واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: آقای روحانی لباس مبدل بپوشند
اخبار و اطلاعات از زبان دیگران شنیدنیتر است چون مرتب و منظم و خوشایند و حتما جهتدار شده است. این اخبار به درد حکومت کردن نمیخورد. باید بیپرده همه چیز را دانست و ...
ابوالقاسم عابدین پور نوشت: اخبار و اطلاعات از زبان دیگران شنیدنیتر است چون مرتب و منظم و خوشایند و حتما جهتدار شده است. این اخبار به درد حکومت کردن نمیخورد. باید بیپرده همه چیز را دانست و در حال حاضر همان روش شاهعباسی از همه روشها کارسازتر است و به زبان دیگر به امتحانش میارزد.جناب سعدی میفرمایند "نام نیکی گر بماند زآدمی // به کزو ماند سرای زرنگار" خوب این بیت و امثال آن، در فرهنگ و ادب ما فراوان است و جزء زیرساختهای آموزشی کشور ماست. به همین خاطر هم تمام ایرانیان، از این جمله مطالب زیاد در خاطر دارند و شاید به همین خاطر باشد که بزرگان مملکت وقتی بر تخت قدرت تکیه میزنند سعی میکنند "نام نیک" از خود به جای بگذارند.یکی از کارهای ماندگار حاکمان ما در این دو دهه اخیر همین استانگردیها و شناخت مشکلات مردم از نزدیک است. اولین بار در دولت اصلاحات این کار رسمیت یافت و تاکنون که پنج دولت بر سر کار آمده است این سنت حسنه ادامه یافته. البته گاه دچار فراز و نشیبهایی شده است و نقد و انتقادهای بهجایی بر آن گرفته شده اما اصل موضوع به خرج و مخارجش میارزد. اصلا قصد تحلیل و بررسی این عمل نیک را در این چند سطر نداریم بلکه به دنبال آنیم که اگر بشود، یک کار نیک دیگر هم در حال حاضر پایهگذاری شود و حاکمان این دولت مطمئن باشند اگر با درایت انجامش دهند سایر دولتها هم به ادامه آن خواهند پرداخت.این کار در فرهنگ حکومتی ما از قدیمالایام وجود داشته ولی در حال حاضر ضرورتش کاملا احساس میشود. تاریخ را که مطالعه بفرمایید میبینید از همان قرن سوم و چهارم که حکومت ایران به دست خود ایرانیان استحکام یافت، هر از چند گاهی حاکمان با لباس مبدل در بین مردم حاضر میشدند تا از احوالات رعیت آگاه شوند و بدون واسطه بفهمند مردم چه وضعی دارند. علت هم آن است که معمولا اطرافیان چون نگران اعصاب حاکمان یا به عبارت دیگر مسئولان هستند امکان میدهند باعث خرابی اعصاب بزرگان حکومتی شوند؛ پس سعی میکنند همیشه از بهبود اوضاع سخن بگویند و کار مملکت را با سیاهنمایی! از رونق نیندازند.اگر در نهاد ریاست جمهوری چنین مجموعهای تشکیل شود و آقای رئیسجمهور به تعداد انگشتان دست، آدم یکرنگ را بهکار بگیرند و خودشان هم هر از چند گاهی به این امر مهم بپردازند، باور کنید خیلی بهتر از این مجموعه عریض و طویل موجود میتوانند چرخ مملکت را بچرخانند. خب معلوم است که برای پوشیدن لباس مبدل، بعضی از مکانها مثل زندانها یا مراکز بازپروری و بازداشتگاهها و طریقه بازجویی و درمانگاههای بعضی از شهرها و ... شایسته حضور شخص رئیسجمهور نیست و کار همان افرادِ به تعداد انگشتان دست است.حالا بعد از این اگر حوصلهای بود چند جایی را که خود جناب رئیسجمهور میتوانند، بروند و چند جایی که کار محرمان دستگاه است به تفصیل خواهیم گفت شاید فرجی حاصل شود. اما راحتترین جا به عنوان اولین پیشنهاد: آقای رئیسجمهور یک روز با لباس مبدل به یکی از پارکهای کشور تشریف ببرند و در جمع بازنشستگان بنشینند و گوش کنند؛ بازنشستگانی که از کارگر و کارمند از رده پایین تا سطح بالا و با خاطرات فراوان و با حداقل 30 سال سابقه خدمت دور هم جمع میشوند تا غمهایشان را با هم تقسیم کنند. از دوران خدمت و صداقتشان میگویند و از خرج و مخارج بچههای بیکار و نوههای کوچک و بزرگ و سفرههای قناعت که به زور میتوانند جلوی عروس و دامادشان پهن کنند و آبرو حفظ کنند و ... . من اطمینان دارم که بعد از این اتفاق، آقای رئیسجمهور دیگر اجازه نمیدهند در سازمان بازنشستگی کلمهای به نام "دیون" وجود داشته باشد تا هر از چند گاه مسئول فلان قسمت از بازنشستگان باد به غبغب بیندازد که فلان درصد از "دیون" فلان وزارتخانه را دادهایم.اصلا "دیون" که جمع "دین و بدهی" است جایز نیست وجود داشته باشد. چرا باید کارمند بازنشسته طلبکار باشد و شما پولش را ندهید که برای زندگی فلاکتبارش خرج کند؟ کجای این کار انصاف است؟ بله، مملکت بزرگ است و مشکلات فراوان. معلوم است که حوصله همه جاها در یک بار نوشتن نمیگنجد. زمان شاهعباس که نیست تا با یک گشت در بازار تمام مسائل را بفهمند. انشاءالله دنباله لباس مبدل باشد برای بعد ...
1393/05/19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]