تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):آنچه دوست ندارى درباره‏ ات گفته شود، درباره ديگران مگوى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829411328




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

آيا روحانيت سازنده فرقه بهائيت بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



آيا روحانيت سازنده فرقه بهائيت بود؟
فرقه بابيان در دو جناح مبارزه خود را شروع كرده‌اند، بدين معني كه هم بر ضد دولت و هم بر ضد علماء قيام كرده‌اند.



به این مطلب امتیاز دهید

به گزارش سرويس ديني جام نيوز، يكي از سوالاتي كه در مورد پيدايش فرقه ساختگي بهائيت وجود دارد اين است؛ علي محمد شيرازي معروف به باب از روحانيون بوده پس روحانيت باعث و باني اين فرقه است!   قبل از هر چيز بيان اين مطلب لازم است كه در طول تاريخ اسلام هميشه كساني بوده‌اند كه از دين به عنوان ابزاري براي رسيدن به مطامع و اغراض خود استفاده مي‌كرده‌اند.  
قشر روحانيت نيز از اين مسئله مستثني نبوده و نيست چرا كه در طول تاريخ حيات روحانيت، هميشه كساني بوده ‌اند كه از لباس روحانيت سوء استفاده مي‌كرده‌اند و آن را وسيله‌اي براي رسيدن به خواستهاي نامشروع خود قرار مي‌دادند.  
در اين ميان دشمنان اسلام نيز نه تنها بيكار نبودند، بلكه چه بسيارمواردي وجود دارد كه از اين افراد خواسته يا ناخواسته به نفع خود سوء استفاده مي‌كردند و از آنها به عنوان وسيله‌اي براي ضربه زدن به اسلام و تشيع و روحانيت استفاده مي‌كردند.  
يكي از اين افراد علي محمد شيرازي معروف به باب مي‌باشد كه با سوء استفاده از مقام و جايگاه رفيع اجتماعي روحانيت در ميان مردم آن زمان، براي خودش مقام و موقعيتي دست و پا كرد و با تأسيس فرقه بابيه عده‌اي را به طرف خود جذب كرد.  
البته لازم به ذكر است كه علي محمد باب بازيچه‌اي بيش نبود،‌چرا كه صحنه‌گردان اصلي اين ميدان شخصي به نام ميرزا حسينعلي نوري بود.(1)     و امّا ميرزا حسنعلي كه بود؟حسينعلي در دوّم محرم 1233 هجري قمري در تهران به دنيا آمد. پدرش ميرزا عباس نوري معروف به ميرزا بزرگ از منشيان و مستوفيان زمان محمدشاه قاجار بود. خاندان ميرزا بزرگ به خوشنويسي و خوبي انشاء مشهور بودند. ميرزا حسينعلي در كودكي نزد پدر و بستگان و معلمان خصوصي، به فراگيري علوم و فنون مقدماتي پرداخت و بدين سبب از رفتن به مدرسه بي‌نياز بود.     در ايام جواني نيز چون هيچ اشتغالي نداشت، همه اوقاتش صرف گردش و تفريح يا مطالعه و تقرير و يا حضور در مجالس عارفان و حكيمان و محافل شاعران و اديبان مي‌كرد و از اين راه معلوماتي پراكنده و فراوان آموخت.(2)  
او در جنبشهاي بابيه، ازليه و بهائيه نقش بسيار بارزي داشت. در اوان ادعاي باب، ميرزا حسينعلي نوري به وي گرويد و كم‌كم بازيگر بسياري از وقايع آن دوره شد.(3)  
پس از اعدام سيد باب بهاء الله داستان وصايت ميرزا يحيي را بر سر زبانها انداخت و برادر جوانش را سپر بلاي خود نمود تا از آسيب معاندين در امان بماند.(4)  
اين بود خلاصه‌اي از زندگينامة بنيان‌گذاران بابيه و بهائيه، و امّا اين دو فرقه را روحانيان به وجود نياوردند، چرا كه:
1ـ اگر يك يا چند نفر از قشر يا گروهي خطايي مرتكب شدند، نمي‌توان اشتباه آنها را به تمام افراد آن مجموعه نسبت داد. به عنوان مثال اگر پزشكي مرتكب خلافي شد، نمي‌گويند پزشكان فلان خلاف را كردند بلكه مي‌گويند فلان پزشك آن خلاف را انجام داده، فلذا صحيح نيست كه بگوييم روحانيون، بابيه و بهائيه را تأسيس كرده‌اند چرا كه مؤسس هر كدام از فرقه‌ها يك نفر بوده است.  
2 ـ در آن زمان يعني در حدود 180 سال قبل (1240 قمري) اگر نگاهي به نظام آموزشي آن دوره بنمائيم خواهيم ديد كه دانشگاه و مراكز آموزشي گوناگوني مانند اين زمان وجود نداشته است كه افراد براي تحصيل به آنها مراجعه كنند. و هر كس كه مي‌خواسته با سواد شود و درس بخواند به مكتب مي‌رفته و در مكتب هم بعد از يادگرفتن خواندن و نوشتن به فراگيري قرائت قرآن و برخي مسائل و احكام ديني مي‌پرداخته‌اند. و نمي توان به كساني كه در اين سطح علمي قرار دارند عنوان روحاني را اطلاق نمود. رهبران بابيت و بهائيت در سطوح عالي علوم ديني تحصيلاتي نداشته اند و به اين علت از حوزه روحانيت و روحاني خارج مي باشند.  
3 ـ‌ برخي از بابيه ادعا مي‌كردند كه سيد علي محمد باب داراي علم لدني بوده، حسينعلي نوري نيز چنين ادعايي داشته است.(5) حال گذشته از باطل بودن اين ادعاها، روشن است كه خود آنها هم قبول داشته‌اند كه اشخاص بي‌سوادي بوده‌اند، فلذا براي توجيه عدم تحصيل و ناتواني علمي خود ادعا مي‌كردند كه علم لدّني دارند. مطلب ديگري كه از اين ادعاي آنها مي‌توان فهميد اين است كه آنها در حوزه نيز درس نخوانده‌اند و داخل در قشر روحاني نيستند و الا ادعاي علم لدني نمي‌كردند.  
4 ـ  از همه اينها كه بگذريم مداركي در دست است كه ارتباط سيد علي محمد شيرازي و حسينعلي نوري را با سفارت روسيه و بعدها حسينعلي نوري را با سفارت انگليس به اثبات مي‌رساند كه براي آگاهي از آن مدارك مي‌توان به كتاب بهائيت در ايران نوشته سيد سعيد زاهد زاهداني صفحات 131 تا 146 مراجعه كرد.     به علاوه آن چه ادعاي وابستگي اين جنبش از زمان سيد محمدعلي باب به بيگانگان را تقويت مي‌كند، اين است كه او پس از طرح ادعاهايش در شيراز و انجام مناظره با علماي وقت و طرد وي از جانب روحانيت، تحت حمايت حاكم گرجي الاصل اصفهان قرار گرفت. و بر اثر پذيرايي بسيار سخاوتمندانه آن حاكم بر شدت ادعاهايش افزود.(6)     5 ـ علي محمد باب در تحصيلات مقدماتي در مكتب به تحصيل اصول زبان فارسي پرداخته است(7) و در كربلا هم كه در درس سيد كاظم رشتي حاضر مي‌شد، سيد كاظم به شرح زيارت جامعه و شرح عرشيه(8) مشغول بود. فلذا نمي‌توان ادعا كردكه او دروس حوزه را خوانده و حوزوي بوده است، چرا كه اصلاً مانند طلبه‌اي كه در حوزه شروع به خواندن مقدمات(صرف و نحو) و ديگر سطوح علمي... مي‌كند درس نخوانده، بلكه به علل ديگري در كلاس سيد كاظم حاضر مي‌شده است.  
حسينعلي نوري نيز از رفتن به مكتب بي‌نياز بود، چرا كه تحصيلات مقدماتي را نزد پدر و معلم خصوصي در منزل گذراند. و در ايام جواني نيز هيچ اشتغالي نداشت و در مجالس عارفان و شاعران و اديبان حاضر مي‌شده است.(9)  
 6 ـ برخي حكم بر ديوانه بودن علي محمد باب كرده‌اند، از جمله، ميرزا قلي خان هدايت در اين مورد نظرش را چنين بيان مي‌كند: «اثرات سوء حرارت شمس، رطوبت دماغش را به كلي زائل كرده بود».(10)  
و نيز برخي خاورشناسان گفته‌اند: تأثير آفتاب سوزان و فعاليت دائمي وي، اثر عميقي در آشفتگي خاطرش داشته بعلاوه تماس وي با اروپائيان در آن مكان، انحرافاتي در طرز فكر وي به وجود آورده و عامل ديگري در تغيير روحيات وي به شمار مي‌رفت.(11)  
از اين مطلب دو چيز ثابت مي‌شود يكي آن كه علي محمد اختلال رواني يا به عبارت بهتر مشكل رواني داشته. دوّم آن كه با بيگانگان از همان آغاز در ارتباط بوده است.  
بسياري از روحانيون آن زمان حكم به ارتداد علي محمد كرده‌ بودند از جمله آنها روحانيون تبريز است.(12)  
حسينعلي در كتاب ايقان درباره عدم اقبال روحانيون بزرگ نسبت به باب مي‌گويد: چنانچه در اين عهد احدي از علماي مشهور كه زمام ناس در قبضه حكم ايشان بود، ‌اقبال نجستند، بلكه به تمام بغض و انكار در دفع كوشيدند.»  
پس بنابر گفته خود حسينعلي نوري نه تنها روحانيون حوزه و بزرگان حوزه به علي محمد باب نگرويدند بلكه با تمام توان و نيرو به مقابله با او برخاستند و او و پيروانش را تكفير كردند. به همين دليل بابيه و بهائيه با اسلام و روحانيت به مخالفت پرداخت، چنان كه سفير روسيه به وزارت خارجه كشورش مي‌نويسد:   سند شماره 4: اين فرقه (بابيان) در دو جناح مبارزه خود را شروع كرده‌اند، بدين معني كه هم بر ضد دولت و هم بر ضد علماء قيام كرده‌اند.(13) و هم چنين در سند شماره 13 مي‌نويسد: خيلي خوب است كه فرقه بابيه با علماي اسلام مخالفت و مبارزه شديد شروع كرده است.(14)  
از مطالبي كه بيان شد مي‌توان نتيجه گرفت كه روحانيون بنيان‌گذار فرقه‌هاي بابي و بهايي نبوده‌اند بلكه موسسين اين فرقه‌ها روحاني نماياني بودند كه از لباس روحانيت براي رسيدن به مقام و منزلت سوء استفاده كرده‌اند و از سوي ديگر اولين مخالفان اين دو فرقه ضاله، روحاني‌ها بودند كه به شدت در مقابل اين فرقه‌هاي ضاله ايستاده و شهداي متعددي تقديم كردند كه شاخص‌ترين اين شهداء شهيد آيت الله محمدتقي برغاني بود و الان نيز روحانيت در مقابل تبليغات گسترده اين فرقه‌ها ايستاده و با آن به مبارزه مي‌پردازد.       پی نوشت ها: 1. زاهداني، سيد سعيد زاهد، بهائيت در ايران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ ششم، ص 143 ـ 145،.
2. بهائيت در ايران، ص 143-144.
3. همان، ص 145.
4. همان، ص 145.
5. افراسيابي، بهرام، تاريخ جامع بهائيت، تهران، انتشارات سخن، پنجم، 1374، ص 71.
6. بهائيت در ايران، ص 150-160.
7. تاريخ جامع بهائيت، ص 71.
8. همان، ص 82.
9. بهائيت در ايران، ص 143 و 144.
10. تاريخ جامع بهائيت، ص 79.
11. همان، ص 77.
12. همان، ص 173.
13. همان، ص 344.
14. همان، ص 349.        




۰۵/۰۶/۱۳۹۳ - ۰۸:۲۶




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن