واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: من جزو بدشانسها هستم
تا همين چند سال پيش خيليها رغبتي به استخدام مربيان جوان نشان نميدادند. اما حالا شرايط فرق كرده و شاهد حضور مربياني از نسل جديد فوتبال روي نيمكت تيمهاي مختلف هستيم
نویسنده : شيوا نوروزي
فرصت دادن به مربيان جوان يكي از چالشهاي فوتبال است. اين چالش نه تنها در ايران بلكه در ساير كشورها نيز صدق ميكند و در بسياري از موارد نه تنها سران باشگاهها بلكه هواداران نيز حضور مربي جوان و كمتجربه اما با انگيزه و پرانرژي را به سختي روي نيمكت تيمشان ميپذيرند. با گذشت 14 دوره از ليگ برتر گرايش به استفاده از مربيان جوان بيشتر شده است. عبدالله ويسي از جمله كساني است كه در سالهاي اخير جايگاه خوبي در حرفه مربيگري پيدا كرده و سابقه مربيگري در تيمهاي فولاد، پيكان، صبا و استقلال صنعتي را در كارنامه دارد. با او در خصوص شرايط مربيگري در ايران به گفتوگو نشستهايم.
تا همين چند سال پيش خيليها رغبتي به استخدام مربيان جوان نشان نميدادند. اما حالا شرايط فرق كرده و شاهد حضور مربياني از نسل جديد فوتبال روي نيمكت تيمهاي مختلف هستيم.
شايد در ابتدا چنين طرز تفكري وجود داشت اما در حال حاضر شرايط فرق كرده و تعداد زيادي از مربيان ليگ برتري زير 50 سال سن دارند. بعضاً بودند مربياني كه به دليل سن و سال زياد كارايي لازم را نداشتند. اما نسل جديد همه باانگيزه و سرحال هدايت تيمها را برعهده دارند. به نظر چند سالي است كه وضعيت بهتر شده. در حال حاضر مربياني مثل منصوريان و خطيبي در اين عرصه فعال هستند و اتفاقاً موفق هم بودهاند.
ولي هنوز هم بسياري از مديران علاقه به همكاري با مربيان جوان ندارند. علت اين موضوع چيست؟
براي هر مربي از سوي باشگاه دايره كاري تعريف ميشود كه در گذشته كار كردن در اين چرخه بسيار سخت بود. من اولين بار توسط آقاي كربكندي به ليگبرتر آمدم و دستيار او شدم. البته پيش از آن هم سابقه مربيگري داشتم. پس از آن سردار شهرياري به من اعتماد كرد و من جانشين آقاي ياوري در تيم صبا شدم. نتيجهگيري باعث ميشد كمتر به جوانها اعتماد شود ولي به هر حال اين روند تغيير كرد. از طرفي خيلي از مديران اصلاً كاري به اين موضوع ندارند كه مربيان جوان هستند يا باتجربه. كلاً آستانه تحملشان پايين است. منتها در سالهاي گذشته ثابت شد كه تغيير مربيان تأثيري در نتيجهگيري ندارد. استيلآذين را يادتان هست؟ چهار مربي عوض كرد ولي در نهايت سقوط كرد. تغيير كادر فني نتيجه عكس دارد و بايد مشكل را ريشهيابي كرد.
با اين حساب شما را بايد يكي از پيشگامان اين تحول ناميد. موافقيد؟
بله همينطور است البته در ابتدا بارها آماج انتقادها قرار ميگرفتم ولي در راه رسيدن به هدفم ايستادگي كردم و خوشبختانه از شرايطم نيز راضي هستم.
به شانس و تأثير آن در مربيگري چقدر اعتقاد داريد؟
به نظرم همه آدمها نياز به شانس دارند. در مربيگري تا 50 درصد تأثيرگذار است. من خودم تأثير شانس را در اين حرفه لمس كردهام. در كار ما مربيان دو دسته هستند؛ خوش شانس و بدشانس.
شما جزو كدام دسته هستيد؟
من جزو بدشانسها هستم. همين فصل را ببينيد. در وقتهاي اضافي گل خورديم، پنالتيهايمان را نگرفتهاند و...
كدام مربيان از نسل شما عملكرد موفقي در ليگبرتر داشتهاند؟
يحيي گلمحمدي يكي از بهترين مربيان ما است كه با نفت آسيايي شده، تارتار، منصوريان و خطيبي نيز خوب ظاهر شدهاند. به طور كل بايد به مربيان جوان فضا داد تا خودشان را ثابت كنند.
شما يكي از مربياني هستيد كه باشگاهتان به نسبت ساير تيمها خريدهاي ارزان قيمتي را انجام داده. چطور شد كه اين ريسك را پذيرفتيد؟
خريد بازيكن بستگي به استراتژي دارد كه باشگاه پيش از شروع فصل آن را تعريف ميكند. در حقيقت هرطوري كه باشگاه بخواهد مربيان هم بازيكن ميگيرند. مثلاً استقلال خوزستان فصل پيش براي بقا در ليگ برتر ميجنگيد كه به هدفمان هم رسيديم و همين مسئله براي ما موفقيت محسوب ميشود اما امسال رسيدن به رتبههاي بالاتر در جدول مد نظر است. تيمهايي مثل استقلال، پرسپوليس، سپاهان و تراكتورسازي مشكلي از اين بابت ندارند ولي ساير تيمها براي بستن تيم خود كار سختي دارند. يارگيري خوب نيازمند تمركز بالاست. امسال فشار كمتري را از اين بابت تحمل كرديم.
چقدر به دانشافزايي مربيان فوتبال ايران اعتقاد داريد؟
اعتقاد كامل دارم. در تمام دنيا شرايط را براي بهروزشدن مربيان فراهم ميكنند. اما در ايران مربيان از جيب خودشان پول هم كه خرج ميكنند فدراسيون هيچ همكارياي نميكند. حتي حاضر نيستند يك ويزا براي ما بگيرند.
شما درخواست داديد و فدراسيون كاري نكرد؟
بله؛ براي رفتن به بارسلونا و بايرن درخواست دادم اما هيچ همكارياي با من نشد و فقط كار را به هم پاس ميدهند. يكبار ميگويند قبل از شروع فصل بعد ميگويند در تعطيلات نيمفصل و در آخر نيز هيچ كاري نميكنند.
فدراسيون فوتبال كه همهساله كلاسهاي آموزشي براي مربيان برگزار ميكند.
اين دورهها براي ما تكراري هستند و براي مربيان هيچ بازدهياي ندارند. در اين كلاسها فقط همديگر را ميبينيم و حال و احوال هم را ميپرسيم. هيچ وقت مدرس درجهيكي براي ما به ايران نياوردند. با حضور كرش هم موفق بودم چون قرار بود او در زمينه دانشافزايي فعاليت كند اما باز هم كاري انجام نشد. قرار بود با هزينه شخصي به رئال مادريد بروم ولي فدراسيون كاري براي ويزا نكرد.
تاكنون براي گذراندن دورههاي مربيگري به اروپا رفتهايد؟
بله، در بايرن، اشتوتگارت و باشگاههايي در برزيل و پرتغال دوره گذراندهام. مدرك درجه A را نيز در كرواسي گذراندم. تماشاي يك جلسه تمريني در اروپا برابر با 10 بازي در ايران است.
اگر يك مربي درجه يك خارجي به ايران بيايد حاضريد دستيار او شويد؟
در تيم ملي صددرصد. چراكه تيم ملي كشورم است و با افتخار ميپذيرم.
مسئلهاي كه همواره در مورد مربيان ايراني مطرح است بحث توقع بالاي آنها است. به طوري كه بسياري از مربيان حاضر نيستند در تيمهاي پايه كار كنند. اين ادعا را قبول داريد؟
مربيگري ذاتي نيست و اينگونه نيست كه يك بازيكن موفق لزوماً مربي موفقي هم باشد. خيليها در حد يك آناليزور نيز نيستند. چنين چيزي اصلاً امكان ندارد. درواقع هر مربياي بايد ابتدا دستيار باشد، كمكمربي شود و كمكم در جامعه از طرف مردم به عنوان يك سرمربي پذيرفته شود. خود من سال اول دستيار لوكا بوناچيچ در فولاد بودم، سال بعد دستيار فرانچيچ شدم و پس از آن به عنوان دستيار كنار محمد مايليكهن و كربكندي فعاليت كردم. مدارج مربيگري را به ترتيب طي كردم و مدارك C،B و A را گرفتم. قطعاً همينجوري نميشود به جايي رسيد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۸ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]