تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837704126
عاشق ريسكهاي بزرگ هستم
واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: عاشق ريسكهاي بزرگ هستم
نویسنده : سعيد احمديان
يك روز قبل از تولد 37سالگي پژمان جمشيدي در اتاق گريم تئاتر«آرسنيك و تور كهنه» در تماشاخانه ايرانشهر روبهروي او نشستيم و از هر دري صحبت كرديم؛ از روزهاي كودكي كه در زمينهاي خاكي گوهردشت فوتبالش را آغاز كرده بود تا امروز كه به عنوان بازيگر تئاتر تجربه جديدي را مزمزه ميكند. فوتباليست شناختهشده ديروز حالا در عالم هنر هم براي خودش در حال دست و پا كردن اسم و رسمي است و شنبه هفته گذشته بود كه اجراي دومين تئاترش را هم به پايان رساند. ميگويد تئاتر را انتخاب كرده تا يك كلاس بازيگري فشرده را طي ميكند. حضور در دنياي سينما و تئاتر را يك ريسك بزرگ ميداند و زندگياش را بدون ريسك كردن بيمعنا عنوان ميكند، همين است كه بدون هيچ تجربهاي قبول ميكند جلوي دوربين سروش صحت در سريال پژمان برود و تا امروز كه حضورش در سينما و تئاتر از انگشتان يك دست فراتر رفته، اين ريسك ادامه دارد. البته او اعتراف ميكند كه به رغم حضورش در سينما، فوتبال در زندگياش هميشه انتخاب اول اوست، چون از دنياي توپ گرد به سينما رسيده است. در نزديك به يك ساعتي كه مهمانش بوديم با او از گذشته تا امروز را مرور كرديم و او هم ساده و صميمي پاسخمان را داد. اين گفتوگو پيش روي شماست. تولد 37سالگيتان است، تبريك ميگوييم آقاي جمشيدي، از مسيري كه در اين 37 سال پشت سرگذاشته ايد راضي هستيد؟ از همه چيز راضيام و حسرت نميخورم. هم از نظر فوتبالي و هم از خانواده همه چيز براي من خوب بود و اگر به گذشته هم برگردم باز هم همين مسير را انتخاب ميكنم. در فوتبال، جنگيدم و تلاش كردم، ولي اينكه بگويم چرا جام جهاني نرفتم يا چرا مهدويكيا نشدم، نه اينطور نيست. اين تقدير من بوده مانند اين روزها كه در تئاتر هستم. به 30 سال قبل برميگرديم، شما حتماً اين جمله را در نوجواني از خانواده شنيدهايد كه درس را بچسب كه فوتبال آب و نان نميشود! خانواده ما چون فرهنگي بود انتظار داشتند كه درس بخوانم. برادر بزرگم هم كه شريف قبول شد، بدتر شد و بيچاره شدم. شانس آوردم كه دانشگاه بالاتر از شريف نبود وگرنه انتظار داشتند آنجا قبول شوم. من هم درس ميخواندم، البته از همان مدرسهاي كه پدرم معلم بود فرار هم ميكردم. پس پارتي داشتيد؟ نه، خيلي بدتر بود، البته من درسم بد هم نبود. كنكور كه دادم هم سراسري رشته كشاورزي دانشگاه ملي قزوين قبول شدم و هم عمران دانشگاه آزاد كرج كه من عمران را انتخاب كردم. هر چند چون پروژه نهايي را ندادم به من مدرك ندادند! پژمان جمشيدي قبل از آنكه بازيگر شود، همه او را به عنوان يك فوتباليست ميشناختند، فوتبال برايتان يك تفريح بود يا عاشقش بوديد؟ فوتبال را انتخاب نكردم، هميشه وقتي اين سؤال از من ميشود خيلي فكر ميكنم اما فوتبال در زندگيام چيزي بود كه جلوي پاي من بود. فوتبال چيزي نبود كه با پيشزمينه قبلي و با يك هدف قبلي دنبالش بروم، چيزي بود كه جلوي پاي من قرار گرفت. از وقتي يادم است دنبال توپ ميدويدم، چه زماني كه در كوچه بودم و چه وقتي كه در خانه جوراب را دو لايه ميكردم و با جوراب بازي ميكردم. تورنمنت ميگذاشتم و واقعا با لذت فوتبال بازي ميكرديم. ميتوانم اينطور بگويم كه در زمان كوچكي يا فوتبال بازي ميكردم يا درس ميخواندم. راهنمايي كه بودم يك معلم اهل قروه سنندج داشتيم به نام آقاي حسيني كه كلاس فوتبال برگزار ميكرد. 150 تومان به همراه يك عكس و كپي شناسنامه دادم و رفتم كلاس فوتبال كه در زمينهاي خاكي برگزار ميشد. آنجا آقاي حسيني اصول ابتدايي فوتبال مانند اوت دستي و... را به ما ياد داد. و اين علاقه در ادامه جديتر شد و شما از يك فوتباليست آماتور به يك فوتباليست حرفهاي تبديل شديد. شانسي كه آورديم اين بود كه معلم ما مربي چند تيم شد. مربي كانون آموزش و پرورش و شاهين كرج شد كه پاي من به فوتبال باشگاهي باز شد. بعد آقاي حسيني مربي نوجوانان و جوانان دارايي تهران شد كه باعث شد پاي من به فوتبال تهران باز شود. به هر حال در آن زمان سخت بود از كرج وارد فوتبال تهران شدن و شانس من بود كه ايشان به آنجا آمد. در تيم كشاورز بود كه سري بالاي سرها بلند كرديد! در رده پايه، كشاورز از تيمهاي مطرح بود و من براي تيم جوانان و اميد اين تيم بازي ميكردم. تيم بزرگسالان هر وقت حريف تداركاتي نداشت با تيم اميد و جوانان بازي ميكرد. در چند بازي جلوي تيم بزرگسالان خوب بازي كردم و در ادامه به تيم اصلي رفتم. يادم ميآيد در سه بازي كه براي تيم بزرگسالان بازي كردم سه گل زدم، اما آن موقع اينطور نبود كه هر كسي يك گل بزند فيكس شود، بلكه خيلي كوتاه به من فرصت بازي داده ميشد. يكي از اين سه گلم به استقلال بود. كشاورز با استقلال بازي داشت كه با گل منصوريان جلو بودند كه من وارد زمين شدم و گل مساوي را به غلامپور زدم. با اين وجود همان 10دقيقه يك ربع بازي ميكردم و اينطور نبود كه يك دفعه به يك بازيكن به خاطر چند گلي كه زده ميدان بدهند، براي همين بيشتر انگيزه داشتيد كه بهتر شويد. آنقدر خوب بوديد كه پرسپوليس را مجاب كرديد به يك جوان 20 ساله مانند شما اعتماد كند و براي قرارداد با شما پا پيش بگذارد! سال 76 بود كه بعد از اينكه با زدن 12 گل براي كشاورز در ليگ يك آقاي گل شدم، آقاي عابديني با 3ميليون رضايتنامهام را از كشاورز گرفت. آن سال من از كشاورز به پرسپوليس آمدم و علي كريمي از فتح آمد كه كريمي ماندني شد اما چون بازي به من نميرسيد از پرسپوليس جدا شدم. آن سال علي پروين گفت ميخواهم به جوانان ميدان بدهم و بمان كه من گفتم علي آقا ميروم و باتجربهتر ميشوم و برميگردم. اما براي خيليها در آن سن حتي نشستن روي سكوها براي پرسپوليس هم يك رؤيا بود! نه، روحيهام اصلا اينطور نبود كه چون بازيكن تيم بزرگي هستم بازي هم نكنم برايم مهم نباشد. آن زمان رقيباني مانند فرشاد پيوس، ادموند بزيك، علي باغميشه و مهدي مهدويكيا داشتم كه باعث ميشد نتوانم در تركيب قرار بگيرم، به همين خاطر هم تصميم گرفتم از پرسپوليس جدا شوم. يادم ميآيد روزي كه رضايتنامهام را گرفتم به آقاي خوردبين گفتم كاري ميكنم پرسپوليس بيايد دنبال من! كه آقاي خوردبين با يك نگاه عاقلاندرسفيه و خنده كه انگار تأييد بلاهت من بود، به حرفم واكنش نشان داد. با اين وجود آن قدر در سايپا خوب بودم كه دو سال بعد پرسپوليس از من خواست برگردم و سال 79 بود كه دوباره پرسپوليسي شدم. انتخابتان سايپا بود، تيمي كه ميتوان به جرئت گفت روزهاي اوج فوتباليتان بود. حميد عليدوستي سرمربي سايپا بود كه بعد ديدن بازي من در تيم ملي دانشجويان گفته بود اگر نرفتي پرسپوليس، بيا سايپا، به همين خاطر با هم در ارتباط بوديم، بعد اينكه در پرسپوليس به من بازي نميرسيد، يك شب با آقاي عليدوستي تماس گرفتم و ماجرا را توضيح دادم كه ايشان هم گفتند رضايتنامهات را ميگيريم بيا سايپا. بهترين دوران فوتباليام را در سايپا گذراندم و به هر چيزي كه ميخواستم رسيدم. به تيم ملي اميد و بزرگسالان دعوت شدم و واقعا دوران خوشي بود. از سايپا به تيم ملي رسيديد، آن هم در روزهايي كه تيم ملي بين سرخابيها تقسيم شده بود! براي اولين بار توسط آقاي طالبي به تيمملي دعوت شدم. به جام ملتهاي 2000 لبنان رفتم اما بازي نكردم. در تيم ملي آن موقع هفت پرسپوليسي، هفت استقلالي و هفت لژيونر به اضافه من و سيدعباسي از تيمهاي غير سرخابي بوديم. با آن شرايط خيلي سخت بود كه از تيمي غير از قرمز و آبي پايتخت به تيم ملي دعوت شويد. بازگشت به پرسپوليس بعد از درخشش در سايپا، ميتوانست فوقالعاده باشد! سال 79 كه برگشتم آقاي پروين هم مديرعامل و هم سرمربي پرسپوليس بود و من با ايشان قرارداد امضا كردم. قبل اينكه به پرسپوليس بروم از پيكان پيشنهاد 40ميليوني داشتم كه آن زمان پول زيادي بود. استقلال هم من را ميخواست اما من تصميمم را گرفته بودم كه به پرسپوليس بروم، البته يك اتفاق ديگر هم تأثيرگذار بود. اردوي تيم ملي بودم يك آپارتمان پيشخريد كرده بودم كه از 13ميليون 6ميليون كم داشتم. با اصرار يكي از دوستان پروين به دفتر علي آقا رفتيم كه ماجرا را تعريف كردم. علي آقا هم يك چك 6ميليوني از خودش داد و گفت، اگر آمدي پرسپوليس كه از قراردادت كم ميكنم، وگرنه هر وقت داشتي بده، من هم كه ديگر نمكگير شده بودم ياعلي گفتم و با پرسپوليس امضا كردم، البته بعد فهميدم كه اين سياست پروين بوده كه اين كار را كرده، بايد بگويم من واقعاً پرسپوليسي بودم و تصميمم را گرفته بودم. قهرمان شدن با پرسپوليس در اولين دوره ليگ برتر و سال اول حضورتان، همه چيز را براي شما رويايي كرد. سال اول خيلي خوب بود و قهرمان شديم. تنها كسي كه از آن تيم به تيم ملي برانكو دعوت شد من بودم. از سالهاي بعد مشكلات ما با پرسپوليس شروع شد. مانند زير كشت رفتن زمين آزادي كه در بازي ما تأثير داشت و نتوانستيم در زمين تختي خوب بازي كنيم. قهرماني را سال دوم به سپاهان داديم كه واقعاً فرهاد كاظمي تيم فوقالعاده و بينظيري درست كرده بود. سالهاي بعد هم دوم و سوم شديم. علي پروين انگار در زندگي فوتبالي شما جايگاه ويژهاي دارد، اين جايگاه طوري بود كه حتي سال 82 كه غمخوار، پروين را كنار گذاشت، به خاطر او به همراه چند بازيكن، به حالت اعتراض تيم را ترك كرديد! هميشه رابطه خوبي با مربيان به خصوص آقاي پروين داشتهام. علي پروين يك حسني كه دارد هميشه خودش بود و سعي نميكرد كه شخصيت ديگري از خودش نشان دهد يا مثل بعضيها سانتي مانتال يا فرهنگي صحبت كند. علي پروين كسي نبود كه ادا دربياورد و همان كسي است كه هست. دوستداشتنيبودن پروين هم به خاطر خاكي بودنش است. الان همه ميگويند جنگ مدرنيته و لمپنيسم بود اما آن سال جنگ پيشكسوت و يك آدم تازه وارد بود. ما بايد بين پيشكسوت و كسي كه تازهوارد بود و فوتبالي هم نبود يكي را بايد انتخاب ميكرديم. من هم به دليل پيشكسوت بودن و تيم پرسپوليس، پشت علي پروين ايستادم، براي من شخص مهم نبود. احترام علي پروين واجب و تاج سر ماست، مثل همايون بهزادي و بقيه پيشكسوتان، اما به خاطر پرسپوليس بود كه پشت علي آقا ايستاديم و از تيم كنار رفتيم. بعدها اين صحبت افتاد كه اينها نميخواهند پرسپوليس مدرن شود كه اصلاً اينطور نبود. اما بعد از چند وقت دوباره برگشتيد! قرارداد داشتم و اگر برنميگشتم محروم ميشدند، حتي حرفهايي پشت سر من زده شد اما بعضيها كه برنگشتند پرسپوليس آنها را نميخواست. در ادامه به خاطر خدمت سربازي به پاس رفتيد. سال 84 در پاس يكي از بهترين سالهاي فوتبالم بود و خيلي اميدوار بودم كه به جام جهاني 2006 بروم و واقعاً نميدانم چرا دعوت نشدم. حتي كعبي آن روزها مصاحبه كرد و گفت چون رقيبي در اردوها ندارد بيانگيزه شده است و اينها رقيب من نيستند و جمشيدي الان آماده است و بايد دعوت شود اما نميدانم روي چه موضوعي بود كه دعوت نشدم. شايعه بود كه دادكان به خاطر برخي مسائل به برانكو پيشنهاد داده تا شما را دعوت نكند. در مسابقات جهاني و خيلي رابطهام با ايشان خوب بود اما نميدانم چه اتفاقي افتاد كه از چشمشان افتادم. الان گلايهاي از كسي ندارم اما اگر رابطههايم با افراد بهتر بود، شرايط طور ديگري رقم ميخورد. به هر حال با آن وضعيت حسرت جامجهاني به دلم ماند و سال 2002 كه با بدشانسي نتوانستيم به جامجهاني صعود كنيم و اميدوار بودم سال 2006 جزو تيم اعزامي به جامجهاني باشم كه اتفاقاتي اين فرصت را از من گرفت تا با به پايان رسيدن فوتبالم اين ميدان بزرگ را تجربه نكنم. فولاد و ابومسلم تيمهاي بعديتان بودند و در نهايت هم خداحافظي از فوتبال! در فولاد با توجه به اينكه نگاهها روي اين تيم نبود با وجود اينكه به نظر خودم خوب بودم اما ديده نشدم. در ابومسلم شرايط خوبي نداشتم و بعد از آن با توجه به اينكه پيشنهاد ليگ برتري نداشتم و علاقه هم نداشتم به ليگ يك بروم، ديگر خود به خود از فوتبال كنار گذاشته شدم، بدون اينكه خودم بخواهم خداحافظي كنم. شرايط طوري بود كه پيشنهاد نداشتم و خانهنشين شدم. بعد از فوتبال به دنياي موسيقي وارد شديد اما بهرغم صحبتهايي كه درباره انتشار آلبومتان مطرح بود، اين اتفاق نيفتاد. بعد از كنار گذاشتن فوتبال وارد عرصه خوانندگي شدم. به هر حال زماني كه ميخواهيد وارد يك عرصه ديگر شويد بايد از صفر شروع كنيد و اين خطرهايي دارد. در تدارك انتشار آلبوم بوديم كه به مميزي خورد و دو سال درگير گرفتن مجوز بوديم كه الان اين آلبوم آماده انتشار است ولي خودم روي انتشار آن دوبهشك هستم. اما پس از چند سال بيخبري با بازي در سريال پژمان همه را غافلگير كرديد! ورودم به دنياي بازيگري خيلي اتفاقي بود. ايدهاي بود كه داشتم و سال 85 همان سالي كه از فوتبال كنار رفتم اين ايده را به پيمان قاسمخاني دادم اما چون پيمان گرفتار ساخت سنپترزبورگ و ساختمان پزشكان بود بعداً تصميم گرفت اين سريال ساخته شود. در اينباره چند مقطع با پيمان جلسه گذاشتيم. اول بحث بر سر اسم بود كه اسم سريال اسم من باشد، در مراحل بعد به من پيشنهاد بازي دادند كه خودم نقش خودم را بازي كنم. اول قبول نكردم، به هر حال وقتي آدم در كاري سررشتهاي ندارد نميتواند بدون درنگ آن را قبول كند. آن موقع پژمان جمشيدي را مردم به عنوان فوتباليست ميشناختند و من فكر ميكردم كه اگر قبول كنم و نتوانم از عهده آن بربيايم، همان چهره فوتبالي پژمان جمشيدي هم خراب ميشود. نه اينكه دوست نداشتم بازي كنم نه، اين حرف نبود، ترديدم به خاطر شروع كاري بود كه تجربهاي در آن نداشتم. اما به نظر نميرسد الان از بازي در اين نقش پشيمان باشيد! قطعاً، بعد از بازخورد مثبت كار، اگر دوباره به عقب برگرديم همان دفعه اول قبول ميكردم كه در نقش خودم بازي كنم. اما ريسك بزرگي بود و خودشان هم ميترسيدند اما پيمان گفت به من اعتماد كنيد و اينطور بود كه بعد از چند بار پيشنهاد در سريال پژمان بازي كردم. پژمان چقدر به خودتان نزديك بود؟ جدا از خانواده پژمان، اتفاقهايي كه در سطح اجتماع در اين سريال براي من ميافتاد واقعي بود، مثلاً با توجه به اينكه چهره شناختهشدهاي در فوتبال بودم هميشه بدون كارت شناسايي به بانك ميرفتم اما يك روز يكي از متصديان من را نشناخت و كارت هم نبرده بودم و نزديك بود چكم برگشت بخورد! پيمان از من خواسته بود اين اتفاقها را كه به نوعي خندهدار بود جايي بنويسم تا از آنها در نگارش فيلمنامه استفاده كند. پس ميتوان گفت به نوشتن هم علاقه زيادي داريد؟ كلاً در خانواده ما همه به ادبيات علاقه داشتيم. پدر من دبير زمين شناسي موفق كرج بود كه هميشه به من ميگفت دو آرزو دارم؛ يكي اينكه با كايت از دماوند بپرم و ديگري اينكه دبير ادبيات بودم. با وجود تجربه اولتان ،جلوي دوربين راحت بوديد و خيليها شما را تحسين كردند. فوقالعاده كه نه اما بستر آماده بود كه اگر فرد ديگري هم بود شايد موفق ميشد. هم متن فوقالعاده بود و هم گروه خوب بود و من هم در قالب آن داستان قرار گرفتم و كار خوب از آب درآمد. اين موفقيت اتفاق فوقالعادهاي بود و سريال خيلي خوب ديده شد. سريال خوبي مانند ساختمان پزشكان تازه از قسمت دهم به بعد ديده شد، در حالي كه سريال پژمان با توجه به بيس فوتبالي كه داشت و مردم هم به اين ورزش علاقه دارند، از قسمت دوم به بعد در بين مردم جا افتاد. علي پروين هم حسابي از شما تعريف كرده بود. علي آقا خيلي اين سريال را دوست داشت. يك روز به من زنگ زد و گفت با خانواده سر ناهاريم و يادت افتادم. دستت درد نكنه، خيلي خوب بودي. بعد از تلويزيون بازي در تئاتر را تجربه كرديد؛ بازي در تئاتر «بادي كه تو را خشك كرد، مرا برد». با توجه به تعصب خاص تئاتريها حضورتان به عنوان كسي كه هيچ تجربه تئاتري ندارد روي صحنه عجيب بود! در گذشته وقتي ميآمدم تئاتر ميديدم حالم خوب ميشد. شايد به خاطر شباهتي است كه با فوتبال دارد و جاي اشتباه نداريد و رخ به رخ با تماشاگري كه قرار ميگيريد و اين نزديك بودن احساس خوبي دارد. در اين تئاتر برخلاف سريال پژمان، نقشي جدي داشتيد، هر چند برايتان گران تمام شد و در جايي گفته بوديد از تئاتريها حتي از پروين هم بيشتر فحش خورديد! تجربه خيلي خوب و متفاوتي بود، البته خيلي از تئاتريها انتقاد كردند و روزهاي سختي بود، اين كليت به جامعه تئاتر برنميگشت. نقد فرهنگ دارد و همه از نقدهاي منصفانه استقبال ميكنند اما بخشي از اين نقدها به تعصبي كه تئاتريها به جامعه تئاتر دارند برميگردد كه همه آنها را تحمل كردم. بازي در تئاتر به مراتب سختتر از تلويزيون و سينماست، نگران نبوديد؟ قطعاً، معمولاً چهرههاي موفق دنياي سينما، بازيگر تئاتر هستند. برخلاف تمام انتقاداتي كه شد راهم را از تئاتر آغاز كردم. ديدم من كه كلاس بازيگري نرفتهام و تجربهاي ندارم و اينجا به صورت فشرده ميتوانم تجربه كسب كنم. هنر و فوتبال هم مثل هم هستند و مردم اگر شما را نخواهند ديگر ماندگار نميشويد و هر كس به اندازه توانايي و تقديري كه دارد بزرگتر ميشود. اگر بيشتر دست و پا بزنيد بيشتر غرق ميشويد. ادامه كار شما نشان داد كه موفقيت پژمان جرقه نبود و اجراي دومين تئاترتان را هم هفته پيش به پايان برديد. موفقيت يك چيز تقريبي است. در پژمان همه متفقالقول معتقد بودند با توجه به سوژهاي كه دارد موفق ميشود. در تئاتر با توجه به اينكه نسبت به تلويزيون بيننده خيلي كمتري دارد كار كمتر ديده ميشود. با اين حال سعي كردهام نمايش خوبي داشته باشم هر چند ايراداتي دارم كه به مرور بايد آنها را برطرف كنم. تئاتر«آرسنيك و تور كهنه» را خيلي دوست دارم، هم از نظر داستان و هم دكور، گريم و هم كادر آن، يعني اگر بازيگر نبودم حتماً به عنوان يك بيننده تماشاگرش بودم. در اين تئاتر نقش آدمي را داشتم كه ميخواهد خودش را خشمگين نشان دهد اما آن طور نيست و رگههايي از كمدي هم دارد. در اين تئاتر بازگشت دوباره به نقشهاي كمدي داشتيد، به نظر ميرسد كمدينبودن را ترجيح ميدهيد؟ بله، نقشهاي طنز را با توجه به خوش بودنم دوست دارم. زماني كه بازي ميكرديم شوخي زياد ميكرديم. خيلي با هم دوست بوديم و از صبح تا شب بگو بخند بود و روابط به هم نزديكتر بود و فوتبال با نشاطي بازي ميكرديم. با بازي در آتشبس2، سينما را هم تجربه كرديد. آتشبس را با پيشنهاد خانم ميلاني بازي كردم، دو به شك بودم اما بعد از چند جلسه قبول كردم. هر چند نقش كوتاهي داشتم اما براي من كه تازهكار بودم كار كردن با چنين تيم حرفهاياي كه كارگردان آن خانم ميلاني بود و مدير فيلمبرداري آن محمود كلاري و بازيگراني مانند بهرام رادان و ميترا حجار حضور داشتند تجربه فوقالعادهاي بود. به نظر ميرسد زياد اهل ريسك هستيد؟ چون ورودتان به دنياي بازيگري نيز به قول خودتان يك ريسك بزرگ بود! بدون ريسك نميشود موفق شد و اين ريسك ميتواند بگيرد يا نه اما معمولاً آدمهاي موفق در زندگيشان ريسك ميكنند. بازي در سريال پژمان يك ريسك بزرگ بود. تئاتر هم ريسك بزرگتري است كه اين روزها تجربه ميكنم و خدا را شكر ريسكهايم تاكنون جواب داده است و عاشق ريسكهاي بزرگ هستم. با اين وضعيت بين فوتبال يا بازيگري، كدام را انتخاب ميكنيد؟ فوتبال را بيشتر دوست دارم و اولويت اولم فوتبال است. به خاطر همين فوتبال بود كه با پيمان قاسمخاني آشنا و وارد دنياي بازيگري شدم. حضورم در عرصه هنري به خاطر شخصيت ورزشيام بوده است. اكثر خاطرات شيرينم مربوط به فوتبال است. لذت فوتبال يا بازيگري كدام برايتان بيشتر است؟ طبيعتاً براي من فوتبال لذت بيشتري د ارد. لذت فوتبال خيلي زياد اما شهرت آن كوتاه است، لذت گل زدن در حضور تماشاچيان خودي با هيچ لذتي در جهان قابل مقايسه نيست. مطمئنم هيچ آدمي به جز كساني كه قهرمان المپيك ميشوند، نميتوانند لذتي مانند لذت گلزني در تيم ملي و باشگاهي را تجربه كنند؛ يك لذت آني و فوقالعاده كه با هيچ لذت ديگري قابل مقايسه نيست. و آخرين سؤال، بهترين خاطره پژمان جمشيدي در 37 سالي كه از زندگياش ميگذرد؟ دعوت شدن براي اولين بار به تيم ملي بهترين خاطرهام است. وقتي براي اولين بار اسمم را در ليست تيم ملي ديدم خيلي خوشحال شدم. آن موقع اين طور نبود كه ليست تيم ملي هر بار تغيير كند. وارد شدن در چرخه تيم ملي خيلي سخت بود و من توانسته بودم در اين ليست قرار بگيرم و اين برايم از هر چيزي شيرينتر بود.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]
صفحات پیشنهادی
آرزویم سرمربیگری پرسپولیس است/عاشق پرویز پرستویی هستم
آرزویم سرمربیگری پرسپولیس است عاشق پرویز پرستویی هستم هنوز در بازیگری کسی نیستم که بخواهم به این موضوع فکر کنم من جایگاهی در بازیگری ندارم همین فردا هم اگر بگویند برو میروم به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز بعد از توفیق بزرگی که با سریال «پژمان&raبا حضور عاشقان آلالله مراسم پنجاه و سومین بزرگداشت شیخ رجبعلی خیاط برگزار شد
با حضور عاشقان آلاللهمراسم پنجاه و سومین بزرگداشت شیخ رجبعلی خیاط برگزار شدهمزمان با پنجاه و سومین سالگرد ارتحال شیخ رجبعلی نکوگویان خیاط با حضور عاشقان آلالله و شاگردان شیخ در ابن بابویه شهرری برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران مراسم پنجاه و سومین سالروزبا حضور عاشقان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) جشن بزرگ "زیر سایه خورشید" در کرمانشاه برگزار شد
با حضور عاشقان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت ع جشن بزرگ "زیر سایه خورشید" در کرمانشاه برگزار شدجشن بزرگ و باشکوه زیر سایه خورشید امروز در مسجد جامع شهر کرمانشاه با حضور عاشقان خاندان اهل بیت عصمت و طهارت ع برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه جشن بزرگ و باشکوانصاريفرد: در اوساسونا دنبال هدفهاي بزرگ هستم
انصاريفرد در اوساسونا دنبال هدفهاي بزرگ هستم مهاجم جديد تيم فوتبال اوساسونا تاکيد کرد که اين تيم را به دليل پول انتخاب نکرده که اگر اينگونه بود انتخابهاي ديگري انجام ميداد کریم انصاریفرد سرانجام به هدفی که در چند سال اخیر دنبال آن بود رسید و راهی فوتبال اروپا شد اوبا حضور عاشقان آلالله پنجاه و سومین بزرگداشت مرحوم رجبعلی خیاط در شهرری برگزار میشود
با حضور عاشقان آلاللهپنجاه و سومین بزرگداشت مرحوم رجبعلی خیاط در شهرری برگزار میشودمراسم پنجاه و سومین سالروز بزرگداشت مرحوم رجبعلی خیاط با حضور جمع کثیری از عاشقان آلالله روز جمعه 21 شهریور ماه بر سر مزار وی برگزار میشود به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران آیین پنجارونالدو:بارها گفته ام عاشق منچستر هستم/آنها با دی ماریا و فالکائو به روزهای خوبشان بر می گردند
رونالدو بارها گفته ام عاشق منچستر هستم آنها با دی ماریا و فالکائو به روزهای خوبشان بر می گردند ورزش > فوتبال جهان - کریستیانو رونالدو در گفت و گویی اعلام کرد که عاشق منچستر است به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین و به نقل از دیلی میل ستاره فوتبال رئال مادرید این را گفت و اداز اکثر تیم های بزرگ ایران پیشنهاد داشتم ؛ دنبال هدف های بزرگ در اوساسونا هستم، نه پول
انصاری فرد از اکثر تیم های بزرگ ایران پیشنهاد داشتم دنبال هدف های بزرگ در اوساسونا هستم نه پول مهاجم جدید تیم فوتبال اوساسونا تاکید کرد که این تیم را به دلیل پول انتخاب نکرده که اگر اینگونه بود انتخابهای دیگری انجام میداد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس ورزشی جام نیدر اوساسونا دنبال هدفهای بزرگ هستم
انصاریفرد در اوساسونا دنبال هدفهای بزرگ هستم مهاجم جدید تیم فوتبال اوساسونا تاکید کرد که این تیم را به دلیل پول انتخاب نکرده که اگر اینگونه بود انتخابهای دیگری انجام میداد خبرگزاری تسنیم کریم انصاریفرد سرانجام به هدفی که در چند سال اخیر دنبال آن بود رسید و راهی فوتبال اروجام جهانی 2014 بسکتبال - اسپانیا بچیروویچ: از عملکرد بازیکنانم مقابل تیم بزرگ اسپانیا راضی هستم
جام جهانی 2014 بسکتبال - اسپانیابچیروویچ از عملکرد بازیکنانم مقابل تیم بزرگ اسپانیا راضی هستمسرمربی تیم ملی بسکتبال گفت از عملکرد بازیکنانم مقابل تیم بزرگی مانند اسپانیا در جام جهانی راضی هستم به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس مهمد بچیروویچ سرمربی تیم ملی بسکتبال پس از شکسبا حضور عاشقان راه ایثار و شهادت صورت میگیرد برگزاری آیین بزرگداشت شهید داود کریمی در گلزار شهدای بهشت زهرا /
با حضور عاشقان راه ایثار و شهادت صورت میگیردبرگزاری آیین بزرگداشت شهید داود کریمی در گلزار شهدای بهشت زهرا حضور خادمان امام رضا ع در کنار شهدای انقلاب اسلامیدهمین آیین بزرگداشت سردار شهید داود کریمی با حضور عاشقان راه ایثار و شهادت در گلزار شهدای بهشت زهرا برگزار میشود بهمن عاشق خورشت بِه شما هستم
من عاشق خورشت بِه شما هستم پنج نفر بودیم و دو تا ژتون غذا اولین باری بود که میخواستم غذای حضرتی بخورم هیچ چیز از ماجرا نمیدانستم از آنجا هم که موارد مربوط به شکم برایم مهم نیست حال پرسیدن نداشتم که غذای حضرتی یعنی چه و چرا باید پنج نفر آدم عاقل و بالغ با دو تا ژتون برویم غذبه مناسبت سالروز تولد حضرت معصومه (س) همایش بزرگ «دختران آفتاب» در قصرقند برگزار شد
به مناسبت سالروز تولد حضرت معصومه س همایش بزرگ دختران آفتاب در قصرقند برگزار شدفرماندار قصرقند گفت به مناسبت سالروز تولد حضرت معصومه س روز ملی دختر و آغاز دهه کرامت به همت کمیته امداد حضرت امام ره شهرستان قصرقند همایش دختران آفتاب در این شهرستان برگزار شد به گزارش خبرگزارجشنوارههای به ظاهر بزرگ و بی در و پیکری در کشور برگزار میشوند
بهرام عظیمی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جشنوارههای به ظاهر بزرگ و بی در و پیکری در کشور برگزار میشوند جشنوارههای بی در و پیکری در استانهای کشور برگزار میشوند و وزارت ارشاد هم در این باره پاسخگو نیست بهرام عظیمی کارگردان انیمیشن و کاریکاتوریست در گفتگو با خبرنگار تجسمیبزرگترین باند قاچاق حشیش متلاشی شد
بزرگترین باند قاچاق حشیش متلاشی شد در عملیاتی توسط نیروهای امنیتی سپاه فجر فارس دو تن و ۹۱۰ کیلوگرم مواد مخدر از نوع حشیش از یکی از بزرگترین باندهای تهیه و توزیع این ماده مخدر در کشور در جنوب این استان کشف و ضبط شد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر در عملیاتی توسط نوزیر دفاع اوکراین درباره وقوع جنگ بزرگ با روسیه هشدار داد
وزیر دفاع اوکراین درباره وقوع جنگ بزرگ با روسیه هشدار دادوزیر دفاع اوکراین درباره وقوع جنگ بزرگ با روسیه هشدار داد به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه وزیر دفاع اوکراین درباره وقوع جنگ بزرگ با روسیه هشدار داد انتهای پیام 93 06 10 - 18 36الحاق شهرستان ورزقان به منطقه آزاد ارس تحول بزرگی در صنایع و معادن کشور ایجاد می کند
استانها شمال آذربایجان شرقی دهقانی الحاق شهرستان ورزقان به منطقه آزاد ارس تحول بزرگی در صنایع و معادن کشور ایجاد می کند تبریز – خبرگزاری مهر نماینده مردم ورزقان و خاروانا در مجلس شورای اسلامی گفت الحاق شهرستان ورزقان به منطقه آزاد ارس تحول بزرگی در صنایع و معادن کشور ایجادمرضیه برومند: در سخنانم جدی هستم
مرضیه برومند در سخنانم جدی هستم امروز صبح از سوی روابط عمومی معاونت هنری اعلام شد که علی مرادخانی استعفای مرضیه برومند دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی را نپذیرفت آفتاب مرضیه برومند از برگزاری جلسه مشترک با علی مرادخانی – معاون امور هنری – طی دو روز گذشته خبر داد و تصریح ک-
گوناگون
پربازدیدترینها