واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گزارش خبرنگار ایرنا از مناطق تازه آزاده شده صلاح الدین(2) داعش در صلاح الدین زمین سوخته به جا گذاشته است تکریت-بغداد-ایرنا-هنگامی که از سامرا به سمت تکریت در 180 کیلومتری شمال بغداد حرکت می کردیم، یکی از هماهنگ کننده های نظامی، به تیم محافظان، تذکری دوباره داد که ˈاگر چه فعلا جاده امنیت لازم را دارد، اما خیلی مراقب باشید؛ هر دقیقه احتمال دارد ، همه چیز تغییر کند.ˈ
این جمله فرمانده که برای بازدید ما از مناطق درگیری در استان صلاح الدین هماهنگی های لازم را انجام داده بود، نشان می داد که تا پاکسازی کامل منطقه هنوز راه زیادی باقی است و نمی توان خطر را نادیده گرفت.
سه خودرو که در هر کدام تعدادی جوان مسلح همراهش بود، به راه افتاد، در طول جاده ای که دیگر ترددی جز خودروهای نظامی و مردان مسلح دیده نمی شد.
از اینجا هر 50 متر یکبار می توانی آثار بمب های منفجر شده کنار جاده ای را ببینی. باد تندی می وزید و توفانی از شن بپا کرده بود و هرازگاه صدای رگبار مسلسل ها و تک تیراندازها شنیده می شد.
افراد مسلحی که همراه بودند، اسلحه ها را مسلح کرده و خیلی جدی تر اطراف را نظاره می کردند، مبادا گرفتار کمین شویم.
یکی از آن مردان مسلح در تایید سفارش فرمانده اش گفت، باید حواسمان به قناصه چی ها باشد. آنها با سلاح های دوربین دار مدرنی که از قدرت های منطقه ای و جهانی هدیه گرفته اند، سرهای ما را دقیق هدف می گیرند.
در ادامه راه به شهرکی در شمال سامرا به نام عباسیه رسیدیم که وجه تسمیه آن از معتصم بالله خلیفه عباسی است.
این شهرک دو سه روز گذشته سختی را پشت سر گذاشته است، بطوری که از خستگی مانده بر چهره مدافعان در این منطقه می شد درک کرد که سطح درگیری ها چه میزان بوده است.
در درگیری های دو شب پیش، دستکم 50 تن از عناصر داعش را دستگیر کرده اند و تعدادی از آنان هم کشته شده اند و بقیه از منطقه متواری شدند.
درمیان انبوه جوانان حاضر در منطقه، ریش و مو سپید کرده ها حضوری برجسته دارند؛ برخی از آنها دستکم سه جنگ را دیده اند. تفاوتی هم ندارد؛ در میان نیروهای داوطلب از هر قشری با سنین مختلف هست؛ از دانش آموز هست تا معلم و مهندس و معاون وزیر.
مهندس فرات ابومریم، از همان با تجربه های سپیدمویی است که می گفت، داشتیم زندگی مان را می کردیم؛ اگرچه همان هم هر روزه با کشتارهای تروریستی همراه بود.
بعد کارت بین المللی اش را نشان می دهد که در جریان انتخابات پارلمانی به عنوان ناظر بین المللی حضور داشته است.
او حالا در منطقه ای میان سامرا تا تکریت، به عنوان داوطلب اسلحه دست گرفته و هفته هاست که به خانواده اش سر نزده است. او نوه هم دارد.
می گوید به فرمان آیت الله سیستانی آمده ام؛ برای دفاع از دین، برای بقای کشورم عراق و برای انسانیت که نشان دهیم ، اسلام و مسلمانی آنی نیست که داعش به تصویر کشیده است.
فرات و تعدادی از افراد مسلح داوطلب، مسجد معتصم بالله در این شهرک را که به تاریخ 1980 میلادی ساخته شده، بصورت ویژه محافظت می کنند. می گویند داعش که مساجد را هم ویران می کند، ممکن است به این مسجد نیز آسیب بزند.
صدای تیراندازی های پراکنده برای لحظاتی زوزه باد را به محاق می برد و توجه ما را نیز به سمت خود جلب می کند، اما سید علی اشاره می کند که نگران کننده نیست.
ˈسید علیˈ هم از دیگر پیرمردهایی است که با جثه نحیفش اسلحه بدست گرفته است. به گرمی از ما استقبال می کند و برای ما یکی دو بطری آب خنک می آورد که در ساعت 10 صبح غنیمتی است بر رفع تشنگی!
شیخ ˈرشید وائلیˈ، روحانی میانسالی که لباس رزم به تن دارد و اسلحه در دست و جای کلاه آهنی عمامه اش را بسته است، می گوید 20 روزی است که در منطقه است و در نبردهای دو سه روز گذشته و مقابله با تهاجم داعش حضور داشته است.
عجله دارد و در حال سوار شدن بر یک خودرو نظامی است و می گوید العوجه دیروز آزاد شده ، بیایید آنجا که هم زادگاه صدام حسین دیکتاتور معدوم است، هم قبور او و مادرش دراین شهر واقع است و هم شهری است که بیشتر سران بعث در آن ویلا داشته اند.
ˈسید کریمˈ، داوطلب دیگری که تجربه دو جنگ با داعش را دارد؛یکی جنگ در سوریه و دیگری جنگ در استان صلاح الدین عراق، همان لحظه جلو آمد و یک احوالپرسی گرم؛ انگار سالهاست که می شناسدم.
از او که سنی ازش گذشته می پرسم اینجا چه می کنی؟ او که از اهالی بصره است، می گوید، احساس تکلیف ما را به اینجا کشانده است. خوشبختانه معنویت خوبی میان نیروها وجود دارد و این را مدیون علما و مراجع دین هستیم.
هنگامی که یک گروه از نیروها سوار خودروهای زرهی برای عزیمت به مناطق درگیری می شوند، ما هم سوار می شویم و با سید کریم خداحافظی کرده و براه می افتیم و بعد از 20 دقیقه به ˈمکیشفیه ˈ می رسیم.
این شهر که حالا به شهر ارواح می ماند، طی روزهای گذشته آزاد و پاکسازی شده است، اما داعش کاری با آن کرده که باور نکردنی است.
مکیشفیه، شهری کوچک در حومه سامرا و در مسیر تکریت است و همین دو شب پیش صحنه یک نبرد تمام عیار بوده است. هنوز پوکه های فشنگ انواع سلاح های سبک و سنگین را در سطح خیابان اصلی آن می توان دید که در حجمی انبوه پراکنده شده است.
خانه ها و مغازه های زیادی تخریب شده اند و بازارش هم تخریب و نیم ویران است. به قولی ، آنجا را که گویی در آن پرنده پر نمی زند، به زمین سوخته تبدیل کرده اند.
در همین شهر با گروه جدید از نیروهای نظامی همراه می شویم که عازم مناطق درگیری در تکریت هستند، مقصد بعدی شهر مهم العوجه در حومه تکریت است که در روز جمعه آزاد شده است.
در مناطق آزاد شده ، یک نکته بسیار مهم وجود دارد و آن رسیدگی به مردمی است که قادر به تردد برای تهیه مایحتاج زندگی خود نیستند. بی شک دولت برای این موضوع فکری کرده است. این مردم با تهدید داعش هفته های متمادی اجازه نداده اند که فرزندانشان، بویژه دختران و زنان از خانه خارج شوند.
داعش همچنین در هر منطقه ای که به کنترل در می آورد، به شریکی جدی در دارایی های مردم تبدیل می شود و از نقدینگی تا وسایل زندگی و مواد غذایی!
ادامه دارد....
خاورم**1770**1586
12/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]