واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ مهدی محمدی
خبرنگار زنده را عشق است!
درد دارد، همه زندگیات را بگذاری پای آدمهایی که تنها تا وقتی به دردشان بخوری به یادت هستند.
این روزها همه از مهدی نفر میگویند، از خصایص اخلاقیاش، از مَرد بودنش، مَردی که سختی کشید و خم به ابرو نیاورد. چه تهمتهایی که تحمل نکرد، چه بداخلاقیهایی که به دل نگرفت. کاش حلالمان کند؛ با معرفت بود و من و خیلیهای دیگر در حقش رفاقت نکردیم. حرف من اما گفتن از خوبیهایش نیست که دیگران به خوبی حق مطلب را ادا کردند. گله دارم، از به ظاهر دوستانی که خیلی زود فراموشش کردند و سخت است این همه بیمعرفتیشان را به یادشان نیاورم. بارها برای تشییع بزرگان ورزش به شیرودی رفتم اما مراسم بدرقه مهدی شکوه دیگری داشت. خیلیها بودند. از وزیر ورزش و جوانان و رئیس کمیته ملی المپیک گرفته تا روسای فدراسیونها، ستارههای گذشته و فعلی ورزش که نام بردن از همه آنها کار سادهای نیست اما حیف که نبودند آنهایی که باید میبودند. پرسپولیس یعنی همه زندگی مهدی. هیچ بازیکن و مسئولی را نمیتوان پیدا کرد که در سالهای گذشته برای بهتر دیده شدن سراغ نفر نرفته باشد. هر زمان نیاز به حرف زدن داشتند و به بنبست میخوردند به سراغش میرفتند و کمک میطلبیدند و همیشه هم در دسترس بود. در مراسم مهدی اما خبری از خیلیهایشان نبود. محمد نوری، محسن بنگر و حسین ماهینی تنها بازیکنان فعلی پرسپولیس بودند که در مراسم شرکت کردند و هرچه گشتیم اثری از سایر همتیمیهایشان ندیدیم. عجیب اینکه مدیرعامل استقلال بود و رحیمی نه! به خاطر خیلیها مورد اتهام واقع شد و هیچکدام از آن خیلیها در میان جمعیت حضور نداشتند. به قدری درگیر پیدا کردن تیم خارجی هستند که دیگر نفر اهمیتی برایشان ندارد. احتمالا شمارهاش را هم از گوشیهای خود پاک کردهاند چراکه دیگر دسترسی به مشترک مورد نظر امکانپذیر نمیباشد! باز هم گلی به جمال علی پروین، محمد رویانیان، حبیب کاشانی، محمد پنجعلی، افشین پیروانی، حمید درخشان، محمود خوردبین، حمید استیلی، بهمن دهقان (نماینده تام الاختیار علی دایی) و ... که یادشان نرفت زحمات مهدی را اما افسوس که میلیاردرهای قرمزپوش خواب صبحگاهی را به حضور در مراسم تشییع ترجیح دادند و روحش را شاد کردند!
درد دارد، همه زندگیات را بگذاری به پای آدمهایی که تنها تا وقتی به دردشان بخوری به یادت هستند. درد دارد، از خانوادهات، از تفریحت بزنی به خاطرشان و اینگونه بیمعرفتی ببینی. برای مهدی ساعت کاری معنا نداشت. هر شب تا ساعات پایانی خبر داشت و حتی ساعتی پیش از سانحه نیز مشغول خبررسانی بود. حضور در مراسم عقد یکی از بستگان نزدیکش در شمال کشور را از دست داد تا نشست خبری بازی پرسپولیس را از دست ندهد، تا ورزش و مردم را اجرا کند اما... اتفاقات زیادی رخ میدهد که خبرنگاران را از انتخاب شغلشان متاسف و پشیمان میکند. این بار هم تاسف خوردیم؛ خیلیها ثابت کردند که خبرنگار زنده را عشق است! به دل نگیر مهدی جان، باز هم بگذر. تا بودی فقط لبخند زدی و از همه گذشتی، حالا که دیگر بین ما نیستی هم بگذر. ما هرگز فراموشت نمیکنیم. اینجا جای یک "نفر" همیشه خالیست... *مهدی محمدی انتهای پیام/ن
93/05/27 - 00:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]