واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۲ مرداد ۱۳۹۳ (۹:۵۴ق.ظ)
حمايت: جلوگيري از رشد جمعيت در پوشش بشر دوستي!
به گزارش خبرگزاري موج، حمايت نوشت: بررسي نظرات و ديدگاههاي مقام معظم رهبري در زمينهي سياستهاي جمعيتي حاکي از نگاه نقادانهي ايشان نسبت به سياستهايي است که در اوايل دههي هفتاد نسبت به کنترل جمعيت اجرا شد. در اين زمينه بارها رهبر انقلاب به صراحت در خصوص تحديد نسل هشدار داده و تاکيد فرمودند که اين مسئله ضربات جبرانناپذيري بر کشور وارد ميکند چرا که پير شدن جمعيت، تبعات منفي غيرقابل انکاري دارد. وقتي رشد جمعيت وتعداد جوانان کشور کمتر شود، قاعدتاً کشور از لحاظ علم و صنعت سير نزولي خواهد داشت.
به منظور بررسي و رسيدگي اين مسئله، در مجلس شوراي اسلامي چندين طرح تهيه شده است که اخيرا طرحي 5 مادهاي با اصلاحاتي که در ادامه صورت گرفت در صحن علني به تصويب رسيد. طرح ديگري با عنوان «جمعيت و تعالي خانواده» وجود دارد که هفته آينده به صحن خواهد آمد و علاوه بر کليات، به راهکارهايي در خصوص کاهش سن ازدواج، کاهش طلاق و مشوقهايي براي افزايش ازدواج و مواليد پرداخته است. نبايد فراموش کرد که با کاهش جمعيت جوان کشور سرمايه هاي انساني و نيروي مولد، پرانرژي و خلاق کاهش پيدا مي کند و اين موضوع تاثير بسزايي در توسعه اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي کشور دارد. چرا که با کاهش جمعيت بهتدريج تعداد سالمندان افزايش پيدا کرده و هزينه نگهداري، سلامت و درمان سالمندان براي کشور به معضلي جديد تبديل ميشود. از سوي ديگر، جمعيت جوان کشور نقش تعيين کننده و ساختاري در آينده کشور دارد و کاهش اين جمعيت مي تواند خسارات جبران ناپذيري به آتيه اين مرز و بوم وارد کند و با منافع و امنيت ملي مرتبط است. بر اين اساس افزايش جمعيت يک ضرورت جدي به شمار مي آيد و در مقابل تحديد نسل خطراتي استراتژيک و راهبردي را براي امنيت ملي در پي دارد. آمارها نشان مي دهد که تا ۱۰ سال آينده جمعيت کشور به سمت ميانسالي رفته و اندک اندک به جاي افزايش جمعيت جوان، آمار جمعيت کهنسال کشور با شيب قابل ملاحظه اي رو به افزايش مي گذارد. بالطبع هر اندازه نيروي فعال و کارآمد کشور کم شود بازدهي جامعه براي توسعه اقتصادي کمتر شده و به کشوري مصرف کننده تبديل خواهيم شد. از همين رو براي جلوگيري از تعطيل شدن چرخه اقتصادي و توليد کشور بايد زمينههاي اشتغال براي جوانان ايجاد شود تا از اين طريق مقدمات ازدواج و تشکيل خانواده براي جوانان مهيا شود و با ايجاد انگيزه براي زاد و ولد بيشتر، از کاهش جمعيت جلوگيري گردد.
نبايد فراموش کرد که در راستاي افزايش جمعيت يکي از رويکردهاي اساسي، اولويت اقدامات فرهنگي و تبليغي است و در اين ميان دولت نقش محوري دارد. از وظايف دولت در اين راستا ميتوان به بسترسازي و فرهنگسازي براي ترويج و رشد ازدواجهاي ساده، تعيين مشوق هايي براي رشد باروري، فراهم کردن شرايط رفاه و مديريت صحيح منابع کشور و تقسيم امکانات در تمام اجزاي جامعه، برنامهريزي صحيح در توليد، بهداشت و آموزش اشاره کرد. هر دولتي موظف است تمام افراد کشور را داراي حق يکسان بداند و امکانات موجود را به طور مساوي و براساس نياز هر فرد به درستي تقسيم نمايد. به عنوان نمونه، اگر زنان شاغل به لحاظ اجتماعي به خوبي حمايت شوند نسبت به تولد فرزند بيتفاوت نميشوند. دولت بايد از مادران شاغل حمايت کافي کرده و آنها را در ايفاي نقشهاي اجتماعي و وظايف مادري و همسري ياري کند. از منظري ديگر به نظر مي رسد يکي از مهمترين دلايل کاهش جمعيت در کشورها برنامههاي پيشنهادي نهادهاي بينالمللي براي توسعه و پيشرفت آنها است. سوال مطرح در اين زمينه اين است که به راستي هدف سازمان بهداشت جهاني از اجراي برنامههاي کنترل جمعيت در کشورهاي جهان سوم و در حال توسعه به خصوص کشورهاي مسلماني مانند ايران چيست؟ در پاسخ بايد گفت سهم جمعيتي کشورهاي در حال توسعه و خصوصا مسلمان در حال افزايش است. بر اين اساس، در شرايط کنوني جهان، ميتوان آشکارتر دليل دلسوزي و نگراني نهادهاي غربي از رشد جمعيت در جوامع غيرغربي، به خصوص کشورهاي خاورميانه را که کشورهاي اسلامي هستند، درک کرد. روند افزايش جمعيت در کشورهاي در حال توسعه و به خصوص کشورهاي اسلامي، سهم آنها را از جمعيت جهان افزايش ميدهد که همين امر با عنايت به قدرت تعيينکننده جمعيت در معادلات بينالمللي و ترس و نگراني آمريکا از قدرت گرفتن کشورهاي اسلامي، سبب شد تا اين کشور و کشورهاي اروپايي به کاهش رشد جمعيت در کشورهاي جهان سوم به خصوص جمعيت کشورهاي اسلامي، به عنوان يکي از پايههاي استراتژيک در سياست خارجي توجه داشته باشند. لذا آنها براي مقابله با اين روند، روز جهاني جمعيت و سياستهاي تنظيم خانواده را در لواي اقدامات بشردوستانه و سلامت، توسط دفتر برنامهي توسعهي سازمان ملل متحد تعيين کردند، تا با تشويق اين جوامع به کاهش جمعيت دست بزنند.
يکي ديگر از راهکارها براي کمرنگ کردن نقش نيروي انساني و کاهش جمعيت در کشورهاي مسلمان بهرهگيري از تغيير نگاه و ارزشهاي زن مسلمان و جدا کردن وي از بدنهي خانواده است. چرا که اين راهکار ميتواند بسياري از اهداف ديگر غرب را هم تأمين کند. رسوخ فرهنگ و تمدن غربي در جامعه، فروپاشي نظام خانواده، کاهش جمعيت و در نهايت تزلزل نظام اجتماعي و سياسي است که ميتواند با استحالهي اصليترين محور خانواده و رکن اجتماع يعني زن، اتفاق بيفتد. يکي از اصليترين راهکارهاي غرب براي جدايي زن از خانواده و در پي آن پايين آمدن ميزان باروري و تمايل زنان به مادر شدن، نفوذ تفکرات فمينيستي در جوامع مسلمان بود که در کشور ما از اواخر دورهي قاجار شکل گرفت و در دورهي پهلوي اول و دوم به اوج خود رسيد. ظاهر اين موضوع با طرح مسئلهي رشد فکري زن و بالا بردن سطح آگاهي وي در کشورهاي اسلامي آغاز شد، اما در نهايت اجراي اين طرح به تغييرات مهمي در سبک زندگي خانواده و در نهايت کاهش سطح رشد جمعيت منجر شد. در مجموع بايد توجه داشت که سياستهاي تشويقي افزايش جمعيت لازم است که با هوشياري انجام شود و با توجه به اقليم هر استان، اين عمل انجام پذيرد. به هر صورت، مسئلهي جمعيت برخلاف نظر برخي، مسئلهاي موقتي نيست که بدون دخالتهاي مديريتي قابل رفع باشد، بلکه اين مسئله نيازمند برنامهريزي راهبردي است.
نويسنده: حجت الاسلام احمد سالک
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]