واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: بد نیست اشارهیی شود به عنوان بندی سریال «روزگار قریب» به کارگردانی کیانوش عیاری که در قالب آن چهار مرحله از زندگی دکتر محمد قریب در چهار مقطع مختلف زمانی از کودکی گرفته تا کهولت و پیری از نگاه... آغازهای خاطره انگیزاگر این اصل کلی را بپذیریم که در ارزش گذاری و جذابیت هر محصول فرهنگی و هنری جدا از محتوا و مضمون و تفکر و خلاقیتی که عامل پیدایش و شکل گیری آن بوده چگونگی عرضه آن بسته فرهنگی نیز در میزان موفقیت و همه گیری آن موثر است در آن صورت میتوان برای تیتراژ سریال های تلویزیونی نیز اهمیت و ارزشی درخور و قابل اعتنا قائل شد. در واقع تیتراژ یک مجموعه تلویزیونی و در مقیاسی وسیع تر تمام برنامه های تلویزیونی و فیلم های سینمایی بسان جلد یک کتاب یا یک نوار کاست و یک سی دی یا دی وی دی اولین نقطه تماس و مواجهه آن محصول با مخاطبان و در واقع با تمام اقشار جامعه محسوب میشود و بی تردید توجه یا بی توجهی به کیفیت آن نقش قابل ملاحظهیی در توفیق یا شکست آن اثر تصویری ایفا میکند. تاملی هرچند کوتاه و گذرا به انبوه مجموعه های داستانی چهل و چندساله سیما نشان میدهد به موازات پیشرفت های فنی و تکنولوژیکی در صنعت تصویر که در تمام شئون عناصر آن جاری شده تیتراژ یا همان عنوان بندی این مجموعهها را نیز بی نصیب نگذاشته و اگر روزگاری تنها قدرت و توانایی درج نام و عنوان دست اندرکاران یک مجموعه در ابتدا و انتهای آن افتخار محسوب میشد اما امروزه دغدغه خلق یک تیتراژ جذاب و هماهنگ با معیارهای روز از مهم ترین دغدغه های مجموعه سازان تلویزیونی است. شاید نخستین تیتراژ زیبا و صاحب هویت مستقل تلویزیونی به مجموعه تاریخی دلیران تنگستان (1354) برگردد که با هدایت همایون شهنواز به عنوان کارگردان ساخته شده بود. بینندگان قدیمیتر سیما حتماً به خاطر میآورند که در تیتراژ آغازین آن مجموعه ابتدا تصویری سفیدرنگ از دو رزمنده تنگستانی با استفاده از تکنیک انیمیشن بر صفحهیی سیاه حک میشد و پس از آنکه ذهن بیننده با مشاهده این تصویر کارتونی به کلیت مجموعه تا حدودی نزدیک میشد آنگاه نام مجموعه و عوامل بر صفحه نقش میبست. البته تکنیک به کار رفته در تیتراژ مذکور تکنیکی قوی به حساب نمیآمد اما با توجه به ظرف زمانی خود که در حدود 35 سال پیش بود ارزشمند و خلاقانه بود. در مقطع پس از انقلاب و در میان حجم انبوه مجموعه های داستانی پخش شده نیز تعداد معدودی مجموعه به چشم میخورند که صرف نظر از کیفیت کلی آنها عنوان بندی شان در ذهن بینندگان ماندگار شده است. مجموعه «سربداران» به عنوان اولین مجموعه سنگین تاریخی پس از انقلاب یکی از این مجموعه ها است که گذشته از کلیت قابل دفاع تیتراژ کارشدهیی هم داشت. در این مجموعه با استفاده از تکنیک تبدیل نسخه نگاتیو به نسخه پوزیتیو عکس های پرسوناژهای مختلف مجموعه ابتدا به صورت سیاه و سفید و ناواضح و سپس به صورت رنگی و با وضوح کامل یکی پس از دیگری نمایش داده میشدند؛ خلاقیتی هوشمندانه و در عین حال ساده از منظر اجرا که همراهی آن با موسیقی زیبا و جاودانه فرهاد فخرالدینی یکی از بهترین و خاطره انگیزترین عنوان بندی های مجموعه های سیما را رقم زد. از دیگر تیتراژهای جاودان میتوان به مجموعه درخشان «هزاردستان» کار زنده یاد علی حاتمی اشاره کرد که در آن ابتدا در قالب یک سکانس یکی دودقیقهیی تصویر رضا خوشنویس پرسوناژ اصلی سریال که جمشید مشایخی نقش او را بازی میکرد، نمایش داده میشد که با قلم و دوات نام مجموعه را بر ورقی سفید و در حالی که صدای تیک تیک ساعت ریتم زیبایی به صحنه داده بود، خوشنویسی میکرد و سپس نام و عناوین دست اندرکاران بر صفحه تلویزیون ظاهر میشد؛ ساختاری زیبا و کارشده که در آماده کردن ذهن مخاطب برای ورود به فضای داستان مجموعه بسیار کارآمد بود، به خصوص زمانی که موسیقی جاودانه مرتضی حنانه هم به تصویر اضافه میشد؛ موسیقی که هنوز که هنوز است و به رغم گذشت متجاوز از 20 سال از پایان پخش سریال جایگاه خود را حفظ کرده است. اما از مجموعه های تاریخی که بگذریم در ساخت تیتراژ برخی از مجموعه های امروزی تلویزیون نیز خلاقیت هایی دیده میشد که بی انصافی است اگر از آنها یاد نشود. یکی از این مجموعه ها مجموعه «همسران-1373» اثر مشترک بیژن بیرنگ و زنده یاد مسعود رسام بود که در سال 73 از شبکه دو سیما پخش میشد. این مجموعه افزون بر چارچوب ساختارشکن خود تیتراژ جالب و در عین حال عجیبی در مقایسه با آنچه معمولاً به عنوان تیتراژ شناخته میشد، داشت. در حالی که تا آن روز عنوان بندی غالب مجموعه های تلویزیونی عبارت بود از اسامیحک شده بر صفحهیی سفید یا تصویر ثابت شده سریال اما در همسران بینندگان با شیوهیی نامتعارف از تیتراژ روبه رو میشدند که در آن دوربین بدون نمایش تصویر صورت کاراکترها با نشان دادن پای آنها در موقعیت های زمانی و مکانی مختلف که موسیقی دقیق و حساب شده بهرام دهقانیار نیز آنها را همراهی میکرد برای اولین بار هویتی متفاوت و مستقل برای تیتراژ در نظر گرفته و در واقع برای لحظه به لحظه آن فیلمنامهیی مجزا و زمان بندی شده نوشتند؛ کاری که در ساخته بعدی این دو کارگردان یعنی سریال «خانه سبز-1375» نیز ادامه پیدا کرد و در تیتراژ آن علاوه بر صدای روی متن (نریشن) زیبایی که با صدای زنده یاد خسرو شکیبایی بود تصاویری از حضور کاراکترهای ثابت مجموعه در پشت پنجره های خانه سبز به نمایش درمیآمد که در آن به تدریج تعداد کاراکترها افزوده میشد تا زمانی که همه آنها در یک قاب که همان پنجره خانه سبز بود، مشاهده میشدند. برای حسن ختام و با ذکر این نکته که به علت محدودیت صفحه تنها در این مقال به تیتراژهای بارز و برجسته تر پرداخته شد، بد نیست اشارهیی شود به عنوان بندی سریال «روزگار قریب» به کارگردانی کیانوش عیاری که در قالب آن چهار مرحله از زندگی دکتر محمد قریب در چهار مقطع مختلف زمانی از کودکی گرفته تا کهولت و پیری از نگاه چهار بازیگر ایفاکننده نقش این شخصیت یعنی پرهام کرمی، شهاب کسرایی، ناصر و مهدی هاشمی نمایش داده میشد به شکلی که انگار دکتر قریب در هر مقطع از زندگی خود به تصاویر مرتبط با آن دوره که به شکل مسلسل وار از پشت سر او میگذشتند، چشم دوخته بود؛ سبکی زیبا و زیرکانه که علاوه بر کارکرد ذاتی خود به عنوان تیتراژ در واقع نوعی آنچه گذشت سریال نیز به حساب میآمد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 468]