واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حبیب ترکاشوند
لطفا دنبال مقصر نگردید مشکل از جایی دیگر است
آیا واقعا مشکل اصلاحطلبان چهار ورزشکار عضو این شورا است؟ مگر نه اینکه چند تن از همین ورزشکاران که حالا از نگاه آقایان تخصص مدیریت شهری ندارند سال گذشته به کاندیدای مدنظر اصلاحطلبان رای دادند؟
انتخابات شورای شهر تهران که در آن صندلی ریاست شورا از مسجدجامعی اصلاحطلب به چمران اصولگرا رسید از ابعاد مختلف قابل بررسی است. اما در اینجا قصد داریم فقط به واکاوی نوع واکنش اصلاحطلبان به این شکست بپردازیم. دبیرکل حزب مردمی اصلاحات از روز انتخابات هیأترئیسه شورا به عنوان «روز سیاه» نام برد چرا که «باعث شد مجدداً مردم احساس ناامیدی کنند». مدیرمسئول روزنامه ابتکار با بیان اینکه «نیروهای خاکستری برای کسب رای انتخابات خوب است اما در ادامه راه و حفظ بقا ممکن است تغییر جهت دهند و مشکل ایجاد کنند»، تاکید کرده: «نمیشود بر نیروهای خاکستری حساب جدی باز کرد» وی در ادامه با بیان اینکه روح اصلاحطلبی اقتضا میکند که به نیروی قویتر رای داد، عنوان کرده:.«دلیلی ندارد که یک آدم به خاطر اصلاحطلب بودن حتما حق را به اصلاحطلب ضعیف بدهد» یکی دیگر از اصلاحطلبان با توهین به اعضای ورزشکار شورا این افراد را بیسواد خطاب کرده چرا که به اعتقاد وی « رای همین ورزشکاران بود که در رقابت نزدیک بین اصولگرایان و اصلاحطلبان حکم به برتری چمران و قالیباف داده است» دیگری مشکل را از لیست اصلاح طلبان برای شورای شهر دانسته و گفته: «کسانی باید وارد لیست اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر میشدند که به اهداف و میثاق اصلاحطلبان پایبند باشند» ابطحی نیز با بیان اینکه اگر اصلاحطلبان کمیته انضباطی داشتند، کسانی که لیست شورای شهر را به نام اصلاحطلبان با معیارهای مالی و ضوابط زشتی نوشتند، مواخذه میکردند، با یک جمله شبه ضربالمثل و به قول خود او ضربالمثل دورقوزآبادی با کنایه گفته:«لیستی که با پول بسته شده باشد، با پول هم رای میده.» جالب تر از همه موضع گیری یکی از اعضای اصلاحطلب شورا است که با دفاع از عملکرد همفکران خود سعی کرده رای آنان را مستقل و غیرسیاسی (!) نشان دهد و مدعی شده: « اصلاحطلبان با وجود تمام اتهاماتی که به آنها زده میشد، به شکلی کاملا آزاد و مستقل در این انتخابات شرکت کردند، چرا که معتقدند شورا نباید سیاسی شود» جملات فوق بخشی از واکنشهای اردوگاه اصلاحطلبان بعد از شکست در انتخابات هیاترئیسه شورای شهر است. همانگونه که مشاهده کردیم هر کدام سعی کردند فرد یا افرادی را به عنوان مقصر این باخت معرفی کنند و عدهای دیگر دلایل پراکندهای چون ارائه لیست پولی و غیره را مطرح کردند اما به راستی این دلایل قانعکننده است. آیا واقعا مشکل اصلاحطلبان چهار ورزشکار عضو این شورا است؟ تا حالا چه کسی از این افراد شنیده که خود را اصلاحطلب نامیده باشند؟ در ضمن مگر نه اینکه چند تن از همین ورزشکاران که حالا از نگاه آقایان تخصص مدیریت شهری ندارند سال گذشته به کاندیدای مدنظر اصلاحطلبان رای دادند؟ به راستی میتوان این ادعا را باور کرد که اصلاحطلبان شورا رای غیر سیاسی داده باشند. اگر اینگونه است چطور سال گذشته فقط به خاطر رای مستقل یکی از اعضای خود در انتخاب شهردار تهران، او را «خائن» نامیده و انواع توهینها را نثار وی کردند؟ اما به نظر میرسد باید عواملی خارج از ادعاهای شخصیتهای اردوگاه جناح اصلاحات را برای این شکست یافت. اولین عاملی که سد راه بخش عظیمی از اصلاحطلبان است داشتن نگاه سیاستزده به همه جا و همه کس است. این نگاه باعث شده در برهههایی که اصلاحطلبان در اکثریت بوده و یا حاکمیت داشتند همانند (دولتهای هفتم و هشتم، مجلس ششم و شورای اول شهر) نگاه سیاستزده و حزبی بر همه فرایندها سایه انداخته باشد. بر همین اساس است که در نهادی خدماتی مانند شهرداری تهران که باید تخصص در حوزه مدیریت و خدمات شهری اصل باشد افرادی برای شورای شهر گزینش میشوند که کمترین تخصصی در این خصوص ندارند. هنوز باندبازی و دعواهای هر روزه شورای شهر اول با ترکیب یکدست اصلاحطلبی از خاطره مردم تهران پاک نشده. شورایی که به سرانجام نرسید و با حکم دولت اصلاحات تعطیل شد. عامل دوم «خودبرتربینی» و «توهم محبوییت در میان مردم» است که گریبانگیر اصلاحطلبان است. این افراد همیشه ادعا دارند که در میان تودههای جامعه از اکثریت برخوردارند بدون آنکه حتی یک شاخص علمی و عقلانی در این رابطه ارائه دهند. رئیس دولت اصلاحات که در سال 76 به دوستان خود گفته بود دعا کنید دو سه میلیون رای بیاورم که آبرویم حفظ شود بعد از رفتن به پاستور چنان به خود مغرور شد که جمله «اصلاحات راه بیبازگشت ملت ایران است» از کلیدواژههای همیشگی او در سخنرانیهایش شد اما مشخص نشد چرا مردم در انتخابات سال 84 نقطه مقابل وی را به کرسی نشاندند و در حقیقت راه را بازگشتند. در انتخابات شورای شهر دوم اصلاحطلبان آنقدر به برد خود اطمینان داشتند که برای افراد خود شرط کرده بودند در صورتی وارد لیست خواهند شد که ریاست تاجزاده را بر شورای شهر تهران بپذیرند. بی شک مردم نه با اصلاحطلبان عقد اخوت دائم بستهاند و نه با اصولگرایان. مردم رفتار مسئولان و کارگزاران را با گفتار و وعدههایشان محک می زنند. چنانچه اخلاص در رفتار و گفتار و خدمت بیمنت از آنان دیدند بار دیگر به آنان اعتماد میکنند و وقتی تناقض ببینند اعتماد خود را پس میگیرند. اعضای شورای شهر تهران خصوصا اعضایی که از نگاه آقایان قشر خاکستریاند نیز به عنوان نمایندگان مردم بالتبع چنین نگاهی دارند. آنها کارنامه دوران چند سال کذشته شورا را با یکسال گذشته مقایسه میکنند. چنانچه کارنامه سال اخیر را موفقتر میدیدند قطعا آرایی که به سبد کاندید اصلاحطلبان ریخته میشد حتی بیشتر از قبل میشد اما چنانچه ببینند این عملکرد دچار افت شده، رفتاری همانند رفتار روز 12 مرداد از خود بروز خواهند داد. انتهای پیام/
93/06/17 - 14:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]