واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: شکنجه،تلاش ناکام نیروهای بعثی عراق برای شکستن مقاومت اسرای ایرانی همدان-ایرنا- مسوول بسیج مهندسین کشاورزی سپاه انصارالحسین همدان گفت: اعمال انواع شکنجه های جسمی و روحی، تلاش ناکام نیروهای بعثی عراق برای شکستن مقاومت اسرای ایرانی بود.
به گزارش ایرنا آزاده پاسدار سرهنگ ˈمحمد خوش نیتˈ در سخنان قبل از خطبه های عبادی و سیاسی نماز جمعه این هفته همدان به مناسبت سالروز آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی افزود: عراقی ها در برخورد با اسرا و جانبازان جنگ تحمیلی فهمیدند که با اعتقادات دینی و مذهبی رزمندگان اسلام نمی توانند بازی کنند و برای دستیابی به اهداف خود هر روز شکنجه ها را سخت تر می کردند.
وی ادامه داد: در دوران اسارت و مقاومت رزمندگان اسلام دشمنان فهمیدند که جوانان ایران برای پاسداشت از ایران زمین به فرمان رهبر کبیرانقلاب اسلامی جان خود را هم فدا می کنند.
وی به بیان خاطرات دوران اسارت و نحوه اسیر شدنش توسط نیروهای بعثی عراق پرداخت و اظهار کرد: آخرین روزهای شهریور ماه سال 59 تحرکات مرزی عراقی ها افزایش پیدا کرده بود، جاده ها و شهرهای مرزی از چند ماه قبل، از شلیک توپخانه ها و تانک های دشمن در امان نبود،نیروهای مردمی، بسیج، سپاه و واحدهایی از مجموعه های رزمی حاضر در مرزها با همه توان خود قصد نگهداری و حفاظت از مرزها را داشتند ولی نابرابری توان از همه لحاظ نیروی انسانی، ادوات و تجهیزات جنگی و اطلاعات نظامی هویدا بود.
این آزاده سرافراز ادامه داد: وقتی عراقی ها حمله سراسری را شروع کردند، در پاسگاه تیله کوه سرپل ذهاب ،خودروهای نظامی بر اثر اصابت گلوله های توپخانه دشمن سوخته بودند و چند دستگاه نفربر و تانک به صورت غیر اصولی در اطراف پاسگاه نگهداری می شد که هیچ گونه کارایی و فعالیتی نداشتند و غذا، آب و مهمات یا نمی رسید یا در حد بسیار محدود و اندک بود.
آزاده پاسدار ˈمحمد خوش نیتˈ ادامه داد: پاسخگویی به آتش دشمن با انواع و اقسام جنگ افزارها با حداقل سلاح کالیبر پنجاه چندان منطقی به نظر نمی رسید اما آهنگ مقاومت و پایداری به گوش می رسید.
وی با بیان اینکه همرزمان در درون زمین در حیاط پاسگاه، سنگرهایی درست کرده بودند که یکی پس از دیگری با سقوط گلوله های بعثی منهدم و چند نفر در سنگر به شهادت می رسیدند اضافه کرد:در اطراف سنگری در تلاش بودم تا با بی سیم ارتباط برقرار کنم که با انفجار مهیب گلوله توپ مواجه شدم از این لحظه تا مدتی متوجه اطرافم نبودم، وقتی به هوش آمدم از آنجایی که فاصله انفجار با سنگر نسبتاً کم بود کسانی که خارج از سنگر بودند، صدمه دیدند و بعضی ها را هم موج انفجار گرفته بود.
وی تصریح کرد: طولی نکشید که مورد محاصره قرار گرفتیم، رمقی برایم باقی نمانده بود از ته سنگر که بالا را نگاه می کردم، لباس های فرم متفاوت و لهجه عربی بعثی ها را متوجه شدم، بسیار تلاش داشتم با انفجار نارنجک یا حمله با اسلحه به عراقی ها کاری انجام دهم که دوستان مانع شدند و گفتند اگر یک نفر از آنها کشته شود، آنها تمام اسرا را به رگبار خواهند بست.
وی ادامه داد: وقتی ما را بیرون سنگر به صف کردند، حالت اعدام دسته جمعی به خود گرفته و می خواستند جمع ما را به گلوله ببندند، شروع به خواندن آیات مبارکه والعصر کردم در ذهن خودم می گفتم، حالا که قرار است تیرباران شویم، باید با خواندن آیات قرآن به بعثی های عراقی بفهمانم که کسانی را که می خواهند بکشند، مسلمانند و در حال خواندن قرآن آنها را می کشند.
این آزاده سرافراز افزود: بلافاصله یکی از آنها با لگد به من کوبید و گفت: ساکت شو ولی یک عراقی دیگر به او پرخاش کرد که اینها مسلمانند، مگر نمی شنوی قرآن می خوانند؟
26 مردادماه سالروز آغاز بازگشت آزادگان به میهن اسلامی است.
7533/576
24/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]