واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بیشترین تصویری که از افشین مقدم در ذهن جوانهای 3 دهه پیش و حالا ما جا خوش کرده، تصویری است که در آن دست به کمر ایستاده و زل زده به لنز دوربین، بدون هیچ حالتی و... زمستون تن عریون باغچهیکی از برنامههای ویژه سی امین سالگرد انقلاب تلویزیون، ترانه ای را روی تیتراژ خود گذاشته بود که نوستالژی پدرها و مادرهای خیلی از ماست. «افشین مقدم _ خواننده معروف _ در یک حادثه رانندگی کشته شد و دوستان و علاقهمندان خود را عزادار ساخت... . افشین مقدم در بین دوستان و رفقا از محبوبیت خاصی برخوردار بود و تواضع و فروتنی او زبانزد همه بود. به طوری که شنیدهایم، افشین حدود ساعت 2 نیمه شب، پس از اجرای برنامه به اتفاق 3 تن از موزیسینهای خود به قصد تفریح و استراحت، عازم شمال میشود که در نیمههای راه با اتوبوسی که از مشهد به طرف تهران میآمد، تصادف میکند و قبل از این که به بیمارستان برسد، فوت میکند ...»؛ اینها را یکی از نشریات، چند روز بعد از مرگ افشین مقدم با قلم درشت نوشت و یکی از عکسهای او را با همان موهای فرفری و چشمهای متعجب، کنارش چاپ کرد. چهار سال قبلش، آلبوم «زمستون» با آهنگهایی ملایم و لطیف و با تمی شبیه آهنگهای کوروش یغمایی، دل جوانها را برده بود و سالها بعد، وقتی روی تیتراژ پایانی یک برنامه تلویزیونی به نام «بازیگران دیکتاتور» که از شبکه سوم سیما به مناسبت سی امین سالگرد پیروزی انقلاب پخش میشود شنیده شد، خیلیها پای تلویزیون، آدرنالین خونشان بالا زد، غافل از این که مدتهاست آلبوم «زمستون» و «آخرین طبیب» افشین مقدم _ خواننده سالهای دور پیش ار انقلاب _ با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد، آدرنالین خون خیلی از آدمهای عشق نوستالژی را بالا برده بود و ترانههایش گاه و بیگاه از رادیو پیام هم پخش میشود. باید کمی از شانس گفت، آن هم وقتی سعید دبیری، ترانه سرای معروف (که برای علیرضا افتخاری هم ترانههایی گفته) از روزهایی تعریف میکند که افشین مقدم، در تراس رستورانی حوالی شمیران آواز میخوانده و دبیری اتفاقا ً سری به آنجا زده بود و دوستی شان با هم شروع میشود. در خلال همین رفاقت، ترانه ماندگار «زمستون» توسط دبیری گفته میشود و قصه خوب آلبومهایی دوست داشتنی شروع میشود. بله، گاهی باید از شانس گفت. زمستون گل کرداستودیو بل، اولین جایی بود که آهنگهای ماندگار افشین مقدم را ضبط کرد؛ آن هم آهنگهایی با سازهای اصل و نه کی بورد و کامپیوتر. البته بضاعت موسیقی آن زمان این اصیل بودن را میطلبید. آهنگهای افشین با ویولن، ویولن آلتو، ترومپت، ساکسیفون، پیانو، گیتار، فلوت، درامز (جاز) و قانون اجرا شده بودند که همگی در استودیو حاضر بودند و هیچ صدایی هم بعدا ً میکس نشده بود. میدانید معنی این حرف چیست؟ یعنی آهنگهای افشین مقدم به صورت کامل زنده ضبط شده بودند و برای ضبط هر کدام از آنها، نوازندگان، خواننده و آهنگساز حضور داشتند. شاید به همین دلیل بود که با ورود آلبوم «زمستون» به بازار موسیقی، مقدم به یکباره گل کرد و آن قدر طرفدار پیدا کرد که برای کلید زدن آلبوم بعدی، بلافاصله انگیزه پیدا کند. این آلبوم 18 تا آهنگ داشت و چیزی توی مایههای پاپی بود که با راک کمی قاتی شده باشد و حتی برعکس. نوستالژی به میزان لازممثل این که آن زمان طرفداری از صداهایی توی مایههای افشین مقدم و آهنگهایی که ریتمشان نه چندان تند و نه چندان آرام باشد، مد بوده. ترومپتهای کشدار هم که روی شاخشان بود. افشین مقدم و آهنگهای خوش ساختش هم از این قاعده مستثنا نبود.البته افشین، ظاهر خوبی هم داشت و همین او را برای جوانهایی که خودشان، بلوزهای تنگ با آستینهای بالا زده میپوشیدند و پاچههای شلوارشان روز به روز گشادتر میشد، جذاب تر میکرد. حضور او در برنامههای مختلف، روز به روز به شهرتش اضافه کرد. البته ماندگاری آهنگهای او را نباید نادید گرفت. قطعههای کاردستی مثل «زمستون»، «جای توخالی»، «مسافر» و «آخرین طبیب»، انصافا ً، هم ترانههای خوبی دارند، هم خوش ساخت هستند و هم صدای باز افشین مقدم روی آنها خوش نشسته است. فضای کلی آهنگها هم آن قدر دلنشین است که حالا بعد از بیش از 3 دهه، را شرمندگی حس نوستالژیک دربیاید. البته اگر در آلبومهای «زمستون» و «آخرین طبیب» افشین مقدم که هر دو هم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجوز دارند، سیری بکنید، حتما ً از شنیدن بعضی از آهنگها تعجب میکنید و دستتان میآید که این آهنگها را پیش از دیگران، افشین مقدم خوانده بوده و بعدها بقیه خوانندهها با خوشحالی، آنها را باز خوانی کرده اند. سیمای مردی بر دیوارخیلی از طرفداران دو آتشه مقدم نمیدانستند که خواننده محبوبی با اسم کوچک افشین میشناختند، همان حسین آهنیان مقدم است؛ پسری که مهر 1324 به دنیا آمده بود و در همان دوران کودکی، شاگرد استاد عطاءالله خرم بود؛ شاگردی که البته خوب توانست درس پس بدهد و خیلی زود توی دل همه خودش را جا کرد. بیشترین تصویری که از افشین مقدم در ذهن جوانهای 3 دهه پیش و حالا ما جا خوش کرده، تصویری است که در آن دست به کمر ایستاده و زل زده به لنز دوربین، بدون هیچ حالتی و ساعت مچی درشتش هم ساعت 8:45 را نشان میدهد، همان عکسی که بلافاصله بعد از گرفتن مجوز آلبومهایش از ارشاد، پوستر شد و در کنار پوستر دیگر خوانندهها، در فروشگاههای محصولات فرهنگی به در و دیوار کوبیده شد. عمر این سفر کوتاه، کوتاهه« ... حدود ساعت یک نیمه شب بود که تصمیم گرفتیم به شمال برویم. مقصد ما بیشه کلا بود. افشین رانندگی میکرد. حدود 40 کیلومتر به آمل مانده بود که او از یک سواری سبقت گرفت و به محض این که به سمت چپ جاده متمایل شد، اتوبوسی از مقابل رسید ... . او مرتب از مرگ سخن میگفت. ترانه مسافرش را چندین بار خواند ... . میگفت از تمام فامیل خداحافظی کرده ام. وقتی حادثه پیش آمد من و افشین به بیرون ماشین پرت شدیم و مدتها کنار جاده بودیم. قسمت چپ بدنش به کلی خرد شده بود و خون زیادی از بدنش میرفت. بعد از مدتی یک شورلت به کمک ما آمد. افشین دیگر رمقی نداشت. او فقط به من نگاه میکرد. انگار میخواست به من حالی کند بهروز، دیدی گفتم زندگی من همین جا تموم شده ... . اتومبیل به سرعت جاده هراز را طی میکرد ... . خدای من! افشین دیگر نگاهم نمیکرد... .» اینها حرفهای همراهان افشین در سفر کذایی اش است؛ همانهایی که وقتی در بیمارستان به هوش آمدند، روایت بالا را برای یکی از مجلات تعریف کردند. افشین مقدم، با این تصادف درگذشت، در حالی که چند روزی از به دنیا آمدن دخترش، مینو نمیگذشت. دوستانش هم برای مراسم چهلمش سنگ تمام گذاشتند و قطعه ای را با صدای کیوان _ دوست صمیمیاش _ ساختند. ناصر چشم آذر و امیر خسته هم او را در ساخت این قطعه کمک کردند، آهنگی که بر اساس آهنگ معروف زمستون و البته با تغییراتی در ملودی آن ساخته شد.در این آهنگ که به «گل افشین» معروف است، میتوانید در انتهای آلبوم زمستون هم آن را بشنوید، از افکت راه رفتن، سوار اتومبیل شدن، حرکت، تصادف، صدای قلب و ... استفاده شده و همینها آن را به قطعه ای سوزناک تبدیل کرده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 273]