تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820060795




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دکتر محمد شوری تضاد نگاه ها و خواسته ها در بحران اوکراین


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دکتر محمد شوری
تضاد نگاه ها و خواسته ها در بحران اوکراین
روسیه و غرب، با استفاده از ابزارهای سیاسی – اقتصادی مانند تحریم ها، سعی می کنند بحران اوکراین را مدیریت کنند تا امکان نوعی معامله بین دو طرف وجود داشته باشد.

خبرگزاری فارس: تضاد نگاه ها و خواسته ها در بحران اوکراین



گذشته تنش روسیه و غرب در  اوکراین در واکنش به سرنگونی دولت همسو با روسیه، مسکو، شبه جزیره کریمه را ضمیمه ی روسیه کرد. پس از آن شاهد مجموعه ای از رویارویی ها بین روسیه و غرب از یک سو و روسیه و دولت مرکزی اوکراین از سوی دیگر بودیم. این تنش ها در چند بعد دیگر دنبال می شد. در بعد نظامی آن، علاوه بر موضوع کریمه، زمزمه های جدایی طلبی در شرق اوکراین هم بالا گرفت و تعدادی از نیروهای طرفدار دولت سابق در اوکراین، تلاش کردند از طریق تمرکز در بخش های شرقی اوکراین و فشار به دولت مرکزی، اهداف خود را پیگیری و آنچه برای روسیه از دست رفته بود، در شرق اوکراین بازیابی کنند. همچنین در بعد نظامی، شاهد درگیری های بسیاری بین طرفداران روسیه و نیروهای طرفدار دولت مرکزی بودیم. در حال حاضر هم در بعضی از شهرهای شرقی اوکراین و استان دونتسک و لوهانسک، این درگیری ها ادامه دارد و کم کم به بخش های جنوب شرق اوکراین تسری پیدا می کند. در بعد سیاسی هم مجموعه ای از مراودات بین روسیه و دولت مرکزی اوکراین و همچنین روسیه و غرب شکل گرفت. در ماه های گذشته روس ها و غربی ها سعی کرده اند از طریق تهدیدهای سیاسی و گفت گوی دیپلماتیک، مسئله را مدیریت کنند اما عملا این اقدامات به نتیجه ای منجر نشده است. گذشته از این تنش ها یک بعد سوم هم داشته و آن هم آغاز جنگ تحریم ها بین روسیه و غرب بود که روز به روز بر میزان این تحریم ها افزوده شد. یعنی با ورود روسیه به جنگ تحریم ها و تحریم مجموعه ای از کالاها (که از کشورهای غربی به روسیه وارد می شد)، جنگ تحریم ها دوسویه شد و عملا به جدی ترین وجه تقابل روسیه و غرب در دوران بعد از فروپاشی شوروی تبدیل شد. شکست گفتگوهای اخیر در کنار  درگیری های نظامی در حدود دو هفته ی گذشته، گفتگوی مستقیمی هم بین روسیه و سران اوکراین در پایتخت بلاروس وجود داشت. رئیس جمهور اوکراین به اجلاس مینسک دعوت و گفتگوهایی بین دو طرف صورت  گرفت. ما اطلاعاتی در مورد این که در این مذاکرات چه مسائلی مطرح و به چه نتایجی رسید، نداریم، ولی از اتفاقات بعد از آن می توانیم حدث بزنیم که این مذاکرات خیلی موفق نبوده است. رهبران فعلی اوکراین در اقدامی احساسی به دنبال باز کردن پای ناتو و اتحادیه ی اروپا به بحران اوکراین هستند و می خواهند با جذب حمایت های سیاسی و نظامی، وزنه ی خود را در برابر روسیه افزایش دهند. چرا که بعد از آن شاهد تشدید درگیری ها بین روسیه و اوکراین بودیم و عملا دولت مرکزی اوکراین تلاش کرد روس ها را متهم به تسلیح و تجهیز نیروهای جدایی طلب در شرق اوکراین کند. همچنین ابعاد اتهام روسیه و اوکراین، دامنه های بیشتری به خود گرفت. در شرایط کنونی روسیه و اوکراین بیشتر در حال اتهام زدن به یکدیگر و به نوعی درگیری های مستقیم تر نظامی هستند. روسیه، با اظهارات صریح آقای پوتین، به دنبال فیصله سریع تر مسئله ی اوکراین است. اما این که چگونه این موضوع فیصله یابد، مشخص نیست. می توان حدس زد که منظور آقای پوتین از فیصله ی یافتن بحران، دستیابی به اهداف روسیه است. خواسته ها و نگاه های جمهوری های خودخوانده دونتسک و لوهانسک یا جدایی خواهان اوکراینی  آنچه مشخص است این است که جدایی خواهان در تقابل با نیروهای دولت مرکزی، توانسته اند مقاومت کرده و عملا اجازه ندهند نیروهای دولت مرکزی  وارد مناطق تحت تسلط آن ها شوند. با این حال نمی توان توان نظامی این نیروها را خیلی گسترده برآورد کرد. آنچه اهمیت دارد این است که این نیروها توان مقاومت دارند و اگر ارتش اوکراین بخواهد وارد این صحنه بشود، باید هزینه ی سنگینی برای ورود به شهرها و مناطق تحت تصرف مخالفان بپردازد. یعنی دست دولت مرکزی اوکراین برای مقابله ی نظامی با این گروه ها چندان باز نیست. همچنین برای دولت مرکزی اوکراین هم امکان پذیر نیست که با استفاده از نیروهای هوایی یا بمباران های گسترده، دست به سرکوبی جدایی طلبان برنند. به همین دلیل، با توجه به پشتیبانی ها از جدایی طلبان، دو طرف از نظر نظامی (جدا از مقایسه از نظر سلاح های استراتژیک) در حالت کم و بیش برابری قرار دارند. با این حال هنوز جدایی خواهان اوکراینی در متن بحران اوکراین به عنوان یک بازیگر مستقل شناخته نشده اند. آن ها بیشتر در سایه ی جهت گیری ها و موضع گیری های روسیه عمل می کنند. به عبارت دیگر چیزی که جدایی طلبان می خواهند، خیلی برای جامعه ی جهانی یا غرب اهمیت ندارد، بلکه آنچه که روسیه به دنبال آن است اهمیت دارد. به نظر می رسد اگر روسیه در این بحران به نتیجه برسد، می تواند جدایی طلبان را آرام کرده و با برداشتن حمایت خود از سر این نیروهای جدایی طلب، عملا موجب فروکش کردن این بحران شود. بنابراین اینکه جدایی طلبان به دنبال چه هستند، مسئله ای فرعی است. البته نباید این را هم نباید نادیده بگیریم که بخشی قابل توجهی از مردم  شرق اوکراین، روس تبار بوده و یا گرایش به روسیه دارند. به همین دلیل فضای مساعدی برای جدایی طلبی در این مناطق شکل گرفته است. به عبارت دیگر بستر و زمینه ی این جدایی طلبی در منطقه فراهم بوده که توانسته اند چنین نیرویی را شکل داده و به مقابله با دولت مرکزی بپردازند.  رویکرد روسیه به تحولات نظامی و سیاسی در داخل اوکراین موضع اصلی روسیه، نوعی فدرالیسم در اوکراین است. روس ها معتقدند که باید مناطق شرقی در چارچوب فدرال بوده و خودمختاری سطح بالایی داشته باشند. این امر به روس ها کمک می کند که مراودات خود را با این مناطق داشته و از نظر امنیتی نفوذ و تاثیرگذاری خود را در این مناطق حفظ کنند. به طور کلی خط قرمز روسیه از نظر سیاسی و امنیتی، عدم ورود اوکراین به مرزبندی ها و ساختارهای امنیتی و نظامی غرب است. روس ها همواره با این مسئله مخالفت کرده و طی این مدت هم نسبت به این مسئله کاملا حساسیت نشان داده اند. یعنی اگر اوکراین بخواهد وارد ساختار ناتو شود (که خیلی هم بعید به نظر  می رسد)، قطعا واکنش روس ها جدی تر خواهد بود. در کنار آن، ورود اوکراین به ساختارهای سیاسی – اقتصادی مانند اتحادیه ی اروپا هم، چندان مطلوب روسیه نیست و روس ها با این مسئله کاملا مخالفت کردند. در واقع شکل گیری بحران اوکراین در مقطع فعلی به نوعی جلوگیری از برقراری پیوندهای نزدیک بین اوکراین و اتحادیه ی اروپا بود و با ایجاد بحران، روس ها تا حدی توانسته اند به بخشی از اهداف خود در این زمینه دست پیدا کنند. نگاه رهبران کنونی اوکراین، به پیوستن به اتحادیه ی اروپا و همچنین ساختار نظامی ناتو اوکراین اکنون در طرف مقابل جبهه ی اتحاد اوراسیایی (که روس ها به دنبال ایجاد آن ها هستند) قرار گرفته است. اوکراین معتقد است برخی نیروهای نظامی روسیه وارد اوکراین شده اند و در فرآیند مبارزه ی جدایی طلبان با دولت مرکزی، به آن ها کمک می کنند. بنابراین، رهبران فعلی اوکراین در اقدامی احساسی به دنبال باز کردن پای ناتو و اتحادیه ی اروپا به بحران اوکراین هستند و می خواهند با جذب حمایت های سیاسی و نظامی، وزنه ی خود را در برابر روسیه افزایش دهند. به طور کلی خط قرمز روسیه از نظر سیاسی و امنیتی، عدم ورود اوکراین به مرزبندی ها و ساختارهای امنیتی و نظامی غرب است.  یعنی اگر اوکراین بخواهد وارد ساختار ناتو شود (که خیلی هم بعید به نظر  می رسد)، قطعا واکنش روس ها جدی تر خواهد بود. ولی این موضوعی افق روشنی را به نمایش نگذاشت. چرا که در داخل اوکراین هم دیدگاه ها نسبت به این مسئله، خیلی یک دست نیست. این مسئله هنوز مخالفان جدی در داخل اوکراین دارد و بعد از فروکش کردن بحران اوکراین هم، این مخالفت ها می تواند جدی تر شود. غرب و بحران اوکراین: رویکرد اتحادیه ی اروپا به مسئله ی بحران کنونی اوکراین: به نظر می رسد در طرف مقابل، یعنی ناتو و اتحادیه ی اروپا هم، معذورات جدی برای پیوستن اوکراین به این ساختارها دارند. ناتو با توجه به اهداف و اساسنامه، اگر بخواهد کشورهایی را که خود دچار مشکلات جدایی طلبی هستند، وارد ساختار کند، با مانع مواجه است. گذشته از این، با توجه به این که اتحادیه ی اروپا از لحاظ اقتصادی، بحرانی را پشت سر گذاشته، در یک جنگ اقتصادی با روسیه قرار دارد و چشم انداز آینده ی آن هم خیلی روشن نیست، بعید است رهبران اروپا به سادگی تن به وارد کردن کشور ضعیفی به اتحادیه ی اروپا بدهند. چرا که به دوش کشیدن بار اقتصادی اوکراین، بار سنگینی است که بعید است رهبران اروپا با آن موافقت کنند. تضاد در داخل اروپا: دیدگاه ها در داخل اروپا نسبت به اوکراین متنوع و متناقض بوده است. کشورهایی مانند آلمان که تعاملات اقتصادی بیشتری با روس ها داشته اند، سعی کرده اند محتاط تر عمل کنند و کشورهایی که پیوندهای اقتصادی کمتر یا آسیب پذیری کمتری در مقابل روسیه داشته اند، سعی کردند قاطعانه تر با روسیه برخورد کنند. آنچه مشخص است این است که برخی از کشورهای شرق اروپا مانند مجارستان و رومانی، در صورت افزایش تشدید جنگ تحریم ها بین روسیه و غرب، آسیب پذیری بیشتری خواهند داشت و در میان مدت، دچار مشکلات اقتصادی جدی تری خواهند شد. لذا در داخل اتحادیه ی اروپا شاهد رویکردهای یک دستی در ارتباط با نحوه ی مقابله با اقدامات روسیه نیستیم و عملا اتحادیه ی اروپا در این موضوع دچار دودستگی و حتی چند دستگی شده است. البته در کنار اتحادیه ی اروپا، بحث آمریکا هم مطرح است، چرا که آمریکایی ها، دلایل و انگیزه هایی برای مقابله با روسیه دارند. نوع نگاه ناتو به اوکراین در شرایط کنونی: نوع موضع گیری های ناتو به بحران اوکراین تا کنون بیشتر سیاسی بوده است. یعنی این ساختار سعی کرده فقط از نظر سیاسی حمایت خود را از اوکراین اعلام کند و روس ها را تهدید کند. در واقع هم از نظر موانع داخلی ساختار ناتو و هم به لحاظ عملیاتی، به نظر نمی رسد ناتو راه آسانی را برای مقابله ی نظامی با روسیه داشته باشد. یعنی وارد شدن ناتو به فاز مقابله ی نظامی با روسیه، تصمیم ساده ای نیست که اعضای ناتو به سادگی اتخاذ و زمینه ساز یک درگیری گسترده بین روسیه و ساختارهای نظامی غرب شوند. بنابراین نمی توان پیش بینی کرد آینده ی این رویارویی نظامی درنهایت به کجا منجر خواهد شد. با این حال به نظر می رسد که رهبران ناتو هنوز آنقدر عاقل هستند که خود را  وارد چنین مرحله ای از درگیری نظامی با روسیه نکنند. هنوز جدایی خواهان اوکراینی در متن بحران اوکراین به عنوان یک بازیگر مستقل شناخته نشده اند. آن ها بیشتر در سایه ی جهت گیری ها و موضع گیری های روسیه عمل می کنند. به عبارت دیگر چیزی که جدایی طلبان می خواهند، خیلی برای جامعه ی جهانی یا غرب اهمیت ندارد، بلکه آنچه که روسیه به دنبال آن است اهمیت دارد. رویکرد ژئوپلتیک و نظامی آمریکا در بحران اوکراین: وضعیت آمریکایی ها با اروپایی ها در اوکراین متفاوت است. آمریکایی ها نگرانی امنیتی مستقیمی از جانب بحران اوکراین احساس نمی کنند و در جنگ تحریم ها هم فشار اقتصادی زیادی را متحمل نمی شوند. درحالی که اروپا باید این فشارها را هم از نظر سیاسی و هم از نظر نظامی و اقتصادی تحمل کند. آنچه که بیشتر برای آمریکایی ها اهمیت دارد، عدم شکست در بازی استراتژیک با روسیه است تا در مقابل آن چیزی که آمریکایی ها به عنوان زیاده خواهی های روسیه مطرح می کنند، بایستند. ولی آمریکایی ها رفتار خیلی آشکار و یک دستی در نوع مقابله (یعنی با چه ابزاری و به چه شکلی به دنبال مقابله باشند) ندارند. در این حال آمریکایی ها نمی خواهند بیش از حد روسیه را درجبهه ی مقابل خود قرار دهند، شاید مهم ترین هدف آمریکایی ها، تلاش در جهت بیرون نیامدن روسیه از بحران اوکراین به عنوان یک قدرت پیروز است. هرچند نحوه ی دستیابی به این هدف مشخص نیست. آینده ی بحران اوکراین از نگاه بنده، روس ها در شرق اوکراین به دنبال گرفتن امتیازات جدی هستند تا از این طریق، وارد معامله ی بزرگ تری با غرب شوند به این ترتیب که غرب درمورد پیوستن کریمه به روسیه، مداخله و اعتراضی نداشته و دولت مرکزی اوکراین هم اصراری به وارد شدن به ساختارهای نظامی – امنیتی غرب نداشته باشد. در مقابل این شرایط، روس ها هم به نحوی با پذیرش فدرالیسم در شرق اوکراین موافقت، و بحران مدیریت شود. در این بین قطعا دو طرف تمایل ندارند که بحران گسترش بیشتری یابد. البته ممکن است به لحاظ عملیاتی، شاهد مواردی باشیم. اکنون بحران اصلی بین دولت مرکزی و جدایی طلبان است، ولی هر دو طرف تمایلی به جنگ بین روسیه و اوکراین و یا جنگ بین روسیه و ساختارهای نظامی غرب ندارند. در این شرایط به نظر می رسد هر دو طرف با استفاده از ابزارهای سیاسی – اقتصادی مانند تحریم ها، سعی می کنند این بحران را مدیریت کنند تا امکان نوعی معامله بین دو طرف وجود داشته باشد. متن فوق گفتگو با دکتر محمد شوری، کارشناس روسیه می باشد که به صورت یادداشت درآمده است. انتهای متن/

93/06/17 - 07:00





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن