واضح آرشیو وب فارسی:الف: فرزندانی که بر محافظه کاری پدر تاختند
بخش فرهنگی الف،13 مرداد 93
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۸
نقد آثار محمدعلی جمالزادهعبدالعلی دستغیبنشر نوید شیراز، چاپ اول ۱۳۹۰شمارگان ۱۵۰۰ نسخه۱۹۷ صفحه، ۴۷۰۰ تومان****سنت نقد ادبی در ایران هیچگاه آنگونه که شایسته بود، شکل نگرفت و موردتوجه واقع نشد. بنابراین همانند آنچه در کشورهای صاحب ادبیات شاهد هستیم، نقد ادبی در این دیار هویتی مستقل و درخور اعتنا پیدا نکرد. این مهم البته بیربط به برخی خصلتهای جمعی مردمان این سرزمین نبود که از دیرباز مأخوذبهحیا بودند و عیب کسان در پشت پرده بهتر میگفتند! بگذریم؛ با همه این احوال بودند انگشتشمار چهرههایی که در حد و اندازه بضاعت خود کوشیدند به نقد ادبی بهعنوان یکی از بایدهای بالیدن ادبیات بهخصوص ادبیات مدرن توجه کرده و به شکلی متداوم به آن بپردازند. در این میان عبدالعلی دستغیب صرفنظر از دیدگاههای متفاوتی که درباره کم و کیف آثارش وجود دارد، از معدود چهرههایی است که بیش نیمقرن در این زمینه قلمزده است و با چنین تداوم چشمگیری از جایگاهی ویژه بهعنوان یک منتقد ادبی برخوردار شده، چهرهای که تنها بهنقد و ملزومات آن پرداخته و هیچگاه این ضرورت یا نیاز را احساس نکرده که همانند بسیاری از منتقدان ادبی سالهای دور و نزدیک، میان منتقد یا داستاننویس، منتقد یا شاعر و.... در نوسان باشد.در میان آثار پرشمار و گوناگونی که از دستغیب برجایمانده مجموعه کتابهای نقد آثار او که به نویسندگان و شعرای فارسی پرداخته از اهمیت ویژهای برخوردار بوده چون هم به شأن تقدم و هم به لحاظ تعدد در نوع منحصربهفرد است. دستغیب در این مجموعه که انتشار آن از اواخر دهه چهل آغاز شد آثار اغلب چهرههای مهم ادبیات معاصر را مورد نقد و بررسی قرار داده است، نویسندگانی همچون صادق هدایت، محمدعلی جمالزاده، صادق چوبک، غلامحسین ساعدی، م.ا. به آذین، احمد شاملو و...شیوه کار دستغیب در جملگی این کتابها کموبیش مشابه بوده، او ابتدا با یک مقدمه که به شکلی تندگذر به شاخصترین ویژگیهای نویسنده موردنظر اشاره دارد، پیشزمینه ذهنی لازم برای ورود خواننده به متن را به وجود میآورد و در فصل بعدی به سراغ زندگی آن نویسنده رفته و سرگذشت او را با اشاره به آثاری که در هر دوره نوشته و یا چرخشهای عملی و نظری کارنامهاش مورداشاره قرار داده و فصول بعدی کتاب نیز به بررسی وجوه گوناگون و آثار مختلف چهره موردنظر اختصاص دارد.با توجه به چنین الگویی دستغیب در کتاب حاضر ابتدا به تبیین جایگاه جمالزاده در ادبیات ایرانپرداخته که او را درجایی نه اندازه صادق هدایت بالا و نه اندازه محمد حجازی پایین در نظر میگیرد و سپس با استفاده از نامه معروف جلال آل احمد به جمالزاده دست روی مهمترین چالش زندگی و کارنامه جمالزاده میگذارد و آن چیزی نیست جز دو افتادن او از وطن به مدت چند دهه ناآگاهی او از تغییر و تحولات بجود آمده در طول این سالها که منجر به کهنگی مضمون و سبک آثارش شد.این کتاب که در ۱۹۷ صفحه به همت نشر نوید شیراز منتشرشده، نخستین بار در میانه دهه پنجاه، که خود جمالزاده در قید حیات بود، توسط نشر چاپار وارد بازار کتاب شد و حالا پس از نزدیک به سیوپنج سال مجدد تجدید چاپشده است.در فاصله زمانی نوشته شدن چاپ اول و دوم این کتاب، اگرچه تغییر و تحول خاصی در کارنامه جمالزاده رخ نداد و او تا زمان بدرود حیات در سال ۱۳۷۷ کموبیش همان مسیر گذشته را پیمود، اما با توجه به انتشار گفتگوی بلندی که دربرگیرنده خاطرات جمالزاده و نکات جالب و مهمی از زندگی شخصی و ادبی او بود، دستغیب میتوانست بازنگری جامعی برای هرچه کامل ترشدن این کتاب داشته باشد. بااینحال او ترجیح داده کلیت کتاب به همان شکل سابق حفظ شده تنها به تغییراتی جزیی بسنده کند و البته کمی هم از تند و تیز بودن برخی انتقادهای مطرح شده در آن بکاهد. کتاب حاضر که در ۱۲ فصل نوشته شده، و در انتهای آن نیز کتابشناسی آثار جمالزاده آمده است، از جمله موفقترین کتابهای دستغیب در زمینه نقد آثار نویسندگان محسوب میشود که به شکلی نقادانه به بارزترین وجوه کارنامه جمال زاده پرداخته است.دستغیب در مجموع معتقد است که جمالزاده ددر آغاز کار خود با «يكي بود، يكي نبود» را نوشت، نسبت به داستان مدرن كمتر نگاهي محافظهكارانه داشت. ولي در ادامه هرچه سن و سالش بالارفته، تغییر عقیده داده و رویکردش محافظه کارانه شد، به همین دلیل نقش مهم و تاثیرگذارش محدود به همان دوره اول کارش شد که اعتبارش در ادبیات داستانی جدید ایران نیز بههمان دوره وابسته بود.انتشار یکی بود یکی نبود و نوآوری آن در سنت های روای داستانی ایران برای جما زاده لقب پدر ادبیات داستانی را به ارمغان آورده بود، پدری که هر چه زمان گذشت چنان در لاک محافظه کاری فرو رفت که فرزندان نوآورش دیگر اعتنایی به او نداشته و چه بسا همانند آل احمد (البته نه به تندی شتاب زدگی او که از خصلت های شخصی اش بود) بر او تاختند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]