تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به صداى قارى‏اى كه بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم را قرائت مى‏كند گوش دهد، براى او...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830299272




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مداحی که از شعبان بی مخ کتک خورد+ عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
مداحی که از شعبان بی مخ کتک خورد+ عکس
دو هفته بعد به دفتر شعبان احضارشدم، بعد از معطلی زیاد وقتی وارد اتاقش شدم درب را محکم بست و بدون توقف یک ربع ساعت شروع کرد با باتون من را به باد کتک گرفتند، در این حال با از الفاظ رکیک و فحاشی های زیاد از من پذیرایی می کرد و می گفت فکر کردی زرنگی می اندازمت یک جایی که عرب نی انداخت. به گزارش نامه نیوز به نقل از رویکرد ، هر ساله در ایام سالگرد کودتای 28 مرداد 1332 دوباره نام شعبان جعفری یا همان شعبان بی مخ بر سر زبان ها می افتد. پیاده نظام کودتا گران که عاقبت شومی یعنی مرگ در غربت نصیبش شد، تحفه تاج بخشی خود بعد از سرنگونی دولت مصدق به صورت ویژه از شاه در آن دوران دریافت کرد. بازگو کردن خاطرات بزرگان و زحمت کشان انقلاب اسلامی در مورد اقدامات خائنانه شعبان جعفری در حالی صورت می پذیرد، که وی در سال های پایان عمر خود به دنبال سرپوش گذاشتن بر اقدامات خائنانه خود بود. او در خاطرات خود هرگونه فعالیت به نفع کودتاگران در 28 مرداد سال 1332 را رد و خود را پیرو آیت الله کاشانی معرفی می کرد. یکی از افرادی که از شعبان جعفری خاطراتی در ذهن دارد و مستقیما به صورت ناخود آگاه به دلیل علایق ورزشی با وی برخورد داشته حاج علی انسانی است. این مداح و شاعر پیشکسوت که سابقه بازداشت و حبس به علت فعالیت انقلابی در رژیم طاغوت را دارد خاطرات ناگفته ای از آن دوران دارد.
حاج علی انسانی متولد 1326 در کاشان است از ھفت سالگی به تھران می آید پس از مدتی تحصیل، به شغل آزاد روی می آورد و از طریق فروش فرش و سپس برنج فروشی در بازار تھران، امرار معاش می کند وبه عبارت ساده تر، امور زندگی اش از کاسبی در بازار تأمین می کند.حاج علی انسانی در مورد سابقه ادبی خود می گوید از شانزده سالگی شروع به سرودن شعر کرده است اما تا 9 سال کسی از ذوق و قریحه ی او اطلاعی نمی یابد ولی در این حال در آن دوران از استادان مشھوری چون زنده یادان محمد علی فتی، (مولّف کتاب تحفه سرمدی)، خوشدل تھرانی، استاد قدسی مشھدی، مھرداد اوستا، ریاضی یزدی، آذر، ھم چنین استاد مشفق کاشانی بھره برده است.این مبارز دوران انقلاب تقویت بنیه ادبی خود را مرھون زحمات اساتید بزرگی چون امیری فیروزکوھی، ابوتراب جلی، خلیل سامانی (موج) و پارسای تویسرکانی می داند و معتقد است که تمام زندگی خود را در وهله اول مرهون عنایت خاصه خاندان عصمت و طهارات است.به سر زبان افتادن عامل پیاده نظام کودتا سیاه سال 1332 یعنی شعبان جعفری موجب شد تا بار دیگر پای سخن این استاد کامل ادبیات آئینی بشینیم و این بار جدا از تخصص وی یعنی موضوعات مذهبی و ادبی به مرور خاطرات گذشته این مبارز قبل از انقلاب در مورد فعالیت های انقلابی اش قبل از سال 57 بپردازیم.در ادامه گفتگویی با حاج علی انسانی را از نظر می گذرانیم که به راوی گری از آن دوران پرداخته است:- سال 1344 من قهرمان ورزش باستانی کشور در چرخ زور خانه ای شدم، همین افتخار موجب شد که شعبان جعفری که آن روز ها متولی این ورزش بود برای مراسم چهارم آبان و سالگرد تولد محمدرضا شاه من را به این فستیوال دعوت کند. البته اگر درست تر بخواهیم بگویم بنده را مجبور کردند که در این مراسم شرکت کنم تا جلوی دیکتاتور سابق چرخ زورخانه ای بزنم.- در روز موعود در وسط زمین ورزشی بودم که احساس کردم نوبت چرخیدن من مقابل شاه نزدیک است به همین دلیل برای نچرخیدن از محوطه ورزشی خارج و به جایگاه تماشاگران رفتم. در همین حال بود کهشعبان خان متوجه عدم حضور من در میان ورزشکاران می شود و به جلال پیشوائیان بازیگر سینما می گوید که من را پیدا کند و به میان ورزشکاران بیاورد. جلال پیشوائیان در نهایت با تلاش زیاد، من را در میان تماشگران پیدا کرد من که نوجوانی بیشتر نبودم با دیدن این بازیگر سینما خودم را به دل درد زدم و گفتم که به "آقا"(لفظی که طرفداران و نوچه های شعبان برای وی به کار می بردند) بگوید که دچار دل درد شده ام و توان چرخیدن در زمین ورزش را ندارم. 
جلال پیشوائیان که از بازگشت من بعد از اصرارهای زیادش به گود ساخته شده در ورزشگاه امجدیه، قطع امید کرده بود به شعبان جعفری می گوید وی تمارض کرده و قصد فرار از این کار را دارد.


حاج علی انسانی با زبان ساده تر می گوید که من با صفا و پاکدلی به وی اطمینان کردم و به جلال پیشوائیان گفتم که دلم درد می کند اما این بی انصاف خیلی ناجوانمردانه من را لو داد.-دو هفته بعد به دفتر شعبان احضارشدم، بعد از معطلی زیاد وقتی وارد اتاقش شدم درب را محکم بست و بدون توقف یک ربع ساعت شروع کرد با باتون من را به باد کتک گرفتند، در این حال با از الفاظ رکیک و فحاشی های زیاد از من پذیرایی می کرد و می گفت فکر کردی زرنگی می اندازمت یک جایی که عرب نی انداخت.- من هم مجبور بودم چیزی نگویم ولی او با کمال وقاحت با هرچه از دستش بر می آمد به من ضربه زد، آخرش هم خسته شد و من را به گوشه ای رها کرد. تا آن موقع شاگردانش جرات ورود به اتاق را نداشتندوقتی کار پائین گرفت یکی یکی وارد اتاق شده و به قولی زمینه وساطت را فراهم کردند و به من گفتند که از "آقا" عذر خواهی کن. القصه که این عذرخواهی جز مدت کوتاهی حبس و  محرومیت از هرگونه فعالیت ورزشی ثمره دیگری برای من نداشت.- ماجرای بازداشت من باز می گردد به مراسم ختم سالگرد شهادت آیت الله سعیدی؛ جدا از این که حضور در مراسم برای فعالان انقلابی تقریبا ممنوع بود، بنده ضمن مداحی در مجلس ختم، در این مراسم برای سلامتی و توفیق امام خمینی (ره) دعا کردم. پیش تر هم چند بار به من تذکر داده شد بود که از هرگونه خواندن اشعار کنایی و دعا برای امام خمینی در جلسات روضه صرف نظر کنم. بعد از مراسم متوجه شدم که در تور ماموران ساواک قرار دارم به همین دلیل با تغییر لباسم متواری شدم و مجبور شدم برای مدت مدیدی مخفیانه زندگی کنم. بعد از چند مدت احساس کردم آب ها از آسیب افتاده دوباره به اجتماع بازگشتم.نگو که این یک خطا بود و ماموران ساواک در سال 1352 من را بازداشت و به کمیته مشترک ضد خرابکاری منتقل کردند و ماجراهای بعدی... 

آخرین گله گذاری حاج علی انسانی از داستانی بود که به این روزها باز می گردد. او می گفت با همه خیانت هایی که از شعبان جعفری دیده ام متعجبم که بعضی از جامانده های شعبان در گود مقدس زورخانه و برخی هیات مذهبی مربوط به ورزشکاران برای شادی روح شعبان بی مخ دعا می کنند.


1393/6/3





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن