تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 دی 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1847253061




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

The Mist missed in the Fog - "غبار" در "مِه" گم شد!!! -


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: The Mist missed in the Fog - "غبار" در "مِه" گم شد!!! animeditor 04 ارديبهشت 1388, 20:36سلام جمیعاً قبل از نوروز 88 توی یکی از روزنامه ها خوندم: فیلم "مه" برای نوروز امسال دوبله و آمادهء پخش می شود. وقتی عکس پوسترشو دیدم شاخ درآوردم ... فیلم The Mist ... ؟ ... چند ماه قبلش به طور اتفاقی این فیلم دستم رسید ... کامل و با کیفیت و زبون اصلی. هیچ صحنهء مستهجنی توی این فیلم نبود ... و این ثابت می کرد که با یه فیلم درست و حسابی طرفم که سازندش واسه فروش فیلمش دنبال اون چیزا نبوده. با اون که اصلاً میونه ای با فیلم های ترسناک و به خصوص چندش آور ندارم، ولی باز نشستم با دقت تا آخرش دیدم. خیلی فوق العاده بود ... گذشته از سطح بالای تکنیکیش (که دیگه این روزا عادی شده) یه داستان ساده و کلیشه ای داشت. راستش نمی تونستم قبول کنم که کل موضوع فیلم همینه؛ چون نه خبری از جاذبه های جنسی و صحنه های اکشن آنچنانی بود و نه ترسناک بودنش مثل فیلم های ژانر وحشت ... واسه همین دنبال ریشهء داستان گشتم. خلاصهء فیلم: داستان فیلم از یه شب طوفانی شروع می شه؛ طوفانی که به طور طبیعی خرابی هایی به جا می ذاره. فردای اون شب طوفانی، مردم شهر مشغول بازسازی خرابی ها و کارهای روزمره می شن. عده ای (از جمله شخصیت اول فیلم) وارد یه فروشگاه محلی می شن که خریداشون رو انجام بدن. کم کم یه مه غلیظ دیده می شه که شهر رو کاملاً می پوشونه. ناگهان یه نفر با صورت خونی وارد فروشگاه می شه و فریاد می زنه: "یه چیزی توی مه هستش ... درها رو ببندید". از اینجا چالش اصلی فیلم شروع می شه ... طی کش و قوس های مختلف، موجودات عجیب و غریبی رو می بینیم که از دل مه بیرون میان و هر بار چند نفر رو به طرز وحشتناکی می کشن و یا به درون مه می برن و ما فقط صدای فریادشون رو می شنویم. همهء تلاش ها برای مقابله با این موجودات و درخواست کمک به نتیجهء چندان موثری نمی رسه. یه جایی از زیر زبون یه افسر پلیس علت مشکل رو (که می شد حدس زد) بیرون می شکن ... یه سری آزمایش های مخفی ژنتیکی نا موفق که باعث جهش ژنی یه سری موجودات شده و اونا رو تبدیل به هیولا کرده. مردم گرفتار شدهء داخل فروشگاه، تا اینو می شنون می ریزن سر پلیس بی نوا و تا می خوره می زننش و بعدش می فرستنش جلوی جونورا ... چون اون رو هم مقصر می دونن. (اینجا متوجه شدم این دلیل خیلی الکی و کلیشه ای فقط واسه رد گم کردنه ... اصل منظور سازندهء فیلم چیز دیگس) یه زن خرافاتی هم این وسط، زمین و زمون رو به هم ربط می ده و آیهء یأس واسه مردم می خونه. اصلی ترین کسی که باعث مرگ اون افسر پلیس شد همین زن بود ... چون با حرفاش مردم رو تحریک کرد. همین کاراش باعث شد خیلی ها ازش کلافه بشن و آخرش یه نفر بااسلحه اون زن رو کشت. خلاصه ... اواخر فیلم، چند نفر (که موندن توی فروشگاه رو بی نتیجه می بینن) تصمیم می گیرن که دل رو بزنن به دریا و برن بیرون شاید نجات پیدا کنن. چند نفر از فروشگاه میان بیرون و میرن سوار ماشین بشن. جانورا چندتاشون رو می کشن و فقط شخصیت اصلی به همراه پسر کوچیکش و یه زن جوان و یه زوج پیر می تونن سوار ماشین بشن و از اونجا فرار کنن. اونا سوار یه ماشین، توی مه غلیظ بی هدف حرکت می کنن تا شاید بتونن از مه خارج بشن و کمک پیدا کنن. آخر سر بنزین ماشین تموم می شه و اونا ناامید از نجات، درحالی که افرادی ر دیدن که به طرز دردناکی مردن، تصمیم می گیرن که با شلیک گلوله، خودشون رو خلاص کنن تا لااقل راحت بمیرن. مرد نقش اول، با کمال ناراحتی پسرش و اون زن جوون و اون زوج پیر رو با اسلحه می کشه ولی تیری نمی مونه که خودش رو خلاص کنه. از ماشین پیاده می شه تا خودش رو به جانورا بسپره و بمیره ... فکر می کنید چی می شه؟! توی مه یه سیاهی می بینه که داره نزدیک می شه ... فکر می کنه یکی از اون هیولاهاس ... ولی با چشمای کاملاً متعجب، یه تانک ارتش رو می بینه که از کنار اون رد می شه ... پشت سرش هم کاروان امداد و نجات (که مردم بازمانده از حملهء هیولاها رو به جای امن می برن) حرکت می کنه. مرد با تجبی بی پایان مردم و بچه ها رو نگاه می کنه ... دوربین یه نمای اکستریم لانگ شات (خیلی باز) نشون می ده و بعدش تیتراژ پایانی میاد. فیلم عجیبیه ... نه؟ یه داستان کلیشه ای ... به ظاهری نه چندان ترسناک ... و پایانی بدون جواب ... توی ذهنم چند بار فیلم رو مرور کردم ... این سبک کار برام آشنا بود. ... آهان ... یادم اومد ... شبیه یکی از کارای اون بود ... استاد فیلم های ترسناک ... مردی که پس از مرگش هم هنوز درس های زیادی می شه از کاراش گرفت ... کسی که انگار فقط برای کارگردانی به دنیا اومده بود ... آلفرد هیچکاک هیچکاک یه فیلم معروف داره به اسم پرندگان The Birds خلاصهء داستانش اینه ... مرد جوانی با مادرش (که خیلی همدیگه رو دوست دارن) زندگی می کنه ... مدتی برای کار به جایی می ره ... اونجا به زنی ازدواج می کنه مادرش از این ازدواج راضی نبوده ... وقتی با زنش به شهر خودش برمی گرده متوجه یه چیز عجیب می شه ... همهء پرنده های اون شهر به طور عجیبی وحشی شدن و بدون دلیل به آدما حمله می کنن ... مدتی فیلم با صحنه های دلهره آور می گذره ... کم کم رابطهء بین مادر شوهر و عروس خوب می شه ... اواخر فیلم (باز هم بدون دلیل) می بینیم که همون پرنده های خشمگین، دوباره آروم شدن و دارن زندگیشون رو می کنن ... تفسیر این داستان اینه ... اون پرنده ها، نشون دهندهء افکار و ذهن مادر هستن. وقتی مادر متوجهء ازدواج بی خبر پسر می شه، دلخوری و افکار بد توی ذهنش رشد می کنه. هم زمان، پرنده ها هم خشمگین می شن و به همه حمله می کنن. بعد از اینکه مدتی می گذره و مادر شوهر با عروس کنار میاد، ذهنش آروم می شه و ما دوباره شاهد آروم گرفتن پرنده ها هستیم. ایول ... چه ساخته این هیچکاک ... حالا ... فیلم The Mist هم به همین سبک کار شده (حتی اسمش هم تقریباً شبیه اونه). مشکلی برای انسان ها به وجود میاد ... با اون که کار زیادی از دستشون برنمیاد، ولی تا وقتی که ناامید نشدن، زنده هستن و تا وقتی می خوان مقابله و همکاری کنن، می تونن جلوی هیولاها بایستن. زخمی ها رو مداوا می کنن ... برای نجات همدیگه خطر رو می پذیرن ... جونشون رو واسه دیگران می دن ... ولی ... هر بار که ناامید می شن، جونشون رو از دست می دن. مثال: - جوانی که پاهاشو یه هیولا مثل اختاپوس گرفته و به سمت خودش می کشه، تا وقتی دیگران نمی ترسن و دارن کمکش می کنن زنده می مونه؛ ولی همین که بقیه از نجاتش ناامی می شن، هیولا اون رو می خوره. - مردی که حاضره واسه آوردن کمک به دل مه بره، قبل از رفتنش نشون می ده نمی ترسه ولی به برگشتن امید نداره، نیم تنهء قطع شدش بر می گرده. - پدری که تا وقتی امیدوار بود پسرش رو نجات می ده موفق بود ... ولی آخر داستان، همین که ناامید می شه، خودش پسرش رو می کشه و ... این فیلم یه فیلم ترسناک با داستان کلیشه ای و صحنه های چندش آور نیست ... بلکه دربارهء امید به زندگیه ... دربارهء همکاری و همفکریه ... دربارهء انسانیته. وقتی یه همچین مشکلی (پیدا شدن موجوداتی که آدما رو می کشن) به وجود میاد ولی نمی تونن (یا نمی خوان) تحمل و صبر کنن، خود آدما همدیگه رو می کشن ... مثل همون هیولاها. تا وقتی که می خوان زنده بمونن، زنده می مونن ... ولی همین که ناامید می شن، دیگه حیاتی وجود نداره. واقعاً فیلم محشریه ... -=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=- زیاد حرف زدم ... ولی ... این بخش اول حرفام بود که مربوط می شد به نقد اون فیلم. بخش دومش دلیلیه که این تاپیک رو زدم: اینکه چرا همچین فیلمی این جور باید از تلویزیون پخش بشه؟! اونی که اول پست گفتم "از اینکه دیدم تلویزون می خواد این فیلم رو پخش کنه شاخ درآوردم" واسه اینه که مطمئن بودم پخش نمی شه. اگر هم پخش بشه، جوری از سر و ته فیلم می زنن که کلاً داستانش برمی گرده. خب این طبیعیه که صحنه های چندش آور رو نشون ندن. ولی حرفم اینه که چه اصراریه این فیلم رو پخش کنن؟ به خصوص سکانس آخرش که اوج فیلمه و نشون می ده اون مرد، پسرش و بقیه رو می کشه و منتظره خودش هم بمیره ... ولی یهو می بینه که مشکل تموم شده و اون بزرگترین اشتباه رو کرده و کافی بود ناامید نمی شد و کمی صبر می کرد. فکر می کنید این سکانس رو چه جوری نشون دادن؟ ... بعد از اینکه بنزین ماشین تموم می شه و اونا نمی تونن به جایی برسن و ناامید می شن، کلی با هم حرف می زنن (درصورتی که صحبتاشون کوتاه شده بود) و بعد از اینکه اون مرد همه رو می کشه و از ماشین پیاده می شه تا بمیره، یه صدایی شنیده می شه و یه سیاهی توی مه به نظر میاد و یهو فیلم تموم می شه ... خب بیننده فکر می کنه اون مرد هم کشته شده. با افتضاحی که با سانسور و پخش شاهکاری مثل WALL-E به بار اومد (که یکی از بهترین انیمیشن های تاریخ به یه انیمیشن کوتاه بی سر و ته تبدیل شد) واقعاً برام سواله که آخرش چی؟ البته الان وجداناً خیلی بهتر شده ... ولی هنوز خیلی کار داره تا به جایی برسیم که خط قرمز جدیدی برای تلویزیون در نظر گرفته بشه تا همچین بلایی سر آثار هنری نیاد. ببخشید زیاد حرف زدم. ولی اگه تونستید حتماً نسخهء کامل این فیلم رو ببینید و با این مطلبی که نوشتم، این کار زیبا رو عمقی ببینید. التماس دعا یاعلی NAKOOT 04 ارديبهشت 1388, 20:55حالا این یه بحث هستش، بحث بعدی دوبله های بی حس فیلم ها هستش، یه زمانی واقعا دوبله های ایرانی به فیلم هیجان می داد، الان انگار از سر اجبار این کار رو می کنن!!! فیلم های 5-6 سال پیش رو فقط دوبلش رو هم می شنیدی لذت می بردی. الان سانسور، فیلم رو به هم می ریزه، فیلم زاغه نشین میلیونر رو وقتی تلویزیون پخش کرد ماتم برد!!! فیلمی که اساسش عشق بود رو خالی از عشق کردن، داشتان عوض شد و انگار نه انگار این فیلم لعنتی اسکار برده!!!!! برای همین هستش خیلی وقته فیلم های تلویزیون رو نمی بینم!! یا اگه می بینم با خودم فکر می کنم مسئولان صداسیما ملت رو چی فرض کردن؟! ما به جهنم ارزش فیلم رو چرا پایین میارن؟! با این سیستم American pie هم می تونن پخش کنن بدون هیچ مشکلی!!! ( من صرفا نظرم و واقعیت رو گفتم، لطفا خط نگیرین و سواستفاده نکنین بحث تاپیک عوض بشه!!! ) sunrise 04 ارديبهشت 1388, 21:48من نسخه اصلي اين فيلم رو نديدم (در حاليکه فيلم هاي سينمايي که از تلويزيون پخش ميشه رو خصوصا توي اين سبک رو اکثرا قبلا ديدم) منتها از تلويزيون ديدم و برام آخر فيلم خيلي بي معني بود اما اين قسمت هم وجود نداشت! يعني اين قسمت چه نيازي به سانسور داشته! توی مه یه سیاهی می بینه که داره نزدیک می شه ... فکر می کنه یکی از اون هیولاهاس ... ولی با چشمای کاملاً متعجب، یه تانک ارتش رو می بینه که از کنار اون رد می شه ... پشت سرش هم کاروان امداد و نجات (که مردم بازمانده از حملهء هیولاها رو به جای امن می برن) حرکت می کنه. hosienmax100 04 ارديبهشت 1388, 21:57دوبله / من مدتهاست زدم از دوبله ی ایران / فیلم مه همونطور دوستمون گفت هیچ گونه مورد خاصی نداره ( مورد رو نمیدونم چرا باید بگیم ) و صدا و سیما معلوم نبود چرا اینطوری پخش کرد مخصوصآ آخر کار / این فیلم از نظر من اگر از لحاظ مفهومی و موضوعی چیزی زیادی برا گفتن نداشت اما واقعآ قسمت vfx کار عالی عمل کرده بودن یه جاهایی کاملا رئال بود // camera چیزی که اصلا من ازش خوشم نیومد نما ها رو سرد میکرد برا بیننده / ولی در کل عالی بود البته نسخه ی زینویس و با کیفیت ش رو ببنید راستی تا حالا به سال ساخت و نحوی ساخت پرندگان آلفرد فک کردین ؟ این برا خودش یه شاهکار هنریه ...... ممنون از نقد تون جالب بود shirani 04 ارديبهشت 1388, 23:34مشکل تلوزیون ما همین که فقط می خواند یک چیزی نشون بدند یا داده باشند و بعد هم بگند ما بهترین فیلمهای روز دنیا را نشون دادیم سانسور تصاویر تو سرشون بخوره چرا دیالوگ ها را عوض میکندند ( چون تو خیلی از این فیلم ها درباره ایران و یا ضد اون دیالوگ داره ( ترانسپورتر 3 (انتقال دهنده 3))) در مورد این فیلم هم من چون دیده بودم درست حسابی نگاه نکردم اما اون تیکه آخر خیلی من کفری کرده بود چون کل پیام فیلم تو همون تیکه آخر بود که بغییر از امید صبر و مقاوت هم نشون می داد . بیخیال اگه از این مدل فیلم ها دوست دارید پیشنهاد میکنم هاستل 1-2 فکر کنم 3 هم اومده باشه ببینید + 5 شماره اره siavash61 06 ارديبهشت 1388, 00:51مهدي جان اين فيلم اگه اشتباه نكنم مال فرانك دارابانت هست. البته من اين فيلمو نديدم. ولي نميدونم شما فيلماي قبلي دارابانت رو ديدين يا نه؟! Green Mile رهايي از شاوشنك اونا رو اگه ديده باشين بيشتر با نوع فكر اين فيلمساز آشنا ميشين. در مورد تلويزيون هم كه من ميليونر زاغه نشين رو قبلا ديده بودم و اتفاقا شانسي اواخر فيلم رو از تلويزيون هم ديدم. آخر فيلم يه تيكه داره كه جواب گزينه هايي كه اول فيلم پرسيده شده رو ميده. يعني گزينه ي (د) اينا به خاطر پلان عاشقانه اي كه آخر فيلم بود كل اونجا رو حذف كرده بودند . حتي اين هم عقلشون نكشيده بود كه خب بابا جان يه نوشته هستش ديگه! خودمون لااقل اون رو بنويسيم. شايد سانسورچي اين فيلم (ببخشيد، تدوينگر اين فيلم) تايتل نويسي رو بلد نبود. البته بماند كه من خودم فيلوم بدون اون گزينه ي آخر دوست داشتم. با انديشه ي من مشكل داست! فيلم هم چيز خاصي نداشت. فقط به درد اسكار و اسكاريها ميخورد. ولي خب واقعا حماقت سانسورچي ( بخوانيد: تدوينگر محترم) رو نشون ميداد. شايدم بيسوادي مطلقش! animeditor 06 ارديبهشت 1388, 21:32سلام جمیعاً اين فيلم اگه اشتباه نكنم مال فرانك دارابانت هست آره داداش ... مال خودشه. البته من اين فيلمو نديدم. ولي نميدونم شما فيلماي قبلي دارابانت رو ديدين يا نه؟! Green Mile رهايي از شاوشنك اونا رو اگه ديده باشين بيشتر با نوع فكر اين فيلمساز آشنا ميشين ظاهراً با مطلبم موافق نیستی ... شاید مشکل داره. خب این تاپیک که واسه سخنرانی من نیست :D ... من هم فیلم شناسی شما رو قبول دارم. اگه لطف کنی و یه کم توضیح بدی ممنون می شیم. از همهء دوستان عزیزی که نظرشون رو دادن دوباره تشکر می کنم. هر چند به خوبی رعایت کردید ... ولی باز هم درخواست می کنم توی انتقادها زیاده روی نکنید تا تاپیک از موضوعش خارج نشه. :wink: یه دنیا ممنون. :rose: التماس دعا یاعلی HamidBN 06 ارديبهشت 1388, 22:04سلام من فیلم را دیدم البته توی تلویزیون خودمون به قول بچه ها از بس سانسور می کنن و دوله ها هم بی روح هست آدم رغبت دیدن نداره ولی اینقدر جالب بود که من تا ته فیلم را دیدم شم فیلم دیدنم می گفت آخرش مرد بعد از کشتن خانواده اش نجات پیدا می کنه ولی این یکی را هم سانسور کردن می خواستن مردم ایران دلشون به حال مرد نسوزه و یا شایدم اونو محکوم نکنن که بگن نباید می کشت البته این نظر من در مورد سانسور قسمت آخرش بود این فیلم هم مانند فیلم Bank Job باعث میشه که من برم نسخه اصلش را بگیرم siavash61 06 ارديبهشت 1388, 22:27ظاهراً با مطلبم موافق نیستی ... شاید مشکل داره. خب این تاپیک که واسه سخنرانی من نیست :D ... من هم فیلم شناسی شما رو قبول دارم. اگه لطف کنی و یه کم توضیح بدی ممنون می شیم. نه عزيز جان. اصلا من نميتونم با حرفاي شما مخالفت يا موافقت كنم. چون اصلا فيلمو نديدم. اينو همينجوري گفتم تا فضاي فكري دارابانت رو يادت بندازم. دارابانت يه آدم ايده آليست مذهبيه. به معجزه و متافيزيك شديدا معتقده. تقدير جزو لاينفك فضاي فكري اونه. در دنياي فكريش يه تقسيم بندي كلي با سياه و سفيد داره كه حالا يه كوچولو هم تناليته ي خاكستري توش قاطيه. به نظر دارابانت، ميشه با اعتقاد به اولوهيت، تمام دنيا رو تغيير داد. همه ي فيلمايي كه ازش ديدم داراي يه شخصيت مذهبي يا اخلاق گرا بودن كه تونستن با اعتقاداتشون و همچنين تقدير (كه هميشه يار اينجور آدماست) زندگي، محيط، جامعه، شرايط و حتي دنيا رو تغيير بدن. حالا نميدونم با اين ديدگاه، يه بار ديگه فيلمو مرور كن ببين اينجوريه يا نه، دارابانت اين بار تو يه فضاي فكري جديد پا به ميدون گذاشته؟ :rose: animeditor 06 ارديبهشت 1388, 22:56سلام جمیعاً آره دقیقاً همین جوریاس که می گی ... البته من چیز زیادی از فلسفه نمی دونم ... ولی متوجهم چی می گی. البت (من فیلمای قبلی این کارگردان رو ندیدم ولی) توی این فیلم به نتیجه گیری مستقیم نمی رسیم. عوضش یه درس مهم می گیریم (که قبلاً گفتم). به خاطر همین هم از این فیلم خوشم اومد ... چون اصراری نداشت همه چی رو به تصویر بکشه ... و همین باعث می شه بیننده بیشتر فکر کنه. سعی می کنم بقیهء کارهای این کارگردان رو هم ببینم. ممنون. التماس دعا یا علی hosienmax100 06 ارديبهشت 1388, 23:25شم فیلم دیدنم می گفت آخرش مرد بعد از کشتن خانواده اش نجات پیدا می کنه ولی این یکی را هم سانسور کردن می خواستن مردم ایران دلشون به حال مرد نسوزه و یا شایدم اونو محکوم نکنن که بگن نباید می کشت متوجه نمیشم من / با توجه به پیشینه ی کاری این کارگردان که اون بالا سیاوش گفت و نوع طرز فکرش که تا حدودی تو این فیلم تایید میکنه حرف سیاوش رو پس نتیجه این بود که واقعا قسمت پایانی این کار لاینفک باید برا بیننده پخش میشد به درستی که نشد / البته من داداشم میگه اینو 4 پخش کرده یکم کاملترش / نمیدونم اونجا قضیه .. ////////// بچه ها رو مسائل فنی کار اطلاعاتی ندارین؟ من نمیتونم سایتهای خارجی رو باز کنم مدتیه سرعتم عینه یه زن بارداره یا پنگوئن باردار :/ اگه امکانش هست یه توضیحاتی به مبحث اضافه کنید تا تاپیک ممنونم HamidBN 07 ارديبهشت 1388, 08:37منظور من این بود که : بعضی افراد تعصبی چون فقط ممکنه اینو به دیده فیلم ببینن ( یعنی یک داستان ) بعد با دیدن نجات یافتن مرد با خود می گوین الحق این اروپایی ها آدم کشن و همه را می کشن و خود را نجات می دهند منظورم اینکه دیده منفی می بینن و برای همین قسمت اخر را سانسور کردن تا آدم های کوته فکر و کوته اندیش به این نتیجه خیالی نرسن animeditor 07 ارديبهشت 1388, 17:45سلام جمیعاً داداشم میگه اینو 4 پخش کرده یکم کاملترش / نمیدونم اونجا قضیه .. خب به هر حال سیاست های هر شبکه با بقیه متفاوته. شبکه های یک و دو و سه مسلماً پربیننده ترین هستن ... پس با وسواس بیشتری کار می کنن. شبکهء چهار مخاطبین خاصی داره ... پس یه جورایی واسه مطرح کردن برخی مسائل دستش بازتره. شبکهء تهران و بقیهء شبکه ها هم که استانی هستن و توی کار راحت تر. بچه ها رو مسائل فنی کار اطلاعاتی ندارین؟ مشخصه که بیشتر جلوه های این کار انیمیشن رئال بوده. شما سه بعدی کارا بیشتر می تونی به ما کمک کنید. اگه امکانش هست یه توضیحاتی به مبحث اضافه کنید تا تاپیک منظورتو متوجه نشدم ... بعضی افراد تعصبی چون فقط ممکنه اینو به دیده فیلم ببینن ( یعنی یک داستان ) بعد با دیدن نجات یافتن مرد با خود می گوین الحق این اروپایی ها آدم کشن و همه را می کشن و خود را نجات می دهند هم آره و هم نه ... من با شبکه ها کار کردم ... قضیه اینه که جناب تصمیم گیرنده نتونسته اون سکانس آخر رو درک کنه. از این بلاها زیاد سر برنامه ها مون اومده. خب دعوا بسه ... ممنون از همه :rose: التماس دعا یاعلی HamidBN 07 ارديبهشت 1388, 18:11هم آره و هم نه ... من با شبکه ها کار کردم ... قضیه اینه که جناب تصمیم گیرنده نتونسته اون سکانس آخر رو درک کنه. از این بلاها زیاد سر برنامه ها مون اومده. خب دعوا بسه ... اینا فقط صحنه های * * * را درک می کنن ؟؟؟ :lol: shirani 07 ارديبهشت 1388, 20:26بچه ها رو مسائل فنی کار اطلاعاتی ندارین؟ با انیمیشن کار نشده از روش های قدیمی و رباط اینچیزا ( عروسک ) من نحوه ساخت فیلم دیدم ( شبکه pmc گذاشته بود ) اینا فقط صحنه های * * * را درک می کنن ؟؟؟ آره اما آلان سینما دنیا رو این مسئله میچرخه و اگه نداشته باشه فروش ندارند gigamax 07 ارديبهشت 1388, 23:42وای توروخدا درد دل بچه ها رو با ره رخ کشوندن دوبله بی نظیر و سانسورهای بی نظیر تر تازه نکنین !! من ملیونر زاغه نشین رو برای اولین بار از تلویزون دیدم بعد فیلم تموم شد گفتم این فیلمهای اسکاری هم روز به روز بی مزه تر میشن . وقتی نسخه اوجینال فیلم رو دیدم اصلا داستان یه جورایی عوض شده بود ... نمیدونم والا یا شاهکاره هیث لجر . نقش جوکر در فیلم شوالیه تاریکی . بیچاره سر اجرای این نقش جون داد ... این رو همون اول دیدم به شدت منتظرش بودم اما وقتی تلویزون نشونش داد .... آخه نامردا به قول شهرام ما هیچی حرمت جنازه رو نگه دارین واقعا سانسورها مسخره شدن مهدی جان بایت نقدت جالب خیلی ممنون ... من این فیلمو ندیدم ... برای همین زیاد در زمینه فنی نمی تونم نظر بدم وقتی یه همچین مشکلی (پیدا شدن موجوداتی که آدما رو می کشن) به وجود میاد ولی نمی تونن (یا نمی خوان) تحمل و صبر کنن، خود آدما همدیگه رو می کشن ... مثل همون هیولاها. این مضمون خیلی از فیلمهای مشهوره ... یکی از اولین فیلمهای استنلی کوبریک .. اسمشو یادم نمیاد ... اونم دقیقا در مورد همین قضیه است ... سرباز های یه خط جبهه بیشتر با هم مشکل دارن تا دشمناشون ... فیلمهای دیگه ای مثل جنگ دنیاهای اسپیلبرگ هم رو همین قضیه ساخته شدن .... جوکر محبوب من در جایی از فیلم میگه : این مردم متمدنو یه بار کنار هم بنداز ... اونا همدیگرو می خورن .... با انیمیشن کار نشده از روش های قدیمی و رباط اینچیزا ( عروسک ) من نحوه ساخت فیلم دیدم ( شبکه pmc گذاشته بود ) ایمان pmc از این طور چیزا هم میذاره ؟ کی ها ؟! موفق باشین shirani 08 ارديبهشت 1388, 01:34جمعه ها قیل از باکس افیس حدود 8-8.5 hosienmax100




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 566]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن