محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829857423
«غزه» قربانی جنایات استعمار تاریخی سرمایه‌داری جهانی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
«غزه» قربانی جنایات استعمار تاریخی سرمایه‌داری جهانی
امروزه رهبران غرب تمایل دارند تا جهان مانند جسمی بدون روح، اخلاقیات و وجدان انسانی هیچ معیاری جز نفع اقتصادی برای خویش متصور نباشد. لذا حمایت از نظام منفعت‌جوی و ثروتمند اسرائیل در تقابل با مردم فقیر و محروم غزه قرار می‌گیرد.
وقتی مواضع متناقض و غیرانسانی مقامات غربی را در خصوص حوادثی مانند جنگ غزه یا مسئله فلسطین می‌شنویم، حیرت و سرگردانی خاصی از شنیدن سخنان آن ها به ما دست می‌دهد و زمانی که موضع مردم و افراد و اندیشمندان مستقل را در اعتراض به ظلم جهانی رژیم صهیونیستی نسبت به مردم فلسطین، در همین کشورها مشاهده می‌کنیم، پرسش ما درباره دلایل انکار حقایق مشخص و شفاف جهانی اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. در واقع این سئوال‌ها که: دلایل انکار و شکل‌گیری مواضع متناقض و غیرانسانی کشورهای پیشرفته در خصوص حمله غزه چیست؟ دلایل شکاف فکری مردم و مقامات غربی در خصوص مسئله فلسطین چیست؟ شاید چنین پرسش‌هایی بسیار منطقی باشد که به ذهن بسیاری از افراد اهل تفکر و تحقیق برسد. به نظر می‌آید، پاسخ به این پرسش‌ها بیش از پیش به مسئله تضاد کشورهای جنوب و شمال وابسته است که در مکتب وابستگی مورد بحث قرار می‌گیرد. مکتب توسعه، شکاف فقر و غنا و مسئله فلسطین مسئله غزه و فلسطین و اصولاً مسائلی از این دست که در کشورهای جهان سوم یا کشورهای جنوب شکل می‌گیرد، بیش از هر چیز می‌تواند در قالب مکتب وابستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. مباحثی که نزدیکی زیادی با یکی از باورهای مذهب شیعه[1] مبنی بر شکاف ناعادلانه فقیر و غنی دارد و در پیوند با موضوعات توسعه، به بررسی مسائل سیاسی می‌پردازد. در واقع، غزه نیز مانند کشورهای جنوب قربانی زیاده‌خواهی سرمایه‌داری است. تجربه تاریخی مردم ایران: الگوی مقاومت و استقلال توسعه و مباحث آن همواره یکی از موضوعات و مشغله‌های بسیار مهم برای نخبگان و اندیشمندان کشورهای مختلف و به صورت خاص کشورهای موسوم به جنوب بوده است. کشور ما نیز از اواسط دوره قاجاریه و به صورت مشخص، همزمان با دوره ولیعهدی عباس میرزا و صدارت شاگرد خلف وی میرزا تقی خان امیر کبیر درگیر فرایند نوسازی و توسعه بوده است، فرایندی که در نهایت موجبات شکل‌گیری انقلاب مشروطه و در پی آن انقلاب اسلامی را فراهم آورد. به زبان دیگر اگر کشور ما نیز با غفلتی از جنس غفلت مسلمانان در زمان عثمانی در خصوص سکونت صهیونیست‌ها در فلسطین همراه بود، امروز با نتایج اسف‌بار استعمار جهانی مواجه می‌شدیم و آینده‌ای مانند عراق، سوریه، فلسطین یا کشورهای وابسته عربی را تجربه می کردیم. بدین ترتیب، موفقیت ایران حاصل مقاومت تاریخی ایران در برابر بیگانگان و الگوی کشورهای دربند است. رابطه نابرابر سرمایه‌داری، عامل سلطه ظالمانه در خصوص دلایل توسعه یا عدم توسعه‌یافتگی مکاتب بسیاری به نظریه‌پردازی پرداخته‌اند. یکی از مکاتب مهم در این خصوص مکتب وابستگی است. بر اساس تفکرات اندیشمندان این مکتب رابطه‌ای نابرابر و ناعادلانه میان کشورهای شمال(سرمایه‌داری) و کشورهای جنوب(کشورهای توسعه نیافته) در جریان است که همواره موجبات تضاد و تنش میان این دو گروه از کشورها را فراهم می‌آورد. سرمایه‌داری به عنوان نقطه محوری در این بحث، برای کشورهای جنوب با واژه‌هایی نظیر دولت های شمالی، تجار و سرمایه‌گذاران معرفی شده است. اقتصاد کشورهای جنوب به شدت به تجارت خارجی با شمال و شرکت‌های چندملیتی شمال وابسته است که اغلب بر پویاترین صنایع کشورهای جهان سوم مسلط هستند. همان طور که از نام کشورهای سرمایه‌داری یا کاپیتالیستی مشخص است، این کشورها را سرمایه‌داران کنترل و هدایت می‌کنند و آن ها هستند که ساختارها و خط مشی‌های جامعه را با پول و ابزارهای فیزیکی و فرهنگی(رسانه‌ها) تعیین می‌کنند. بنابراین نظام بین‌المللی حاکم بر جهان، و به صورت اخص در کشورهای غربی، نظام تحت کنترل سرمایه‌داران و صاحبان صنایع است که به هیچ چیز جز سرمایه‌های خویش نمی‌اندیشند و هر جا که لازم است کشتار، جنگ و ناامنی و هر جا که لازم است صلح و رونق اقتصادی بر پا می‌کنند. در واقع، این کشورها با تئوریزه کردن بی‌رحمی و بدبینی در قالب پارادایم‌هایی مانند واقع‌گرایی یا حمایت از منافع ملی، معنویت و انسانیت و اخلاق را در عرصه سیاست نابود کرده و موجبات ناامنی بیش از پیش را در عرصه جهانی به وجود آورده‌اند. حال اگر به میزان سرمایه‌های یهودیان در جهان و به ویژه در کشورهای غربی و میزان نفوذ آن ها نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که علت مواضع متناقض این کشورها در ذات پلید حرص و طمع سرمایه‌داری و منافع صاحبان شرکت‌ها و سیاستمدارانی است که پیوندی ناگسستنی با این جامعه یهودی طرفدار صهیونیسم جهانی دارد[2]. کالبد بی جان جهان غرب، فاقد روح و وجدان انسانی حمایت از رژیم صهیونیستی در حالی که بیش از هزار و 800 نفر از مردم بی‌دفاع غزه را به خاک و خون کشیده است با وجدان آگاه هیچ انسانی سازگار نخواهد بود. بنابراین، زمانی که مواضعی این چنین مشاهده می‌شود می‌توان به ماهیت تفکرات هدایت‌کنندگان آن با دیده پرسش و حیرت نظاره کرد. کشورهایی که همواره با نگاهی امنیتی و ابزاری نظامی در جهان به استعمار مشغول بودند و با تبلیغ مذهب مسیح و تفکرات آزدای‌خواهانه در واقع در پی افکندن طرح سلطه و ظلم و ستم خویش بوده‌اند، امروزه نیز با شعارهای دموکراسی و حقوق بشر به فریب جهانیان می‌پردازند. بدین ترتیب، شعارهایی مانند حقوق بشر و دموکراسی به عنوان حربه‌ای در دست جنایتکاران پول‌پرست قرار گرفته است. در واقع، تاوان شکل‌گیری توسعه در بسیاری از کشورهای غربی چیزی جز بهره‌کشی از کشورهای جنوب و به اصطلاح در حال توسعه نبوده است و ماهیت فربهی یا توسعه این کشورها مساوی با فقر و عقب‌ماندگی کشورهای جنوب نبوده است. آن ها در زمان استعمار نیز با شعارها و تبلیغات عوامانه به تحکیم ظلم و ستم خویش مشغول بودند. اکنون نیز با ابزارهای متفاوت و پیچیده‌تر به حمایت از رژیم‌هایی مانند رژیم صهونیستی می‌پردازند. با این وجود آگاهی مردم افزایش یافته و می‌دانند که این گونه تبلیغات مانند حنایی است که برای آن ها رنگی ندارد. امروزه رهبران غرب و (نه مردمان آن ها) تمایل دارند تا جهان مانند جسمی بدون روح، اخلاقیات و وجدان انسانی هیچ معیاری جز پول و نفع اقتصادی برای خویش متصور نباشد. بدین شکل حمایت از نظام منفعت‌جوی و ثروتمند اسرائیل در تقابل با مردم فقیر و محروم غزه قرار می‌گیرد. [1] امام علی(ع): هیچ کاخی بنا نشده مگر اینکه کوخی ویران شده باشد [2] شایان ذکر است که گروهی مستقل از یهودیان مستقل و مخالف با رژیم صهیونیستی که آنان را محق به اشغال فلسطین نمی‌دانند وجود دارند که همواره ظلم و ستم این اشغالگران را محکوم می‌کنند. مسعود فتحی‌پور منبع: رصد انتهای متن/
93/05/20 - 06:29
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]
-
گوناگون
پربازدیدترینها