تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ مرد و زن مؤمنى نيست كه دست محبت بر سر يتيمى بگذارد، مگر اين كه خداوند به اندازه ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805253466




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دیپلماسی احضار ارواح


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
سرمقاله,روزنامه​ها,سرمقاله روزنامه​ها
برگز یده سرمقاله​های روزنامه​های صبح پنجشنبه دیپلماسی احضار ارواح روزنامه​های صبح امروز ایران در سرمقاله​های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته​اند از جمله «تاکتیک وحشت!»،«پرونده این تحول دوباره بسته نشود؟!»،«ماجرای سازمان مدیریت»،«پیش از آن که داعش تثبیت شود»،«دغدغه ها و مطلبات خبرگان از دولت»،«نقدی بر تحریم های جدید علیه ایران»،«فقرا و بسته محرک اقتصادی»،«پیشرفت علم نیازمند نگاه علمی»،«دیپلماسی احضار ارواح»،«ندای اصلاحات»،«نگاه شمال- جنوب به آتش سوزی جنگل​ها»




خراسان:پرونده این تحول دوباره بسته نشود؟! «پرونده این تحول دوباره بسته نشود؟!»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم مهدی حسن زاده است که در آن می​خوانید؛آیا دولت یازدهم بدون شعار، پرونده تحول و اصلاح نظام بانکی را باز می کند؟ از ابتدای دولت یازدهم این دغدغه درباره جهت گیری های اقتصادی این دولت مطرح بود که فارغ از نقش فشارهای بیرونی در بروز اشکالات نظام بانکی، دولتمردان تدبیر و امید تا چه اندازه به ضرورت تحول و اصلاح نظام بانکی اعتقاد دارند. با این حال طی یک سال فعالیت دولت، لحن مسئولان اجرایی نسبت به بانک ها جدی تر شد. چنان که رئیس جمهور ابتدا در اوایل تیر ماه در مراسم روز ملی صنعت و معدن و سپس در برخی برنامه های دیگر از روند کنونی فعالیت بانک ها انتقاد کرد اما این انتقادها حاوی طرح و برنامه مشخصی برای اصلاح نظام بانکی نبود، تا این که وزیر اقتصاد در همایش بانکداری اسلامی از تدوین طرح تحول نظام بانکی خبر داد. البته وعده تحول نظام بانکی پیش از این در دولت نهم و دهم نیز مطرح شد اما با اتفاق ویژه سال 90 و وقوع فساد بزرگ بانکی عملا طرح های روی کاغذ مانده دولت برای اصلاح نظام بانکی بایگانی شد. حال که دولت یازدهم از تدوین طرح تحول نظام بانکی خبر داده است، توجه به چند نکته در این باره ضروری است: 1 - بستر هر تحولی در نظام بانکی بدون تردید باید براساس بانکداری بدون ربا و ضروریات بانکداری اسلامی صورت گیرد. با گذشت 35 سال از انقلاب اسلامی، به گواه گفته های عموم مراجع و اعتراف مسئولان، نظام بانکی به عنوان قلب تپنده و خونرسان اقتصاد ایران با شبهه جدی فعالیت ربوی مواجه است. تسهیلات بانکی که یک عقد شرعی مشخص هستند در بسیاری از موارد خارج از زمینه پیش بینی شده در عقود مصرف می شوند و بانک ها عزم راسخی برای توجیه کردن تسهیلات گیرندگان در این زمینه و نظارت بر روند مصرف تسهیلات ندارند که ضروری است برای رفع این معضل در نظام بانکی تدبیری جدی اندیشیده شود. 2 - شفافیت نظام بانکی اصلی ترین محور هم برای خروج بانک ها از فعالیت ربوی و هم رفع معضلات جدی از جمله، فسادها و اختلاس های ریز و درشت، مطالبات معوق و عملکرد ضد تولیدی بانک هاست. در این میان ضروری است این شفافیت در چند محور دنبال شود. محور نخست، شفاف شدن وضعیت سهامداران بانک هاست. بسیاری از بانک ها با دور زدن قانون از سقف سهامداری در قانون سیاست های کلی اصل 44 فراتر رفته اند و به بانک انحصاری برخی سهامداران حقیقی و حقوقی تبدیل شده اند. بدتر این که برخی نهادها از طریق شرکت های مرتبط و وابسته اقدام به تاسیس بانک کرده اند که هم موجب افزایش شرکت داری بانک ها شده است و هم بانک را به نهاد مالی انحصاری همان نهاد تبدیل کرده است. محور دوم، ضرورت اصلاح شیوه های نظارتی و شکل گیری نظام بانکی یکپارچه است. نظام بانکی که با اتصال سامانه های اطلاعاتی همه بانک ها به یکدیگر و رفع خلاءها در این زمینه و اتصال سایر سامانه های اطلاعاتی نظیر سامانه مالیاتی، ثبت و گمرک بتواند شفافیت فعالیت خود در ارتباط با مشتریان را افزایش دهد و جلوی تخلفاتی را که با استفاده از خلاءهای نظارتی و اطلاعاتی رخ می دهد بگیرد. 3 - نظام بانکی بیش از هر چیز نیاز به 2 حرکت به ظاهر خلاف جهت دارد. نخست، حرکت در جهت استقلال از دولت و جلوگیری از تبدیل شدن به قلک نظام اجرایی که علاوه بر تورم، فساد و ناکارآمدی را در پی خواهد داشت. بر این اساس ضروری است مجمع تشخیص مصلحت نظام هر چه زودتر معضل ارجاع داده شده از سوی رهبر انقلاب در زمینه استقلال بانک مرکزی را تعیین تکلیف کرده و ساختار مدیریتی بانک مرکزی را به گونه ای تنظیم کند که در عین حفظ ارتباط آن با حاکمیت، عزل و نصب های غیرکارشناسی و دخالت های گاه و بیگاه دستگاه اجرایی در آن راهی نداشته باشد. دوم، حرکت در جهت نظارت پذیرتر شدن فعالیت ها توسط دستگاه های نظارتی حاکمیت که اجازه نمی دهد بانک های مستقل از دولت، استقلال را به معنای نظارت پذیر نبودن تفسیر کنند و در سایه استقلال از دولت، مستقل از نظارت ها عمل کنند. در هر صورت نظام بانکی در شکل فعلی خود با معوقات بانکی 80 تا 150 هزار میلیارد تومانی (بنا بر آمارهای رسمی و غیر رسمی)، معضل جدی شرکت داری، نرخ های سود بالای تسهیلات، فقدان نظارت بر بخشی از بازار پولی کشور و بسیاری مشکلات دیگر مواجه است و اگر برای این معضل فکر جدی نشود بعید است دولت در اجرای بسته خروج از رکود توفیق چندانی یابد. ضروری است دولت از سرنوشت شکست برنامه های اقتصادی دولت قبل درس بگیرد و ببیند چگونه برنامه های اقتصادی یک دولت بدون توجه به اصلاح نظام بانکی با شکست مواجه شد. کیهان:تاکتیک وحشت! «تاکتیک وحشت!»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم جعفر بلوری است که در آن می​خوانید؛مهمترین تاکتیک مورد استفاده گروه تکفیری-اجاره ای داعش برای پیشروی، ایجاد رعب و وحشت است. جنایات عجیب و غریب این گروه که هر از چند گاهی تصاویر آن در شبکه های اینترنتی منتشر می شود نیز در همین راستا صورت می گیرد. داعش پیروزی های اولیه خود در عراق را مرهون استفاده از همین تاکتیک می داند، البته بعلاوه برخی خیانت ها و ضعف ها و... «جنایت» برای حرامی های داعش، در واقع وسیله ای است برای لاپوشانی و سرپوشی بر ناتوانی آنها. این عده طی ماه های گذشته با ارتکاب جنایات متعدد و به کمک رسانه های غربی و برخی کشورهای مرتجع عربی تلاش گسترده ای را برای معرفی خود به عنوان گروهی هدفمندِ راسخِ قدرتمند و نترس آغاز کردند که تا حدودی نیز در رسیدن به هدف خود موفق شدند اما این موفقیت به دلیلی که توضیح خواهیم داد زیاد دوام نیاورد. برخی مقامات غربی نیز به نوبه خود با اظهارنظرهای جهت دار، به این توهم دامن می زنند که داعش، بسیار قدرتمند، ثروتمند، با نفوذ و خطرناک است. به عنوان مثال فرماندار تگزاس چندی پیش مدعی شد داعش توانسته وارد خاک آمریکا شود! البته نباید از چنین موضع گیری هایی زیاد هم تعجب کرد چرا که به گفته خانم کلینتون، داعش ساخته و پرداخته خود غربی هاست! این که هدف از چنین اظهارنظرهای اغراق آمیز چیست موضوع بحث ما نیست، آنچه در این نوشتار به دنبال تبیین آن هستیم، اولا پوشالی بودن قدرت تروریست های اجاره ای داعیه دار خلافت! است و ثانیا راهگشا بودن روش «مقاومت» در مواجهه با چنین موجودات پلیدی است. باید پذیرفت که داعش با استفاده از تاکتیک های مختلف ایجاد وحشت توانست در عرض چند روز شهر ها و روستاهای متعددی در شمال عراق را یکی پس از دیگری تصرف کند. در همان روزهای نخست تاخت و تاز های مغول وار داعش خبرهایی از فرار صد ها هزار نفر از ساکنان برخی شهرهای مورد هجوم منتشر شد. به عنوان مثال در اوایل حضور جدی داعش در عراق اعلام شد، نزدیک به 500 هزار نفر از مردم عادی شهر موصل که وحشیگری های این گروه را شنیده و تصاویر آن را دیده بودند، از این شهر گریختند. تکفیری ها درست به همین دلیل موفق به تصرف بسیاری از شهر ها و روستا ها شدند. به عبارت دیگر پیروزی های اولیه داعش نه به خاطر «شجاعت» بلکه به خاطر «شقاوت» آنها بود. داعش وقتی وارد بسیاری از روستا ها و شهر ها می شد، با خیابان ها و خانه های خالی مواجه بود! اما این هیمنه پوشالی با وقوع حادثه ای بزرگ در نقطه ای کوچک از عراق از هم فرو ریخت؛ در شهر «آمرلی».
«آمرلی» شهری است 18 هزار نفری در شهرستان «توز» واقع در استان صلاح الدین (شمال عراق) که با استان دیاله نیز هم مرز است. ساکنان این شهر که پیرو مذهب تشیع هستند، در جریان حمله تکفیری های داعش به عراق، توانستند با دستان خالی و تحت سخت ترین شرایط ممکن به مدت 81 روز مقاومت کنند! طبق اخبار موثق، با وجود این که ساکنان این شهر در ایام محاصره حداقل امکانات تسلیحاتی و غذایی را در اختیار داشتند، توانستند به خوبی مقاومت کنند. در این مدت هلی کوپترهای ارتش عراق فقط چند نوبت موفق شده بودند از آسمان به آنها آذوقه و سلاح برسانند. اما تروریست های بی رحم با وجود در اختیار داشتن سلاح های پیشرفته آمریکایی و اسرائیلی در این ایام نتوانستند مقاومت عده ای غیر نظامی اما با غیرت را بشکنند. ساکنان آمرلی که به خوبی عواقب فرار یا تسلیم و در یک کلام، «ترک مقاومت» را می دانستند، طی این 81 روز مقاومت اجازه ورود حرامی ها به شهر را ندادند تا اینکه ارتش و نیروهای مردمی 8 شهریور ماه از راه رسیدند و پروسه مقاومت را با یک عملیات چند ساعته تکمیل کردند و بدین ترتیب داعش برای نخستین بار تحقیر شد. آزادی شهر آمرلی آن هم در یک عملیات چند ساعته، اکنون نقطه عطفی شده در تحولات عراق. ساکنان بی دفاع آمرلی حقیقتا داعش را تحقیر کردند. پس از این حادثه مقامات دولتی و نظامی عراقی اعلام کردند بسیاری از مناطق و روستاهای شمال این کشور را که در تصرف داعش قرار داشت، بدون کمترین درگیری آزاد کردند. به گفته قاسم عطا، سخنگوی ارتش عراق و بسیاری دیگر از مقامات عراقی، تکفیری های داعش، با تغییر چهره، ریش های تراشیده و حتی لباس های زنانه به صورت دسته جمعی در حال فرار هستند و این وقایع اصلا با تصویری که پیش از این، از این عده ساخته شده بود همخوانی ندارد! پس از آزادی آمرلی حتی اعلام خبر انجام عملیات نظامی از سوی عراقی ها نیز تروریست ها را به وحشت می اندازد. اکنون که در حال مطالعه این وجیزه هستید، تکفیری ها در حال فرار از موصل هستند آن هم فقط پس از شنیدن خبر رسانه های عراقی که اعلام کرده اند «ارتش عراق در راه موصل است»! اما نکته مهم دیگری در این بین وجود دارد که توهم قدرتمند بودن این غده سرطانی را تشدید بخشیده و آن این که، اگر داعش واقعا قدرتمند نیست، چطور به سرعت در همه جا منتشر شده و با وجود این همه عملیات نظامی علیه آنها، نابود نمی شوند؟ در پاسخ باید گفت، سردمداران داعش، برای اعضای خود نه تنها هیچ محدودیتی قائل نشده اند بلکه دست آنها را برای انجام هر اقدامی، تاکید می شود هر اقدامی آزاد گذاشته اند. به اعضای داعش اینگونه القا شده که شما می توانید زنا کنید، (حتی زنای محصنه) آدم بکشید، نماز نخوانید، پول بگیرید و هر غلط دیگری بکنید و در نهایت هم به بهشت بروید!
آیا چنین امتیازات شیطانی برای جذب عده ای ساده لوح یا اراذل و اوباش یا حتی جنایتکاران و به طور کلی حیوان صفتان کافی نیست؟ آیا در این دنیای چند میلیارد نفری، چند میلیون ساده لوح و ... وجود ندارد که چند صد هزار نفر آنها سهم داعش باشد؟! دلیل اینکه در بین داعشی ها از هر قوم و قماشی یافت می شود و بین آنها آمریکایی، اروپایی، آسیایی و ... وجود دارد نیز به همین مسئله باز می گردد. در واقع داعش ملغمه ای است از پست ترین موجودات روی زمین که افسار آن به دست فکری است شیطانی. اما این که این فکر شیطانی کیست و کجاست را می توان از اهدافی که تروریست ها خواسته یا ناخواسته دنبال می کنند یافت. اسلام ستیزی، تجزیه خاورمیانه، تخریب واژه مقدس و قرآنی جهاد، مسلمان کشی، اختلافات قومی و مذهبی، جنگ مذهبی و ... اهدافی است که استعمار سال هاست در پی آنها بوده است. جمهوری اسلامی:تحلیل سیاسی هفته «تحلیل سیاسی هفته»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می​خوانید؛در روزهای با کرامت دهه اول ذیقعده به لحاظ نزدیکی با سالروز میلاد خجسته ثامن الحجج حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، دل ها بیقرار و چشم ها مشتاق زیارت مضجع شریفی است که در سرزمین خراسان مطاف ملائک است و عرشیان و فرشیان را به سوی رأفت و مهربانی خود می کشاند؛ امام رئوفی که ما ایرانیان همه چیز خود را مدیون سلطان سریر ارتضا هستیم و یقین داریم که فیوضات و برکات منتشره از جانب مشهدالرضا، سرزمین ایران را از شدائد و بلایا بسیاری مصون نگهداشته و انشاءالله خواهد داشت. در هفته جاری محمدجواد ظریف وزیر خارجه کشورمان در جریان سفر به سه کشور اروپایی در بروکسل و در مقر اتحادیه اروپا با "کاترین اشتون" سرپرست مذاکرات گروه 1+5 با ایران دیدار کرد و در پایان گفتگو اظهار داشت نسبت به دستیابی به توافق نهایی در فرصت پیش رو خوشبین شده است. ششمین دور گفت و گوهای ایران و 1+5 در اواخر تیرماه پس از نشست خبری مشترک ظریف و اشتون و با انتشار بیانیه مشترک آنها در تایید تمدید مذاکرات، به پایان رسید. ایران و گروه 1+5 در جریان این مذاکرات که در وین برگزار شده بود، مهلت شش ماهه توافق مقدماتی ژنو را تا 3 آذر یعنی چهار ماه دیگر تمدید کردند. هدف از این اقدام دستیابی به یک توافق جامع و رفع تحریم ها علیه ایران عنوان شد. از زمان تمدید مهلت مذاکرات تاکنون، یک دور مذاکره دوجانبه میان معاونان وزارت خارجه ایران و آمریکا در ژنو برگزار شده است. مذاکرات هسته ای ایران اکنون درحالی ادامه می یابد که در آستانه تشکیل کمیسیون جدید اروپا "فدریکا موگرینی" وزیر خارجه ایتالیا روز شنبه دراجلاس سران اتحادیه اروپا در بروکسل به عنوان جانشین "کاترین اشتون" مسؤول سیاست خارجی این اتحادیه انتخاب شد. البته طبق اعلام مقام های اتحادیه اروپا خانم اشتون تا پایان دوره تمدید شده مذاکرات هسته ای، سرپرستی تیم مذاکره کننده 1+5 را برعهده خواهد داشت. دکتر ظریف همچنین در ادامه این سفر اروپایی از لوکزامبورگ راهی رم شد تا با وزیر خارجه ایتالیا نیز رایزنی هایی داشته باشد که طرفین آنرا مثبت ارزیابی کردند. آنچه مذاکرات ایران و 1+5 در ماه های باقیمانده به آن نیاز دارد، شفافیت، اعتمادسازی، عزم کافی برای حل و فصل موضوع و پایان دادن به تحریم های ظالمانه علیه جمهوری اسلامی ایران است که درصورت حرکت عاقلانه آمریکایی ها و تحت تأثیر قرار نگرفتن مقامات کاخ سفید توسط صهیونیست ها می تواند مورد حل و فصل قرار گیرد. هفته جاری شانزدهمین اجلاس مجلس خبرگان رهبری در روزهای سه شنبه و چهارشنبه برگزار شد درحالی که ریاست آنرا نایب رئیس اول خبرگان برعهده داشت. آیت الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان از 14 خرداد تا به حال به علت عارضه قلبی و مغزی در کما بسر می برد و به همین دلیل نشست اخیر خبرگان رهبری بدون حضور ایشان برگزار شد.
در مرور رویدادهای بین المللی هفته، تحولات عراق، پاکستان، اوکراین و یمن مهمتر از دیگر رویدادها بود. در عراق، آزادسازی شهر "آمرلی" پس از آنکه 70 روز در محاصره گروه تروریستی داعش قرار داشت رویداد بسیار مهم بود که می توان از آن به عنوان نقطه عطف در حوادث ماههای اخیر عراق و از زمان یورش گسترده گروه های تکفیری به شمال این کشور نام برد. اگرچه در آزادسازی آمرلی گروه های مختلف حضور داشتند ولی به اذعان منابع عراقی و غیرعراقی، شبه نظامیان شیعه و نیروهای ارتش نقش اصلی را در قلع و قمع تروریست ها داشتند و باعث شدند هزاران نفر از مردم این شهر عمدتاً شیعه نشین از محاصره نجات یابند، هزاران نفری که اگر به چنگ تروریست های تکفیری می افتادند به احتمال قریب به یقین قتل عام می شدند و به همین جهت این پیروزی و شکست حصر این شهر بسیار ارزشمند است. نکته دیگر اینکه، به گفته مقامات عراقی شکست محاصره آمرلی بدون کمک گرفتن از آمریکا صورت گرفت و این بعد قضیه نیز از اهمیت برخوردار است چرا که در روزهای اخیر اینگونه وانمود شده بود که شکست تروریست ها بدون کمک آمریکائیها میسر نخواهد بود. شکست محاصره آمرلی این واقعیت را گوشزد کرد که گروه های عراقی با رهنمودهای مرجعیت دینی و اتحاد می توانند از پس تروریست ها برآیند و آنها را به نابودی کامل برسانند بدون اینکه به بیگانگانی که خود در به وجود آوردن این گروه ها نقش داشته اند، نیازی باشد. بدون شک، وحدت، کلید حل مشکلات عراق است و همین وحدت نسبی در صحنه سیاسی نیز دستاوردهای قابل ملاحظه ای پدید آورده و توافق بر سر همکاری با نخست وزیر جدید نیز افق های روشنی را در چشم انداز تحولات این کشور ایجاد کرده است. این هفته، بحران سیاسی در پاکستان که با تحرک دو سیاستمدار مخالف دولت یعنی "عمران خان" و "طاهر القادری" آغاز شده است اوج گرفت. هواداران این دو سیاستمدار که از دو هفته قبل با تجمع در خیابانهای اسلام آباد خواستار کناره گیری نواز شریف، نخست وزیر پاکستان شده بودند پس از ورود به "منطقه قرمز" با نیروهای پلیس درگیر شدند که منجر به کشته و زخمی شدن شماری گردید. تظاهر کنندگان حتی برای چند ساعت رادیو و تلویزیون دولتی را در اختیار گرفتند که با دخالت ارتش و خارج ساختن مخالفان، فعالیت رادیو و تلویزیون به حال عادی بازگشت. این درحالی است که مخالفان همچنان بر مواضع خود پافشاری می کنند و خواستار کنار رفتن نخست وزیر هستند. بحران سیاسی اخیر پاکستان رخداد جدیدی محسوب نمی شود و این کشور در سالهای گذشته نیز چند بار، اینگونه بحران را تجربه کرده که عمدتاً با دخالت ارتش به پایان رسیده است. در مورد کنونی نیز به نظر می رسد روال گذشته تکرار شود و بار دیگر این ارتش خواهد بود که با دخالت مستقیم، اوضاع را در کنترل خواهد گرفت و البته سهم خود را نیز از قدرت و حکومت مطالبه خواهد کرد. این هفته، ابعاد بحران اوکراین نیز گسترش یافت. دولت اوکراین اعلام کرد که تانکهای روسی برای کمک رساندن به جدایی طلبان وارد خاک اوکراین شده و عملاً و مستقیماً با نیروهای ارتش اوکراین درگیر شده اند، اتهامی که دولت روسیه آنرا رد کرده است. گزارش شده است که طی چند روز اخیر جدایی طلبان پیشروی داشته اند و فرودگاه مهم دونتسک، که ارتش آنرا هفته گذشته بازپس گرفت بار دیگر با ادامه عقب نشینی ارتش، در آستانه تصرف توسط جدایی طلبان قرار گرفته است. در پی پیشروی های چند روز گذشته جدایی طلبان، رئیس جمهور اوکراین روز گذشته و پس از گفتگو با پوتین رئیس جمهور روسیه اعلام آتش بس کرد که این امر می تواند بیانگر موقعیت نامساعد نیروهای دولتی اوکراین باشد. در چنین شرایطی، غرب که متحد دولت اوکراین می باشد نیز در شرایط دشواری قرار گرفته است. غرب، روسیه را به دخالت گسترده در اوکراین متهم می کند و این کشور را به تحریم های اقتصادی گسترده تهدید کرده است. البته شمار زیادی از سیاستمداران اروپایی هشدار داده اند که نباید غرب با روسیه از در تهدید بر آید و این کشور را تحت فشار قرار دهد چرا که چه بسا این راه به یک درگیری تمام عیار غرب با روسیه و حتی جنگ هسته ای بیانجامد. از اینرو، بحران اوکراین، به شکل یک بن بست مخوف درآمده است که غرب خود را در آن گرفتار می بیند و امیدی برای گشوده شدن بن بست، دست کم در آینده نزدیک مشاهده نمی شود. این هفته، اعتراضات و مقاومت مردمی علیه حکومت یمن نتیجه داد و منصور هادی رئیس جمهور یمن مجبور شد در یک عقب نشینی آشکار دولت را برکنار کند. برکناری دولت البته باعث نشد معترضان تحت هدایت رهبر حوثی ها دست از اعتراض بکشند و آنها همچنان بر تحقق همه خواسته های خود اصرار دارند. خواسته های اعتراض کنندگان، مطالبات بر زمین مانده و تحقق نیافته انقلاب مردم یمن می باشد که دو سال قبل علیه رژیم دیکتاتوری علی عبدالله صالح به راه انداختند. این انقلاب اگرچه باعث سرنگونی علی عبدالله صالح گردید ولی با هماهنگی و دخالت عربستان، انقلاب مردم یمن نیمه کاره ماند و حکومت را معاون علی عبدالله صالح قبضه کرد تا همچنان شرایط سابق و ظلم و بیعدالتی بر جامعه یمن حکمفرما باشد. رسالت:فقرا و بسته محرک اقتصادی «فقرا و بسته محرک اقتصادی»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می​خوانید؛قضیه در مطالب گذشته، به چهار نقطه ضعف اصولی در بسته محرک اقتصادی اشاره کردیم که توفیق برنامه منوط به رفع آنهاست: (1) غفلت ضعف انضباط دستگاه بوروکراتیک در نظارت و پیشبرد برنامه، (2) ضعف ارتباط مجموعه دولت با مردم و در نتیجه غفلت از سیاست های متناسب تأمین اجتماعی، (3) غفلت از زمینه های نهادی و فرهنگی و اجتماعی، (4) نگاه نولیبرال مسلط بر برنامه و کم توجهی به ضعف های ساختاری نظام سرمایه داری. طی چند مطلب، موضوع ضعف انضباط در دستگاه بوروکراتیک دولت را تحلیل کردیم، و در این مطلب، در پی آن هستیم که بر فوت و فن های نظری تمرکز بر جایگاه فقرا و اقشار آسیب پذیر نگاهی بیفکنیم: اولین و متداول ترین شیوه اکثر جوامع برای کاهش فشارها در دوره های دشوار اقتصادی بر فقرا، کمک مستقیم به اقشار ضعیف، به هدف پوشش به مصارف اولیه آنها بوده است. این، کاری است که همه ما بدواً در برخورد با فقرا به آن مبادرت می ورزیم. اصطلاحاً «به فقیر نان می دهیم». دومین شیوه، که بویژه با اندیشمند اقتصادی بزرگ برنده جایزه نوبل، آمارتیا سن هندی شناخته تر شد، روش توانمندسازی فقراست. در این روش، منظور، توانمندسازی فقرا برای رسیدن آنها به کورس رقابت های اقتصادی جامعه است. در این شیوه، اصطلاحاً «به فقیر نان نمی دهیم، ابزار نان درآوردن می بخشیم». اما این دو شیوه در این مرحله از نظام بحرانی سرمایه داری کافی نیستند، و تنش های اجتماعی ناشی از تکان های بحرانی را فرو نمی نشانند. در واقع، در جامعه ما که بخش عمده آن شهری و آن هم ساکن متروپل تهران هستند، کمتر مسئله مسکنت مطرح است، بلکه مسئله فقر به جامعه فشار می آورد، و دولت، برای اجتناب از اعمال فشارهای اجتماعی بر دستگاه مجری برنامه محرک اقتصادی، باید متوجه فشار روانی فقر در شهرها و رژیم مصرف مرفهین و مترفین باشد. ثروتمندان و تعیین نامعقول «خط بهره مندی متعارف» خانم آدلا کورتینا، فیلسوف اسپانیایی نزدیک به مکتب فرانکفورت، دریافت که دو شیوه مذکور کمک به فقرا، و بویژه رویکرد آمارتیا سن در توانمندسازی برای برقراری عدالت و کاهش فشار بر فقرا کافی نیست. کورتینا، در بررسی و تکمیل نظریه توانمندسازی آمارتیا سن، معتقد شد که او در رویکرد خود راجع به عدالت، بیشتر به تحریک طرف تولید ثروت توجه داشته است، نه کنترل و توزیع مناسب مصرف ثروت. این در حالی است که بخش عمده آنچه ما در این مرحله از نظام بحرانی سرمایه داری با آن دست به گریبان هستیم، مسئله مصرف و عدم توازن های ساختاری در مصرف است. برداشت کورتینا از صورت مسئله این است که این، سطح مصرف بالا در جامعه است که فقرا را آزار می دهد، و الا بسیاری از فقرای شهری مسکین نیستند و از پس مخارج پایه و اولیه خود برمی آیند. فقیر، مسکین نیست. مسکین آن است که از پس تأمین معاش پایه خود در زمینه خوراک و پوشاک و مسکن، برنمی آید. مسکین، گرسنه، برهنه یا بی سرپناه است. ولی...؛ ولی فقیر، مسکین نیست. فقیر آن است که خوراکی برای خوردن، و لباسی برای پوشیدن، و سرپناهی هر چند محقر و اجاره ای بر سر خود دارد، ولی در قیاس با «خط بهره مندی متعارف» در یک جامعه، زیر این سطح، قرار می گیرد. از این دیدگاه، ثروتمندان از طریق تبذیر و اسراف، «خط بهره مندی متعارف» در جامعه را بالا می برند، و به علاوه کشش قیمتی کالاهای ضروری و غیر ضروری متعارف را بالا می برند، و بدین ترتیب، عرصه زندگی را برای فقرا تنگ می کنند. فقیر برای آنکه همسر و فرزندانش در خیابان و مدرسه و دوست و آشنا، از رژیم مصرف متعارف عقب می مانند، احساس نداری می کند. کورتینا، در دید نافذ خود دریافته است، که بخش مهمی از ایجاد عدالت، نه در توزیع ثروت، و نه حتی در توزیع توانمندی ها و فرصت های تولید ثروت است، بلکه در کنترل روند مهارگسیخته مصرف است. اخلاق مسئولانه مصرف مفهوم «کالا» و متعاقب آن «مصرف»، از ابتدا یک نقطه اهتمام مهم در تحلیل سرمایه داری بوده است، و تحلیل «عدالت»، در فقدان مفهوم پردازی نیرومند از «کالا» و «مصرف» ناقص به نظر می رسد. «مصرف» افراد تنها بر خودشان تأثیر نمی گذارد، بلکه دیگران دور و نزدیک (در هر دو بعد فضا و زمان) و حتی طبیعت را تحت تأثیر قرار می دهد. ما باید کالاهایی که ما و دیگران و جهان را به تکامل برساند انتخاب کنیم. کورتینا به استناد این واقعیت، از نحوه «اخلاق مسئولانه مصرف» سخن می گوید. فرد نمی تواند تنها به حق انتخاب خود استناد کند و یک پورشه میلیاردی بخرد، بلکه باید نظر کند که این مصرف کالای او در یک فضای زندگی مشترک چه تأثیری بر دیگران می گذارد. اینجاست که خطوط منع مصرف از قبیل «اسراف» و «تبذیر» اهمیت می یابد.مثال خود کورتینا جالب است. کورتینا می پرسد چرا مصرف لباس پوشیده در انظار عمومی و در هوای گرم لازم است و چرا مصرف لباس های بدن نما غیراخلاقی است؟ و پاسخ کورتینا این است که موضوع به حق سایر مردم و جامعه مربوط می شود. مراعات حال دیگران در لباس پوشیدن، مردم را قادر می سازد تا از حق کلی خود در انتخاب شیوه زندگی استفاده کنند. این قاعده شامل انتخاب سایر کالاها هم می شود. مصرف در خدمت آزادی همه یک جنبه دیگر مصرف در روزگار ما این است که «مصرف» برای اغلب مردم در طبقه متوسط شهری، منبع هویت شده است. به عبارت دیگر افراد، هویت خود را از رژیم مصرفی شان استنتاج می کنند. از این قرار یک اتومبیل پورشه یا یک عینک آفتابی اوریجینال یا یک گوشی تلفن همراه هوشمند، چیزی بیش از کارکرد اتومبیل یا عینک یا تلفن را ایفا می کند. در واقع، سرویس اصلی در مصرف این کالاها «هویتی» است.کورتینا بر نقش مهم ارزش «آزادی» در روند مصرف تأکید می کند، منتها همچون سایر اصحاب مکتب فرانکفورت ابرام دارد که «آزادی» یک ارزش اجتماعی و در اصل، تاریخی است، و اگر به عنوان یک ارزش فردی نگریسته شود، اثری از حریت در آن نخواهد ماند. فردی که مال خود را مال خود می داند، و می گوید هر طور خواستم خرجش می کنم، معنای تاریخی ثروتی که به او رسیده است را درک نمی کند. انتخاب «کالا» و «مصرف»، تنها یک انتخاب فردی نیست، بلکه یک انتخاب تاریخی است، و هر فرد حین انتخاب کالا، باید نگران و متوجه معنای تاریخی انتخاب خود باشد. «آزادی» و تصمیم گیری فرصتی برای اقدام موثر در جهان است. پس «آزادی»، ذاتاً یک ارزش اخلاقی است و اگر به نحوی تعبیر شود که از آن ولنگاری استنباط گردد، قطعاً سوء تفاهمی روی داده است. از نظر کورتینا، «آزادی» در رابطه با «انتخاب کالا» و «مصرف»، تنها زمانی که به طور مستقل و تأملی یک کالا را انتخاب کنیم، و بتوانیم این ملاک مستقل و تأملی را بر یک مبنای اخلاقی و در یک فضای گفتگویی توجیه نماییم، به لحاظ اخلاقی موجه است. طرح فضای گفتگویی در اینجا این فایده را دارد که فرد را ملزم به اعمال یک ملاک منصفانه در انتخاب خود می کند. در واقع در ذهن خود، می پرسد که آیا انتخاب یک کالا، می تواند به یک معیار عمومی و همه پذیر تبدیل شود، یا انتخاب آن کالا یک خودخواهی است که فضا را برای دیگران تنگ می کند. از آنجا که همه انسان ها در شأن و منزلت برابر هستند، الزام اخلاقی ناشی از پیش فرض ما را بر آن می دارد تا طوری انتخاب کنیم که تأثیر این انتخاب بر زندگی دیگران لحاظ شده باشد. رفاه و آزادی برای همه در دیدگاه آدلا کورتینا، نه «رفاه» ناشی از مصرف و نه حتی «آزادی» در انتخاب کالا، فی نفسه ارزش اخلاقی ندارند. آنچه می تواند به این دو ارزش اخلاقی ببخشد، درونمایه ای از سعادت است. تنها وقتی فرد بتواند رفاه و آزادی خود را ابزاری برای سعادت گرداند اهمیت می یابد. آدلا کورتینا، برای اشاره به این الزام دستیابی به سعادت (eudimönia)، از واژه اسپانیولی «کوردورا» (cordura) استفاده می کند، و مفهومی شبیه حکمت و تقوا یا خود نگهداری را لحاظ می کند. از دیدگاه کورتینا، مردم در جریان انتخاب کالا و مصرف، در صورتی می توانند به شادی و آرامش درون برسند که برخوردی عاقلانه و عمق نگر و اصولگرا با بشر و طبیعت داشته باشند تا بتوانند با انتخاب خود به اعتدالی بین رفاه شخصی و رفاه دیگران و حفظ محیط زیست دست یابند. نکته اینجاست که انسان یک موجود مدنی بالطبع است، و تکامل و سعادت او، بدون تکامل و سعادت جامعه و تاریخ منطقی نیست. می شود یک نره شیر را که زندگی اجتماعی چندانی ندارد، سیر و سایر شیرهای اطراف او را گرسنه تصور کرد، ولی نمی توان در میان زنبورها یا مورچگان که زندگی ذاتاً اجتماعی دارند، یک زنبور و مورچه سیر و دیگران را گرسنه تصور کرد. انسان نیز همچون زنبور و مورچه از ابتدای تاریخ مضبوط، نحوی زندگی اجتماعی داشته است، چنان که از 2600 سال پیش که تأمل منظم راجع به اجتماع انسانی آغاز شده است، انسان را مدنی بالطبع تلقی کرده اند. از این روست که کسی که در شمال تهران بسیار مصرف می کند، با اطلاع از فلاکت سایر مردم شهر یا کشور، نمی تواند به خوش خوردن و حس انتخاب خود ببالد، یا اگر چنین کند، از دوراندیشی لازم برخوردار نیست. انسان بدون یک زندگی اجتماعی پر و پیمان احساس عمیقی از رفاه و آزادی نخواهد داشت، و بدون توزیع و تأمین سطح پایه ای از رفاه و آزادی برای همه و توانمند ساختن همه در بهره مندی از این موهبت ها، زندگی اجتماعی ایمنی برای هیچ کس ملحوظ نخواهد بود. پس، آن که پورشه سوار می شود، نهایتاً خواهد فهمید که پورشه سواری تنهایی عاقبت ندارد، و برای او ارضاء کننده نخواهد بود. از این روست که اغنیاء در جامعه انسانی، وظیفه سیر کردن فقیران ر ا بر عهده دارند، و این در یک جنبه، موجب استمرار بهزیستی خود آنها هم هست. ذات قائل شدن تعهد اخلاقی از آن روست که انسان به تجربه و به ذات و شهود، دریافته است که برای بهره مندی دیرپا و مستمر از بهزیستی، باید بخشی از خواست اکنون و اینجای خود را سانسور کند، تا خواست های مهارگسیخته، آتیه زیست او را خراب نکنند. پس ذات اخلاق، الزام به ملاحظه دیگران است. به هر حال انسان ها شیر و خرس و پلنگ نیستند که توش و توان زیست غیراجتماعی را داشته باشند. در سایه چنین بینشی در باره طنین اخلاقی نحوۀ انتخاب کالا و مصرف است که باید قبل از مصرف، سئوالاتی را از خود بپرسیم: مسئولیت های ما و حقوق ما در خرید کالا یا استفاده از آن نسبت به دیگران چیست؟ مصرف مسئولانه یعنی چه و چگونه محقق می شود؟ چه نوع از گزینه های مصرف اخلاقاً مجاز و غیر مجاز هستند؟ و چه نوع، از لحاظ اخلاقی واجب هستند؟ چه وظایفی را دولت ها و گروه های دیگر در قبال انتخاب های مصرف و شیوه های مصرف دارند؟ سواد مصرف کردن کورتینا، یکی از معیارهای مؤثر را برای مصرف مسئولانه و اخلاقی ارائه می دهد: اینکه مصرف خوب آن است که شما بر کالا سوار شوید، نه کالا سوار شما. این ایده از مصرف را در مقابل «مصرف اعتیادآور» قرار می دهد. در واقع، یکی از ویژگی های مصرف اخلاقی، آن است که در صورت لزوم، بتوان آن را متوقف کرد. در این صورت مصرف برای من است، نه من برای مصرف. ارتقای روحیه و اخلاق جامعه که مصارف خود را چنین برنامه ریزی کند، کمک خواهد کرد، تا در شرایط دشوار جامعه همچون تحریم، چنین افرادی که مسئولانه مصرف می کنند، بتوانند مصرف خود را به ملاحظه حال دیگرانی که توان مصرف ندارند کنترل کنند. مردم شهرنشین می توانند، مشغولیت ها، عادت، و فراغت های دیگری را جایگزین مصرف متظاهرانه کنند، و اینکه شهروندان چنین مهارت هایی را درونی کنند، نیاز به آموزش و تمرین و تأمل و فرهیختگی دارد. نحو برخورد با تبلیغات جهانی که سعی می کنند بر اعتقادات ما در مورد مصرف و سطح مناسب مصرف هم تأثیر بگذارند، نیز یکی از جنبه های رفتاری است که نیاز به فرهیختگی دارد. مصرف کنندگان باید اطلاعات کامل تری در مورد جنبه های تاریخی و اجتماعی مصرف خود داشته باشند، و بتوانند مصرف و انتخاب خود را در مقیاسی وسیع تر ببینند. مصرف عادلانه اتفاقات جدیدی در زمینه انتخاب کالا بر بستر اینترنت و شبکه های اجتماعی رخ می دهد. در این فضاها، افراد ضمن نقد و بررسی و امتیاز و نظر دادن راجع به کالاها، به انتخاب خود سازمان می دهند. این انتخاب ها، عمدتاً بر مبنای اطلاعات فنی صورت می گیرد، ولی گاهی به نظر می رسد که زمینه هایی برای خرید مسئولانه و اخلاقی وجود دارد، مانند گفتگوهایی که در مورد تحریم کالاهای اسرائیلی به نحو وسیعی به چشم می خورد. اینها زمینه های جدیدی هستند که هر چند خود، نمونه هایی از مصرف مسئولانه هستند، مع الوصف، و به نوبه خود می توانند الگوهایی گفتگویی برای گسترش مصرف مسئولانه در سطحی وسیع تر باشند. این گفتگو ها می توانند ابزاری برای درک بهتر و کنترل انگیزه های مصرف باشند، اگر از دست اندازی شرکت ها مصون بمانند. شهروندان مستقل از شرکت ها، می توانند قدرت اخلاقی خود را در ترویج یا حمایت از مصرف عادلانه افزایش دهند. سیاست روز:پیش از آن که «داعش» تثبیت شود «پیش از آن که داعش تثبیت شود»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم علی اشرفی است که در آن می​خوانید؛برای پیدایی داعش در عراق، چند منشا و عامل موثر را بر شمرده اند:
اول، رشد طبیعی و عادی جریان سلفی گری در جهان اهل سنت که می خواهد حکومت خلافت را دوباره در جهان اسلام احیا کند و بازگشت به سنت سلف صالح را هدف نهایی خود می داند. در این تحلیل، تشکل هایی مانند القاعده یا داعش یا النصره، دارای استقلال سیاسی تلقی می شوند و بر اساس تشخیص موقعیت و شرایط منطقه و جهان عمل می کنند و به همین دلیل همزمان علیه غرب و آمریکا و نیز ایران و شیعیان، دست به سلاح می برند. دوم، استفاده جریان های خشن و نظامی در جوامع اهل سنت از فضای ایجاد شده در افغانستان و سوریه و عراق و سازماندهی خود برای رسیدن به اهدافی مانند تشکیل نظام خلافت و مبارزه همزمان با غرب و جریان های مذهبی رقیب اعم از تشیع یا مسیحیت. در این تحلیل، فرصت موجود را غربی ها و برخی از کشورهای عربی منطقه برای این جریان های تند و افراطی ایجاد کردند چون به دشمنی آنان با ارتش سرخ شوروی یا دولت سوریه یا انقلاب اسلامی در ایران، نیاز داشته و دارند و به همین دلیل، افراطیون سلفی مورد حمایت غربی ها قرار گرفتند. در این صورت، باید گفت که غربی ها از کنترل این جریان عاجز مانده اند ولو آن که در مقطعی، از آنان حمایت کرده بودند. به نظر می رسد که کشورهای عربی منطقه هم بعدها به همین نتیجه ای خواهند رسید که اکنون آمریکا رسیده است و آنان هم از گزند حاکمیت جریان های خشن و افراطی سلفی در امان نخواهند ماند. سوم، سازماندهی افراطیون مذهبی اهل سنت از سوی آمریکا و استفاده ابزاری از آنان از جمله مواردی است که به عنوان منشاء پیدایی داعش ذکر شده است و از جمله در گفته های خانم کلینتون و نیز ادعاهای اسنودن، رد این تحلیل را می توان یافت. بر این اساس، برای تراشیدن رقیب برای جمهوری اسلامی ایران و نیز به فراموشی سپردن تدریجی تعارض اعراب و اسرائیل و عمده کردن جمهوری اسلامی به جای اسرائیل و همچنین ایجاد تصویری خشن و نظامی از نیروهای اسلام خواه منطقه، تاسیس و رشد این گروه در دستور کار غربی ها قرار گرفت. طرفداران این نظر معتقدند اکنون نیز این تشکیلات، در راستای مواضع و تحلیل های پنهان آمریکا و به نفع منافع درازمدت اسرائیل عمل می کند و منازعه صوری میان آمریکا و داعش را نباید جدی گرفت. چهارم، برخی با قرائن و شواهد متعدد بر این باورند که داعش، «حزب بعث اسلامیزه شده» است که از سوی بقایای این حزب در عراق تشکیل شده و عمدتا با هدف بازگشت به قدرت در عراق عمل می کند. به گمان صاحبان این تحلیل، صدام در اواخر حکومتش و پس از منزوی شدن در منطقه و جهان، گرایش به جریان القاعده پیدا کرد و رنگ دینی حکومت خود را از جمله با گنجانیدن «الله اکبر» در پرچم عراق و برقراری ارتباط با جریان های مذهبی و قبیله ای اهل سنت، تقویت کرد. بر این اساس، داعش با محوریت نیروهای حزب بعث ایجاد و تقویت شده و ابتدا در سوریه و سپس در عراق، به فتح سرزمین ها و شهرهای سنی نشین این دو کشور مبادرت کرده و سرانجام خود را دولت اسلامی نامیده است. طبعا این جریان، دشمنی همه کسانی را برخواهد انگیخت که با حکومت بعث و صدام مخالف بودند مگر دولت هایی که فعلا خطر ایران و دولتهای طرفدار انقلاب اسلامی در عراق و سوریه و لبنان را به عنوان تهدید بزرگتر تلقی می کنند. تفاوت در ریشه یابی این جریان نظامی و مذهبی، طبعا راهکارهای متفاوتی را پیش روی کسانی قرار خواهد داد که قصد مقابله با آن را دارند ولی به نظر می رسد در نتیجه عملکرد داعش، مشکلاتی برای بسیاری از دولت های جهانی و کشورهای منطقه ایجاد شده و بعید است که حتی حامیان دیروز این جریان هم امروز به حمایت و تقویت این جریان تمایلی نشان دهند. از سوی دیگر، مقابله با این جریان در عراق و سوریه کار راحتی نیست زیرا در هر صورت می توان انتظار داشت که بخشی از جامعه اهل سنت به امید تقویت اقتدار خویش در مقابل کردها و شیعیان، از آنان حمایت کند و پایگاه مردمی برایش پدید آورد. همچنین داعش از هزاران نیروی نظامی مهاجر و باانگیزه ای برخوردار است که همه دار و ندار خود را رها کرده و به امید تشکیل نظام خلافت، به عراق و سوریه رفته اند و به همین دلیل، خود را درگیر جهادی مقدس می دانند. از نظر مهارت رزمی و آشنایی با جنگ چریکی شهری و روستایی، نیروهای داعش در چند سال گذشته در سوریه مجرب شده اند و از سازماندهی مناسبی برای این گونه جنگ ها برخوردارند. متاسفانه حمایت برخی از دولت ها از داعش به امید ضربه زدن به انقلاب اسلامی و متحدان منطقه ای آن، تداوم دارد و امکانات به غنیمت گرفته شده در عراق و سوریه هم توان این گروه را مضاعف کرده است. این موارد را گفتیم تا بر یک نکته مهم تاکید کنیم که تا داعش در عراق خود را تثبیت نکرده، باید کاری کرد و در حمایت از شیعیان و دولت عراق باید وارد عمل شد. این مهم است که ما با آمریکا در عراق همکاری مستقیم نکنیم اما یادمان باشد که مواضع ما در هنگام جنگ با طالبان و سرنگونی صدام در عراق، چگونه بوده است. منافع ملی و اقتدار نظام اسلامی و تقویت متحدان ما در منطقه، منافع ملموس و عینی ما در این قضیه هستند و نباید از ترس از دست رفتن وجهه استکبارستیزی خودمان که در جای خود بسیار مهم است، این منافع ملموس را نادیده بگیریم. قطعا اگر داعش در منطقه تثبیت شود، باز مجبوریم همان گونه عمل کنیم که در ماجرای عراق و افغانستان شاهد بوده ایم. قدس:نقدی بر تحریم های جدید علیه ایران «نقدی بر تحریم های جدید علیه ایران»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می​خوانید؛در آغاز سال دوم کاری دولت، امید است رئیس جمهور و دولتمردان با نگاهی مهرورزانه و با دید یک خریدار منصف دل به نقدهای مشوقانه منتقدان سپرده و در تحقق اهداف خود با لحن مناسب و منصفانه با آنان برخورد کنند. یقیناً عملکرد فرهنگی،اقتصادی،سیاست خارجی و داخلی دولت زیر ذره بین منتقدان قرار دارد و اگر منصفانه و دور از تعصبهای ناروا به تحولات کشور و منطقه نگاه کنیم، ممکن است برخی از منتقدان صادقانه با واقعیتها برخورد نکرده و جانب حق را نگاه ندارند، اما بیشتر منتقدان خواهان توفیق و موفقیت دولت در تمامی قلمروهای سیاسی،اقتصادی ،فرهنگی و اجتماعی هستند و اگر انتقادی می شود قطعاً هدفی جز اصلاح امور مردم نخواهد داشت. بنابراین باید درباره تحریمهای جدید آمریکا علیه کشورمان و در زمینه سیاست خارجی در طول یک سال گذشته گفت و گوهای رد وبدل شده میان جمهوری اسلامی ایران و 1+5 گفت، برخی کار های انجام شده با دادن امتیازاتی به طرف غربی همراه بوده و دلسوزان نظام و ملت شریف ایران انتظار داشتند در ازای امتیازات داده شده، امتیازی نیز به دست آوریم، تحریمها برداشته و پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود . با توجه به اینکه برنامه های هسته ای کشور بسیار صلح آمیز بوده، اما با گذشت پنج دور گفت و گو و دنبال شدن مباحث در این زمینه نه تنها شاهد کاهش تحریمها نبوده ایم، بلکه پس از توافق هسته ای تحریمهای جدیدی نیز به قبلی ها افزوده شد! البته لازم به ذکر است که گفت و گوهای انجام شده به طور قطع با صلابت و ایستادگی تیم مذاکره کننده ایرانی دنبال شده و در صورت عدم تعهد و عمل به قولهای داده شده از سوی طرف غربی ، یقیناً منتقدان، دولت را به این دلیل که چرا به مذاکرات خوش بین بودید، مورد مذمت قرار نخواهند داد. مسلماً این مذاکرات صرفاً نوعی راستی آزمایی طرف غربی بوده تا افکار عمومی و مردم جهان به این باور برسند که طرف غربی همچنان از صداقت بی بهره بوده و با تهدید و دروغ سعی بر دستیابی به اهداف خود دارد. اگر هم در زمینه سیاست هسته ای توفیقی حاصل شد، باید ملت ایران و تمامی منتقدان و دوستداران نظام اسلامی این موفقیت را به ژنرالهای دیپلماسی خارجی و دولتمردان تبریک گفته و نباید انتظار داشته باشیم که شادی وصف ناشدنی در جامعه از این توفیق به وجود آید، زیرا به نظر نگارنده به حق و حقوق خودمان دست یافته ایم و فتوای مقام معظم رهبری و حرام شمردن استفاده از تسلیحات اتمی نقشه راه ما در برنامه صلح آمیز هسته ای بوده و خواهد بود. بنابراین در صورت توافق و نهایی شدن مذاکرات افکار عمومی جهان می داند که ایران تجاوزگر و اهل تعدی و تهدیدی برای بشریت نبوده و نخواهد بود و با الهام از آموزه های دینی و قرآنی و پیروی از سیره آخرین فرستاده خداوند که مظهر رافت و رحمت بر عالمیان بوده اند و نیز در سایه رهبری امامی فرزانه، ایران اسلامی نه تنها تهدیدی برای بشریت نبوده، بلکه داشتن سلاح اتمی را حرام و عملی ضد اخلاقی و انسانی می داند و اسناد و مدارک آن به 1+5 ارایه شده است در نتیجه عملکرد خصمانه غربیان در طول سالیان پشت سر گذشته، ملت شریف ایران ودیگر آزاد مردان و آزاد اندیشان در سراسر گیتی دریافته اند که فناوری هسته ای بهانه ای است برای اعمال فشار دشمنان بر کشور و ملت شریف ایران چرا که، در حال حاضر مهم ترین مسأله در منطقه تروریسم است که امیدواریم طرف غربی با توجه به مشکلات به وجود آمده از خصومت با ایران دست برداشته و بپذیرد ایران به عنوان یکی از قطبهای مهم و تأثیرگذار خاورمیانه می تواند در تعادل بخشی به مشکلات موجود منطقه تأثیرگذار باشد. وطن امروز:ماجرای سازمان مدیریت «ماجرای سازمان مدیریت»عنوان سرمقاله رونامه وطن امروز به قلم محسن جندقی است که در آن می​خوانید؛ هنگامی که سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، شامگاه 18 تیر 1386 از سوی شورایعالی اداری منحل و به دو معاونت «برنامه ریزی و نظارت راهبردی» و «توسعه مدیریت و سرمایه انسانی» رئیس جمهور تبدیل شد، بمباران رسانه ای علیه تصمیم گیرندگان آغاز شد. در نقد این تصمیم قلم ها زده شد و مخالفان این مصوبه تاکید می کردند دولت وقت با این مصوبه قصد سوءاستفاده و اعمال نظر بیشتر درباره بودجه و مسائل مربوط به منابع انسانی کشور را دارد. آنها این موضوع را به عنوان یکی از نقاط تاریک دولت سابق به حساب می آوردند و در اظهارات خود بر این نکته تاکید می کردند که انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برای استفاده سوء دولتمردان از بودجه مملکت بوده است. این در حالی بود که یک سازمان به دو معاونت تبدیل شده و به عبارت بهتر دو تابلو جای یک تابلو را گرفته بود و تغییر چندانی در رویه برنامه ریزی و سیاست های بودجه ای کشور به وجود نیامده بود. 6 سال پس از این اتفاق نیز انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی دستمایه تبلیغات انتخاباتی قرار گرفت و روحانی نیز وعده احیای این سازمان را به مردم داد. روحانی حتی 3 روز پس از رئیس جمهور شدنش – 27 خرداد 1392- اعلام کرد: «اصل سازمان برنامه را احیا می کنیم. باید در مقام عمل، گام به گام برنامه ریزی و اجرا کنیم». 2 ماه بعد از این اظهارات و زمانی که کلید معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی دولت یازدهم به محمدباقر نوبخت داده شد، وی اظهاراتی را مطرح می کرد که شاید تاکنون از عنوان کردن آن پشیمان شده باشد. وی در 27 مرداد 1392 گفت: «تشکیل سازمان مدیریت و برنامه ریزی از اولویت های در نظر گرفته شده است و در 100 روز آینده اجرایی می شود.
با احیای مجدد سازمان مدیریت و برنامه ریزی دیگر برنامه ها و





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن