واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۶ شهريور ۱۳۹۳ (۰:۵۲ق.ظ)
آفرينش: «براي خشکسالي ايران نيازي به "هارپ" نيست»
به گزارش خبرگزاري موج، روزنامه آفرينش چنين نوشت:
بشر در طول هزاران سال با حوادث و بلاياي طبيعي بسياري دست به گريبان بوده است و همواره اين حوادث را جزئي طبيعي از زندگي خود بر روي کره زمين دانسته است. اما در دهه هاي اخير اتفاقاتي روي داده که با حافظه تاريخي او در مورد طبيعي بودن اين حوادث ناسازگار است. بدون شک، فجايع طبيعي در هر دوراني همراه با خساراتي بوده است اما، آنچه که امروز اتفاق مي افتد نسبت به گذشته شدت بي سابقه اي دارد.
بروز زلزله هاي پي درپي و شديد، خشکسالي هاي گسترده، سيل هاي بي سابقه، آب شدن يخ قطب ها، به طور کلي تغيير در اکوسيستم زمين شکل نگران کننده اي به خود گرفته است. ناگفته نماند که درتمام اين موارد ورود بشر در چرخه طبيعت و اختلال در نظم آن موجب آسيب هاي فراوان به سلامت انسان ها و محيط زيست گرديده است.
البته انسان همواره به دنبال بهانه اي براي توجيه اقدامات خود مي باشد. درهمين نمونه تخريب محيط زيست بسياري براين عقيده اند که تکنولوژي فوق پيشرفته «هارپ (HAARP) و سورا (sura)» که توسط ايالات متحده آمريکا و روسيه ايجاد شده، عامل اصلي اختلالات جوي و تغييرات آب و هوايي مي باشند.
اين سيستم ها طوري طراحي شده اند که بر روي «آيونوسفير» (بالاترين لايه اتموسفر) تاثير مسقيم دارند وهمچنين به دليل محيط الکتريکي موجود در آيونوسفير از اين لايه براي انعکاس امواج راديوئي به اطراف زمين استفاده مي شود.
اين سيستم در حال حاضر از يک مجموعه آنتن هاي مخصوص (180 برج آنتن آلومنيومي به ارتفاع 23.50 متر) تشکيل و برروي زميني وسيعي به مساحت 23000 متر مربع در آلاسکا نصب گرديده است.
فرضيه هايي وجود دارد که اين آنتن ها امواج مافوق کوتاه را توليد و به آيونوسفير پرتاب مي کنند و با تحريک و گداخته کردن اين لايه امواجي با قدرت يک تا 10 ميليارد وات به لايه هاي دروني زمين وارد مي شود و موجب بروز زلزله، سونامي، تغييرات جوي و خشک سالي مي گردد.
جداي از واقعيت و يا توهم توطئه دانستن سيستم هارپ و سورا، مراد بهانه جويي انسان براي سهل انگاري ها و توجيه اشتباهات غيرقابل جبراني است که به واسطه آن زندگي خود و ديگر موجودات زنده را به خطر مي اندازد.
همواره روال کار در کشورما نيز به اين صورت بوده که موضوعات اصلي از مشکلات و معضلات مردم گرفته تا نيازهاي استراتژيک کشور، به بهانه هاي مختلف تحت سايه مسائل سياسي و تحولات بين المللي قرار مي گيرد البته اين رويه بعضاً ناخواسته بوده و افکارعمومي سوار بر موجي مي شود که در سراسر جهان به راه مي افتد.
به عنوان مثال خطر داعش امروز تمام توجهات جهاني ازجمله کشورما را به خود جلب کرده و ديگر موضوعاتي که چه بسا از آن مهمتر و حساس تر هم باشد را از الويت خارج مي کند.
اما مشکل اصلي که ما را تهديد مي کند مسئله زندگي ملت و ادامه حيات در کشور است. اين است که بحران آب از حد هشدار خارج شده و اينک تهديدي جدي برعليه زندگي نسل فعلي و آيندگان به شمار مي رود و ما هنوز هم آن را باور نکرده ايم!.
هنوز باور نداريم که با ادامه اين روند کاهش منابع آبي تا 30 سال ديگري نيمي از کشورمان را کويرهايي خشک و غيرقابل سکونت دربرخواهند گرفت. مسئله اينجاست که آب هاي زيرزميني تحليل رفته اند و بيلان منفي آب بيداد مي کند و کسي به فکر نيست. البته دولت برنامه ها و بودجه هايي را براي مبارزه با بحران آب درنظر گرفته است، اما به هيچ وجه کافي و برطرف کننده خطري جدي از جنس قحطي آب و تهديد زندگي نيست.
بيلان منفي برداشت آب در ابتداي انقلاب زير صد ميليون متر مکعب در سال بوده، اين بيلان در حال حاضر به 11 ميليارد متر مکعب رسيده است يعني 110 برابر شده است. ما درطي ساليان گذشته بدون مجوز چاه هاي عميق حفرکرديم، بدون مجوز کف شکني کرديم و به بسترهاي آب هاي زيرزميني دست برديم تا به توليد بيشتر برسيم.
غافل از آنکه ازبين رفتن آب هاي زير زميني يعني نابودي چرخه منابع آبي تجديد شونده، چراکه اگر اين بسترها از بين برود، حتي اگر باران هم ببارد آب به داخل زمين نفوذ نمي کند و مستقيم تبخير مي شود!.
ما درطي ساليان گذشته ثروت آبي کشور را به طور غيراصولي در دل کشاورزي سنتي جاري کرديم بدون اين که برنامه اي براي بهره وري منابع آبي و توسعه کشاورزي داشته باشيم. طوري کار کرديم که توسعه کشاورزي را منوط به افزايش منابع آبي دانستيم و با مکيدن شريان هاي آبي کشور و بدون اينکه به توسعه کشاورزي دست يابيم، به روند خشک سالي و گسترش کويرها و شوره زارها سرعت بخشيديم و امروز صحبت هايي از واردات آب از همسايگان شمالي هم به گوش مي رسد!.
به گفته کارشناسان آب و کشاورزي در حال حاضر تمامي پيکره هاي آبي طبيعي ايران خشکيده اند. درياچه اروميه، بختگان، تشک، پريشان، کافتر، گاوخوني، هورالعظيم، هامون، جازموريان و... ديگر چيزي باقي نمانده آيا بحران آب از داعش و اسرائيل خطرناکتر نيست؟!
با اين تفاسير يادشده و برداشت هاي غير اصولي ما از منابع آبي کشور، آيا نيازي به سيستم هارپ براي تبديل ايران به کويري گسترده و خشک، وجود دارد؟! ما خودمان با دست خودمان داريم ريشه هاي حيات کشور را مي خشکانيم. اصلا اهميتي براي نظم چرخه طبيعت قائل نيستيم و فقط به فکر گذراندن نيازهاي امروز، آن هم به شکل کاملا غير اصولي هستيم!
حرف ها و دعواهاي سياسي را بايد رها کرد، مسئله اول کشور را بايد مبارزه با بحران آب دانست که نه چپ مي شناسد و نه راست، نه بدحجاب مي شناسد و نه گشت موتوري، نه دشمن خارجي مي شناسد و نه تحريم اقتصادي و نه مي توان آن را به گردن آمريکايي ها و روس ها يا سيستم هارپ و سورا انداخت!. حل اين بحران صرفاً برعهده وزارت کشاورزي يا اين دولت و مسولان فعلي نيست. بلکه بايد تمام کشور از مردم جامعه گرفته تا مقامات عالي رتبه نظام دغدغه بحران آب را جدي بگيرند و براي حل آن عزم ملي را جزم کنيم. هفت هزار سال است که در ايران زندگي جريان دارد، وبايد ادامه داشته باشد.
نويسنده:حميدرضا عسگري
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]