محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843858305
خاطره زیباکلام از پهلوان تختی |اخبار ایران و جهان
واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خاطره زیباکلام از پهلوان تختی
کد خبر: ۴۳۰۰۰۸
تاریخ انتشار: ۰۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۳ - 28 August 2014
سالهای 41-40 بود؛ دوران مرحوم دکتر علي اميني، آزادي بالنسبه فضاي سياسي کشور و تحرکات بازار، دانشگاه و جبهه ملي. من پسربچهای 12 ، 13 ساله بودم. سال اول دبيرستان رهنما در خيابان منيريه تهران. يک هفتهای میشد که بين زنگ تفريح در حياط مدرسه میآمدیم جلوي میلههای ديوار مدرسه و پياده رو. به اصطلاح خودمان شلوغ میکردیم و به نفع دکتر مصدق شعار میدادیم. چهار، پنج بار اين کار را کرده بوديم و اتفاقي نيفتاده بود. شير شده بوديم. و آن روز تعدادمان زيادتر شده بود. اما یکباره آقاي بهرامي مديرمان به همراه آقاي محسني ناظممان باعجله آمدند وسط حياط و چهار نفر از بچهها را به دفتر احضار کردند. من هم جزء احضارشدهها بودم. لديالورود به دفتر هر چهار نفرمان را قطار کردند و به نوبت آقاي بهرامي و سپس محسني شروع کردند به صورتهايمان کشيده زدن.
دو تا از بچهها بزرگ تر بودند و چيزي نمیگفتند اما من و پرويز مؤسسی که کلاس اولي بوديم گريه میکردیم و خواهش میکردیم ما را ببخشند و ديگر شعار نمیدهیم. اما آقاي بهرامی گفت حالا بهتان نشان مي دهم، الساعه از کلانتري مأموران میآیند و شما اراذل و اوباش را تحویلشان مي دهم تا بفهميد که دبيرستان رهنما جاي اين لاتبازیها نيست. با گفتن اين جملات گريه و عجز و لابه من و مؤسسی بيشتر میشد. با گريه التماس میکردیم که «آقا توروخدا ببخشين، غلط کرديم، نفهميديم.» آقاي محسني هم به کمک آقاي بهرامی آمد و گفت اگر کلانتري هم شما را ول کند که محال است، اگر زندان نبرندتان که محال است، بايد پدرتان بيايد اينجا و پروندههایتان را بزنيم زير بغلتان و کمترين مجازات شما آن است که از مدرسه اخراج هستيد. تصور اينکه پدرم بيايد دفتر مدرسه و بفهمد من چه کردهام برايم از کلانتري به مراتب هولناک تر بود.
با مطرحشدن آمدن پدرم به مدرسه کارم ديگر از عجز و لابه و التماس گذشته بود. بیاختیار دست به دامان آقاي عقدايي دبير فقهمان شدم. فکر میکنم تن صدا و عجز و لابهام آنقدر سوزناک میبود که آقاي عقدايي به فکر وساطت میافتد. به مديرمان میگوید عجالتاً به کلانتري اطلاع ندهيد که پرونده برايشان درست نشود. اما آقاي بهرامي ول کن نبود و گفت من بايد از اين الواط سرمشقي بسازم براي بچههاي ديگر که ديگر هوس اين... خوردنها را نکنند. بعد به ما گفت مي دونيد اگر به اعلیحضرت شاهنشاه، به پدر تاجدارمان اطلاع دهند که شما چه حرفهای خائنانه زدهاید، چه بلايي سرتان میآورند؟ مي دونيد پدرانتان را هم خواهند برد به کلانتري، چون ما که به شما اين چرنديات را ياد نداديم و در خانه اين حرفهای خائنانه را ياد دادهاند. يک ايراني باشرف و وطنپرست برايش اعلیحضرت، خاک ايران و پرچم سه رنگمان اول و آخر است و اصلاً بايد شرم کند که نام افراد خائن را ببرد. سخنان او را از فرط ترس و لرز درست نمیفهمیدم. از شدت ترس يادم رفته بود که نام چه کساني را در حياط شعار داده بوديم. دکتر مصدق را يادم میآمد اما از شدت ترس هیچچیز ديگري يادم نمیآمد.
آقاي محسني با عصبانيت رو به ما کرد و گفت اصلاً شماها اين حرفهایی را که میزدید، معنیاش را میفهمیدید؟ خواستم بگويم نه، اما سيلي محکم آقاي محسني زبانم را بند آورد. خودش ادامه داد که مثلاً همين که داد میزدید مثل اراذل و اوباش که «آقاي ايران کيه، غلامرضاي تختيه» اصلاً شما مي دونين تختي کيه؟ خجالت نمیکشید مثل الواط اسم يک کشتیگیر را داد مي زنين؟ ما در سکوت کامل بوديم و به سرنوشت نامعلوممان فکر میکردیم که يک مرتبه آقاي بهرامي با نواختن يکسري کشیدههای جديد به ما گفت؛ چرا لال شدهاید...ها، چرا الآن ديگه داد نمي زنين واسه يک کشتیگیر لات؟ چرا حرف نمي زنين، اون لاتِ چالهميدوني حالا سياسي شده؟ اون خاک زیر پای اعلیحضرت هم نميشه، اون مرتيکه اصلاً سواد نداره. شما الدنگها مي دونين اون چند کلاس درس خونده؟ من بیاختیار گفتم نه آقا.
آقاي بهرامی کشیده ديگري زد به صورتم و گفت خب پدر... يک آدم بیسواد که اگر درس خوانده بود، اگر دکتر و مهندس بود لااقل آدم دلش نمیسوخت. تو... به همراه چند تا... بدتر از خودت آن وقت هوار مي کشين که «آقاي، آقاها کيه»، «هوار مي کشين که «يک بیسواد آقاي ايرانه». با عصبانيت مثل شير میغرید و به من میگفت صداي گريه تو ببر و حرف بزن. چرا براي يک بیسواد شعار مي دادين. چرا میگفتين يک بیسواد آقاي ايرانه؟ بعد يک مرتبه يقه مرا گرفت و درحالیکه آن را محکم میکشید گفت اگر حرف نزني میکشمت. خودم با دستاي خودم خفهات میکنم. چرا به يک بیسواد میگفتي آقاي ايران؟ آقاي ميرفخرايي که دبير هندسهمان بود هم آمده بود تو دفتر و دستهای مديرمان را از گردن من دور کرد و گفت آقاي بهرامي خونتون را کثيف نکنيد. خب حرف بزن و جواب آقاي مدير را بده. محسني هم هوار کشيد اگر حرف نزني همين الآن تلفن میزنم افسر نگهبان کلانتري.
گفتم آقا پدرم يک داستان از تختي براي عموم تعريف میکرد و من هم میشنیدم و از آن روز عاشق تختي شدم. اما نتوانستم ادامه دهم و باز گریهام گرفت. ميرفخرايي گفت چرا گريه میکنی؟ گفتم آقا تو را خدا به بابام نگين. آقاي ميرفخرايي تو را خدا به آقاي بهرامي بگين به بابام نگه. بهرامی گفت حرف نزن و قصه تختي را بگو. آقاي ميرفخرايي هم گفت قصه را بگو که چرا عاشق تختي شدي. من از آقاي بهرامي خواهش میکنم اين دفعه شماها را ببخشند و قول بدين هر کس خواست از اين به بعد شلوغ کنه شما فوري بياين دفتر به آقاي بهرامي يا محسني بگين.
قبل از اينکه من چيزي بگويم آقاي بهرامی گفت اصلاً نميشه تا به کلانتري نفرستيمشون و باباهاشون نيان اينجا فايده نداره. اما آقاي ميرفخرايي گفت حالا زيباکلام قصه تو بگو ببينم بابات راجع به تختي چي گفت. گفتم آقا، بابام میگفت تختي وزن هفتم کشتي مي گيره و هميشه دو تا حريف قدر داره؛ يکي عصمت آتلي از ترکيه و دومي مدودوف از شوروي. در المپيک ملبورن تختي براي طلا رودرروي مدودوف قرار میگیرد. بعد که کشتي تموم ميشه يوري شاهمرادوف سرمربي تيم ملي کشتي شوروي مياد و درحالیکه تختي کنار تشک نشسته بود او را میبوسد. همه تعجب میکنند چرا سرمربي تيم حريف میآید و کشتیگیر رقيب را میبوسد. از تختي میپرسند چرا شاهمرادوف تو را بوسيد و بغل کرد. تختي هم میگوید نمیدانم و ایرانیها مي روند پيش شاهمرادوف و از او میپرسند چه شد که شما بعد از کشتي آمدي و تختي را بوسيدي و او را در آغوش گرفتي؟ شاهمرادوف میگوید براي اينکه تختي يک مرد واقعيه؛ يک جوانمرد واقعيه. کتف چپ مدودوف آسیبدیده بود و درد میکرد. تختي هم اين را میدانست و در تمام مدتي که با مدودوف سرشاخ بود حتي يک بار هم به سمت شانه چپ او نرفت و دست به شانه آسیبدیده او نزد. تختي شما قهرمان نيست، او پهلوان است.
به اينجا که رسيدم ديگر نتوانستم چيزي بگويم، فقط ديدم آقاي ميرفخرايي دستمال خاکستري رنگش را از جيبش درآورد و اشکهایش را پاک کرد و بعد هم بدون اينکه کلامي بگويد از دفتر بيرون رفت. آقاي بهرامی رفت سمت ميزش، قوطي سيگار نقرهای اش را درآورد و يک سيگار روشن کرد. محسني آرام گفت اين دفعه که گذشت و آقاي بهرامي شما را بخشيدند. فقط يک بار ديگر من ببينم شماها از اين غلطها میکنین به خدا آقاي بهرامي هم ببخشند، من خودم پدرتان را درمیآورم.
بعدها که بزرگ تر شدم فهميدم قهرماني خيلي عالي است. گرفتن طلا، المپيک، جام جهاني، به اهتزاز درآمدن پرچم کشور و نواخته شدن سرود ملي و آن لحظهای که مسئولان المپيک يا جام جهاني درحالیکه قهرمان روي سکوي بالاي قهرماني ايستاده و طلا را بر گردنش میآویزند، نهايت غرور و شکوه است. همه اینها را رضازاده داشت. اما پهلواني چيز ديگري است. رضازاده بدون ترديد قهرمان بود و قهرمان است. اما تختي براي ما در سال 1340 فقط قهرمان نبود. قهرمان يعني گرفتن طلا، يعني بلند کردن وزنهای که هيچ وزنهبردار ديگري نمیتواند آن را پرس کند، اما رضازاده توانست. تختي براي ما پهلوان بود نه به واسطه آنکه به حکومت پشت کرد، در مقابل شاهپور غلامرضا در استاديوم محمدرضاشاه تعظيم نکرد و هزاران تماشاچي برايش کف زدند، نه. تختي به خاطر احترامش به دکتر مصدق و جبهه ملي، به خاطر عشقش به مرحوم آیتالله طالقاني و قرائت فاتحه بر سر مزار شهداي 30 تير و دکتر حسين فاطمي در برابر ديدگان جامعه، تختي نشد.
اتفاقاً تختي به خاطر همان دليلي تختي شد که ما در دنياي کوچک نوجوانيمان از او ساخته بوديم. به خاطر اينکه آنقدر مرد بود که حاضر نشد از نقطهضعف حريفش بهرهبرداری کند و برود به سمت کتف چپ مدودوف . اگرچه آن روز ترسيديم و کشیدههای خيلي زيادي خورديم، اما اتفاقاً درست تشخيص داده بوديم و تختي آقاي آقاها بود. چون تختي میخواست و اعتقاد داشت که بايد مردانه کشتي بگيرد. اگر تختي آن شب به طرف کتف چپ مدودوف میرفت و کارش را تمام میکرد، هيچ کس در اردوگاه تيم ملي ايران نمیفهمید و آب هم از آب تکان نمیخورد. اما آن وقت تختي فقط قهرمان میشد همچون حبيبي، همچون صنعتکاران، همچون دبير، همچون خادم، همچون سوختهسرايي و همچون رضازاده. اما پهلوان نمیشد. اتفاقاً ما بچههاي آن روز در سال 1340 و در دبيرستان رهنماي خيابان منيريه درست فهميده بوديم؛ پهلواني يعني چگونه قهرمان شدن. يک قهرمان فقط میخواهد قهرمان شود.
ممکن است يک قهرمان براي کسب مدال طلا و اولشدن خيلي کارها کند، يا دست کم چشمانش را روي خيلي از مسائل و واقعیتها و حق و ناحقهای جامعهاش ببندد. چنين ورزشکاري البته فقط قهرمان میشود اما همچون تختي پهلوان نمیشود. تختي میتوانست حداقل وقتي شاهپور غلامرضا برادر شاه وارد استاديوم محمدرضا شاه میشود از جايش برخيزد اما تختي، تختي بود. کرنش در برابر حکومت برايش افت داشت. در عوض وقتي کنار مزار دکتر حسين فاطمي میرفت با کت و شلوار به روي خاک زانو میزد و لبانش را روي سنگ قبر وزير خارجه دکتر مصدق میگذاشت. نه، تختي مرام داشت و اتفاقاً مردم هم اين را فهميده بودند و عاشقش بودند. به همين خاطر وقتي در سال 1339 در بوئینزهرا زلزله آمد و هزاران تن را از ميان برد و بخشي از منطقه با خاک يکسان شد، غلامرضا تختي به همراه چهار يار ديگر دکتر مصدق، حسين نايب حسيني، مهندس حصيبي، حسين شاه حسيني و حاج محمود مانيان از پيشکسوتان بازار، به تنهايي چندين برابر شير و خورشيد رژيم شاه به مردم بوئینزهرا و اوج کمکرسانی کردند.
خیلیهای ديگر هم مدال طلا برده و قهرمان بودند اما اين تختي بود که وقتي در کوچهها و خیابانهای تهران براي زلزلهزدگان بوئینزهرا گلريزان کرد، زلزله ديگري بهراهانداخت. در ميان صدها هزار ساکنان پايتخت که هرچه در وسعشان بود براي هم ميهنان زلزلهزدهشان به تختي میدادند، زن رختشویی بود که النگوي طلايش را درآورد و به تختي داد.
آقاي بهرامي فکر میکرد که ما مسحور «قهرمان»ي تختي شدهایم؛ با غيظ از ما میپرسید؛«مگر هيچ کس ديگري در اين مملکت قهرمان نشده و مدال طلاي المپيک نياورده ؟» آنچه که آن روز نمیتوانستم به او بگويم و در عالم نوجواني خودم هم به عقلم نمیرسید،اما با همه وجود آن را حس میکردم،اين بود که تختي فقط يک قهرمان نبود.مهم تر از قهرماني،او يک «مرد» بود؛يک پهلوان بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]
صفحات پیشنهادی
رونمایی از سردیس تختی در جشن روز کشتی |اخبار ایران و جهان
رونمایی از سردیس تختی در جشن روز کشتی کد خبر ۴۲۹۹۴۸ تاریخ انتشار ۰۶ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۳۶ - 28 August 2014 جشن روز کشتی با حضور نامداران جهان و المپیک و پیشکسوتان کشتی برگزار و از سردیس جهان پهلوان غلامرضا تختی در سالروز تولدش رونمایی شد به گزارش فارس همزمان با پنجم شهریور که مصدولت روحانی کارهای دولت احمدی نژاد را ادامه می دهد! |اخبار ایران و جهان
دولت روحانی کارهای دولت احمدی نژاد را ادامه می دهد مگر یکی از انتقادات به دولت قبل این نبود که چرا سهم تولید پرداخت نشد الان ماه ششم سال شروع شد یعنی کم کم نیمه سال می رسد در این مدت ریالی از سهم تولید حاصل از درآمد هدفمندی به بخش تولید پرداخت نشد همین خرده و انتقاد به گذشتهتضمین میکنم تونلهای مقاومت به تلآویو خواهند رسید |اخبار ایران و جهان
تضمین میکنم تونلهای مقاومت به تلآویو خواهند رسید به نتانیاهو میگویم که کرانه باختری مسلح خواهد شد و تضمین میکنم که تونلهای مقاومت به تلآویو هم خواهند رسید زیر پاهایت را نگاه کن کد خبر ۴۲۹۰۰۸ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۵۷ - 25 August 2014 به نتانیاهو میگویم کهراهکارهای کنترل شرایط کمآبی حیات وحش |اخبار ایران و جهان
راهکارهای کنترل شرایط کمآبی حیات وحش کد خبر ۴۲۸۹۹۱ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۱۵ - 25 August 2014 نماینده IUCN در ایران با تأکید بر اینکه شرایط از مرحله مدیریت بحران فراتر رفته است گفت باید مصرف درست آب در کشور فرهنگسازی شود به گزارش ایسنا حسین ظهوری دکترای تنوع زیتشریح سیاستهای دولت درمورد اقلیتهای دینی |اخبار ایران و جهان
تشریح سیاستهای دولت درمورد اقلیتهای دینی دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقلیتهای دینی و مذهبی با اشاره به تاکید دولت بر گفتوگو و همکاری هر چه بیشتر میان ادیان الهی مهمترین سیاستهای دولت درمورد اقلیتهای دینی را تشریح کرد کد خبر ۴۲۸۹۸۴ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۰۰ -گل آقا کجایی که یادت بخیر |اخبار ایران و جهان
گل آقا کجایی که یادت بخیر مهرداد بذرپاش کد خبر ۴۲۸۷۷۲ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۱۹ - 25 August 2014 این روزها جدال میان دولت و برخی از گروه ها در مجلس بالا گرفته است گاهی دولتی ها مجلس را می نوازند و گاهی هم مجلس با سئوال و استیضاح دولت را می نوازد البته بدون شک اختلافکفاشیان : کی روش شرایط ما را نپذیرد به مشکل می خوریم |اخبار ایران و جهان
کفاشیان کی روش شرایط ما را نپذیرد به مشکل می خوریم کد خبر ۴۲۹۰۰۹ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۱۵ - 25 August 2014 رئیس فدراسیون فوتبال با بیان اینکه اگر کارلوس کی روش شرایط ایران را در قرارداد نپذیرد برای ادامه همکاری مشکل ایجاد خواهد شد گفت قرارداد وی باید توسط وکلای حدمشق آماده همکاری با جامعه بینالملل برای مبارزه با تروریسم است |اخبار ایران و جهان
دمشق آماده همکاری با جامعه بینالملل برای مبارزه با تروریسم است کد خبر ۴۲۹۰۲۴ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۶ - 25 August 2014 وزیر امور خارجه سوریه امروز دوشنبه با بیان این که دمشق از قطعنامه شورای امنیت درباره مقابله با گروههای مسلح در سوریه و عراق استقبال میکند اعلاطی 2 روز آینده در مورد دولت آینده به نتیجه میرسیم |اخبار ایران و جهان
طی 2 روز آینده در مورد دولت آینده به نتیجه میرسیم کد خبر ۴۲۹۰۲۵ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۷ - 25 August 2014 حیدر العبادی امروز دوشنبه در سخنانی اعلام کرد که به حل و فصل مشکلات با کردها بر اساس قانون اساسی پایبند است به گزارش ایسنا به نقل از شبکه خبری سومریهانتقاد از استفاده داعش از نام پیامبر (ص) در پرچم خود |اخبار ایران و جهان
انتقاد از استفاده داعش از نام پیامبر ص در پرچم خود کد خبر ۴۲۹۰۲۶ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۴۸ - 25 August 2014 علمای دینی عربستانی اعلام کردند که استفاده گروه تروریستی داعش از نام حضرت محمد ص به عنوان شعار خود و استفاده از آن در پرچم های سیاه خود اهانت تاریخی به اینپشمالو ترین گوسفند دنیا! |اخبار ایران و جهان
پشمالو ترین گوسفند دنیا دو کشاورز تاسمانیایی که گوسفند خود را گم کرده بودند پس از مدتی که پیدایش کردند حدود 20 کیلوگرم پشم در آورده بود کد خبر ۴۲۹۰۱۰ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۲۹ - 25 August 2014 دانلود لینک لینک را کپی کنید دانلودهنر زیبای نقاشی با قلموی دو رنگ |اخبار ایران و جهان
هنر زیبای نقاشی با قلموی دو رنگ کد خبر ۴۲۹۰۱۱ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵ ۳۷ - 25 August 2014 دانلود لینک لینک را کپی کنید دانلودوزیر ورزش و جوانان: ورزش را فدای تاسیسات ورزشی نکنیم |اخبار ایران و جهان
وزیر ورزش و جوانان ورزش را فدای تاسیسات ورزشی نکنیم کد خبر ۴۲۹۰۰۴ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۴۸ - 25 August 2014 وزیر ورزش و جوانان گفت ورزش را فدای امکانات و تاسیسات ورزشی نکنیم زیرا یکی از مشکلات این بخش تعدد پروژه های نیمه تمام است که تاثیری در افزایش سرانه ورزشی نداتیم ملی والیبال ایران راهی لهستان شد |اخبار ایران و جهان
تیم ملی والیبال ایران راهی لهستان شد کد خبر ۴۲۹۰۰۵ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۴۹ - 25 August 2014 اعضای تیم ملی والیبال ایران بامداد امروز دوشنبه سوم شهریور تهران را به مقصد ورشو ترک کردند به گزارش مهر تیم ملی والیبال کشورمان بامداد امروز دوشنبه برای شرکت در رقابتهای قهربدبینی پورمحمدی نسبت به بازگشت بدهی زنجانی |اخبار ایران و جهان
بدبینی پورمحمدی نسبت به بازگشت بدهی زنجانی موضوع خروج حدود 2 میلیارد و 600 میلیون یورو وجوه نقد مطرح است ادعاهای زیادی شده پول در خارج است یا میتوانیم بدهکاری را بپردازیم که البته خیلی خوشبین نیستیم اما کوچکترین احتمالات را هم پیگیری میکنیم و پرونده در حال رسیدگی است کد خبر ۴جهانی شدن استقلال فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی |اخبار ایران و جهان
جهانی شدن استقلال فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی طاهره صاحبالزمانی کد خبر ۴۲۸۹۹۹ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۳۲ - 25 August 2014 شاید هیچ کدام از واژه های علوم اجتماعی به اندازه فرهنگ دارای تعاریف متعدد نبوده است اما برای کشوری مثل ما که فرهنگ یکی از دغدغه های اصلی آن استپیگیری مرگ کارگر توسط شهردار منطقه ۴ |اخبار ایران و جهان
پیگیری مرگ کارگر توسط شهردار منطقه ۴ کد خبر ۴۲۸۹۹۶ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۴ ۳۳ - 25 August 2014 دانلود لینک لینک را کپی کنید دانلود-
سیاسی
پربازدیدترینها