محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803085284
جانباز هشت سال دفاع مقدس: اگر پایش بیفتد جوانان امروز بهتر از ما از مملکت دفاع خواهند کرد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: جانباز هشت سال دفاع مقدس:
اگر پایش بیفتد جوانان امروز بهتر از ما از مملکت دفاع خواهند کرد
احمد عبادی از جانبازان کشورمان گفت: فکر می‌کنم اگر پایش بیفتد، جوانان امروز خیلی بهتر از ما می‌توانند از مملکت دفاع کنند ولی تا حالا زمینه‌اش پیش نیامده است.
سایت ایران اسلامی نوشت: به مناسبت هفته دفاع مقدس، به سراغ جانبازان ساکن در آسایشگاه شهید بهشتی تهران واقع در محله نارمک تهران رفتیم و ساعاتی را به پای سخنان و درد دل های یادگاران 8 سال دفاع مقدس گذراندیم. از تک تک جانبازان ساکن در این آسایشگاه با حضور در اتاق هایشان عیادت کردیم. سوال هایمان مشترک بود اما جواب های متفاوتی شنیدیم. صحبت کردن از زمان و نحوه اعزام به جبهه، محل، زمان و چگونگی مجروحیت و بیان خاطراتی از جبهه که سالها در ذهن خود به مرور آنها پرداخته اند، بخشی از در خواست مشترک ما از این عزیزان بود. گفتگو با این جانبازان 8 سال دفاع مقدس را تنها با این هدف منتشر می کنیم که تلنگری باشد برای خودمان تا قدر وجود پر برکتشان را بیشتر بدانیم. برای اینکه فراموش نکنیم چگونه در گوشه آسایشگاه غریبانه روزگار می گذرانند. احمد عبادی یکی از جانبازان ساکن در آسایشگاه شهید بهشتی تهران بود که توفیق هم کلامی با او نصیبمان شد. گزیده هایی از گفتگوی صمیمی خبرنگاران ما با وی در ادامه تقدیم می شود: *احمد عبادی هستم. سال 38 در یکی از روستاهای استان مرکزی متولد شدم. سال 59 به خدمت رفتم. دوره ی خدمتم در تهران بود و آخر سال 59 به جبهه اعزام شدم. *برادر بزرگم متاهل بود و به دلیل اینکه راننده آمبولانس بود بسیار به جبهه می رفت. برادر کوچکم هم در یک مقطع زمانی جبهه بوداز طرفی من هم در خدمت بودم و به همین دلیل پدرم در ابتدا کمی از جبهه رفتن من نگران بود. اما زمانی که همه به جبهه می رفتند ما هم وظیفه مان بود که برویم و سرانجام راضی شدند که من هم بروم. به هر حال ایشان یک عمر برای ما از خدمت به مملکت، ظلم ستیزی، رشادت و امام حسین (ع) صحبت کرده بودند و نمی توانستند مانع از جبهه رفتن بشوند. *بهترین دوران و روزهای خدمت من در جبهه گذشت. چون من می خواستم به صورت داوطلب بروم که فرماندهان نمی گذاشتند. جنگ تازه شروع شده بود و مراکز نظامی و پادگان های داخل شهر هم احتیاج به نیرو و حراست داشت. ضد انقلاب در داخل کشور و مرزها حضور داشت و دشمن بعثی هم که حمله کرده بود. امکان خرابکاری در پادگانها زیاد بود و به همین دلیل می گفتند در جبهه ها نیرو زیاد است و در پادگان به نیرو نیاز داریم. *خدا رو شکر نیروی تازه نفس مردمی و بسیجی، سرباز و داوطلب در جبهه ها به حد کافی وجود داشت و به همین دلیل وقتی اصرار می کردیم که به جبهه برویم، نمی گذاشتند. وقتی که سعادت نصیبم شد که به جبهه بروم خیلی خوشحال شدم. آنجا، حال و هوایش خیلی فرق می کرد و دوست نداشتیم برگردیم. *آن زمان مردم چه در پشت جبهه و چه در جبهه ها گوش به فرمان امام بودند. مردم انقلابشان را به این خاطر که اسلامی بود خیلی دوست داشتند و بیشتر شرمندگی ما به خاطر حمایت های مردم از پشت جبهه بود. هر نیازی که وجود داشت به طریق ممکن تهیه می کردند و به جبهه می فرستادند و به این شکل از رزمندگان حمایت می کردند. *بچه ها همه پاک و یک دل و بی غل و غش بودند. هدفشون جنگیدن و جانباختن در راه اسلام بود و هیچ ریایی در کار نبود. عین برادر هوای همدیگر را داشتند. هرکسی که یک مشکل کوچکی داشت، همه سعی می کردند مشکلش را برطرف کنند. *هنوز هم با همان بچه ها کم وبیش در ارتباط هستیم ولی خوب با گذشت زمان، بچه دار و نوه دار شدن و مشکلات زندگی یک مقدار بین ما فاصله انداخته ولی گاهی با هم ارتباط داریم. حتی در زمان دانشگاه با برخی دوستان رزمنده و آزاده که بعد از 8 تا 10 سال اسارت بازگشته بودند، همکلاس بودیم. *سال 66 که در آسایشگاه بستری بودم در کنکور شرکت کردم و در دانشگاه شهید بهشتی در رشته فلسفه قبول شدم. علاقه مند بودم که به صورت حضوری به سر کلاس بروم . یکی از دوستان که پرستارم بود کمک می کرد به دانشگاه می رفتم و بر می گشتم. *همانطور که امام خامنه ای فرمودند جوانان امروزی بسیار خوب هستند. از ما خیلی بهتر و بیشتر می فهمند، آگاهیشان بیشتر است و تجربه نسل های قبلی خود را هم به همراه دارند. من فکر می کنم اگر پایش بیفتد، خیلی بهتر از ما می توانند از مملکت دفاع کنند ولی تا حالا زمینه اش پیش نیامده است. اما یکسری جوانان با رفتارها و عقاید متفاوت هستند که در زمان ما هم بودند اما به این دلیل که تازه انقلاب پیروز شده بود، وجودشان نمودی نداشت. اما اگر پایش بیفتد می بینیم که همانها هم انقلابی هستند. *در حال حاضر هر پیشرفتی که وجود دارد، به خاطر حضور جوانان است. عقب افتادگی سالهای سال در حکومت ستمشاهی در حال جبران شدن است و رشد علمی که توسط همین جوانان صورت گرفته، الحمدلله سیر صعودی دارد. *تنها انتظاری که ما از مردم داریم این است که قدر انقلاب را بدانند. انقلابی که با خون شهیدان بزرگواری به دست آمده که هرکدام برای مملکت اندازه یک ملت ارزش داشتند. این شهیدان در حالی خاکشان را آزاد کردند که تمام دنیا پشت صدام و عراق ایستاده بودند. آن مردان بزرگ تمام دنیا را به ذلت کشیدند. مطلب فوق مربوط به سایر رسانه ها می باشد وخبر گزاری فارس صرفا آن را باز نشر کرده است بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/07/01 - 13:08
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]
-
گوناگون
پربازدیدترینها