محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831060157
واگویههای مادر یک دختر
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:
گزارش میدانی به مناسبت روز ملی دختران؛
واگویههای مادر یک دختر خبرگزاری رسا ـ وقتی که به حرم امام رضا(ع) رسیدم، با سلام و نگاه به گنبد زرد ایشان، با همه وجودم از حضرت خواستم که همه دختران جامعه مان را در پناه و چتر مهربانی خودش حفظ کند تا هیچ مادری دل نگران دخترش نشود و دوباره خواستم که مسیر حیات طیبه را برای همه دختران آسان و میسر سازد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مشهد، در ایام تعطیلات تابستان سخت گیری زیادی در مورد ساعات خواب بچه ها نداشتم. در آن شب هم که تلویزیون برنامه ورزشی 90 رو اجرا می کرد، دختر و همسرم از بینندگان پر و پا قرص این برنامه بودند و به گونه ای به تماشای آن می نشستند که گویی یکی از فضیلت های واجب است. من هم خوابم نمی آمد و با صدای تلویزیون اذیت می شدم. بالاخره چند ساعت پس از نیمه شب این برنامه تمام شد. نمی دانم چرا آن شب بر خلاف شب های دیگر با وجود سنگینی چشم هایم نمی توانستم بخوابم. هنوز مدت زمان اندکی از رفتن من به تختخواب نگذشته بود که روشنایی و صدای اتاق دخترم مرا به خود جلب کرد؛ با همان حس کنجکاوانه مادرانه در اتاق را بدون اجازه باز کردم و سپس پتو را از روی دخترم کشیدم؛ سرگرم گوشی موبایلش بود؛ به نظرم آمد موضوع جدی است؛ عصبانی شدم و از او پرسیدم، در این گوشی چه چیزهایی وجود دارد که تا به امروز من از آن بی خبر بودم؟
دخترم که دست و پای خودش را گم کرده بود و رنگ از رخسارش پریده بود، گویی رنگش خبر از سر دورن می داد. دوباره پرسیدم این گوشی چه چیزهایی دارد؟ ابتدا گفت، هیچی مامان، بازی دارد، داشتم بازی می کردم. نگاهش بوی دروغ می دا؛ عصبانی تر شدم و با تهدید گفتم این گوشی تا 24 ساعت آینده در اختیار من است تا با مراجع به مهندس کامپیوتر همه برنامه های این گوشی رو شناسایی کنم.
به سمت پذیرایی رفتم و بعد از چند دقیقه دخترم با اشک و التماس دوباره به سمت من آمد و گفت مامان اشتباه کردم، دیگر تکرار نمی کنم! من که راجع به جزئیات چیزی نمی دانستم، کنجکاوتر شدم و با همان حالت عصبانی خواستار توضیحات بیشتر شدم. او گفت گوشیش مجهز به نرم افزار «LINE» است که می توان با آن چت کرد. ابتدا گفت فقط با اقوام و دوستانش چت می کند؛ اما وقتی با جدیت بیشتر سوالم را تکرار کردم، متوجه شدم بعضی از این مخاطبین چت او جنس مخالف هستند!
انگار آب سردی بر روی بدنم ریخته بودند، دنیا در برابر چشمانم سیاه شده بود. دلم می خواست جیغ بکشم؛ البته دلیل اصلی این واکنش، عدم آگاهی کافی از عمق این پیشامد بود و در آن زمان نسبت به جزئیات بی خبر بودم. البته بیشتر از همه از این موضوع نگران بودم که دیگر آینده دختر باهوشم خراب شده است. او جزو یکی از نخبه های دانش آموزی است که هر سال صاحب مقام و رتبه در المپیادهای کشوری می شود و زحمات و تلاش های من و پدرش هم در راستای همین هوش او هر روز بیشتر از قبل می شد. اشک بر روی گونه هایم جاری شد و شروع به محکومیت زمین و زمان کردم و از خدا کمک خواستم.
تحمل شنیدن حرف های بیشتری را نداشتم؛ به دخترم گفتم از جلوی چشمانم دور شو و او در حالی که داشت گریه می کرد و بدنش می لرزید، ملتمسانه از من می خواست که به پدرش چیزی نگویم و عذرخواهی می کرد. برای آرام کردن جو، به او مژده این کار را دادم، در عین این که تهدید به محرومیت های بیشتری از جمله حذف گوشی و غیره کردم.
دیگر خوابیدن برایم معنا نداشت؛ مثل مارگزیده به درو خود می پیچیدم و مدام با خودم کلنجار می رفتم که کجای اصول تربیتی من اشتباه بوده است، کجا کم گذاشته ام؟ چرا اینطوری شد و غیره. در هجوم سوال ها و پرسش های متفاوت، من برای هیچ کدام پاسخی نداشتم و به همین دلیل دوباره شروع به سرزنش خودم کردم. نمی دانم در عین همین فکر و خیال، پلک هایم سنگین شده بود و خوابم برد.
گوشیم برای زمان نماز صبح کوک بود؛ وقتی صدا را شنیدم، با بدنی سنگین که از موضوع شب گذشته آزرده شده بود، از خواب بیدار شدم. وضو گرفتم و نماز خواندم؛ بعد از نماز شروع به دعا کردم و از خداوند خواستم که مرا کمک کند؛ چرا که می دانستم به تنهایی در برابر این همه هجوم های ضد اخلاقی رسانه های بیگانه ناتوان هستم. با قلبی غم انگیز و نگران، از خداوند خواستم که راه را به من نشان دهد تا در فراسوی این مسیر درمانده نشوم.
نرم افزارهای تخریبی
دخترم را هم بیدار کردم که به کلاس تابستانی اش ببرم. در مسیر فضای سردی از بی اعتمادی بین من و او حاکم بود. به دفتر مدرسه رفتم و سراغی از مشاوران تربیتی گرفتم، آنها گفتند به دلیل تعطیلات تابستانی تا زمان بازگشایی مدارس مشاوره نداریم. از آنها راهنمایی خواستم، مرا به اداره کل آموزش و پرورش ارجاع دادند. نمی دانم در مسیر به من چه گذشت، اما ناگهان خودم را جلوی سازمان دیدم. پاهایم توان حرکت نداشت و گویی کوهی از مشکلات بر روی دوشم سنگینی می کرد. با راهنمایی معاون مدیر کل، به طبقه سوم دفتر مشاوره تربیتی رفتم و از مسئوول مربوطه درباره امکان مشاوره پرسیدم. من که انگار پارازیتی در وسط صبحانه خانم ها شده بودم، برای این که من را هر چه زودتر از سر باز کنند، به دفتر دیگر مشاوره خودشان در خیابان جنت مشهد ارجاع دادند! تحمل این پاس کاری را نداشتم؛ برای من مهمترین موضوع امروز همه جهان باید همین برطرف سازی مشکل من می شد. شاید توقع بی جایی بود، اما سهل انگاری مشاوران تربیتی که گویی از دغدغه مادر یک دختر خبری نداشتند، مرا آشفته تر کرد. اما آنها همچنان اصرار می کردند که باید به دفتر مشاورانشان در خیابان جنت مراجعه کنم و آنجا هم باید وقت بگیرم که ممکن است برای یک هفته یا دو هفته دیگر به من وقت بدهند. من که هیچ زمانی برای تلف کردن نداشتم، متوجه شدم که این مشاوران تربیتی خودشان بیشتر به مشاوره نیاز ندارند.
آیا به راستی همان گونه که جسم نیاز به درمان های اورژانس دارد، روح هم به درمان های اورژانس نیاز ندارد؟ روح و روان من دستخوش اتفاقی شده بود که به هیچ عنوان پیش بینی نمی کردم و از این موضوع شوک زده شده بود و همه زحمات خودم و پدرش را بر باد رفته تصور می کردم. اما متأسفانه این مشاوران تربیتی آموزش و پرورش بدون توجه به شرایط خاص روحیه یک مادر، فقط تلاششان این بود که مرا از سر خود باز کنند! به راستی چرا آموزش و پرورش با این همه بودجه و نیروهای مازاد، در پاسخگویی به من یک مادر و مادر یک دانش آموز این همه ضعیف عمل می کند و نمره اش زیر صفر است؟ آیا نباید امروز این دستگاه اجرایی نسبت به دغدغه مادران کاری فراتر از توان و امکاناتش انجام دهد و این در حالی است که نه تنها این گونه عمل نکرده است، بلکه فقط به رشد قارچ گونه نیروهای مازاد بدون کارآمدی مشغول بوده است و از آرمان های خود در این چند ساله جدا شده است.
چرا دختر من؟ چرا دختر من؟
با نگرانی و دلهره بیشتر از طبقه سوم سازمان پایین آمدم و به سمت اتاق معاون مدیر کل آموزش و پرورش خراسان رضوی رفتم.(سرکار خانم عرفانیان) با حالت اضطراب و نگرانی که در صورتم موج می زد، درب اتاق را با اجازه گشودم و شروع به شکایت از عدم پاسخگویی به موقع به مادر یک دختر دانش آموز شدم. او با صبر و حوصله مرا دعوت به نشستن کرد و بعد از این که شکایت مرا شنید، از من پرسید امکان دارد مشکل خودتان را به من بگویید؛ چرا که من هم قبل از معاونت، به عنوان معلم پرورشی در مدارس استان حضور داشتم و با مسایل تربیتی آشنایی دارم. کمی قوت گرفتم و راجع به نرم افزارهای گوشی دخترم و امکان ارتباط یک یا دو هفته ای در حد چت با جنس مخالف با او صحبت کردم. به آرامی به من گفت چقدر دیر دختر شما شروع کرده است؛ ما دخترانی داریم که در سال ششم ابتدایی شروع به انجام این کارها می کنند! این حرفش کمی سبب دلگیریم شد؛ اما با همان حالت نگرانی پرسیدم چرا دختر من؟ من و پدرش با دخترمان دوست هستیم و سرمایه خانواده من چیزی جز دوای محبت و عشق نیست؛ پس چرا دختر من؟ چرا دختر من؟
با حوصله و صبوری که در چشمانش موج می زد، گفت نمی توان حس کنجکاوی نوجوانان را نسبت به جنس مخالف در این سن نادیده گرفت و باید این موضوع را پذیرفت که شرایط و اقتضائات این سن، ممکن است این اتفاقات را نیز به دنبال داشته باشد.
با آرامی که در سخنانش نهفته بود، به من گفت شما کمی موضع گیری تان در مقابل یک اشتباه دخترتان تند بوده است؛ چرا که دختران امروز حتی دیگر اشتباهات خودشان را قبول نمی کنند و می گویند همین است! امروز در جهان مدرن زندگی می کنیم و پدران و مادران، قدیمی فکر می کنند و این درحالی است که دختر شما موضع گیری این مدلی نداشته است و با اشک و گریه از کار خودش پشیمان شده است و حتی به دلیل علاقه اش به پدرش، نگران این موضوع هم بوده است.
او به من دلگرمی داد که خوشبختانه دختر شما پشتوانه های فکری و اندیشه ای مناسبی در خانواده پیدا کرده است و یک اشتباه، دلیلی بر نابودی نیست؛ اما برای برطرف سازی این مشکل، بهتر است گوشی بدون امکانات با سلیقه خودش برایش بخرید و چتر مراقبتی و مواظبتی و از سویی محبت و عشق ورزی خودتان را نسبت به او بیشتر کنید و نخواهید که با ترساندن این مشکل را حل کنید؛ چرا که در این صورت، دختر شما در فضای بیرون از خانه و مدرسه در برابر این اتفاقات واکسینه نمی شود.
کمی دلم آرام شده بود؛ قدم هایم را مطمئن تر برداشتم و دوباره چراغ امید در وجودم روشن شد؛ حرم نزدیک بود، به سمت بارگاه رضوی رفتم، وقتی که به حرم امام رضا(ع) رسیدم، با سلام و نگاه به گنبد زرد ایشان، با همه وجودم از امام رضا(ع) خواستم که همه دختران جامعه مان را در پناه و چتر مهربانی خودش حفظ کند تا هیچ مادری دل نگران دخترش نشود و دوباره از حضرت خواستم که مسیر حیات طیبه را برای همه دختران آسان و میسر سازد.
/934/504/ر
گزارش از:فاطمه ترزفان
۱۳۹۳/۶/۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[مشاهده در: www.rasanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]
صفحات پیشنهادی
دزدیهای مادر و دختر ماجراجو
دزدیهای مادر و دختر ماجراجو مادر و دختر زندگی مرفهی داشتند پدر درآمد خوبی داشت باور کردن اینکه زن و دخترش تنها از روی هیجان به سرقت از مغازهها دست میزدند سخت است آفتاب به گزارش ایران از چندی پیش مأموران کلانتری 127 نارمک در برابر دستبردهای زیرکانه از مغازههای خیابان آیتدختری که توسط مادرش اجاره داده می شد
دختری که توسط مادرش اجاره داده می شد پلیس ایالتی مادر جوانی را در اتهام با بهره کشی جنسی از دختر 11 سالهاش در دی موین پایتخت ایووا ایالاتی در غرب میانه آمریکا دستگیر کرد به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران پلیس ایالتی مادر جتوطئه دخترانه برای قتل مادر
توطئه دخترانه برای قتل مادر کد خبر ۴۲۴۷۹۵ تاریخ انتشار ۲۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۸ ۵۸ - 12 August 2014 سه پسر که متهمند به دنبال توطئه دخترانه یک زن را کشتند و شوهر او را بهشدت زخمی کردند دیروز پای میز محاکمه ایستادند و دختر قربانی را عامل جنایت معرفی کردند به گزارش فرهیختگان رسیدگیمادری که دخترش را به مردان اجاره میداد+عکس
مادری که دخترش را به مردان اجاره میداد عکساین زن 37 ساله که تصویرو نامش برای خبرگزاریها فاش شده به همراه یکی از همدستاش که او را در این اقدامات وحشیانه کمک میکرد دستگیر و به مرکز پلیس منتقل شد پلیس ایالتی مادر جوانی را در اتهام با بهره کشی جنسی از دختر 11 سالهاش در دالتماس این دختر از مادرش برای ازدواج با یک پسر
التماس این دختر از مادرش برای ازدواج با یک پسر خانم دانشجو از پدر و مادرش التماس می نماید تا به او اجازه دهند با نامزد ۱۸ ساله خود ازدواج نماید خانم ۱۶ ساله می داند که دیر یا زود خواهد مرد به همین خاطر تلاش دارد تا فرصت باقیست با نامزد مورد علاقه خود هر چه سریعتر ازدواج نماید &«الی و رویاهایش» به تالار هنر رفتند/ دردسر دختر شلخته و نامادری منظم
فرهنگ و هنر تئاتر الی و رویاهایش به تالار هنر رفتند دردسر دختر شلخته و نامادری منظم مرتضی سعیدیان که این روزها نمایش الی و رویاهایش را که درباره چالش های یک دختربچه با نامادریاش است به عنوان کارگردان در تالار هنر روی صحنه دارد از آمادهسازی خانه عروسک سیزن 2 که به وقایعنقشه شوم دختر جوان، مرگ پدر و مادرش را رقم زد
نقشه شوم دختر جوان مرگ پدر و مادرش را رقم زد دختری که با همدستی سه پسر جوان نقشه قتل پدر و مادرش را اجرا کرده بود در دادگاه کیفری محاکمه و با حکم پنج قاضی جنایی او و همدستانش به اشد مجازات محکوم شدند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جمقتل دختر و مادر با شلیک گلوله
قتل دختر و مادر با شلیک گلوله مردی که در پی مشاجره با مادر همسرش او و زنش را کشته بود از سوی پلیس آگاهی شهرستان کرد کوی استان گلستان دستگیر شد فرمانده انتظامی شهرستان کرد کوی در این باره به جام جم گفت شانزدهم مرداد امسال مردی با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و از تیراندامادری که دخترش را به مردان اجاره میداد/چشیدن طعم شکنجه و سوء استفاده جنسی از سن 11 سالگی+ عکس
مادری که دخترش را به مردان اجاره میداد چشیدن طعم شکنجه و سوء استفاده جنسی از سن 11 سالگی عکس پلیس ایالتی مادر جوانی را در اتهام با بهره کشی جنسی از دختر 11 سالهاش در دی موین پایتخت ایووا ایالاتی در غرب میانه آمریکا دستگیر کرد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پتجاوز به مادر جلوی چشمان دختر 8 سالهاش/پایان کابوس زنی بیگناه در لندن
تجاوز به مادر جلوی چشمان دختر 8 سالهاش پایان کابوس زنی بیگناه در لندن به گزارش پلیس لندن متجاوز جنسی سابقهدار پس از سه سال فرار درنهایت با همکاری پلیس اسپانیا در گاسپورت دستگیر و محاکمه شد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران کریستوفر بریچ 34 ساله پس از آشنا شدن با لوئیزسرقت مادر و دختر مرفه تهرانی فقط به خاطر هیجان
سرقت مادر و دختر مرفه تهرانی فقط به خاطر هیجان مادر و دختر زندگی مرفهی داشتند پدر درآمد خوبی داشت باور کردن اینکه زن و دخترش تنها از روی هیجان به سرقت از مغازهها دست میزدند سخت است به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران از چندی پیش مأموران کلادختر8ساله شوشتری را پدر و مادر معتادش از خانه بیرون کرده اند/ سوزاندن بدن با چای داغ
دختر8ساله شوشتری را پدر و مادر معتادش از خانه بیرون کرده اند سوزاندن بدن با چای داغ جامعه > حوادث - روزنامه شرق نوشت تحقیقات دادستانی شوشتر درباره دختر بچهای که مورد کودکآزاری قرار گرفته و آثار جراحتهای زیادی روی بدن او وجود دارد آغاز شد به گزارشجشن بزرگ «مثل مادر» ویژه دختران مشهدی برگزار میشود
استانها شرق خراسان رضوی جشن بزرگ مثل مادر ویژه دختران مشهدی برگزار میشود مشهد-خبرگزاری مهر به همت موسسه جوانان آستان قدس رضوی و همزمان با سالروز میلاد با سعادت حضرت معصومه س و روز دختر جشن بزرگ مثل مادر در مشهد برگزار میشود معاون ساماندهی و ارتباطات موسسه جوانان آستدستگیری مادری که دخترش را اجاره میداد
چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۷ ۰۱ پلیس ایالتی در غرب آمریکا مادر جوانی را به اتهام بهرهکشی جنسی از دختر 11 سالهاش دستگیر کرد به گزارش ایسنا باشگاه خبرنگاران خبر داد این زن 37 ساله دختر 11 سالهاش را جهت سوءاستفاده جنسی در اختیار مردان قرار میداد و از این راه درآمد داشت این زنمادری که دخترش به مردان اجاره میداد/چشیدن طعم شکنجه و سوء استفاده جنسی از سن 11 سالگی+ عکس
مادری که دخترش به مردان اجاره میداد چشیدن طعم شکنجه و سوء استفاده جنسی از سن 11 سالگی عکس پلیس ایالتی مادر جوانی را در اتهام با بهره کشی جنسی از دختر 11 سالهاش در دی موین پایتخت ایووا ایالاتی در غرب میانه آمریکا دستگیر کرد به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران پلیسعکسهای حیرتآور مادری از دختر معلولش
عکسهای حیرتآور مادری از دختر معلولش هالی اسپرینگ این مادر عاشق بعد از اینکه دخترش بیماری هیروشپرونگ Hirschsprung مبتلا شد و دست چپ خود را از دست داد به عکاسی روی آورد برترین ها هالی اسپرینگ این مادر عاشق بعد از اینکه دخترش بیماری هیروشپرونگ Hirschspدزدیهای مادر و دختر ماجراجو |اخبار ایران و جهان
دزدیهای مادر و دختر ماجراجو کد خبر ۴۲۸۸۳۰ تاریخ انتشار ۰۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۷ - 25 August 2014 مادر و دختر زندگی مرفهی داشتند پدر درآمد خوبی داشت باور کردن اینکه زن و دخترش تنها از روی هیجان به سرقت از مغازهها دست میزدند سخت است به گزارش ایران از چندی پیش مأموران کلانتری-
گوناگون
پربازدیدترینها