واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: صفایی فراهانی:نمی دانم چرا دولت روحانی با مردم صحبت نمی کند؟/بیان واقعیات دولت قبل،سیاه نمایی نیست سیاست > دولت - محسن صفایی فراهانی به روزنامه اعتماد گفت:
*رضاشاه با انتخاب روش استبدادي، اقدامات مفيدي كرد. دانشگاه، قوه قضاييه، ثبت اسناد، شناسنامه، ارتش نوين، راهآهن سراسري و... همه اينها زاييده دوره 16 ساله رضاشاه است. ولي از آن طرف چون ارتباطش را با مردم كاملا قطع كرده بود، تمام اين اقدامات خوب تحتالشعاع آن اقدامات بد قرار گرفت. يعني با وجود اينكه كارهايش به رشد كشور كمك كرد، اما مردم با او همدل نبودند، ونزديكترين يارانش هم از او ميترسيدند؛ همان باعث شد كه مردم بديهاي رضاشاه را بيشتر از خوبيهايش ببينند . *متاسفانه همانطور كه آمارها هم نشان ميدهد بيش از 80 درصد واگذاريهای اصل44 به نهادها داده شد و به جاي اينكه به خصوصيسازي كشور كمك شود، به اليگارشيهاي جديد اقتصادي در اقتصاد ايران تبديل شد كه چون از هيچ دستگاه و قانوني تبعيت نميكنند و هيچ كنترلي بر آن وجود ندارد به سمت رانت هاي بزرگتر و سودهاي افسانه اي روي آوردند كه نمونه اش را در بازارهاي مالي ميبينيد كه چه تعداد موسسات مالي و اعتباري در كشور رشد كرده. در شرايطي كه در اقتصاد ركود حاكم است و فعاليت ها توليدي به حداقل خود رسيده، ميبينيد كه اين نوع موسسات با سودهاي سرسامآور در جامعه رشد كردند و اين پديده بسيار نگرانكنندهتر از پديدههاي ظاهري اقتصاد است. *كشوري كه در سال 89 و 90 بالاي 210 ميليارد دلار درآمد نفتي داشته چرا بايد در سال 91 ارزش ريال تا يك سوم كاهش داشته باشد؟ نرخ برابري دلار از 1000 تومان بشود 3000 تومان، چه اتفاقي افتاد؟ چرا نبايد علت اينها باز شود؟ چرا بايد بعد از آن درآمد نفتي بيسابقه كشور تورم 40 درصد داشته باشد؟ مگر جنگ اتفاق افتاده بود در كشور؟ وقتي شما ميگوييد رشد سرمايهگذاري در اقتصاد ايران منفي شده يعني چي؟ يعني اينكه درآمدهايي كه در ايران بايد صرف سرمايهگذاري ميشد، صرف خوردن شده؛ صرف اقتصاد غارتي شده. اگر اين را به مردم نگوييد بدنه اجتماعي كماكان متوقع مي ماند... بگذاريد عده اي فكر كنند اينها سياهنمايي است، اما واقعيت است، اينها اسمش تخريب نيست؛ اگر مردم بدانند حتما بهتر همكاري خواهند كرد. *دولت روحاني به هيچوجه با مردم صحبت نميكند يا حداقل نميتواند صحبت كند. من چون ارتباطي با دولت ندارم، نميدانم مشكل كجاست؟ اما از نوع حرفهايي كه در رسانهها از دولت مي شنوم، اينطور برداشت ميكنم كه وزراي اين دولت مطلقا ارتباطي با مردم ندارند. شايد به اين دليل كه نگرانند متهم به سياهنمايي يا فشارهاي متعدد ديگري شوند. تصور من اين است كه ميزان تحرك آقاي وزير خارجه در طول سه ماه گذشته كاسته شده است. من اين عدمتحرك را در ناتواني ايشان يا پيچيده شدن مذاكرات نميبينم، بلكه در فشارهاي دروني ايران مي بينم كه ميتواند يك انسان را از كارايي بيندازد. *كسي كه حاضر شد براي جلوگيري از شكايت ساكنان دور يك برج 500 ميليارد تومان هزينه كند و زمينهاي اطراف را بخرد تا مردم صدايشان در نيايد، آيا حاضر نيست براي درآمدها و رانتهاي بيشتر چند تا 500 ميليارد تومان ديگر خرج كند؟ اگر آقاي جزايري آن موقع توانست چهار تا از نمايندگان را براي اينكه چهار تا تعرفه را برايش اصلاح كنند، بخرد، امروز براي منافع بزرگتر خيلي كسان ديگر را نميشود خريد؟ * اگر مذاكرات 1+5 به نتايج مثبتي برسد، خود به خود عرصه بر اليگارشي ها تنگ خواهد شد. ولي از آن طرف آنها هم ساكت نمي نشينند و تمام تلاش شان را ميكنند كه اين مذاكرات به صورت جامع به نتيجه نرسد. 17302
چهارشنبه 26 شهریور 1393 - 06:45:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]