واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
در مقاله فرید زکریا؛
واشنگتن پست: ایران باید ژاندارمری امریکا در منطقه باشد
وقتی امریکا در دهه ۱۹۷۰ تصمیم گرفت ایران پلیس منطقهشان باشد، اهمیت ژئواستراتژیک ایران را درک میکرد. اما اگرآمریکا میخواهد ریزمدیریت خاورمیانه خود را محدود کند، باید با کشورهایی همکاری کند که باثبات، پرنفوذ و موثر مثل ایران باشند.
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، "فرید زکریا" در مقاله ای با عنوان « ایران باید در مبارزه علیه داعش باشد» در روزنامه "واشنگتن پست" (WashingtonPost) می نویسد: «اگر اوباما واقعا میخواهد دولت اسلامی [داعش] را نابود کند باید راهی برای همکاری با ایران بیابد. ایران تنها قدرت بزرگ خاورمیانه است که امریکا هنوز با آن دشمنی دارد. مراوده با ایران، هر قدر هم سخت و پیچیده باشد، میتواند با منافعی که از عراق تا سوریه و افغانستان گسترده است، بازی را تغییر دهد.» در این مقاله آمده است: «اکنون در مرحله قدرت نمایی هوایی علیه داعش هستیم. این بخش معمولا خوب عمل میکند، به جنگهای هوایی علیه افغانستان، عراق و لیبی فکر کنید. امریکا پیشرفتهترین هواپیماها، موشک ها و پهپادهای جهان و قابلیت نظامی فوقالعادهای دارد. اما معمولا بعد از این مرحله اوضاع آشفته میشود، به افغانستان، عراق و لیبی فکر کنید. نیروهای زمینی باید با جنگهای نامنظم با شورشیان بجنگند. مهمترین مسئله، سیاسی است. آیا گروههای محلی، قبایل و فرقهها در کنار امریکاییها میجنگند یا علیه آنها؟ برای جلب حمایت آنها از آمریکا چه توفقهایی باید انجام دهد؟» زکریا یادآور می شود: «در عراق مشکل این است که سنیها فکر میکنند از دولت کنار گذاشته شدهاند. اوباما میگوید دولت جدیدی در عراق به روی کار آمده اما نشانهها حاکی از فراگیر بودن دولت در دست نیست. سنیها بازهم پستهای تشریفاتی با قدرت کم دارند. ارتش هنوز تحت سلطه شیعیان است. نتایج آشکار است. به دلیل اینکه قبایل سنی هنوز در حاشیه هستند، حملات هوایی نیروهای امریکایی نتوانسته پیشرفت لازم را داشته باشند.» این خبرنگار مشهور امریکایی می افزاید: «امریکا در دولت عراق نفوذ دارد اما نفوذ ایران بسیار بیشتر است. وقتی واشنگتن میخواست "نوری المالکی" را از قدرت پایین بکشد، ایران انجام آن را ممکن کرد. اگر هدف این باشد که دولت عراق قدرت را با سنیها شریک شود، کمک ایران ارزشمند و شاید حیاتی باشد.» این کارشناس مسائل سیاسی در مقاله خود می نویسد: «استراتژی واشنگتن نامنسجم است. میخواهد دولت اسلامی [داعش] را نابود کند و به جبهه النصره و گروه خراسان حمله کند اما به نحوی رقیب اصلی این گروهها، یعنی رژیم "بشار اسد" را تقویت نکند. این غیرممکن است. اگر این تروریستها قافله را ببازند، ارتشی که بیشترین سود را میبرد رژیم سوریه است، نه ارتش ضعیف و بدون سازمان آزاد سوریه. اگر قرار باشد این استراتژی تناقضات کمتری داشته باشد، نیاز است که توافقی برای تشریک قدرت در سوریه انجام گیرد و برخی از عناصر دولت اسد نظیر ژنرالها و روسای اطلاعاتی در آن حضور داشته باشند. اما واشنگتن هیچ تماسی با رژیم اسد ندارد. دولتی که با رژیم سوریه ارتباط دارد تهران است. همکاری با ایران باید با هماهنگی نزدیک با "عربستان سعودی" یا کشورهای عربی دیگر باشد. اما آن کشورها نیز دشمن مشترکی با ایران دارند. این مراوده آشتی نخواهد بود؛ ایران و امریکا مسائل بسیاری دارند که آنها را از هم جدا میکند، مگر اینکه چیزهایی در تهران تغییر کند.» فرید زکریا با اشاره به گفتگویش با "دکتر روحانی" در نیویورک، خاطرنشان می کند: «حسن روحانی این هفته به من گفت، در گفتگوی تلفنی سال گذشته با اوباما، او و رئیسجمهوری آمریکا با هم "توافق داشتند که دو کشور در زمینههای زیادی میتوانند همکاری کنند اما باید اول از مسئله هستهای عبور کرد." از او خواستم با فرض انجام توافق هستهای چنین همکاری را توصیف کند و او از یک ضربالمثل ایرانی استفاده کرد و گفت: "بگذار اول این یکی را که زاییدیم بزرگ کنیم."» این روزنامه نگار و فعال سیاسی در پایان مقاله اش می افزاید: «وقتی "ریچارد نیکسون" و "هنری کیسینجر" در دهه ۱۹۷۰ تصمیم گرفتند ایران پلیس منطقهشان باشد، آن دو اهمیت "ژئواستراتژیک" ایران را درک میکردند. ولی فقط به این خاطر نبود که از رژیم شاه حمایت می کردند. "ولی نصر" محقق پیشرو ایرانی، به من گفت: "اگر امریکا میخواهد ریزمدیریت خاورمیانه خود را محدود کند، باید کشورهایی را برای همکاری پیدا کند که باثبات، پرنفوذ و موثر باشند و بصورت بالقوه، ایران یکی از آنهاست." اما روحانی خاطرنشان کرد که تمام اینها بستگی به توافق هستهای دارد.» از مجموع نظرات و تحلیل های کارشناسان غربی استنباط می شود که پس از روی کار امدن دولت جدید در جمهوری اسلامی ایران -که رویکردی انعطافی در سیاسیت خارجی دارد- ارتباط با ایران در سطوح سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی با اهداف سلطه جویانه بوده و این سیاست غرب در قبال ایران، برای ایجاد یک ژاندارمری امریکایی در منطقه می باشد. ژاندارم سرسپردهای چون محمد رضا پهلوی، صدام حسین و یا حسنی مبارک. اما این خواسته غرب و امریکا با ماهیت و ماموریت اصلی انقلاب اسلامی -که در نفی استکبار جهانی و تشکیل جبهه جهانی مستضعفین، شکل گرفته است- در تعارض بوده و ممکن نمی باشد.
104
۰۷/۰۷/۱۳۹۳ - ۰۸:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]