داعش بدون استفاده موثر از نيروي زميني به نتيجه قابل قبول پاياني نميرسد اما به خصوص در سوريه كدام نيروي زميني است كه ميتواند در برابر داعش وارد عمل شده و اين گروه را در اصليترين پايگاههايش از بين ببرد؟ بنا بر واقعيت ميداني بايد ارتش سوريه را نام برد زيرا ارتش آزاد سوريه آن قدر توان ندارد كه بتواند در برابر نيروي داعش كاري بكند و ديگر گروههاي ضد دولت سوريه هم يا متحد داعش يا از جنس همين گروه هستند. اوباما در ائتلاف خود پاسخي براي نقشه زميني ندارد و در عين اين كه حاضر نيست نقش ارتش سوريه را بپذيرد، نميتواند جايگزين موثري را براي آن نام ببرد. مجموع اين عوامل نشان ميدهد كه اوباما ائتلافي براي جنگ با داعش به راه انداخته و تبليغات وسيعي در اين مورد ميكند تا بتوان ژست رهبر فاتح به خود بگيرد اما نه تركيب ائتلاف و نه برنامه و اهداف آن مشخص نيستند. اين امر باعث ميشود كه او و ائتلافش در سرگشتي مهلكي گرفتار بشوند و نتوانند از همين ابتداء نتيجهاي را براي كار خود معلوم بكنند.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]