واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: نگاه شما: روزگاری که عوض شد
بخش «نگاه شما» برای ارائه و معرفی «نگاه» مخاطبان «تابناک» به همه موضوعات است. هر مخاطب «تابناک» میتواند با مد نظر قرار دادن شرایط همکاری با این بخش، «نگاه» خود را ارسال کند تا در معرض دید و داوری دیگر مخاطبان قرار گیرد.
کد خبر: ۴۲۹۵۱۹
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۶ - 27 August 2014
بهروز پیری در مطلب ارسالی برای «نگاه شما» نوشت:
یادش به خیر کودکی مان که هنوز بزرگ نشده بود.وبزرگ شدگانی که کودکی شان,رویای شیرین ذهنمان بود و سرزمین جادویی خیالمان.
تنها ایده المان داستانی بود و بازی کودکانه ای,برق چشمهایمان و نگاه مهربان پدر وامید به فردا و شب دیگر و ادامه قصه.
آوازهای نرم و مهربان مادر که گاهی دستگاه نمی شناخت اما فرودش راست پنجگاه بود و خواب معصومانه و آغوش گرم در سکوت ثانیه ها و مرگ تلاش و حرکت.
گریه هامان به خاطر شکستن مدادمان بود و خوشحالی مان نوروز و گرفتن عیدی.اگر لازم بود همه یکی بودند و همه می شد یکی.سادگی و صداقت از سر و روی زندگی می بارید.چشمه های پاک و نیایش گر محبت و مهرورزی به هم می پیوست و رود اخلاق شکل می گرفت و همه از آن بهره مند می شدند و صدای گرم موسیقی ایمان و اعتقاد از بام ها به گوش می رسید و فرشته های آرامش و امیدواری در آسمان آسایش شهر در حال پرواز بودند.
قصه نمی گویم نه دیگر شوق گفتن است و نه رغبت شنیدن.چه بر سرمان آمده؟آن وقت ها زمین می خوردیم و زانوهایمان زخم می شد.می گفتند بزرگ میشوی فراموش می کنی.بزرگ شدیم؛ای کاش کودک می ماندیم و تنها زخم زانو داشتیم.اما حالا بزرگ شدیم و دل هامان زخم است و خونی که بر صفحه ی سرنوشتمان می چکد.
چرا به غلط روزگار را متهم به عوض شدن می کنیم؟بهتر است بگوییم روزگار را عوض کرده ایم.ساده بگویم مگر خورشید و ماه و آسمان و خاک و…..جایشان عوض شده یا زمان توقف کرده؟نه ما تغییر کرده و عوض شده ایم.فیزیکمان را نمی گویم.اندیشه مان!اندیشه مان تغییر کرده و فکری نو را پرورش داده.ای کاش می مردیم و این روزگار را به خود نمی دیدیم.
استخوان های اندیشه زیر چرخ های صنعت و تکنولوژی خورد و خمیر شد.دست های پلید دیو قصه ها از آستین پیشرفت بیرون آمد و مغزهامان را دزدید.
لعنت به تو ای تکنولوژی!چه بر سرمان آوردی؟نه ! لعنت به تو ای استعمار.تکنولوزی بد که نیست ؛ خیلی هم خوب است.اما وقتی در خدمت ارزش های انسانی قرار بگیرد نه پول و سرمایه.بله دوستان ببینید این سرمایه داری کثیف چه بر سر بشریت آورد.چقدر فاصله بین ما و روزهای خوبمان انداخته و روز به روز عرصه را تنگ و تنگ تر …خدا به دادمان برسد.به نظرم اشتباه گفتم خدا همیشه به دادمان می رسداما هنگامی که ما بخواهیم و اراده تغییر در ما به وجود بیاید.
دوستان این قصه سر دراز دارد.زیاد نمی گویم.فقط باید همت کرده و از خواب بیدار شویم.به بهانه ی این که دنیا عوض شده و روزگار تغییر کرده دست روی دست نگذاریم.یعنی مثل کبک سرمان را زیر برف نکنیم و خود را گول بزنیم.
به خدا تنها راه,مقاومت در برابر استعمار و سرمایه داری با پناه بردن به اسلام و آیین پاک آن و توسل به ایمان و معنویت در زیر سایه ولایت و امامت است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]