واضح آرشیو وب فارسی:سافتستان:
اسناد دیپلماتیکی که ویکی لیکس منتشر کرده بود، از تعداد زیادی بازیکن فوتبال نام نبرده بود، اما علی کریمی بین آنها بود.
حتی رئیس جمهور وقت ایران، محمود احمدی نژاد هم فرصت آن را پیدا کرد که در دوران بازی مردی که «جادوگر تهران» نامیده میشد، دخالت کند. مردی که در نهایت هفته پیش چوب جادویش را در جیب گذاشت و کفشهایش را آویخت. او پیش از این تهدید کرده بود که بازی را کنار میگذارد و این بار واقعا خداحافظی کرد و فوتبال آسیا یکی از ستارههای اصلیاش را از دست داد.۱۱۷ بازی ملی برای ایران، موفقیت در بوندس لیگا با بایرن مونیخ و سه دوره حضور در تیم دوست داشتنیاش، پرسپولیس، در تهران، تمام ماجرا را به طور کامل نشان نمیدهد. کریمی یکی از استعدادهایی بود که آسیا تولید کرده بود، البته بعضیها میگویند بهترین! بازی خاص او را شاید بشود در یک چهارم نهایی جام آسیا در سال ۲۰۰۴ مقابل کره جنوبی توصیف کرد، نزدیک به یک دهه پیش. جینان یکی از بزرگترین شهرهای چین بود اما اگر زیبایی و جادو را میخواستید همین جا، در یک شنبه شب، میزبان یکی از بهترین عملکردهای فردی بود که در تاریخ قاره دیده شده. هت تریک در یک پیروزی ۴-۳ همیشه میتواند در صدر اخبار قرار بگیرد اما عملکرد او چیزی متفاوت بود و تنها یک بازیکن واقعا بزرگ میتواند این کار را انجام بدهد. سرمربی ایران، برانکو ایوانکوویچ بعدها یادآور شد که او از قبل میدانست که ستارهاش در آمادگی خاصی قرار دارد. دستورهای نیمکت و صحبتهای بین دو نیمه بر این پایه بود که توپ را به کریمی بدهید. برخی از مدافعان کره حتی یک ساعت بعد از این که بازی تمام شده بود سرهایشان را تکان میدادند و هنوز در سئول درباره او صحبت میکنند و برایش احترام قائلند. کریمی چیزی بیش از تفاوت بین دو تیم بود، او تفاوت بین دیدن و هیجان زده شدن از یک بازی حذفی در جامی مهم و دیدن چیزی فراموش نشدنی بود. چند ماه بعد او بهترین بازیکن سال ۲۰۰۴ آسیا شناخته شد. این سال، سالی کاملی بود و تنها چیز باعث ناامیدی، این بود که او هنوز برای الاهلی در لیگ امارات بازی میکرد. شبیه به پارک جیسونگ که در جام جهانی ۲۰۰۲ درخشید و تصمیم گرفت که برای یک یا دو فصل دیگر در کیوتو پرپل سانگا بماند به جای این که به آیندهوون برود. جایی که بعدها از آن با بازی کردن در لیگ قهرمانان به منچستریونایتد رفت. در مورد کریمی اما، زمانی که وقت رفتن فرارسید، تیم بزرگی در راه بود و او دوبی را برای بایرن مونیخ ترک کرد. درست چند هفته بعد از این که او پارک پیراهن قرمز معروف را در اولدترافورد پوشید. بازی اول کریمی مقابل بایر لورکوزن را میلیونها نفر در خانه تماشا کردند. سخت است که به یاد بیاوریم یک بازیکن آسیایی بازی اینگونه اثرگذاری را در اولین بازی خود درست بعد از رفتن از شرق به غرب انجام دهد. او به باشگاه جدیدش کمک کرد ۵-۲ برنده باشد و تمجیدها به سمت او سرازیر شد. او در ۶ ماه بعدی هم همین گونه نشان داد، قبل از آن که مصدومیت مچ پا در بازی با هامبورگ در مارس ۲۰۰۶ به اولین دوره او پایان بدهد. او در واقع هرگز بعد از آن به خوبی قبل نبود. شاید به دلیل مصدومیت دور از خانه، شاید به دلیل حذف در همان تابستان در جام جهانی، شاید هم به دلیل پشت پردههایی در اف.سی هالیوود. اما درهر حال این مصدومیت به دوره او در بایرن پایان بخشید. جدایی او در می ۲۰۰۷ رسمی شد و خیلی زود او به خاورمیانه و قطر بازگشت. جز حضور کوتاهش در شالکه، هیچ وقت دیگر در اروپا بازی نکرد. این باعث تاسف است که جهان خارج از آسیا دیگر ندید که او چه کارهایی میتوانست انجام دهد. ۲۰۰۶ میتوانست زمان این کار باشد اما جام جهانی هم برای این بازیکن و هم برای تیم ملی فاجعه بود. کریمی هنوز بعد از مصدومیت هامبورگ آماده نشده بود و در بازی اول مقابل مکزیک قبل از یک ساعت بازی بیرون کشیده شد. در فاصلهای کوتاه نتیجه ۱-۱ به شکست ۳-۱ تبدیل شد. اتفاقاتا بدتر هم در پیش بود. او یکی از اصلیترین کسانی بود که در رختکن در مقابل علی دایی ایستاده بود، کسی که دوران خوبش زمانی که تورنمنت شروع شد گذشته بود و برای فوتبال ایران، اتحاد نداشتن در زمین دردناکتر از نتایج بود. مشاجره، چیزی نبود که از کریمی دور باشد. به او لقب ماردونای آسیا دادند، لقبی که از بسیاری جهات دقیق بود چرا که او از این که درباره همه چیز در فوتبال ایران صحبت کند، ترسی نداشت. چیزی که برایش دشمنانی به همراه آورد و البته محبوبیت در میان مردم را. سال ۲۰۰۸، فدراسیون ایران بعد از آن که او فدراسیون را به دلیل کمبود امکانات به انتقاد گرفت، او را از حضور در تیم ملی محروم کرد. او به دلیل تلاش رئیس جمهور احمدی نژاد دوباره بازگشت. شاید او سال بعد حسرت این بازگشت را خورد. ژوئن ۲۰۰۹، کریمی یکی از اعضای تیمی بود که برای رسیدن به جام جهانی به پیروزی مقابل کره جنوبی در خانه این تیم احتیاج داشت، در حالی که اعتراضات مردمی در کشور در جریان بود. رئیس جمهور برای بار دوم انتخابات را برده بود اما اپوزیسیون در آن انتخابات از کاندیدای دیگری حمایت میکرد. رنگ اپوزیسیون در دوران انتخابات سبز بود و شش بازیکن تیم ملی در زمین سئول دستبندهایی از همین رنگ داشتند. با وجود توضیحاتی که بعدتر داده شد و این حرکت را مربوط به دلایل مذهبی دانستند، خیلی ها آن را پشتیبانی از اپوزیسیون دانستند. بسیاری در عرصه بین المللی فکر میکنند که کریمی همین یک حرکت را داشته، اما او سال ۲۰۱۰، بنا به گزارشها در ماه رمضان در حین آشامیدن آب دیده شد و باشگاهش استیل آذین او را از بازی محروم کرد. محرومیت زیاد طول نکشید و او زود برای بازی برای تیم ملی برگشت اما در واقع بهترین سالهای او پشت سرش بودند. با این وجود او نقش زیادی در عملکرد موفقیت آمیز ایران در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۴ پیش از شکست تاریخی ایران در لبنان در میانه راه داشت. بسیاری از طرفدارانش کمپینهایی برای حضور او در برزیل تشکیل دادند اما این اتفاق نیفتاد. چرا که کارلوس کیروش زمانی که ترکیب نهایی را اعلام کرد تنها چند کلمه خاص برای او صحبت کرد و با احترامی که همیشه به او نشان داده بود او را خط زد. در پایان، تصور این که این بازیکن ۳۵ ساله در کنار یاران جوانترش از دیسپلین دفاعی ایران مقابل آرژانتین تبعیت کند اما آسان است که تصور کنیم او یک گل به ایرانی که شایستگی رسیدن به گل را مقابل نایب قهرمان جهان داشت بدهد.
جان داردن / نویسنده فوتبال آسیا
۹ مرداد, ۱۳۹۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سافتستان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]