واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اما این کاراکتر هم با وجود 15روز فیلمبرداری و حضور ماهچهره خلیلی با بهانههای واهی افخمی حذف شد. ایشان دوست داشتند که این نقش را همسرشان... افخمی «سن پطرزبورگ» را برای تدوین به پسرش داده بود و او هم فقط فیلم را پشت سر هم میکرد! درصورتی که خود افخمی بارها گفته بود من حتی نوار ویدیو هم دست پسرم نمیدهم. حمید اعتباریان تهیهکننده معروف سینما که هم اکنون فیلم «سن پطرزبورگ» را روی پرده دارد، در یکی از تازهترین گفتگوهایش به صراحت درباره مشکلات پیشروی تعدد صنوف تهیهکنندگان، مصائب برآمده از همکاری با افخمی در مسیر ساخت «سن پطرزبورگ» و همچنین دلایل نیمه تمام ماندن پروژه «لبه پرتگاه» به کارگردانی بهرام بیضایی سخن گفتهاست. بخشهایی از گفتههای اعتباریان را در زیر میخوانید: تاسف از اختلافات میان تهیهکنندگانمن از شرایطی که در جمع تهیهکنندگان وجود دارد و اختلافات داخلی که در حال حاضر شاهدش هستیم متاسف و نگران هستم. ما تهیهکنندگان درحال حاضر چهار تشکل داریم. تهیهکنندگان مستقل، اتحادیه تهیهکنندگان، کانون تهیهکنندگان و شورای عالی تهیهکنندگان. خانه سینما هم همه چهار تشکل را بهرسمیت شمرده ولی آیا این درست است؟ من یکی از دلایل رکود سینما را همین تعدد صنوف میدانم. یک تهیهکننده مشکلات خودش را باید به کدامیک از این تشکلها بگوید؟ آیا اینها قدرت اجرایی دارند که از اعضا حمایت لازم را بکنند؟ همه تهیهکننده شدهاند سال گذشته قبل از اینکه این اختلافات علنی بشود، تهیهکنندگان به اتفاق نیروی انتظامی و وزارت ارشاد برای مبارزه با قاچاق فیلم برنامهریزی کردند و این باعث شد 70درصد قاچاقها از بازار جمع بشود. در عین حال فروش سیدیهای غیراخلاقی و تقلبی متوقف شد. یکدست بودن تهیهکنندهها در آن زمان درآمد فیلمها را بالا برد. الان دوباره این درآمد پایین آمده است. رسانههای تصویری خودشان به طور مستقل فیلم میسازند. این باعث میشود خرید فیلمها پایین بیاید. بالطبع آن کسی که در رسانهها فیلممیسازد، دخالت در تهیهکنندگی میکند و در عمل هرکسی میتواند تهیهکننده بشود. پسر افخمی فقط راش ها را سرهمبندی کرد فیلمبرداری «سن پطرزبورگ» تقریبا تمام شده بود که افخمی میخواست به کانادا برود اما عجله زیادی که داشت باعث شده بود به کل گروه استرس وارد بشود. ایشان فیلم را برای تدوین به پسرش داده بود و او هم فقط فیلم را پشت هم کرد! درصورتی که خودش میگفت من نوار ویدیو هم دست پسرم نمیدهم ولی این فیلم را به او داده بود که مثلا مونتاژ کند پسرش هم همه را پشت هم و سرهم بندی کرده بود. این عجله زیاد او باعث شده بود که ما در پایان بندی فیلم دچار مشکل بشویم. به خاطر همین ما پایان فیلم را به این صورت گذاشتیم که امین حتما حضور داشته باشد. چون من میخواهم «سنپطرزبورگ-2» را بسازم. من میخواهم با این فیلم به هالیوود بروم. متاسفانه الان همه فیلمها یک جور کپی از فیلمهای داخلی و خارجی دیگر شده. ما میخواهیم با «سنپطرزبورگ-2» در درجه اول با استفاده از یک داستان خوب، بیننده را به سینما بکشانیم. افخمی وسط لوکیشن رختخواب پهن میکرد و میخوابید!جالب است بدانید من همان زمان هم که افخمی را برای ساخت این فیلم انتخاب کردم خیلیها گفتند: «چرا افخمی؟» اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و میدانستم که برای این سوژه باید یک کارگردان قابل قبول آن را کارگردانی کند. ما در ابتدا دو برابر دستمزد عادی آن موقع که چیزی حدود 60 میلیون بود برای فیلمی که برآوردش 300 میلیون بود به ایشان دادیم و قرارداد بستیم که در مدت زمان 50 روز فیلم را بسازند. ایشان تعهد کرد که این فیلم را در این زمان بسازد و 30 میلیون نقد بگیرد و 30 میلیون هم شریک شود. اما این 50 روز تبدیل به شش ماه شد! وقتی ایشان بیاید وسط لوکیشن رختخواب پهن کند و بخوابد، اوضاع همین میشود! طولانی شدن پروژه به دلایل کاملا غیرمنطقی و از سر تنبلی ایشان بود. همه به من میگفتند پس چرا چیزی به بهروز نمیگویی؟ ولی من میدانستم که او آدم لجبازیاست و نمیخواستم زیاد در کارش دخالت کنم. افخمی دوست داشت همسرش را هم بازیگر کند!ما در فیلم یک کاراکتر زن روسی داشتیم که مامور بود به ایران بیاید تا از کریم مراقبت کند و ماموریت داشت کریم را بکشد که این کار را نمیکند و... این موضوعات درام فیلم را بیشتر میکرد و طبیعتا مخاطب هم خوشش میآمد. چون قصه فیلم پررنگ و لعاب میشد. حتی اگر شما فیلمهای هالیوودی را هم ببینید همیشه یک زنی در مقابل مرد داستان وجود دارد. اما این کاراکتر هم با وجود 15روز فیلمبرداری و حضور ماهچهره خلیلی با بهانههای واهی افخمی حذف شد. ایشان دوست داشتند که این نقش را همسرشان (مرجان شیرمحمدی) بازی کند اما چون ایشان طراح صحنه و لباس فیلم هم بودند من نپذیرفتم که بازیگری کنند و افخمی در نهایت کل این کاراکتر را حذف کرد و 50 میلیون به من ضرر زد. بیضایی، پلیس را بد تصویر کرده بوددرباره مشکلات پیرامون «لبه پرتگاه» ما در یک مقطعی به این نتیجه رسیدیم که باید سهماه دیگر به فیلمبرداری اضافه شود چون اغلب صحنههای این فیلم در شب و تاریکی میگذشت. وقتی برای این موضوع به توافق رسیدیم به مشکل با نیرویانتظامی برخوردیم چون بیضایی در فیلمنامهاش پلیس را خیلی بد تصویر کرده بود. پلیس اعتقاد داشت که نمایش این فیلم تصویر آنها را برای مخاطب مخدوش میکند، مثلا بیضایی نقش پلیس زن را به خانم ثریا قاسمی داده بود. آخر چطور یک پلیس زن، 60 ساله است؟! به خاطر همین از این لحاظ ما به مشکل برخوردیم. پلیس به ما گفت که شما بیایید پلیسهای ما را ببینید بعد واقعیتها را بسازید. همه اینها گذشت. ما آمدیم دورخوانیرا تایم گرفتیم دیدیم سه ساعت شد. ایشان هم حاضر نبودند حتی یک سکانس را کم کنند. کدام سینما را سراغ دارید که بینندهاش 3 ساعت و 10 دقیقه در سالن بنشیند و فیلم تماشا کند آن هم یک فیلم سنگین که فهمش واقعا سخت بود. کاری نداریم که حالا شاید ایشان استاد باشد و بتواند فیلم را دربیاورد. اما از کجا معلوم تماشاگر با این فیلم ارتباط برقرار کند؟ من میدانستم که او در همین اثنا مشغول برنامهریزی برای فیلم بعدیاش بود کما اینکه با نقشه قبلی از من فیلم گرفت و مجید مظفری را با شمایل من در فیلمش نشان داد و وجهه مرا خراب کرد. بگذریم. گلزار قرار بود نقش کسی را بازی کند که سواد ندارد و بازیگری بلد نیست. به خاطر همین ناراحت شده بود و به من میگفت: «من برای چه باید نقش یک آدم بیسواد را بازی کنم. من مهندس این مملکتم!» بیضایی بعد از رفتن گلزار خواست که مهران مدیری هم بدون هیچ دلیلی برود و فرد دیگری جایگزین او شود. مدیری گفت: مردم فکر میکنند من بازی بلد نبودهام که بیضایی مرا کنار گذاشته100درصد گروه بازیگران را خودِ بیضایی انتخاب کرد و طبیعتا انتخاب این دو نفر یعنی محمدرضا گلزار و مهران مدیری هم توسط خودشان صورت گرفت اما نمیدانم به چه دلیلی دیگر نخواست که با اینها ادامه همکاری بدهد. بعد میخواست رحیم نوروزی و مهرداد ضیایی را جایگزین این دو کند. مدیری که اتفاقا برای این پروژه سفید امضا کرده بود خیلی ناراحت شد به من میگفت: «من به رسانهها و مردم چه بگویم؟ مردم فکر میکنند من بازی بلد نیستم که بیضایی من را کنار گذاشته!» بعد از بیضایی خواستم که لااقل از بهرام رادان به جای مدیری یا گلزار استفاده کند که بازهم بهانهای آورد و گفت: «رادان باید سهماه روی صدایش کار کند تا بتواند در این فیلم بازی کند!» ایشان در آن زمان اعتقاد داشت که هرکسی علیه او حرف بزند رشوه گرفته که علیه او حرف بزند. آن وقت من نمیدانم چطور هم وام کلان دریافت کرد، هم فیلمش (وقتی همه خوابیم) را در بهترین زمان ممکن اکران کرد. ایشان در آن زمان به واسطه آقای علی سرتیپی تقاضای ملاقات با من کرد و در جلسهای که در دفتر من برگزار کردیم صحبتهایی شد که در نهایت ما قراردادی تنظیم کردیم که طی آن قرارداد، ایشان و من توافق کردیم که ساخت فیلم «لبه پرتگاه» به وقت دیگری موکول شود و در عوض ایشان در پروژه جدیدش از عوامل آن کار استفاده کند. اماگویا ایشان این قرارداد را فراموش کرد و چند روز بعد از اکران فیلم آخرش مصاحبه و از من عذرخواهی کرد. قسمت دوم «سن پطرزبورگ» را سهبُعدی میسازممن میخواهم قسمت دوم «سن پطرزبورگ» را سهبعدی بسازم. چون همه تجهیزاتش را دارم. تهیهکننده باید به صورت کمپانی باشد نه فقط یک دفتر داشته باشد و یک منشی. من تجهیزات کامل فیلمسازی دارم و هر زمان که بخواهم میتوانم پیشرفتهترین فیلم ایران را بسازم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 425]